خانه » همه » مذهبی » ولادت امام حسین علیه‌السلام، از دیدگاه مورخین و محدثین

ولادت امام حسین علیه‌السلام، از دیدگاه مورخین و محدثین

ولادت امام حسین علیه‌السلام، از دیدگاه مورخین و محدثین

فلسفه عزاداری و تذکر برای امام حسین (علیه‌السلام) که به توصیه ائمه اطهار سال به سال باید تجدید شود به خاطر آن است که یک درس تاریخ بسیار بزرگ بگیرد ، و برای این که این درس را مورد استفاده خودش قرار دهد

2aae4111 2a83 4e54 93c2 523298336497 - ولادت امام حسین علیه‌السلام، از دیدگاه مورخین و محدثین

0020178 - ولادت امام حسین علیه‌السلام، از دیدگاه مورخین و محدثین
 

 

نویسنده: جواد کیانی
منبع اختصاصی راسخون
 

چکیده :

فلسفه عزاداری و تذکر برای امام حسین (علیه‌السلام) که به توصیه ائمه اطهار سال به سال باید تجدید شود به خاطر آن است که یک درس تاریخ بسیار بزرگ بگیرد، و برای این که این درس را مورد استفاده خودش قرار دهد، اول باید آن درس را بفهمد و برای خود حل کند و در این تحقیق امیدوارم با عنایت امام حسین (علیه‌السلام) این درس را بفهمم.
 

پیشگفتار

کتاب فضل تو را آب بحر کافی نیست
که تر کنی سر انگشت و صفحه بشماری
مهمترین حادثه در حیات سومین اختر ولایت جانبازی و فداکاری و شهادت وی و فرزندان و یاران عزیزش در دشت کربلا است . حادثه ای که عقل ها را تکان داد و تمام حادثه ها را در برابر خود به دست فراموشی سپرده پیوسته در صفحات تاریخ باقی و پایدار است . حادثه ای که پیام های عظیم و فراوانی به ما آموزش می دهد که قلم از نوشتن آن عاجز و زبان از گفتن قاصر می شود ، ولی وظیفه ما این است ، آنچه در توان داریم ، به اشاعه فرهنگ عاشورا بپردازیم. همانطور که ایران عزیز ما ، شاخصه اش عاشورا است . روزی که همه مردم ، سیاه پوش ، با چهره غم زده و چشمان اشکبار به خیابان ها و میدان ها می آیند و با صدای زنجیر و سنج و طبل و شیپور عاشورا را فریاد می کنند . .. در روز عاشورای سال 61 هجری است اسلامی ساکت و رخوت زد و منزوی بودند ، آنها خود سپاه ستم بودند و بر روی امام حسین (علیه‌السلام) و یاران و خانواده او تیغ کشیدند . بر پیکر شهیدان اسب تازیدند ، سر های شهیدان را بر نیزه زدند و در شهرها گرداندند . نه حسرتی خوردند و نه اندوهی، حتی شادمانی هم کردند . دعبل خزاعی (1) عمق و اوج این فاجعه را به روشنی و تلخی به تصویر کرده است:
راس بن بنت محمد و وصیه
یا للرجال علی قناه یرفع
والمسلمون بمنظر و بسمع
لا جازع من ذا و لا متخشع
سر پیامبر (ص) و جانشین او ، ای مردم بر نیزه بلند است .
و مسلمانان می بینند و می شنوند ، اما کسی ناله ای نمی کند و افسوس نمی خورد . و در یک کلام ، من فقط جمع آوری کننده ، مطالب از کتابهای مختلف هستم و امیداورم مورد قبول آن امام رئوف قرار گیرد .

ولادت امام حسین (علیه‌السلام)

