نگاهي به برخي از مهمترين اصول اخلاق اجتماعي در اسلام
نگاهي به برخي از مهمترين اصول اخلاق اجتماعي در اسلام
وفاي به عهد
—————
از نشانههاي درستكاري انسان، وفاي به عهد است. كسي كه نميخواهد يا نميتواند به وعده خود وفا كند، بهتر است به ديگران وعده ندهد؛ زيرا وعده دادن، مسئوليتآفرين و پذيرفتن اين مسئوليت، دشوار است.
حضرت امام صادق عليهالسلام ميفرمايد:
در سه چيز، عذر و بهانه هيچكس پذيرفته نيست: امانتداري در حق مؤمن يا كافر؛ وفاي به عهد با افراد خوب يا بد؛ نيكي به پدر و مادر ـ خواه شايسته باشند يا گناهكار ـ .5
پيمانشكن در حقيقت بيايمان است، چنانكه امام علي عليهالسلام ميفرمايد:
ما اَيقَنَ بِاللّهِ مَنْ لَمْ يرْعَ عُهُودَهُ.6
كسي كه به پيمانهايش عمل نميكند، به خداوند يقين ندارد.
آن حضرت، وفاي به پيمان را از بزرگي و شرافت آدمي شمرده است:
اَشْرَفُ الْهِمَمِ رِعايةُ الذِّمامِ.7
شريفترين همتها، وفا كردن به پيمان است.
و در سخني ديگر نيز فرموده است:
آفَةُ الْعَهْدِ قِلَّةُ الرِّعايةِ.8
آفت پيمانها، كموفايي به آنهاست.
در آموزههاي ديني، بدقولي با كافر و دشمن خدا نيز روا دانسته نشده است. به هر صورت، چنين اخلاق پسنديدهاي از ايمان نيكوي مسلمان برميخيزد؛ همانگونه كه امام علي عليهالسلام فرمود:
اِنَّ حُسْنَ الْعَهْدِ مِنَ الاْءِيمانِ.9
وفاداري به عهد و پيمان، جزو ايمان است.
در روايتي ابومالك از امام سجاد عليهالسلام ميخواهد كه حضرت تمام و عصاره دستورهاي دين را براي وي بيان كند. ايشان ميفرمايد: “گفتار حق، حكم كردن به عدالت و وفاي به عهد است “.10
و پيامبر گرامي نيز ميفرمايد:
فردا كسي از همه به من نزديكتر است كه راستگوترين مردم، خوشاخلاقترينِ آنها، كوشاترين ايشان در اداي امانت و وفاي به عهد و داراي محكمترين رابطه با مردم باشد.11
ارتباط با خويشان
——————-
پاداش صله رحم و بركتهاي گفته شده براي پيوند با خويشاوندان، در اسلام به اندازهاي است كه به گمان برخي، در بيان آن زيادهروي شده است، پيامبر گرامي اسلام ميفرمايد:
هر كس حق نزديكان و پدر و مادر خود را رعايت كند، خداوند در بهشت هزار هزار درجه به او ميبخشد كه فاصله هر درجه با درجه ديگر، به اندازه صد سال دويدن اسب اصيل و تندرو است.12
پاداش صله رحم، فقط در آخرت نيست، بلكه در دنيا نيز براي ارتباط نيكو با بستگان، بركتهاي ويژهاي بيان شده است.
