شایعه یک آسیب اجتماعی(2)
شایعه یک آسیب اجتماعی(2)
شايعه پراكنان چه كساني هستند ؟
نوعاً پخش اوليه شايعات بعهده همان اشخاص و گروههاي شايعه ساز است كه بوسيله عوامل خود اقدام به پخش شايعات مي كنند ؛ در مراحل بعدي اقشار مختلف جامعه ناخودآگاه مسئول پخش شايعات مي شوند.
معمولاً انسانهاي شايعه پراكن از خصوصيات و ويژگيهاي زير برخوردارند:
1- داشتن روحيه خودنمايي
2- ابتلاء به پرحرفي
3- دارا بودن بر ضعف ايمان
4- پرحرفي و بي پروايي
5- ابتلا به عقده حقارت
6- شرور بودن
7- ابتلا به خشم و انتقام جويي
اميرالمؤمنين (ع) در پاسخ به نامه ابوموسي اشعري مي نويسند :
فَاِنَّ شِرارَ النَّاسِ طائِرُونَ اِلَيْكَ بِاَقاويلِ السُّوءِ (22)
افراد شرور و اشرار مردم ، شايعات و نارواها را مي پراكنند.
2- رسولخدا (ص) مي فرمايد :
اِنِّي لِاَعْرِفُ قَوْماً يَضْرِبُونَ صُدُورَهُمْ ضَرْباً يَسْمَعُهُ اَهْلُ النّارِ وَ هُمُ الْهَمّازُونَ اللَّمّازُون اَلَّذينَ يَلْتَمِسُونَ عَوْراتِ الْمُسْلِمينَ وَ يَهْتِكُونَ سُتُورَهُمْ وَ يُشيعُونَ فِيهِمْ مِنَ الْفَواحِشِ ما لَيْسَ فِيهِمْ(23)
گروهي را مي شناسم كه در قيامت آن چنان به سينه آنان ضربه وارد مي شود كه اهل جهنّم صداي سينه آنان را مي شنوند و آنان كساني اند كه در پي اطلاع از عيوب و گناهان پنهاني ديگران بوده اند و به هتك حرمت و فاش كردن آنها مي پردازند و چيزهايي را عليه آنان شايعه مي كنند كه آنان اهل آن نبوده اند.
بستر شايعه
شايعه به سراغ چه نوع رويدادها، حقايق و كدامين مردمان مي رود؟
اين پرسش در شمار نخستين پرسشهايي است كه درباره شايعه مطرح مي شود.
بستر شناسي شايعات نشان مي دهد:
شايعات موفق، ماندگار و تأثيرگذار، شايعاتي هستند كه بر اثر ابهام يك خبر يا يك حادثه، بدبيني به يك يا چند نفر يا يك واقعه، پنهان كاري و محرمانه نگه داشتن فعاليت ها، وضعيت نگران كننده و سوء تفاهم ها بوجود مي آيد.
براي نمونه كالبد شكافي شايعه قَذف نشان مي دهد اين شايعه بستر بسيار مناسبي داشته است و شايعه سازان ، بستر شناسان بسيار خوبي بوده اند.
وقتي سپاه اسلام به مدينه مي رسد پيامبر و سپاه اسلام متوجه غيبت عايشه مي شوند، پس از چند ساعت (تقريباً به هنگام طلوع آفتاب و شايد هم ديرتر) عايشه همراه صفوان به ورودي شهر مي رسند.(24)
اين صحنه كاملاً مبهم است؛ هم عايشه زمينه مناسبي براي انگ خوردن دارد و هم صفوان.
عايشه زني است بسيار جوان كه با همسرش بيش از 40 سال اختلاف سن دارد. چنين اختلاف سني در بسياري يا دست كم در برخي موارد به بي وفايي همسر مي انجامد.