در ولادت امام حسین (علیه‌السلام) کلمات علماء و محدثین و مورخین شیعه و سی دچار اختلاف گردیده که در چه روزی و در چه ماهی و در چه سالی بوده است ؟ سوم شعبان ، یا پنجم آن ، یا پنجم جمادی الاولی سال چهارم هجرت یا آخر ربیع الاول سال سوم چنانچه آن را شیخ طوسی « در تذهیب » و شهید در « دروس » و بهائی در « توضیح المقاصد اختیار کرده اند و موافق روایتی است که ثقه الاسلام کلینی عطر الله مرقد از امام ششم (علیه‌السلام) روایت کرده است که فرمود : میان حسن و حسین یک طهر بود و فاصله ولادت آن شش ماه و ده روز است ، و منظورش اقل طهر است که ده روز است ولادت امام مجتبی نیمه ماه رمضان سال بدر ( دوم هجرت ) است ؛ ونیز روایت شده که میان حسن و حسین (علیه‌السلام) یک طهر نبود و مدت حمل امام حسین (علیه‌السلام) همان شش ماه بود و در مناقب ابن آشوب از کتاب انوار است که خدای تعالی پیغمبر خود را به حمل و ولادت امام حسین (علیه‌السلام) تهینت فرمود و به قتل او تعزیت ، و فاطمه آن را دانست و ناگوارش آمد و این آیه نازل گشت « مادرش او را به ناگواری آبستن داشته و ناگوارش فرو گذاشته ، و آبستنی و شیر خوارگی اش سی ماه بوده است .»(2) آبستنی زنان نه ماه است و نوزادی شش ماه نزاده است که زیست کند جز عیسی و حسین.(3)
صدوق (ره ) به سند خود از صفیه دختر عبدالمطلب رضوان الله علیها روایت کرده است که : چون حسین (علیه‌السلام) از شکم مادر به زمین آمد و من متولی آن بودم ، پیغمبر (ص) فرمود : ای عمه ، فرزندم را نزدم آور ، عرض کردم: هنوز پاکیزه اش نکردم فرمود : تو او را پاکیزه کنی ؟ خدای تعالی او را نظیف و پاک کرده است . در روایت دیگر است که او را به پیغمبر دادم و او زبان را در کامش نهاد و حسین زبان رسول خدا را به مکیدن گرفت و من حس می کردم که از رسول خدا (ص) جز شیر و عسل به وی نمی خوراند. شیخ طوسی در « مصباح » آورده که به قاسم بن ابی العلاء همدانی وکیل امام دهم نامه رسید که : مولای ما حسین بن علی (علیه‌السلام) روز پنجشنبه سوم شعبان بزاد ، آن روز را روزه دار و این دعا را بخوان : بار خدایا ، من از تو خواهش دارم به حق ان که در این روز زاده است ، و در ضمن این دعا است که فطرس به گهواره اش پناهنده شد و ما پس از وی به قبرش پناهنده شده ایم .(4) سید در « لهوف » گفته : در آسمان ، فرشته ای نماند جز آنکه نزد پیغمبر فرود آمد و همه به وی درود گفتند و درباره ی حسین (علیه‌السلام) او را تسلیت دادند و ثواب آنچه عطا شود و به گزارش دادند و تربیت حسین (علیه‌السلام) را به او نمودند و پیغمبر می فرمود : بار خدایا واگذار کسی که او را وانهد و بکش آن که او را بکشد و او را به مرادش برساند . (5)و در کتاب شیعه در اسلام نوشته « علامه فقید سید محمد حسن طباطبائی » درباره ولادت امام سوم چنین می فرماید : امام حسین (سید الشهداء ) فرزند دوم علی (علیه‌السلام) از فاطمه (سلام الله علیها) دختر پیغمبر اکرم (سلام الله علیها) که در سال چهارم متولد شده است.
آن حضرت پس از شهادت برادر بزرگوار خود امام حسن مجتبی (علیه‌السلام) به امر خدا و طبق وصیت وی ، به امامت رسید .(6) صبحگاه روز سوم شعبان سال چهارم هجرت ، دومین فرزند علی و فاطمه (سلام الله علیها) در مدینه در خانه علی (علیه‌السلام) کنار مسجد النبی دیده به جهان گشود و خانه زهرای اطهر(سلام الله علیها) به نور جمال این نو گل باغ نبوت و ولایت و چراغ فروزان آسمان رسالت و امامت ، معطر و روشن شد . پیامبر (ص) به خانه فاطمه (سلام الله علیها) آمد و فرمود : نوزاد را نزدش ببرید « اسما که افتخار کنیزی در خانه ی فاطمه (سلام الله علیها) را داشت (7) نوزداش را به پارچه ای سفید پیچید و به حضور رسول خدا (ص) برد . پیامبر (ص) او را در آغوش گرفت و کام او را با آب دهان مبارکش برداشت . و در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفت . روز اول یا هفتمین روز بود که جبرئیل از طرف خدا بر پیامبر (ص) نازل شد و پس از سلام عرض کرد : « این کودک را به نام پسر کوچک هارون ( برادر موسی (علیه‌السلام) « شبیر» که به عربی حسین است بگذار ، زیرا علی (علیه‌السلام) نسبت به تو همچون هارون نسبت به موسی (علیه‌السلام) است ، با این فرق که بعد از تو پیامبری نخواهد آمد . »
به این ترتیب نام حسین برای این فرزند دوم علی (علیه‌السلام) و فاطمه (سلام الله علیها) گذاشته شد . طبق بعضی از روایات ، مدت حمل امام حسین (علیه‌السلام) شش ماه بود . روز هفتم ولادتش فاطمه الزهرا (سلام الله علیها) گوسفندی را برای فرزندش به عنوان«عتیقه» کشت و سر آن حضرت را تراشید و هم وزن موی سرش نقره صدقه داد .(8) از سلمان نقل شده رسول خدا (ص) فرمود:« هارون برادر موسی» (علیه‌السلام) دو فرزندش را شبر و شبیر نام نهاد و من دو فرزندم را حسن و حسین( که عربی شبر و شبیر است ) نهادم . » (9)

نجات فطرس ( فرشته)

در خرائج راوندی نقل شده ، هنگامی که امام حسین (علیه‌السلام) متولد شد ، خداوند به جبرئیل فرمانداد با گروه بسیار از فرشتگان به حضور پیامبر (ص) آیند و تبریک بگویند ، جبرئیل در حین فرود از آسمان به زمین فرشته ای به نام « فطرس» را دید در جزیره ای افتاده ، علتش این بوده که خداوند او را مامور کاری ساخته و او در آن کار ، کندی کرده و در نتیجه به کیفر شکسته شدن گرفتار شده بود ، فطرس به جبرئیل عرض کرد به کجا می روید ؟ جبرئیل گفت : به سوی محمد (ص) فطرس عرض کرد : مرا نیز با خود حمل کن و نزد آن حضرت ببر شاید برایم دعا کند. جبرئیل خواسته او را پذیرفت و با هم همراه فرشتگان دیگر به حضور پیامبر (ص) رسیدند و تبریک گفتند، جبرئیل ماجرای فطرس را به عرض رساند ، پیامبر (ص) فرمود: « به او بگو پیکرش را به این نوزاد حسین (علیه‌السلام) بمالد . » فطرس همین کار را کرد و همان دم ، خداوند فطرس را تندرست کرده به حال اول برگرداند ، سپس فطرس همراه جبرئیل به سوی آسمان پر گشود. (10) در روایت دیگر آمده : پیامبر (ص) از درگاه خدا خواست تا به خاطر حسین (علیه‌السلام) فطرس را آزاد کند ، خداوند دعایش را مستجاب کرد ، فطرس به مرکز سکونت خود بازگشت و بین فرشتگان افتخار می کرد و می گفت من مثلی و انا عتاقه الحسین بن علی وفاطمه وجده احمد کیست مثل من؟ من آزاد شده حسین(علیه‌السلام)فرزند علی(علیه‌السلام)وفاطمه(سلام الله علیها)وجد حسن (علیه‌السلام) حضرت احمد (ص) هستم.(11) علامه مجلسی می نویسد:ام سلمه(یکی از همسران پیامبر(ص) گفت: لباس بهشتی برای حسین(علیه‌السلام) آوردند پیامبر(ص) به او پوشانید وفرمود: « این لباس ، هدیه ای است که پروردگارم به حسین (علیه‌السلام) اهدا نموده که تار پودش را ، پر جبرئیل و فرشتگان تشکیل می دهد و به حسینم می پوشانم و او را به این لباس می آرایم که بسیار دوستش دارم . »(12) آورده اند که : حسین (علیه‌السلام) از فاطمه و زن دیگر شیر نخورده و همیشه او را نزد پیغمبر (ص) می آوردند و ابهام خود را در دهانش می نهاد و آن را برای کفایت دو سه روز می مکید و گوشت حسین (علیه‌السلام) از گوشت و خوان پیغمبر روئید . (13)ابن شهر آشوب روایت کرده که « هنگام ولادت امام حسین (علیه‌السلام) فاطمه (سلام الله علیها) مریض شد و شیر در پستان مبارکش خشک گردید ، رسول خدا (ص) مرضعی طلب کرد یافت نشد ، پس خود آن حضرت تشریف آورد به حجره فاطمه (سلام الله علیها) و انگشت ابهام خویش را در دهان حسین می گذاشت و او می مکید ! بعضی گفته اند که زبان مبارک را در دهان حسین(علیه‌السلام) می گذاشت و او را زقه می داد ، چنان که مرغ جوجه ی خود را زقه می دهد تا چهل شبانه روز ، رزق حسین (علیه‌السلام) را حق تعالی از زبان پیغمبر (ص) گردانیده بود ، پس رویید گوشت حسین (علیه‌السلام) از گوشت پیغمبر (ص) و روایات به این مضمون بسیار است.» (14)و در علل الشرایع روایت شده که « حال امام حسین (علیه‌السلام) در شیر خوردن بدین منوال بود تا آنکه رویید گوشت او از گوشت پیغمبر (ص) و شیر نیاشامید از فاطمه (سلام الله علیها) و نه از غیر فاطمه. » (15) شیخ کلینی در کافی از حضرت صادق (علیه‌السلام) روایت کرده که « حسین (علیه‌السلام) از فاطمه (سلام الله علیها) و از زنی دیگر شیر نیاشامید ، او را به خدمت پیغمبر (ص) می بردند ، حضرت ابهام مبارک را در دهان او می گذاشت و او می مکید و این مکیدن او را دو روز سه روز کافی بود . پس گوشت و خون حسین (علیه‌السلام) از گوشت و خون حضرت رسول (ص) پیدا شد و هیچ فرزندی جز عیسی بن مریم (علیه‌السلام) و حسین بن علی (علیه‌السلام) شش ماهه از مادر متولد نشد که بماند ، و در بعضی روایات به جای عیسی ، یحیی نام برده شد.