يكي از نعمتها و همچنين آرزوي امامان معصوم عليهمالسلام در دعاهايشان، درخواست طول عمر از خداوند بود. از جمله چيزهايي كه عمر را دراز ميكند، صله رحم است. رسول اسلام ميفرمايد:
گاه از عمر انسان سه سال باقي مانده است، ولي وي صله رحم بهجا ميآورد و خداوند بدين واسطه، عمر او را به سي و سه سال ميرساند و چه بسا سي و سه سال از عمر انسان باقي مانده و چون قطع رحم ميكند، خداوند عمر او را به سه سال كاهش ميدهد.13
رسول اكرم صلياللهعليهوآله ميفرمايد:
نيكي، انسان را از مرگهاي بد در امان ميدارد؛ صدقه، خشم پروردگار را فرومينشاند و صله رحم بر عمر انسان ميافزايد و فقر و تنگدستي را از وي دور ميكند.14
حضرت علي عليهالسلام به نوف بكالي فرمود: “اي نوف! صله رحم به جاي آور كه خداوند بر عمرت ميافزايد “.15
اسلام حتي به برقراري كمترين ارتباط اهميت داده است، چنانكه پيامبر اسلام ميفرمود:
صِلُوا أَرْحامَكُمْ فِي الدُّنْيا وَلَوْ بِسَلامٍ.16
ارتباط خود را با نزديكان و خويشاوندانتان در دنيا، گرچه با يك سلام حفظ كنيد.
امام صادق عليهالسلام نيز فرمود:
به نزديكان خود، نيكي كن، گرچه با مقداري آب آشاميدني باشد. بهترين صله رحم، آزار ندادن خويشان است. صله رحم، مرگ انسان را به تأخير مياندازد و سبب دوستي و محبت ميان خويشاوندان خواهد شد.17
از سوي ديگر اسلام، محبت و صله رحم را فقط ويژه خويشاوندان مهربان و يكدل نميداند، بلكه بالاتر از آن، به نيكي و صله رحم با بستگاني هم كه با انسان دشمني دارند، سفارش كرده است. يكي از اطرافيان امام صادق عليهالسلام ميگويد: امام در آستانه جان دادن بود و من در خدمت ايشان بودم. ناگهان حضرت بيهوش شد. وقتي به هوش آمد، فرمود: “به حسن بن علي بن علي بن الحسين (همان افطس معروف كه از مخالفان امام صادق عليهالسلام بود) هفتاد دينار بدهيد. به فلان شخص اين مقدار و فلان شخص فلان مقدار و… . ” عرض كردم: آيا به كسي بخشش ميفرماييد كه با سلاح جنگي، به شما حمله كرده و قصد كشتنتان را داشته است؟ حضرت فرمود: “آيا نميخواهي من جزو كساني باشم كه خداوند متعال در مورد آنان فرمود: به افرادي كه خداوند به نيكي با آنان دستور داده است، نيكي ميكنند، از خداي خود ميترسند و از سختي حساب در پيشگاه عدل الهي وحشت دارند. (رعد: 21) آري اي سالمه! خداوند بهشت را با بوي خوشي آفريده كه از مسافت دو هزار سال نيز استشمام ميشود، ولي دو گروه از استشمام بوي بهشت حتي از اين مسافت محروم هستند: عاق والدين و قطعكننده رحم “.18
بنابراين، جدايي از خويشان و دوري آنها از يكديگر روا نيست و آثار بدي در پي دارد. ابوحمزه ثمالي ميگويد:
اميرمؤمنان، علي عليهالسلام ، در خطبهاي فرمود: “پناه ميبرم به خدا از گناهاني كه سبب مرگ زودرس ميشوند. ” در اين ميان ابن كُوا برخاست و گفت: آيا گناهان سبب مرگ زودرس ميشوند؟ فرمود: “بلي، واي بر تو! گناه بريدن از خويشان. [چه بسا] خانداني بدكار و گنهكار بودهاند كه با يكديگر همنشيني و رفت و آمد داشتند و خداوند بدين خاطر بر روزي آنها افزود[ه است] و خانداني پاك و باتقوا بودند، ولي به خاطر دوري از يكديگر و بريدن از خويشان، خداوند از روزيشان كاست “.19
شهوتگريزي
—————-
از لغزشگاههاي بشر، شهوتراني نابجا و بيحد و مرز است. شهوتها و هواهاي نفساني از جنبه حيواني آدمي برميخيزد و خردورزي از آثار جنبه ملكوتي اوست. روح الهي كه در جسم خاكي آدمي دميده شده، با هدايت عقل به كمال ميرسد و او را ملكوتي ميكند، ولي خواستههاي حيواني اگر از مرز بگذرند، به سقوط انسان ميانجامد. از اينرو، خردمند كسي است كه در سراشيبي شهوتها نلغزد. اگر عقل كامل باشد و به حيواني بودن شهوت پي ببرد، خود به خود از آن ميگريزد. امام علي عليهالسلام ميفرمايد:
اِذا كَمُلَ العَقْلُ نَقَصَتِ الشَّهْوَةُ.20
هرگاه عقل به كمال برسد، هوسها كم ميشود.
