پاكباخته نهضت اسلامي
پاكباخته نهضت اسلامي
در دوران رهبري شهيد حسيني، انقلاب اسلامي ايران ، جهاد افغانستان ، لبنان و فلسطين و مقابله با دشمن ملل اسلامي يعني شيطان بزرگ امريكا از مسائل بسيار مهمي به حساب مي آمد و شهيد براي آگاه ساختن جوامع اسلامي از آن از هيچ كوششي دريغ نورزيد و در اين راه زحمات بسيار طاقت فرسايي را متحمل شد. در اين مجال، به مسايل ياد شده جهان اسلام در انديشه رهبر شهيد مي پردازيم و اميدواريم بتوانيم در حد امكان ، مخاطبان را با افكار بلند آن شهيد والامقام آشنا سازيم.
انقلاب اسلامي ايران
رهبر شهيد ، انقلاب اسلامي ايران را در حركت خود الگو قرار داد و ملت پاكستان و ساير ملل اسلامي را به آن فرا خواند و توصيه به حمايت كامل از انقلاب اسلامي كرد ، چنانچه در فوريه سال 1987م در شهر لاهور در يك اردوي تربيتي مي فرمايد: «ما پشتيبان انقلاب اسلامي هستيم ، به خاطر اينكه اين انقلاب نه تنها حكومت شاه خائن را در هم شكسته ، بلكه حكومت طاغوت را سرنگون كرده و به جاي آن حكومت اسلامي تشكيل داده است.» شيهد حسيني صرفا به خاطر سرنگوني نظام شاهنشاهي در ايران ، از انقلاب ابر مرد تاريخ ، خميني بت شكن حمايت نكرد ، بلكه حمايت او به اين خاطر بود كه يك حكومت طاغوتي را در هم شكست و نظامي اسلامي و خدايي را به جاي آن قرار داد و عظمت اسلام و مسلمين را احيا نمود.
انقلاب اسلامي يك انقلاب عقيدتي و فكري است كه ارزش هاي ديني در آن محفوظند ، براي زندگي فردي و اجتماعي بشر برنامه مناسب دارد ، پايه آن بر عقيده و اخلاق استوار است ، تمام امور اجتماعي ، فرهنگي و سياسي آن را اصول مباني اسلام تعيين مي كند و مصالح ملل اسلامي در آن تامين مي شود. شهيد حطاب به علما و جوانان مي فرمايد: «من به شما علماي آگاه و جوانان تحصيلكرده اميدوارم كه مانند جوانان مسلمان غيور ايران ، انقلاب را در جامعه برپا كنيد و عملكرد انقلاب اسلامي ايران را براي هر سطح جامعه روشن سازيد تا مسلمانان پاكستان خودشان خواهان انقلاب اسلامي بشوند.»
رهبر شهيد به همين خاطر ، حمايت از انقلاب اسلامي و اطاعت از خميني كبير را بر خود و بر ساير مسلمانان واجب مي دانست مي فرمود: «من از تمام مسلمانان، به خصوص جوانان مي خواهم كه افكار رهبر حقيقي جهان اسلام و اميد مستضعفان جهان ، حضرت امام خميني را به گوشه گوشه ممالكشان برسانند تا مسلمانان از افكار او آگاه شوند و پوزه استعمار را به خاك بمالند.»
انقلاب اسلامي ، نظام و حكومت اسلامي را به ارمغان آورد و پايه حكوت را با اصول و مباني دين اسلام مستحكم كرد.
جهاد افغانستان
رهبر مجاهد علامه شهيد عارف حسيني جهاد افغانستان را جهاد اسلام در مقابل كفر و مسئله افغانستان را مربوط به جهان اسلامي مي دانست. شهيد حسيني قبل از رهبري و پس از آن از مجاهدين افغان حمايت مي كرد و براي كمك رساني به رزمندگان اسلام در افغانستان از هيچ گونه كمكي دريغ نورزيد و به ملت مسلمان پاكستان توصيه مي كرد به آنان كمك كنند، مردم نيز به فرمان رهبر خود لبيك گفته و مجاهدين را در هر سختي و مشكلي ياري كردند. رهبر شهيد به ملت مسلمان پاكستان مي فرمود: «آن قدر به برادران افغاني كمك كنيد كه ياد دوران انصار رسول اكرم(ص) تازه شود.»
رهبر مجاهد در آوريل 1988 در يك پيام خصوصي خطاب به مجاهدين افغانستان فرمود: «ما به مجاهديني كه در راه اسلام نبرد مي كنند اطمينان مي دهيم كه با تمام قدرت تا فتح نهايي در كنار آنها خواهيم بود و خداوند شما را پيروز خواهد كرد و اميدواريم كه مجاهدين تمام توطئه هاي دشمنان اسلام را خنثي كنند.»