تاکید پیامبر (ص) بر مقام والای امام حسن (علیه‌السلام) و امام حسین (علیه‌السلام)

1-علاقه شدید پیامبر (ص) به امام حسن و امام حسین (علیه‌السلام)

اسامه بن زید می گوید : شبی به خاطر نیازی به در خانه پیامبر (ص) رفتم ، در را زدم ، پیامبر (ص) از خانه بیرن آمد ، چیزی در دست و آغوشش دیدم و لی ندانستم چیست ؟ پس از رفع نیاز ، پرسیدم آن چیست ؟ ناگهان حسن و حسین (علیه‌السلام) را در آغوشش یافتم و شنیدم سه بار فرمود هذا ابنای و ابنا ابنتی ، اللهم انک تعلم انی احبهما فاحبهما این دو ، پسران من و پسران دخترم هستند ، خدایا تو می دانی که این دو را دوست دارم ، پس این دو را دوست بدار. (16)در روایت دیگر می خوانیم پیامبر (ص) دست حسن و حسین (علیه‌السلام) را گرفته بود و فرمود : « کسی که مرا و این دو را و پدر ورمادر این دو را دوست بدارد ، در روز قیامت در درجه من همراه من است .» (17)انس بن مالک می گوید :« حالکم قطر ، اجازه حضور به محضر پیامبر (ص) یافت ، پیامبر (ص) به او اجازه داد و آن روز آن حضرت در خانه ام سلمه ( یکی از همسران پیامبر (ص) ) بود ، پیامبر (ص) به امه سلمه فرمود : در را ببند ، کسی وارد نشود ، در این لحظه که ام سلمه می خواست در را ببندد ، حسین (علیه‌السلام) در را گشود و وارد شد و به دوش رسول خدا (ص) می پرید ، پیامبر (ص) او را می بویید و می بوسید .حاکم قطر به پیامبر (ص) عرض کرد :« آیا این کودک را دوست داری ؛ فرمود «آری ، امتم او را می کشند و اگر بخواهی مکان شهادتش را نشان می دهم …) (18)

2- زیبایی حسین (علیه‌السلام)

طاووس یمانی نقل می کند : وقتی که امام حسین (علیه‌السلام) در مکان تاریکی می نشست ، مردم به وسیله شعاع پیشانی و گلویش ، او را می دیدند چرا که رسول خدا (ص) بسیاری از اوقات پیشانی و گلوی او را می بوسید . (19)

3- رسول خدا (ص) معلم امام حسین (علیه‌السلام)

امام حسین (علیه‌السلام) هنوز زبان باز نکرده بود ، رسول خدا (ص) برای انجام نماز مستحبی ایستاد ، حسین (علیه‌السلام) در کنارش بود ، رسول خدا (ص) گفت « الله اکبر » ولی حسین (علیه‌السلام) نتوانست بگوید ، این کار شش بار تکرار شد بار هفتم وقتی که رسول خدا (ص) گفت « الله اکبر » حسین (علیه‌السلام) زبان گشود و گفت : « الله اکبر » امام صادق (علیه‌السلام) فرمود : از این رو گفتن هفت تکبیر در آغاز نماز سنت ( مستحبی ) گردید . (20)به این ترتیب نخستین کلام حسین (علیه‌السلام) هنگام گشودن زبان « الله اکبر » بود و تا آخر پای « الله اکبر » ایستاد و خون پاکش را برای اعلای کلمه « الله اکبر » ایثار کرد و در ضمن این درس را از این حدیث می آموزیم که کودکان را در همان آغاز با نا مخدا آموزش دهیم و نسبت به کودکان مهربانی کنیم ، چرا که مهربانی نقش مهمی در پرورش سالم روحی و جسمی کودک دارد . چنانکه سعدی می گوید :
درس معلم ار بود زمزمه مجتبی
جمله به مکتب آورد طفل گریز پای او