خردمندان، از گناه دوري ميكنند و خود را به زشتيها نميآلايند. ازاينرو، ميتوان ادعا كرد كه بيشتر مجرمان و گناهكاران، نابخردان و ناآگاهان هستند، چنانكه امام خردمندان ميفرمايد:
غَرِيزَةُ الْعَقْلِ تَأْبي ذَمِيمَ الفِعْلِ.21
نيروي سرشار عقل، آدمي را از زشتكاري بازميدارد.
و در سخني ديگر فرمود: “مَنْ قَدَّمَ عَقْلَهُ عَلي هَواهُ حَسُنَتْ مَساعِيهِ؛ كسيكه عقلش را بر هواي نفسش مقدم دارد، كارهايش نيكو ميگردد. “3 بهراستي اگر چراغ خرد روشن باشد و سياهي گناه بر نور آن چيره نشود، آدمي گرد گناه و خواستههاي نفساني نميرود، كه مولاي پارسايان فرمود:
أَلْعاقِلُ مَنْ قَمَعَ هَواهُ بِعَقْلِهِ.22
خردمند كسي است كه با عقل خود، هواي سركش را سركوب سازد.
مشورت
———-
هر قدر درك و خرد انسان قوي باشد، باز هم از مشورت با ديگران بينياز نيست. خردمند در كنار استفاده از هوش خود، از نظريههاي ديگران نيز بهره ميبرد تا كمتر دچار لغزش و اشتباه شود. علي عليهالسلام ميفرمايد:
اَلا و اِنَّ اللَّبِيبَ مَنِ اسْتَقْبَلَ وُجُوهَ الآراءِ بِفِكرٍ صائِبٍ وَ نَظَرَ فِي الْعَواقِبِ.23
به راستي كه خردمند كسي است كه از نظريه درست ديگران استقبال كند و آيندهنگر باشد.
نيز فرمود:
حَقٌّ عَلَي الْعاقِلِ اَنْ يضِيفَ اِلي رَأْيةِ رَأْي الْعُقَلاءِ وَ يضُمَّ اِلي عِلْمِهِ عُلُومَ الْحُكَماءِ.24
سزاوار است كه خردمند، نظر خردمندان را به نظر خويش بيفزايد و دانش حكيمان را با دانش خود همراه سازد.
انساني كه تنها به انديشه خويش تكيه كند و خود را از همفكري با ديگران بينياز بداند، گرفتار خودكامگي ميشود كه از خرد و كاميابي به دور است. به طور معمول، وقتي انسان در چارچوبي كه خودش ساخته است، قرار ميگيرد، نميتواند عيب و كاستي كار خود را ببيند، بلكه به چراغي از بيرون نياز دارد تا او را هدايت كند. شكستن ديوار خودمحوري، انسان را سريعتر، آسانتر و از راه درست به مقصد ميرساند. بنابراين، بهرهگيري از نظريه ديگران و مشورت با افراد باتجربه و فهميده، كليد رستگاري است. حضرت علي عليهالسلام ميفرمايد:
أَلْعاقِلُ مَنِ اِتَّهَمَ رَأيهُ وَ لَمْ يثِقْ بِكُلِّ ما تُسَوَلُ لَهُ نَفْسُهُ.25
خردمند كسي است كه فكر خود را متهم سازد و به هر آنچه خود ميپسندد، اعتماد نكند.