صفوان مردي است جوان، كه همسر او از وي به پيامبر(ص) شكايت مي برد:
صفوان به من اجازه روزه گرفتن نمي دهد وقتي پيامبر(ص) از صفوان مي پرسند چرا اجازه نمي دهي؟ او در پاسخ از جواني خود و نيازش به روابط جنسي مي گويد.(25)
افزون بر اين ، زمان غيبت عايشه و صفوان نيز زماني است كه پنهان كاري را ممكن مي سازد. وقتي عايشه و صفوان پس از چند ساعت به مدينه مي رسند نتيجه آن است كه آنها طول شب را در تنهايي با يكديگر بوده اند.
بدبيني مردم به اين دو نفر نيز بسترساز مهم ديگري براي تأثيرگذاري شايعه و رواج سريع آن است؛ اگر مردم خوش بين بودند و به تعبير آيه قرآن گمان خير درباره آنها مي دادند، شايعه در نطفه خفه مي شد و هيچ گاه ميان مردم پخش نمي شد:
لَوْلا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بِأَنْفُسِهِمْ خَيْراً وَ قالُوا هَذا اِفْكٌ مُبين (26)
چرا آنگاه كه (اتهام را) شنيديد ، مردان و زنان با ايمان به خود گمان نيك نبردند و نگفتند اين بهتاني آشكار مي باشد.
در شايعه شهادت پيامبر(ص) نيز آنچه بستر را براي ساخت و پخش شايعه فراهم مي آورد،
يكي وجود حقيقتي بود كه اتفاق افتاد و ديگري احساس خطر مسلمانان و شادماني كفّار مكه بود.
در احد، حقيقتي اتفاق افتاده بود؛ بر اساس برخي روايات، ابن قميئه ضربتي سخت بر پيامبر فرود آورد و بر اساس تعدادي از روايات، پرچمدار سپاه به شهادت رسيده بود.(27)
اين حقيقت براي كفّار شادماني آورد و براي مسلمانان نگراني و اضطراب و دلهره.(28)
ابن قميئه مي دانست كه پرچمدار اسلام را كشته است اما تصوّر مي كرد اين پرچمدار همان پيامبر(ص) است. (29)
و بر اساس برخي روايات تصوّر مي كرد زخمي كه بر پيامبر(ص) وارد ساخته او را از پا در مي آورد.(30)
به اين جهت وقتي شايعه شهادت پيامبر (ص) كليد خورد كفّار بسيار خرسند شدند و مسلمانان، بسيار نگران و مضطرب.
بسترشناسي شايعه ساحر بودن پيامبر(ص) نيز نشان مي دهد بستر اين شايعه بسيار مناسب است.
پيامبر(ص) تأثير شگرفي بر كفار و مشركان دارد. وقتي آن حضرت (ص) آيات قرآن را مي خواند عظمت آيات قرآن به گونه اي است كه بزرگان مكّه نيز تسليم حق مي شوند.
وقتي عده اي مانند ابوجهل اين تأثيرگذاري را مي بينند، شايعه ساحر بودن پيامبر(ص) را مي سازند و مردمي كه تأثير شگفت آور سخنان پيامبر را ديده و شنيده اند اين شايعه را باور كرده به سرعت به ديگران منتقل مي كنند.
تا آنجا كه شماري از بزرگان كفر، از رو در رويي با پيامبر(ص) فرار مي كنند و گروهي ديگر براي نشنيدن سخنان پيامبر(ص) در گوش هاي خود پنبه مي كنند.
در شايعه خيانت پيامبر(ص) نيز بستر شايعه بسيار در خور توجه است.
غنايم جنگ در اختيار پيامبر (ص) است. مخمل سرخي كه در ميان غنايم بوده مفقود شده، گم شدن مخمل در هاله اي از ابهام است، منافقان و شماري ديگر به همه بدبين هستند، كسي پاسخگو نيست و اطلاع رساني صورت نگرفته است.
با اين زمينه ها ناگهان منافقان شايعه خيانت پيامبر(ص) را مي سازند و آن را به سرعت پخش مي كنند.
منبع:سایت شورای سیاستگذاری ائمه جمعه
ارسال مقاله توسط کاربر محترم سايت :j133719