4- بزرگان اهل بهشت

رسول خدا (ص) فرمود : « ما خاندان عبدالمطلب بزرگان اهل به بهشت هستیم ( یعنی ) من و علی و جعفر دو پسر ابوطالب و حمزه پسر عبدالمطلب و حسن و حسین ( علیهما السلام ) و در نقل دیگر ، نام حضرت مهدی (علیه‌السلام) نیز آمده است . (21)

5-امام حسن و حسین ( علیهما السلام ) فرزندان پیامبرند

طبق روایات بسیار ، حسن و حسین (علیهماالسلام ) به عنوان پسران پیامبر (ص) خوانده شده اند و معمولاً نسل هر کسی از ناحیه پسر ادامه می یابد ؛ ولی نسل پیامبر اسلام (ص) از ناحیه ی دخترش فاطمه استمرار یافت .در این باره به این روایت توجه کنید : جابر انصاری می گوید : « من و عباس ( عموی پیامبر ) در حضور پیامبر (ص) نشسته بودیم ، ناگهان علی (علیه‌السلام) آمد و سلام کرد ، پیامبر (ص) جواب سلامش را داد و برخاست او را در آغوش گرفت و بین دو چشمش را بوسید و در جانب راست او را نشاند.» عباس به پیامبر (ص) عرض کرد :« آیا علی (علیه‌السلام) را دوست داری ؟ فرمود : ای عمو سوگند به خدا علی محبویترین مخلوقات نزد من است ، خداوند نسل هر پیامبری را از صلب خودش قرار داد و نسل مرا از صلب این شخص .»(22)

6-سلام خدا بر پدر دو دسته گل خوشبو

روزی پیامبر (ص) به علی (علیه‌السلام) فرمود : « سلام خدا بر تو ای پدر دو دسته گل خوشبو ، در مورد این دو دسته گل خودم ( حسن و حسین ) در دنیا به تو سفارش می کنم . »(23)

7-دو گوشواره عرش خدا

پیامبر (ص) فرمود : در روز قیامت ، عرش خدا به تمام زینت ها آراسته می شود ، امام حسن (علیه‌السلام) بر بالای یکی از منبرها و امام حسین (علیه‌السلام) بر بالای منبر دیگر قرار می گیرد ، خداوند عرش را با وجود این دو بزرگواران تزیین می نماید ، همچانکه دو گوشواره زن را زینت می بخشد .(24) و در تعبیر دیگر رسول خدا (ص) با صراحت فرمود : حسن و حسین (علیه‌السلام) دو گوشواره عرش خدایند .(25) با توجه به اینکه عرض از تمام آسمان ها و زمین و هر چه در جهان هستی غیر از خدا هست بزرگتر می باشد و مرکز مدیریت همه جهان هستی است .

8- حسن و حسین ( علیهما السلام ) بهتر از همه

پیامبر (ص) فرمود : حسن و حسین بهتر از همه انسان های روی زمین بعد از من و بعد از علی و مادرشان هستند و مادرشان بهترین زنان زمین است . (26)

9- حسن و حسین علیهما السلام دو عروه الوثقی دین

رسول خدا (ص) فرمود : هر کس که بخواهد به عروه الوثقی ( دستگیره محکم دین ) تمسک کند آن گونه که خداوند در قران ( آیه 256 سوره بقره ) فرمود(27): ولایت و دوستی علی و حسن و حسین (علیه‌السلام) را بپذیرید ، چرا که خداوند بزرگ حسن و حسین (علیه‌السلام) را بر فراز عرش ، دوست دارد . (28)

10- عالی‌ترین پیوند معنوی پیامبر (ص) با حسین (علیه‌السلام)

پیامبر (ص) فرمود : « حسین منی و انا من حسین احب الله من احب حسینا» حسین از من است و من نیز از حسینم کسی که حسین را دوست بدارد خداوند او را دوست می دارد. (29) نیز فرمود : « در جانب راست عرش خدا نوشته شده : « ان الحسین مصباح الهدی و سفینه النجاه » حسین چراغ روشنی بخش هدایت و کشتی نجات است . (30)
پیشگویی و اندوه پیامبر (ص) از شهادت حسین (علیه‌السلام)
ابن عباس می گوید : روزی پیامبر (ص) در محلی نشسته بود ، در این هنگام امام حسن مجتبی (علیه‌السلام) نزد پیامبر (ص) آمد ، پیامبر (ص) تا او را دید ، بی اختیار سر شک اشک از دیدگانش جاری شد و حسن (علیه‌السلام) را روی زانوی راستش نشاند . سپس فاطمه (سلام الله علیها) آمد ، حضرت تا او را دید ، اشکش جاری شد ، فرمود : دخترم پیش بیا ، او آمد در مقابل آن حضرت نشست سپس علی (علیه‌السلام) آمد ، پیامبر (ص) تا او را دید ، اشک در چشمش حلقه زد ، فرمود : برادرم ! پیش بیا ، حضرت علی (علیه‌السلام) پیش آمد و آن حضرت را در طرف راستش نشاند . بعضی از اصحاب از رسول خدا (ص) پرسیدند : چرا شما هر یک از آنها را دیدید گریستید ؟ حضرت در پاسخ فرمود : « سوگند به خدایی که مرا برگزید و از همه جهانیان برتری بخشید ، و من و اینها گرامیترین خلق خدا هستیم و هیچ کسی برایم محبوبتر از اینها نیست ، سپس ماجرای شهادت هر یک را شرح داد تا به حسین (علیه‌السلام) رسید فرمود : اما حسین از من است ، او فرزند و پسر من و بهترین خلق بعد از برادرش حسن است ، او امام مسلمانان و خلیفه پروردگار جهان و پناه بی پناهان و دادرس مظلومان و مایه رحمت خدا بر همه ی خلایق است .»او سرور جوانان اهل بهشت و باب نجات امت می باشد ، امر او امر من و اطاعت او ، اطاعت از من است ، کسی که از او پیروی کند از من پیروی نموده و کسی که از فرمان او سر پیچی نماید ، از من نیست ، من وقتی که او را دیدم به یاد مصایبی افتادم که بعد از من به او وارد می شود . … گویی او را می بینم که تیری به بدنش می رسد و از پشت اسبش بر زمین می افتد ، سپس همچون گوسفند او را مظلومانه ذبح می کنند . در این هنگام رسول خدا (ص ) گریه کرد و همه حاضران صدا به گریه بلند کردند . سپس فرمود : خدایا ، از آنچه که بعد از من ، نسبت به اهل بیتم روا می دارند به تو شکایت می کنم ، آنگاه حضرت برخاست و به خانه اش رفت.(31)
مقام حسین (علیه‌السلام) در بهشت
انس بن مالک می گوید : روزی مردی نزد رسول خدا (ص) آمد و درباره ی علی (علیه‌السلام) سوالی کرد ، حضرت فرمود : آیا از علی می پرسی ، روز قیامت ، حضرت علی (علیه‌السلام) ، سوار بر شتری از شترهای بهشتی شده که پاها او از زبرجد سبز و چشمان او از یاقوت سرخ و کوهان او از مشک خوشبو است ، پرچم حمد در دست اوست که آن پرچم ، چهل قسمت می باشد و بین زمین و آسمان را پر کرده است . حمزه (سید الشهدا) در طرف راست آن ، جعفر طیار در طرف چپ آن ، حضرت فاطمه پشت سر آن ، حسن و حسین در دو طرف آن ( بین حمزه و جعفر ) قرار دارند ، منادی حق فریاد می زند کجایند علاقه مندان به این گروه ، کجایند دشمنانشان ؟ این علی (علیه‌السلام) فرزند ابوطالب است که نامه عملش را به دست راست گرفته تا به بهشت روانه گردد . (32)ابوهریره می گوید : پیامبر (ص) را دیدم حسن و حسین ( علیهماالسلام ) را بر شانه های خود نشاند ، و نزد ما می آید وقتی به ما رسید فرمود : « هر کس این دو را دوست بدارد ، مرا دوست داشته و هر کس با آن دشمنی کند با من دشمنی کرده است .» (33)درباره سیمای امام حسین (علیه‌السلام) نقل می کند که او در ظاهر و باطن شبیه ترین مردم به رسول خدا (ص) بود .
و پیامبر (ص) در گفتاری فرمد : « این حسین است او را بشناسید ، سوگند به کسی که جانم در دست قدرت او است حسین اهل بهشت است و دوستان او و دوستان او نیز در بهشتند .» (34)