سخن پسنديده
—————–
به زبان آوردن سخنان زشت و سبك، از وقار آدمي ميكاهد. حتي در برخورد با دشمنان نيز شايسته است با ادب و به نرمي سخن گفته شود. خداي كريم در قرآن مجيد ميفرمايد: “وَ قُولُوا لِلنّاسِ حُسْنا؛ با مردم نيكو سخن بگوييد. ” (بقره: 83) و “يا أَيهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللّهَ وَ قُولُوا قَوْلاً سَديدًا؛ اي مؤمنان! از خدا بترسيد و درست سخن بگوييد “. (احزاب: 70)
خوشصحبتي و شيرينكلامي در گفتوگوهاي اجتماعي، انسان را از سرزنش ديگران در امان ميدارد و بر شمار دوستانش ميافزايد.
امام علي عليهالسلام ميفرمايد:
عَوِّدْ لِسانَكَ حُسْنَ الْكَلامِ تَأمَنِ الْمَلامَ.26
زبان خود را به سخن نيكو عادت بده تا از سرزنش ديگران در امان باشي.
و در سخني ديگر ميفرمايد:
عَوِّدْ لِسانَكَ لِينَ الْكَلامِ وَ بَذْلَ السَّلامِ يكْثُرْ مُحِبُّوكَ وَ يقِلَّ مُبْغِضُوكَ.27
زبانت را به نرمي در سخن و به سلام كردن عادت بده تا دوستانت فراوان و دشمنانت اندك گردند.
روايت كردهاند كه مردي لگام مركب رسول خدا صلياللهعليهوآله را گرفت و گفت: “يا رَسُولَ اللّهِ! أَي الْأَعْمالِ أَفْضَلُ؛ كدام كار از همه برتر است؟ ” حضرت فرمود: “اِطْعامُ الطَّعامِ وَ اِطْيابُ الْكَلامِ؛ به نيازمندان غذا دادن و نيكو سخن گفتن “.28
به راستي، وقتي ميتوانيم با سحر سخن، بر شمار دوستان بيفزاييم، چرا چنين نميكنيم؟ چنانكه علي عليهالسلام فرمود: “مَنْ عَذُّبَ لِسانَهُ كَثُرَ اِخْوانُهُ؛ دوستان آدم شيرينزبان (نه چاپلوس) بسيار ميشوند “.29
خويشتنداري
—————-
آدمي بايد در همه حال، به ويژه در سه مورد، مالك نفس خويش باشد: نخست، هنگام خشم؛ دوم، هنگام اشتياق براي انجام دادن كاري و سوم، در زمان ترس. خشم عامل بسياري از خطاهاست و شخص خشمگين در حال خشم، در بهرهگيري از خرد ناتوان است. ازاينرو، تصميمهايي ميگيرد كه عقل هيچ نقشي در آن ندارد. همچنين خشنودي و اشتياق بسيار زياد يا ترس شديد از كسي يا چيزي، ممكن است نفس را به اعمال نابخردانهاي وادارد. بنابراين، انسان خردمند بايد با حفظ آرامش، بهترين بهرهها را از عقل برد و كنترل احساسات و قواي حيواني، دليل سلامت و كمال عقل است. از آشكارترين ويژگيهاي انسان خردمند، خويشتنداري است. در اين حال، عقل او ميتواند قدرتمندانه بر قواي حيواني چيره شود و زمام اختيار خود را در دست گيرد. اين خويشتنداري بايد در گاهِ شادي و غم، بيم و اميد، درد و سلامت و مانند آن، با انسان باشد. امام علي عليهالسلام ميفرمايد:
أَلْعاقِلُ مَنْ يمْلِكُ نَفْسَهُ اِذا رَغِبَ وَ اِذا رَهِبَ.30
خردمند كسي است كه در شادماني و نگراني، خويشتندار باشد.