شهيد حسيني براي كمك به مجاهدين اسلام چندين گروه رزمي جوانان غيور پاكستان را به افغانستان اعزام كرد براي انجام امور تربيتي تبليغي از ميان روحانيون و طلاب گروهي را به اردوگاه هاي مجاهدين افغانستان فرستاد.
افكار بلند و انديشه سياسي اسلامي آن شهيد موجب شد تمامي رهبران تشكل هاي سياسي و اجتماعي را به خود جذب كند ، چنانكه رهبر حركت اسلامي افغانستان آيت الله آصفي محسني خطاب به جمعي فرمود: «كسي در پاكستان يافت نمي شود كه بيشتر از عارف حسيني آشنا به جهاد و متمني شهادت باشد.»
لبنان و فلسطين
رهبر فقيد شهيد علامه عارف حسيني با رهبران انقلابي لبنان و فلسطين ارتباط تنگاتنگ داشت و هميشه از آنها عليه مواضع اسرائيل و آمريكا حمايت و در قبال مسئله آنان در سخنراني ها و كنفرانس ها و محافل سياسي مخالفت و مسلمانان را به اتحاد در برابر اسرائيل دعوت مي كرد. وي حل مسئله فلسطين را در جهاد مسلحانه مسلمانان عليه اسرائيل مي دانست و مي فرمود: «آزادي قدس با قراردادهاي سازمان ملل و مذاكرات بي اساس ابرقدرت ها ميسر نمي شود ، بلكه با جهاد مسلحانه مسلمانان امكان پذير است. اگر زمامداران ممالك اسلامي ، مسئله فلسطين را در دست خود مي گرفتند و خيانت نمي كردند تا حال مسئله فلسطين تمام شده بود ، اما چه كنيم زمامداران ممالك اسلامي با اسرائيل ارتباط برقرار و از آمريكا اطاعت مي كنند.»
در سال 1985م هنگامي كه حزب الله در جنوب لبنان ارتش اسرائيل را شكست داد ، شهيد با اظهار خشنودي پيام تبريكي را براي مسلمانان لبنان ارسال كرد و مجاهدين لبناني را الگوي مجاهدين اسلام قرار داد و فرمود: «اي مجاهدين اسلام! همان گونه كه حزب الله لبنان ارتش اسرائيل را به عقب نشيني مجبور كرد، شما نيز مي توانيد ارتش شوروي را از سرزمين خود بيرون كنيد.»
شهيد حسيني براي پيگيري مسائل لبنان و فلسطين به كشور لبنان عزيمت و از نزديك اوضاع را به دقت بررسي كرد و حتي براي ديدار از رزمندگان اسلام به خطوط مقدم نبرد عليه اسرائيل رفت و در سنگرها با رزمندگان اسلام شب را به صبح رساند و فرمود: «اگر مسئوليت رهبري ملت پاكستان بر دوشم نبود ، به پاكستان باز نمي گشتم و در كنار شما به فيض شهادت نائل مي شدم.»
شهيد حسيني در سال 1988م در يك كنفرانس مطبوعاتي ، سكوت زمامداران ممالك اسلامي در قبال ظلم و ستم وحشيانه اسرائيل عليه مسلمانان بي دفاع فلسطين را مخالفت صريح با تعليمات اسلام و جهاد اسلامي دانست و سكوت آنان را به نفع و تقويت اسرائيل و آمريكا تلقي كرد.
رهبر شهيد براي زنده نگه داشتن روز جهاني قدس در پاكستان تلاش و ملت مسلمان پاكستان را به شركت هر چه باشكوه تر در راه پيمائي اين روز دعوت مي كرد. او در راه پيمائي هاي روز جهاني قدس هميشه جلودار بود و هر جاي پاكستان كه بود ، قبل از همه خود را براي شركت در آن آماده مي كرد. وي در راه پيمايي روز قدس در شهر پيشاور ، در ميدان يادگار شخصا آدمك نخست وزير اسرائيل و پرچم آمريكا را به آتش كشيد.