11- علم حسین (علیه‌السلام) در دوران کودکی

حذیقه می گوید : از امام حسین (علیه‌السلام) شنیدم می فرمود :« سوگند به خدا حتما ظالمان بنی امیه که در پیشاپیش آنها عمر بن سعد است ، اجتماع و اتفاق رای می کنند برگشتن من . » عرض کردم : « آیا پیامبر (ص) این خبر را به تو داد ؟ » فرمود : نه .
به حضور پیامبر (ص) رفتم و ماجرا را گفتم ، فرمود :
علمی علمه و علمه علمی ، لانا نعلم بالکائن قبل کینونته ؛ علم من ، علم حسین و علم حسین ، علم من است زیرا ما به چیزی که پدید می آید ، قبل از پدید آمدنش آگاهیم .(35)

12-علاقه شدید پیامبر (ص) به امام حسن (علیه‌السلام) و امام حسین (علیه‌السلام)

روایت شده : ابوهریره گفت : روزی پیامبر (ص) به نماز مشغول شد هنگامی که به سجده رفت ، حسن (علیه‌السلام) و حسین (علیه‌السلام) بر پشتش پریدند و سوار شدند ، وقتی افرادی خواستند ان دو را از این کار باز دارند ، پیامبر (ص) به آنها اشاره کرد که کاری نداشته باشند ، وقتی نماز تمام شد ، آن دو کودک را به بغل گرفت و فرمود : من احبنی فلیحب هذین ، کسی که مر ادوست بدارد باید آن دو را دوست بدارد . »(36)
فراق جانگداز :
همانگونه که پیامبر (ص) به حسن و حسین علیهما السلام علاقه فراوان داشت ، آنها نیز علاقه فراوان به پیامبر (ص) داشتند و بیشتر به جای اینکه در منزل باشند ، نزد پیامبر (ص) بودند و طبق روایاتی ، اصلاً حسین (علیه‌السلام) از پستان مادر ننوشید ، بلکه انگشت پیامبر (ص) را می گرفت و به دهان می گذاشت و می مکید و غذای او تامین می شد به هر حال حسین (علیه‌السلام) شیره جان پیامبر ( ص) بود . از این رو از نارحتی های شدید روزگار ، فراق این دو بزرگوار با پیامبر (ص) است ، آن هنگامی که بیست و هشت صفر سال یازدهم هجرت فرا رسید و پیامبر (ص) در بستر رحلت قرار می گرفت ، علی (علیه‌السلام) و فاطمه (سلام الله علیها) و حسن (علیه‌السلام) و حسین (علیه‌السلام) و گروهی از بنی هاشم کنار بستر رحلت قرار گرفت ، علی (علیه‌السلام) و فاطمه (سلام الله علیها) و حسن (علیه‌السلام) و حسین (علیه‌السلام) و گروهی از بنی هاشم کنار بستر حاضر بودند ، حسن (علیه‌السلام) در این وقت حدود هفت سال داشت و حسین (علیه‌السلام) در حدود شش سال و نیم به راستی هنگام رحلت پیامبر (ص) برای این دو آقا زاده چه گذشت ؟ و این از نمونه اندوه های بسیار شدید و جانسوز روزگار است که قلم از بیانش ناتوان است . مرحوم صدوق از ابن عباس نقل می کند : در لحظه ی آخر عمر پیامبر (ص) حسن و حسین ( علیهما السلام ) در حالی که می گریستند و شیون می نمودند ، به بالین پیامبر (ص) جدا کند ، ولی پیامبر (ص) فرمود : یا علی دعنی اشمهما ویشانی و اتزود منهما و یتزو دان متی ، انهما سیظلمان بعدی و یقتلان ظلما ؛ « ای علی بگذار من انها را ببویم و انان مرا ببویند ، من از دیدار آنها بهره گیرم و آنها نیز از دیدارم بهره گیرند ، که این دو فرزند ، بعد از من ستم ها خواهند دید و مظلومانه کشته می شوند .» آنگاه پیامبر (ص) سه بار فرمود : « فلعنه الله علی من یظلمهما ، خدا لعنت کند آنان را که به این دو فرندم ظلم می کنند.(37)
خبر از شهادت حسین (علیه‌السلام) و ارزش تربیت او
روایات متعدد نقل شده که پیامبران سابق اسلام (ص) و حضرت علی (علیه‌السلام) خبر از شهادت امام حسین (علیه‌السلام) داده اند . (38)
کشتی نوح (علیه‌السلام) در کربلا
در طوفان جهانی حضرت نوح (علیه‌السلام) کشتی نوح در همه زمین ( که به صورت دریا درآمده بود ) گشت تا رسید به سرزمین کربلا ، نوح احساس کرد ، کشتی در مانده و زمین آن را می کشد ، نوح به گمان غرق کشتی ترسید ، جریان را به خدا عرض کرد ، جبرئیل بر او نازل شد و گفت : در این سرزمین حسین (علیه‌السلام) سبط محمد خاتم پیامبران (ص) و فرزند علی خاتم اوصیاء (علیه‌السلام) را می کشند . نوح عرض کرد : قاتل او کیست ؟ جبرئیل گفت : قاتل او کسی است که اهل هفت آسمان و زمین او را لعنت می کنند ، حضرت نوح (علیه‌السلام) چهار بار ، قاتل امام حسین (علیه‌السلام) را لعنت کرد ، آنگاه کشتی به حرکت در آمد ، سر انجام در کوه جودی ( در ناحیه شام ) مستقر شد . (39)
خطاب خدا به حضرت موسی (علیه‌السلام)
موسی (علیه‌السلام) به خدا ( عزوجل ) عرض کرد : برادرم از دنیا رفت ، او را بیامرز ، خداوند به او خطاب کرد : « ای موسی اگر از من در مورد همه گذشتگان و ایندگان سوال کنی ، جوا ب مثبت به تو می دهم ، جز در مورد قاتل حسین بن علی (علیه‌السلام) من از قاتل او حتماً انتقام می کشم . »(40)
نور پنج تن آل عبا (علیه‌السلام) در عصر آدم (علیه‌السلام)
روایات بسیاری از کتب معتبر رسیده که نور پنج تن ( محمد (ص) ، علی (علیه‌السلام) ، فاطمه (سلام الله علیها) و حسن ( ع ) و حسین (علیه‌السلام) قبل از تولدشان وجود داشته و آدم و نوح و ابراهیم و موسی و … در حوادث شدید و خطرها ، پنج تن آل عبا ( علیه السلام ) را در درگاه خداوند واسطه قرار می دادند . به عنوان نمونه تنها در میان دهها روایت ، به روایت جالب زیر توجه کنید :