وقار و متانت
————–
مؤمن همواره متانت و وقارش را در زندگي فردي و اجتماعي حفظ ميكند و خود را از هر چيزي كه متانتش را خدشهدار كند، دور ميسازد. انجام برخي كارها آدمي را نزد ديگران بيقدر ميگرداند؛ مانند غذا خوردن در سر راه، دويدن در جاي نامناسب، خنديدن با صداي بلند در ميان جمع، شوخيهاي زشت و نابجا، ژوليدگي و بيتوجهي به آراستگي ظاهر، پوشيدن لباسهاي نامناسب و مانند اينها. چنين كارهايي به ويژه از افراد با ايمان ناپسندتر است. امام علي عليهالسلام در ستايش وقار و متانت بسيار سخن گفته است. آن حضرت ميفرمايد: “أَلسَّكينَةُ عُنْوانُ الْعَقلِ؛ وقار، نشانه عقل است. “31 همچنين فرمود: “اِنْ تَوَقّرْتَ اُكْرِمْتَ؛ اگر وقار داشته باشي، گرامي ميشوي. “32 آن حضرت، به شكوه و مقام انسانهاي باوقار در ميان مردم، اشاره ميكند و ميفرمايد: “بِالْوَقارِ تَكْثُرُ الْهَيبَةُ؛ با وقار، شكوه انسان بيشتر ميشود. “33 بنابراين، عزت و بزرگي، ميوه شيرين وقار است و خواري و سرزنش، پيآمد سبكسري. وقار و متانت به معناي خودبزرگبيني نيست، بلكه برخورد احترامآميز و آميخته با شكوه و بزرگي با ديگران است كه خردمندان، خود را زيركانه به اين زيور ارزشمند ميآرايند. همانگونه كه امام علي عليهالسلام فرمود: “أَلْوَقارُ، حِلْيةُ الْعَقْلِ؛ وقار، زيور عقل است “.34
كسب و كار حلال
——————–
اسلام، مسلمانان را به كسب و كار حلال تشويق ميكند و آن را بهترين عبادت ميداند. در آموزههاي روايي، به دست آوردن روزي حلال، بهترين راه بندگي خدا بيان شده است. امام علي عليهالسلام ميفرمايد:
مِنْ تَوْفِيقِ الْحُرِّ اكْتِسابُهُ الْمالَ مِنْ حِلِّهِ.35
از توفيقات انسان آزاده، به دست آوردن مال از راه حلال است.
روزي پاك و حلال بر روح و روان آدمي اثر مثبت ميگذارد. در مقابل، لقمه ناپاك يا شبههناك، روان وي را تيره ميسازد، مانع پذيرفته شدن اعمال ميشود، قلب بنده را سخت و او را نسبت به عبادت و به ويژه نماز بيتوجه ميكند، لذت عبادت خدا را از دلش ميبرد و از خداوند دورش ميسازد. ازاينرو، امام علي عليهالسلام در هشداري ميفرمايد: “اِحْفَظْ بَطْنَكَ وَ فَرْجَكَ مِنَ الْحَرامِ؛ شكم و اعضاي جنسي خود را از حرام حفظ كن. “36 آن حضرت در نكوهش به دست آوردن درآمد از راه نامشروع، ميفرمايد: “بِئْسَ الْكَسْبُ الْحَرامُ؛ بد كسبي است، كسب و كار حرام. “37 امام پرهيزكاران، بهترين پارسايي را دوري از مال حرام ميداند و ميفرمايد: “لا زُهْدَ كَالْكَفِّ عَنِ الْحَرامِ؛ هيچ پارسايي مانند پرهيز از مال و غذاي حرام نيست. “38 بنابراين، مال حلال گرچه اندك و ناچيز باشد، بر تمام ثروتهاي بادآورده و حرام برتري دارد، ولي متأسفانه برخي مردم فقط در پي به دست آوردن مال هستند، بدون آنكه توجه داشته باشند از چه راهي و چگونه به دست ميآيد.
رفق و مدارا
—————
رفق و مدارا خصلتي پسنديده و به معناي نرمي و مهرباني و با لطف و محبت رفتار كردن است. برخورد نرم و مهرآميز در روابط اجتماعي، بسيار اثرگذار و كارآمد و زداينده بسياري از كينهها و آرامكننده طوفان مخالفتهاست. در آموزههاي روايي آمده است:
إِنَّ الرِّفْقَ لَمْ يوضَعْ عَلي شَيءٍ اِلاّ زانَهُ وَ لا نُزِعَ مِنْ شَيءٍ اِلاّ شانَهُ.39
نرمي بر چيزي نهاده نشد، جز آنكه به او زينت بخشيد و از چيزي سر برنتافت، جز اينكه آن را بيمقدار ساخت.
