تهذيب نفس در آيات
پروردگارا! درميان آنان، فرستادهاي از خودشان برانگيز، تا آيات تو را برآنان بخواند و كتاب و حكمت به آنان بياموزد و پاكيزهشان كند؛ زيرا تو، شكست ناپذير حكيمي.
تهذيب نفس در آيات
پروردگارا! درميان آنان، فرستادهاي از خودشان برانگيز، تا آيات تو را برآنان بخواند و كتاب و حكمت به آنان بياموزد و پاكيزهشان كند؛ زيرا تو، شكست ناپذير حكيمي.
پيامها
-نيازبه رهبر آسماني، از اساسيترين نيازهاي جامعه بشري است.
– يادگيري زماني نتيجه ميدهد كه آميخته با بينش و حكمت و همراه با تزكيه و تقوا باشد.(1)
كما أرسلنا فيكم رسولاً منكم يتلو عليكم آياتنا و يزكّيكم و يعلّمكم الكتاب والحكمة و يعلّمكم مَّالم تكونوا تعلمون.(بقره: 151)
همانطور كه درميان شما، فرستادهاي از خودتان روانه كرديم، [كه] آيات ما را بر شما ميخواند و شما را پاك ميگرداند، و به شما كتاب و حكمت ميآموزد، و آنچه را نميدانستيد، به شما ياد ميدهد.
پيام
-تلاوت آيات، تزكيه نفوس، تعليم كلام خدا و حكمت و آگاه كردن مردم درباره آنچه نميدانند، از وظايف پيامبران است.(2)
لقد من الله علي المؤمنين إذ بعث فيهم رسولاً مِّن انفسهم يتلو عليهم آياته و يزكّيهم و يعلّمهم الكتاب والحكمة و ان كانوا من قبل لفي ضلال مبين.(آلعمران: 164)
به يقين، خدا بر مؤمنان منّت نهاد [كه] پيامبري ازخودشان درميان آنان برانگيخت، تا آياتش (خدا) را برايشان بخواند و پاكشان گرداند و كتاب و حكمت به آنان بياموزد؛ همانا پيش ازآن، در گمراهي آشكاري بودند.
هوالَّذي بعث فيالأمِّيِّين رسولاً مِّنهم يتلوا عليهم آياته و يزكّيهم و يعلّمهم الكتاب والحكمة و ان كانوا من قبل لفي ضلال مبين.(جمعه: 2)
اوست آن كسي كه درميان بيسوادان فرستادهاي از خودشان برانگيخت، تا آيات او را برآنان بخواند و پاكشان گرداند و كتاب حكمت برايشان بياموزد، و [آنان] همانا پيش ازآن درگمراهي آشكار بودند.
پيامها
– تزكيه نفس و پرورش فضيلتهاي اخلاقي و انساني، ازجمله هدفهاي بعثت است.
– تزكيه نفس؛ يعني پاك ساختن درون از پليديهايي همچون شرك و عقايد باطل و خرافي و هرگونه آلودگي.
– تزكيه نفس، مقدمهاي براي فراگيري كلام الهي و حكمت و دانش واقعي است.(3)
جنّات عدن تجري من تحتها الأنهار خالدين فيها و ذلك جزاء من تزكّي. (طه: 76)
بهشتهاي عدن كه از زير [درختان] آن جويبارها روان است، درآن جاودانه ميمانند و اين است پاداش كسي كه به پاكي گرايد.
پيامها
– تزكيه، كليد بهشت است.
– مؤمن، اهل خودسازي و تزكيه است.(4)
يا ايّها الَّذين آمنوا لا تتَّبعوا خطوات الشّيطان. و من يتّبع خطوات الشّيطان فإنّه يأمر بالفحشاء والمنكر ولولا فضل الله عليكم و رحمته ما زكا منكم مّن احد ابدا ولكنَّ الله يزكّي من يشاء والله سميعٌ عليمٌ.(نور: 21)
اي كساني كه ايمان آوردهايد، از پي گامهاي شيطان مرويد، و هركس برجاي گامهاي شيطان پا نهد، [بداند كه] او را به زشتكاري و [كارهاي] ناپسند وامي دارد و اگرفضل خدا و رحمتش بر شما نبود، هرگز هيچكس از شما پاك نميشد، ولي [اين] خداست كه هركس را بخواهد، پاك ميگرداند و خدا [ست كه] شنوايِ داناست.
پيامها
– تزكيه بدون توفيق الهي امكان ندارد.
– انسان، هرلحظه به لطف خداوند نياز دارد.
– در مسيرانسان، فريب و فحشا وجود دارد، ولي راه توبه و نجات نيز بازاست.(5)
… إنما ننذرالَّذين يحشون ربّهم بالغيب و اقاموا الصَّلاة و من تزكّي فإنّما يتزكّي لنفسه وإلي الله المصير.(فاطر: 18)
… [اي رسول] تو تنها كساني را كه از پروردگارشان در نهان ميترسند و نماز برپا ميدارند، هشدار ميدهي؛ و هركس پاكيزگي جويد تنها براي خود پاكيزگي ميجويد، و فرجام [كارها] به سوي خداست.
پيامها
– تزكيه با تقوا و نماز بدست ميآيد.
– تزكيه انسان، به سود خود اوست.
– ممكن است سود تزكيه را در دنيا دريافت نكنيد، ولي در آخرت به يقين دريافت ميكنيد.(6)
فقل هل لّك إلي أن تزكّي. (نازعات: 18)
و بگو: آيا ميل داري پاكيزه شوي؟
پيامها
– يكي ازهدفهاي بزرگ پيامبران، هدايت سركشان يا مبارزه قاطع با آنهاست.
– منظورازپاكيزگي مطلق، پاكيزگي از شرك و كفر و همچنين پاكيزگي از هرگونه ظلم و فساد است.(7)
قد افلح من زكّاها. (شمس: 9)
كه هركس آن (نفس خود) را پاك گرداند، به يقين رستگار شد.
پيامها
– رستگاري ازآنِ كسي است كه نفس خويش را تربيت كند.
– رستگاري بدون تهذيب نفس ممكن نيست.
– پاكسازي ازآلودگيها سبب رشد ميشود.(8)
والَّذين جاهدوا فينا لنهدينهم سبلنا و إنَّ الله لمع المحسنين. (عنكبوت: 69)
و كساني كه درراه ما كوشيدهاند، به يقين، راههاي خود را برآنان مينماييم و همانا خدا با نيكوكاران است.
پيامها
– براي بهرهمند شدن از هدايت ويژه الهي، تلاش لازم است و بايد گام اول را خود انسان بردارد.
– گاهي، يك گام يا يك لحظه تلاش خالصانه، هدايت و نجات ابدي را به دنبال دارد.
– راههاي رسيدن به قرب الهي، محدوديتي ندارد.
– خداوند، هم راه قرب را به بندهاش نشان ميدهد و هم تا رسيدن به مقصد، دست او را ميگيرد.(9)
پينوشتها:
1. محسن قرائتي، تفسير نور، ج1، ص263.
2. همان، ص303.
3. ناصرمكارم شيرازي و همكاران، تفسير نمونه، ج3، ص160.
4. همان، ج7، ص369.
5. همان، ج8، ص163.
6. همان، ج9، ص490.
7. همان، ج26، ص91.
8. همان، ج27، ص47.
9. همان، ج9، ص172.
منبع: نشريه گلبرگ- ش116
/ج