در کتاب ادریس پیامبر (41) آمده :« حضرت ادریس روزی به یاران خود رو کرد و گفت : روزی فرزندان آدم (علیه‌السلام) در حضور او درباره بهترین مخلوقات خدا بحث کردند ، بعضی گفتند پدر ما آدم بهترین مخلوق خداست ، چرا که خدا او را با دست قدرتش خلق کرد و روح منسب به خود را در او دمید و به امر او ، فرشتگان به عنوان احترام آدم ، آدم را سجده کردند. (42)و آدم را معلم فرشتگان خواند و او را خلیفه زمین قرار داد و اطلاعت او را بر مردم واجب نمود . عده ای گفتند : نه ، بلکه بهترین مخلوق خدا ، فرشتگانند که نافرمانی از خدا نمی کنند و همواره در اطاعت خدا به سر برند ولی حضرت آدم (علیه‌السلام) ترک اولی کرد و خداوند او و همسرش را از بهشت بیرون نمود ، گرچه توبه او را پذیرفت و او را هدایت نمود و به او و فرزندانش وعده ی بهشت داد . گروه سوم گفتند : بهترین خلق خدا ، جبرئیل است که درگاه خدا امین وحی می باشد .گروه دیگر سخن دیگری گفتند و بگو مگو زیاد شد ، تا اینکه حضرت آدم (علیه‌السلام) در مجلس حاضر گشت، پس از اطلاع از ماجرا به انها فرمود : « فرزندانم ! آن طور که شما فکر می کنید ، درست نیست . وقتی خداوند مرا آفرید و روحش را در من دمید بلند شدم و نشستم در حالی که به عرش خدا می نگریستم ناگهان پنج نور در نهایت شکوه و کمال و درخشش دیدم که غرق در انوار آن شدم . عرض کردم خدایا این پنج نور کیستند ؟ فرمود؟ این پنج نور ، نور اشرف مخلوقات اند ، اینها بابهای رحمت من و واسطه ی بین من و مخلوقاتم هستندو اگر اینها نبودند تو را و آسمانها و زمین و بهشت و دوزخ و خورشید و ماه را نمی آفریدم ، عرض کردم : خدایا نام اینها چیست ؟ فرمود : به عرش بنگر . وقتی به عرش نگاه کردم این نام های پاک را یافتم : بارقیلطا ، ایلیا ، طیطه ، شبر ، شبیر . یعنی محمد (ص) ، علی (علیه‌السلام) ، فاطمه (سلام الله علیها) ، حسن و حسین ( علیهما السلام ) (43)در آیه 37 سوره بقره می خوانیم : فتلقی آدم من ربه کلمات فتاب علیه ؛ ( پس از ترک اولی که ادم آدم سرزد و او و همسرش از بهشت رانده شدند ) آدم (علیه‌السلام) توبه کرد و از پروردگار خود کلماتی دریافت و با انها توبه کرد و خداوند توبه اش را پذیرفت .از ابن عباس نقل شده از پیامبر (ص) سوال شد منظور از این « کلمات » چیست که آدم آن را در درگاه خدا واسطه قرا داد، فرمود : « آدم ، خداوند را به حق محمد (ص) و علی (علیه‌السلام) و فاطمه (سلام الله علیها) و حسن (علیه‌السلام) و حسین (علیه‌السلام) یاد نمود و درخواست کرد خداوند توبه اش را پذیرفت » (44)
آیه تطهیر در حق حسین (علیه‌السلام) و …
در آیه 33 سوره احزاب می خوانیم : اِنَّما یُریدُ اللهَ لِیُذهِبَ عَنکُمُ الرِّجسَ اَهلَ البَیتِ وَ یُطَهِرَکُم تَطهیراً .
همانا خداوند می خواهد پلیدی و گناه را از شما ( اهل بیت ) دور کند و کاملاً شما را پاک سازد .روایات بیشماری از کتب سنی و شیعه رسیده که منظور از اهل بیت در آیه مذکور پیامبر (ص) و علی (علیه‌السلام) و فاطمه (سلام الله علیها) و حسن (علیه‌السلام) و حسین (علیه‌السلام) هستند.(45) به عنوان نمونه به این روایت توجه کنید : « پس از نزول آیه ی فوق ، مدت شش ماه ، پیامبر (ص) برای نماز صبح از کنار خانه فاطمه (سلام الله علیها) می گذشت و صدا می زد : هنگام نماز است ای اهل بیت . اِنَّما یُریدُ اللهَ لِیُذهِبَ عَنکُمُ الرِّجسَ اَهلَ البَیتِ وَ یُطَهِرَکُم تَطهیراً .به این ترتیب می بینیم حسین (علیه‌السلام) جزء اهل بیت و پاکان و معصوم از هر جهت است و تکرار مداوم آیه ی تطهیر فوق در شش ماه ، از پیامبر (ص) برای آن است که به طور کامل مشخص شود که این خاندان از اهل بیت هستند و مشمول آیه تطهیر می باشند و کسی در این باره شک نکند .(46) در آیه 8 و 9 سوره دهر می خوانیم:
وَ یُطعمِون الطَّعام عَلی حُبِّه مِسکیناً وَ یَتیماً وَ اَسیراً * اِنَّما نُطعِمُکُم لِوَجهِ اللهِ لا نُریدُ مِنکُم جَزاءً شَکُوراً ؛ و می خورانند طعام را بر دوستی خدا به فقیر و یتیم و اسیر . جز این نیست که اطعام می کنیم شما را برای رضای خدا نمی خواهیم از شما پاداشی ونه شکری
و مجمل شان نزول بر طبق روایت کشاف و غیره آنکه حضرت امیر مومنان علیه السلام برای امام حسن و امام حسین (علیهما السلام ) سه روز روزه نذر کرده بود . و همچنین حضرت فاطمه (سلام الله علیها) فضه و بعد از شفا یافتن هر پنج نفره به روز ه رفتند پس حضرت فاطمه (سلام الله علیها) شب اول یک صاع جو از جمله سه صاع که به قرض گرفته شده بود آرد کرده پنج قرض نان پخت و هنگام افطار به مسکینی که در خانه آمده بود دادند و همگی یا آب افطار کردند در شب دوم به یتیمی دادند و در شب سوم به اسیری دادند و با آب افطار کردند. پس در روز چهارم در حالتیکه حضرت رسول خدا (ص) در ناتوانی فاطمه و حسن و حسین( علیهما السلام ) نگران بود جبرئیل با این سوره نازل شد و تحیت الهی را رسانید .( البته در بعضی روایات می گویند : فضه جزو آنها نبوده است) به این ترتیب می بینیم حسن و حسین ( علیهما السلام ) در دوران کودکی دوش به دوش پدر و مادر ، در سخت ترین شرایط ، دیگران را بر خود مقدم می دارند.
 