انساني كه سوار بر مركب مهرباني در مسير مدارا پيش رود، زودتر به مقصد ميرسد و ياران فراواني مييابد.
تمام پيشوايان دين، بارها به اين فضيلت اخلاقي سفارش كردهاند؛ از جمله امام صادق عليهالسلام نرمي و سازش را از اركان ايمانِ سودمند شمرده و فرموده است: “خُلُقٌ يدارِي بِهِ النّاسَ؛ سومين نشانه ايمانِ نافع، مدارا با مردم است “.40
در سيره پيامبر اكرم صلياللهعليهوآله نيز، مهرباني و سازش با مردم ويژگي برجسته آن حضرت و شايسته پيروي است: “وَ أَمَّا الَّتِي مِنْ رَسُولِ اللّهِ صلياللهعليهوآله فَهُوَ أَنْ يدارِي النّاسَ وَ يعامِلَهُمْ بِالْأَخْلاقِ الْحَنِيفِيةِ؛ روشي كه بايد از پيامبر اكرم صلياللهعليهوآله آموخت، سازش با مردم و رفتار كردن با آنان با اخلاق اسلامي و شايسته است “.41
در همه جنبههاي مادي و معنوي زندگي، نرمي، مهرباني و سازش شرط كاميابي است. پيامبر اكرم صلياللهعليهوآلهميفرمايد:
مُداراةُ النّاسِ نِصْفُ الْإِيمانِ وَ الرِّفْقُ بِهِمْ نَصْفُ الْعَيشِ.42
نيمي از ايمان در مدارا با مردم و نيمي از زندگي، مهرباني با آنان است.
آن حضرت در كلامي ديگر ميفرمايد:
اَمَرَني ربّي بِمُداراةِ النّاسِ كَما اَمَرني بأداءِ الفرائِض.43
خداوند مرا به مدارا با مردم امر كرده، همانگونه كه به انجام واجبات فرمان داده است. ________________________________
پينوشتها:
5 . بحارالانوار، ج 71، ص 70.
6 . غررالحكم دررالكلم، ص 253.
7 . همان، ج 2، ص 447.
8 . همان.
9 . همان، ص 225.
10 . مستدرك الوسائل، ج 11، ص 316.
11 . بحارالانوار، ج 67، ص 1.
12 . همان، ج 71، ص 90.
13 . وسائل الشيعه، ج 21، ص 537.
14 . بحارالانوار، ج 90، ص 274.
15 . همان، ج 4، ص 121.
16 . همان، ج 71، ص 104.
17 . اصول كافى، ج 2، ص 151.
18 . مستدرك الوسائل، ج 14، ص 138.
19 . محجة البيضاء، ج 3، ص 432.
20 . غرر الحكم، ص 52.
21 . همان، ص 53.
22 . همان.
23 . همان، ص 54.
24 . همان، ص 55.
25 . همان.
26 . همان.
27 . همان، ص 210.
28 . همان، ص 435.
29 . بحارالانوار، ج 71، ص 312.
30 . غررالحكم، ص 436.
31 . همان، ص 54.
32 . همان، ج 2، ص 250.
33 . همان.
34 . همان.
35 . همان، ص 255.
36 . همان، ص 354.
37 . همان، ص 239.
38 . همان، ص 355.
39 . همان، ص 276.
40 . المحجة البيضاء، ج 5، ص 322.
41 . تحف العقول، ص 239.
42 . همان، ص 230.
43 . همان؛ اصول كافى، ج 2، ص 117.
44 . وسائل الشيعه، ج 8 ، ص 540.
منبع : كتاب “اخلاق زندگي ”
ارسال توسط کاربر محترم سایت : hasantaleb
/ج