شهيد عارف حسيني در سال 1984م در شهر لاهور زماني كه حكومت نظامي بود كسي جرئت زبان گشودن عليه آمريكا را نداشت و حرف زدن عليه آن يك جرم سياسي به حساب مي آمد ، گردهمايي علما و ائمه جمعه را تشكيل داد و سخنان پيرامون اهميت روز جهاني قدس ايراد فرمود. زمان شركت در راه پيمايي ، برخي از علما ، به خاطر بحراني بودن اوضاع از شركت در راه پيمايي انصراف دادند و برخي ديگر هنگام حركت رهبر شهيد از مدرسه جامعه الامام المنتظر جهت شركت در راه پيمايي به شهيد پيشنهاد استخاره دادند. شهيد در جواب آنان فرمود: «بنده هنگامي كه مسئوليت رهبري جامعه را به عهده گرفتم مگر استخاره كرده بودم ، بنابراين استخاره براي من در همه جا و هر مرحله اي ضرورت ندارد.»
مبارزه با شيطان بزرگ
آمريكا براي حفظ قدرت سياسي و تامين منافع اقتصادي خود در دنيا، كشورها را زير سلطه خود قرار مي دهد و براي پيشبرد منطق زورگويي خويش ، همواره در طول تاريخ برنامه هايي را دنبال و خوي استكباري آنرا به آن تحميل كرده است.
همان طور كه در ايران با انقلاب امام راحل پرچم مبارزه با استكبار جهاني به اهتزاز درآمد و شعار لاشرقيه و لاغربيه به ثمر نشست ، در پاكستان هم علم مبارزه با شيطان بزرگ با قيام فرزند امام علامه شهيد عارف حسيني آغاز گرديد.
شهيد حسيني آمريكا را دشمن سرسخت اسلام و مسلمين مي دانست و مي فرمود: «اثبات دشمني آمريكا با اسلام احتياج به هيچ دليلي ندارد ، زيرا صاحب نظران مسلمان به خوبي مي دانند كه آمريكا بدترين دشمن جهان اسلام است و در دوران معاصر چشم پوشي از اين حقيقت ، خيانت به وجدان خود است.» اگر چه روحانيون و صاحب نظران سياسي پاكستان از قبل حضور آمريكايي ها را در پاكستان به ضرر اسلام و منافع ملي كشور مي دانستند، اما نتوانستند در مقابل آمريكا به صورت منظم قيام كنند. شهيد حسيني پس از عزيمت از حوزه علميه قم به پاكستان در همان مراحل ابتدائي قيام عليه آمريكا را آغاز و بعد از پذيرفتن رهبري ملت پاكستان ، آن را به اوج خود رساند و ملت مسلمان را از توطئه هاي شوم آن آگاه ساخت. وي در سال 1986م خطاب به اعضاي شوراي ايالتي نهضت جعفري فرمود: «امروز استعمار به بهانه كمك هاي انسان دوستانه وارد كشور مي شود و فرهنگ مبتذل خود را در ميان جوانان ما گسترش مي دهد و در قالب حمايت از حقوق بشر ، برنامه هاي شوم خود را در كشور پايه گذاري مي كند. بر شما علماست كه براي حفظ اقتدار اسلامي قيام كنيد و تمام توطئه هاي آن را خنثي سازيد.»
شهيد حسيني تمام بحران ها و مسايل جهان اسلام را ناشي از سياست هاي استعماري آمريكا در كشورهاي اسلامي مي دانست و جهان اسلام را به اتحاد در برابر آن فرا مي خواند و زمامداران خائن كشورهاي اسلامي را به عدم اطاعت از آمريكا دعوت مي كرد. او در سخنراني در روز جهاني قدس خطاب به دانشمندان ملل اسلامي فرمود: «از آنجا كه برنامه هاي سازمان ملل به نفع سياست استعماري آمريكاست ، بر شما دانشمندان است که زمامداران خود را وادار به قطع رابطه با سازمان ملل نمائيد و براي مقابله با آمريكا بايد مسلمانان جهان تمامي سرمايه ها را از بانك هاي آمريكا خارج كنند.»
آري كسي كه ديروز در سرزمين خود جرئت دادن شعار مرگ بر آمريكا را نداشت ، امروز با قيام مخلصانه رهبر شهيد ، با قدرت و افتخار شعار «مرگ بر آمريكا» را در مقابل رئيس جمهور آن سر مي دهد و به فرمان رهبر خود 16 مي 1986 را روز «مرگ بر آمريكا» و روز انزجار و نفرت از استعمار قرار مي دهد و با سوزاندن پرچم آمريكا با دست مبارك شهيد حسيني ، صداي مرگ بر آمريكاي پير و جوان در فضاي كشور براي هميشه باقي مي ماند.
خداوند متعال ما را از پيروان حقيقي رهبران دين و ادامه دهندگان واقعي راه آن شهيد بزرگوار قرار دهد.
منبع: ماهنامه شاهد یاران، شماره 50