نمایش پی نوشت ها:
1. دعبل خزاعی ، دیوان ( بیروت ، دارالکتب البنانی 1972 م ، ص 107 )
2. احقاف / 15
3. گویم که احتمال قوی می دهم عبادت خبر یحیی و حسین بوده ، زیرا یحیی و حسین به هم شباهتها داشتند که مدت حمل یکی از انها است و در خبر دیگر حمل یحیی شش ماه است و حمل حسین (علیه‌السلام) چنین است ولی مدت حمل عیسی (علیه‌السلام) در بسیاری از روایات نه ساعت است که هر ساعتی به جای یک ماه است
4. مصباح المجتهد ، شیخ طوسی ج 2 ص 735
5. ابن شهر آشوب در « مناقب » گوید : در حدیث است که : روزی جبرئیل نازل شد ، حضرت در خواب دید و حسین به شیوه کودکان بی تابی می کرد ، جبرئیل نشست و او را به گریه بازداشت تا مادرش بیدار شد ، رسول خدا (ص) او را از این واقعه آگاه کرد
6. ارشاد مفید ، ص 179 و اثبات الهداه ، ج 5 ، ص 168-212. اثبات الوصیه ، مسعودی ( چاپ تهران – سال 1320 ) ص 125 ) .
7. نظر به اینکه اسماء ( هعمسر جعفر طیار در این هنگام در حبشه بود ظاهراً خدمتگذار خانه زهرا (سلام الله علیها) در این وقت اسلمی بنت عمیس ) همسر حضرت حمزه ) بوده است .
8. کافی ، ج 6 ، ص 33 .
9. مناقب ابن مغازلی ، ط اسلامیه ص 379
10. بحار ، ج 44 ، ص 182
11. مناقب آل ابیطالب ، ج 4 ، ص 74 و 75
12. چهارده معصوم ، عماد زاده ، ص 614
13. کتاب در کربلا چه گذشت با ( ترجمه نفس المهموم ) تالیف : مرحوم شیخ عباس قمی .
14. کتاب منتهی الامال ، ج 1 فصل 1 ، ص 417
15. علل الشرایع ، باب 361 ، ص 734
16. صحیح ترمذی ، ص 192 ( در طبع دیگر ج 5) ص 322 . نظیر این روایت در مناقب ابن مغازلی ، ص 375 آمده است .
17. مسند احمد بن حنبل ، ج 1 ، ص 77 ، مناقب ابن مغازلی ص 370 .
18. مناقب ابن مغازلی ، ط اسلامیه ، ص 377 . در این باره روایاتی با ذکر طرق سندشان در کتاب « سنتنا و سیرتنا» تالیف علامه امینی آمده است .
19. بحار ، ج 44 ، ص 178 و 194 ، مناقب ابن آشوب ، ج 4 ، ص 73 و 75 به نقل از جامع ترمذی
20. بحار ، ج 44 ، ص 196
21. تاریخ خطیب ، ج 9 ، ص 434 – شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ، ج 2 ، ص 181 – مناقب ابن مغازلی شافعی ، ط اسلامیه ، ص 48 .
22. جامع الصغیر سیوطی ، ج 1 ، ص 230 و مدارک دیگر در پاورقی مناقب ابن مغازلی ص 49 .
23. سلام الله علیک یا اباالریحانتین ، اوصیک بریحانتی من الدنیا ( ناسخ التواریخ ، ص 36 ) .
24. امالی صدوق ، مطابق نقل ناسخ التواریخ امام حسین (علیه‌السلام) چاپ رحلی ، ص 31
25. بحار ، ج 44 ، ص 242
26. عیون اخبار الرضا ، طبق نقل ناسخ التواریخ امام حسین (علیه‌السلام) ، ص 22
27. کسی که به طاغوت کافر شود و به خدا ایمان اورد .« فقد استمسک بالعروه الوثقی» « به دستگیره محکمی دست یافته است » ( بقره 256 ) .
28. عیون اخبار الرضا ، طبق نقل ناسخ التواریخ امام حسین (علیه‌السلام) ص 22
29. سنن ترمذی ، ج 5 ، ص 324
30. کمال الدین صدوق ، ص 154 ، بحار ، ج 36 ، ص 205
31. فرائد السمطین ، محمد حموینی شافعی ، ج 2 ، باب 8 .
32. بحار ، ج 7 ، ص 331
33. الاصابه ، ج 11 ، ص 33
34. فتح الباری ، ج 7 ریا، ص 75
35. بحار ، ج 44 ، ص 189
36. مناقب ابن آشوب ، ج 3 ، ص 384
37. کحل البصر از محدث قمی ، ص 194
38. کتاب بحار ، ج 44 ، روایات بسیار به این عنوان تنظیم شده ، به صفحه 223 تا 268 مراجعه شود .
39. بحار ، ج 44 ، ص 243
40. عیون اخبار الرضا (علیه‌السلام) ، ج 2 ، ص 47 .
41. این کتاب در سال 1895 میلادی در لندن به زبان سریانی چاپ شده است و روایت فوق در صفحه 514 و 515 آن آمده است
42. این سجده ، سجده تکریم و کر بود ، تشکر از خداوند متعال که موجودی به نام انسان دارای روح نورانی آفریده است .
43. علی و الحاکمون ، تالیف استاد محمد صادقی ، ص 53 ، ما در این باره در کتاب رسول الاسلام فی الکتب السماویه و پنجاه و نه بشارت از پیامبران سابق درباره پیامبر اسلام محمد (ص) و علی (علیه‌السلام) و امام حسین (علیه‌السلام) و امام مهدی (علیه‌السلام) ذکر کرده ایم .
44. مناقب بان مغازلی شافعی ، ط اسلامیه ، ص 63 ، این روایت از طریق متعدد از ائمه اهل بیت (علیه‌السلام) ، نیز نقل شده است . ( تفسیر نور الثقلین و مجمع البیان ذیل آیه 37 بقره ) .
45. در این باره به شواهد تنزیل ، ج 2 ، ص 10 تا 92 و احقاق الحق جلد 2 ، در المنثور ذیل آیه 33 سوره احزاب و تفاسیر شیعه ذیل ( همین آیه مراجعه شود )
46. شرح این مطلب را در تفسیر نمونه ، ج 17 ، ص 287 تا 305 را بخوانید .
 

نمایش منابع:
1.قرآن
2.ابن شهر آشوب ، مناقب آل ابی طالب ، انتشارات علامه ، قم ، بی تا
3.ابن مغازی ف مناقب ، ط اسلامیه ، بی تا
4. ابن بابویه ، ابی جعفر بن علی بن الحسین ، عیون اخبار الرضا ، المطبعه الحیدریه النجف ، بی تا
5.ابن بابویه ، ابی جعفر محمد علی بن الحسین ، علل الشرائع ، طعبه مصححه ، منقحه ، بی تا
6.احمد بن حنبل ، المسند ، ناشران ، مکتبه السلامی ، دار صار ، بیروت ، بی تا
7.ابن ابی حدید ، شرح نهج البلاغه ، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم ، چاپ دوم ، مصر
8.دعبل خزاعی ، دیوان ، دار الکتب لبنانی ، بیروت ، 1972 م ص 107
9.سنن ترمذی ، المکتبه اسلامیه ، للحاج الشیخ
10.شیخ طوسی ، مصباح المجتهد ، ناشر موسسه فقیه شیعه ، بیروت 1411
11.شیخ مفید ، ارشاد ، مصنفات شیخ مفید ، تهران ، بی تا
12.شیخ عباس قمی ، منتهی الامال ، نشر جمال ، تاریخ چاپ 1382 هـ . ش
13.شیخ عباس قمی ، کتاب در کربلا چه گذشت ( ترجمه نفس المهموم ) مترجم محمد باقر کوه کمر هان ، انتشارات جمکران 1382 هـ . ش
14.شیخ صدوق ، کمال الدین ، مکتبه صدوق
15.شافعی ، محمد حموینی ، فرائد المسطین ، ط ، مصر ، بی تا
16.صحیح ترمذی ، مناقب ، ط بیروت ، بی تا
17.عمار زاده ، چهارده معصوم ، بی چا ، بی تا
18.الکلینی الرازی ، ابن محمد بن یعقوب بن اسحاق ، کافی ، 8 ج ، دار الکتب اسلامیه – تهران ، 1363 هـ ش
19.مسعودی ، اثبات الفرضیه ، چاپ تهران سال 1320 هـ . ق
20. مجلسی ، محمد باقر ، بحار الانوار ، 110 ج ، دار الکتب اسلامیه ، تهران 1362 ، هـ . ق
21.محدث ، کحل البصر ، بی چا ، بی تا

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد