خانه » همه » مذهبی » آیا جهنم را نهایت ، و عذاب را غایتی است ؟

آیا جهنم را نهایت ، و عذاب را غایتی است ؟

آیا جهنم را نهایت ، و عذاب را غایتی است ؟

در قاموس خلقت ، سنت الهی بر این قرار گرفته که انسانها در برابر کارهای خوب و اندیشه های مثبت ( عمل صالح ) ، شاد شده و بهره ای از لذت معنوی ببرند و گامی به کمال روحانی نزدیک شوند . و در عوض ، در قبال اعمال بد و رفتارهای ناشایست ( گناه ) ، دچار حزن و اندوه گشته و یک توقف و شاید هم انحراف از مسیر تکامل معنوی و از

41134aac 38b3 4878 92c4 b69edde81a3f - آیا جهنم را نهایت ، و عذاب را غایتی است ؟

0004699 - آیا جهنم را نهایت ، و عذاب را غایتی است ؟
آیا جهنم را نهایت ، و عذاب را غایتی است ؟

 

 

مقدمه :
 

در قاموس خلقت ، سنت الهی بر این قرار گرفته که انسانها در برابر کارهای خوب و اندیشه های مثبت ( عمل صالح ) ، شاد شده و بهره ای از لذت معنوی ببرند و گامی به کمال روحانی نزدیک شوند . و در عوض ، در قبال اعمال بد و رفتارهای ناشایست ( گناه ) ، دچار حزن و اندوه گشته و یک توقف و شاید هم انحراف از مسیر تکامل معنوی و از دست دادن التذاذ روحانی را تجربه کرده و سپس با توجه و توبه ، خود را به مسیر اصلی و صراط مستقیم باز گردانند .
در این فرایند ، انسانهایی که آنقدر بر گناه اصرار داشته و تکرار کرده اند ، که زنگارهای ایجاد شده بر روح الهی شان ، مانع از درک عاقبت انحرافشان از سیر صعودی به سوی معشوق ابدی و غایت کمال معنوی شده است ، بایستی در چنگال قادر قهاری گرفتارگشته و دچار عذاب های مرتبط با اعمال خود شوند ، باشد که براه اصلی بازگردند . 1
آنجا که خداوند وعده عذابی سخت برای گنهکاران و منحرفان از صراط مستقیم داده ، هدفی جز تنبیه و آگاهی از نتیجه اعمالشان نداشته و آنگاه بازگشت آنها به مسیر کمال ، و این امر دلیل ، آنست که :
1 – خداوند خلقت را عبث و بیهوده خلق نکرده و بصراحت ، بازگشت به خود را غایت آن دانسته است ، ” افحسبتم انما خلقناکم عبثا و انکم الینا لاترجعون ” 2 حال مگر می شود ، خدایی که رحمت و مغفرت و عشق محض است و هستی چیزی نیست جز همه فیض او ، عذاب ابدی به هر تعبیر ، جزئی از افعال او باشد و جهنم مکانی که با او قرین باشد ؟! 3
2 – خداوند جن و انس را فقط و فقط برای عبودیت خود خلق کرده ” ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون ” 4 و به همین دلیل آنقدر شوق کمال در وجود آنها قرار داده که راهی جز رسیدن به آن و جلوس در بارگاه او نمی ماند 5 . از طرف دیگر غایت کمالی موجودات را خودش دانسته و بهشتی که درک حضوراوست 6 .
حال وقتی که خداوند جن و انس را برای رسیدن به مقام عبودیت و استقرار 7 در جنت خود ” الى ربك يومئذ المستقر ” خلق کرده است ، دیگر چه کس می ماند که در جایی غیر از این مقام واقع شود ؟ و یا وقتی همه هستی معادل وجود خداوند ی است و بهشت همان حضور اوست ، دیگر چه جا می ماند ، خارج از این حضور ، که نامش جهنم باشد ؟
3 – وقتی خداوند می فرماید :” کل شیئ هالک الا وجهه ” 8 ، پس هر چه قرار است مشمول ابدیت که صفت ذات اقدس احدیت است شود ، باید وجهی از خداوند باشد ! حال آیا جهنم وجهی از ذات احدیت است که تا ابدیت خدایی بماند ؟!
4 – وقتی خداوند خود را ” رب العالمین ” 9 معرفی می کند ، پس او در همه حال و در هرجا در حال تربیت موجودات و مخلو قات خود بوده ، چه دنیای زمینی باشد و چه عالم برزخ و آخرت ، و البته که مقصد تربیت هم جز رشد بسوی کمال نیست . پس عذاب جهنم هدفی جز جبران خساراتی که انسان به خود وارد کرده نداشته و در سرانجام آن چیزی جز جنت خدا و لقا ی حق نیست .
5 – آنجا که غضب خداوند را با سبقه و رنگ رحمت معرفی می کنند ” يا من سبقت رحمته غضبه ” 10 ، آیا جز شوق بخشش و رحمت از خدا می توان انتظار داشت ؟ حال چگونه می شود که نتیجه این رحمت ، خیر و صلح و کمال و حضور نباشد ؟
6 – وقتی خداوند عذاب هر کس را متناسب اعمال او و نتیجه غایی افعال او می داند ، ” فذوقوا العذاب بما کنتم تکسبون ” 11 ، و از طرف دیگر عقوبت آنرا به ازای هر یک گناه فقط یک عذاب مرتبط دانسته و همچنین خود را از ظلم به او مبرا می داند 12 ، دیگر ابدی بودن عذاب و جهنم چه معنا می تواند داشته باشد ! وقتی که نه دنیای زمینی ابدی بوده و نه او تا ابدیت در حیات زمینی بوده و گناه کرده است ؟!
7 – اگر قرار باشد در آخر کار ، انسانهایی در بخشی از عالم ، دچار عذاب ابدی در اقامتگاهی بس هولناک گرفتار باشند ، آیا هستی را به دو بخش تقسیم نکرده ایم ، که چون خداوند خیر محض است ، پس بخش شر عالم را کس دیگری باید اداره کند ؟
و اگر همه را متعلق به یک خداوند بدانیم ، آیا عذاب و جهنم را همزمان و ابدی و جزئ وجود خداوند ندانسته ایم ؟! 3
8 – در عالم دنیا و بر حسب قوانین جزائی انسانها ، زندان را برای دو دلیل زیر بنا کرده اند :

تنبیه زندانی و بازگرداندن او به جاده صحیح
 

* عبرت دیگران
حال وقتی ما انسانها که جزئی از خلقت خداوندی هستیم و از طرف دیگر ، نفخه ای از روح او را در وجود خود داریم ، چگونه می شود حکم زندان را بر مبنای رحمت و امید به بازگشت زندانی و یا حتی عبرت و تربیت دیگران نوشته باشیم و لیکن خداوند را آنقدر قهار بنامیم که در امر رحمت از بنده خود عقب افتاده باشد و برای انتقام از گنهکار ، او را به عذاب ابدی دچار نماید ؟!
9 – اگر حکم زندان و تعزیر را در اوامر الهی در این دنیا ، برای تنبیه و بازگشت بنامیم ، حکم جهنم و عذاب ابدی را در آن دنیا چگونه می توانیم تعبیر و توجیه کنیم ؟
* اگر قرار است تا ابد بماند ، پس تنبیه چگونه حاصل می شود ؟ و اگر تنبیه حاصل شد ، پس نتیجه آن را در کجا باید دید ؟ جز آن که بگوئیم با حصول تنبیه ، بازگشت او به مسیر رجوع به خداوندی محقق خواهد شد و بالتبع دیگر جهنم و عذابی نخواهد بود .
* اگر قرار باشد دیگران عبرت بگیرند ، که این امر در عالم آخرت معنایی ندارد ، چرا که هرکس بخاطر آنچه که در دنیا انجام داده ، اجر و یا عقوبت ، نتیجه کارش شده و خود مسیر خود را ساخته است 13 و اگر گنهکار باشد درگیر عذاب خود است ، تا به کی تنبیه و مغفرت و بازگشت و صعود .

نتیجه :
 

خداوند رحمت محض بوده و فیض مطلق ، که با هیچ موجودی سر عناد و انتقام نداشته و هر چه فرمان داده ، جز سوق او بسوی کمال معنوی نبوده است .
در این دنیا هرگاه او را به راه خطا دیده ، با ارسال رسل و الهامات و حتی ایجاد گرفتاریها 14 ، او را به راه فرا خوانده ، باشد که راه گم نکند و خسران و جبرانش سخت گردد و تاخیر در وصل و لقا . 15
و در آن دنیا نیز ، عذابش فقط تنبیه اوست متناسب با خطا ها و انحرافاتش ، تا برسد آنگاه که زنگارها از روحش زدوده شود ” لا تبقی و لاتذر لواحه للبشر ” 16 و در جاده کمال قرار ” ثم ننجی الذین اتقوا و نذر الظالمین فیها جثیا ” 17 و راه بسوی حیات ابدی در جوار قرب الهی 18 ادامه دهد 19 .
همانگونه که بهشت را مراتبی است تا به تناسب اعمال نیکمان ، در هر غرفه که شان ماست قرار گرفته 20 ، راه کمال را از آنجا ادامه داده تا به کی شان حضور در بارگاه ربوبی بدست آوریم و شادان از آن همه یگانگی و وصال . 21

و در یک کلام :
 

خداوند انسان را از بهشت برین هبوط داد و به همانجا نیز باز می گرداند ، و کسی در زمین باقی نخواهد ماند ، که زمین ( دنیای زمینی ) فانی است و هر چه هست اوست و قرب او ، و او جز خیر و رحمت نیست و قربش نیز جز نور و عشق نمی باشد .
و وا حسرتا به حال آنها که سالیان زندگی دردنیای زمینی و فرصت تعالی درآنرا چقدر راحت ازدست داده و کنون پای به آخرتی می گذارند که جایگاه ابدی سرشار از نور و عشق و وصل الهی را می بینند و خود در چاه ویلی که در طول عمر خود بدست خود کنده اند به عمق دوری از معشوق ابدی ؛ و حال چه سالیانی 22 که باید در آن فراق و هجربسوزند و گام به گام بالا آمده تا آن گاه که از چاه بدر آمده و تازه اول جاده بسوی نور .
پی نوشت ها :
1 – به مطالب ” نگاهي نو به نزول آدم به دنيا تا صعود او به بارگاه حق ” و ” تجسمی شماتیک از بهشت و جهنم تا جلوس در قرب الهی – 2 ” و ” سوال هایی که بشر در مسیر شناخت باید از خود بپرسد ” و ” دنیا مدرسه تربیت ارواح انسانی ” مراجعه شود . آدرس : http://mahsan.parsiblog.com
2- افحسبتم انما خلقناکم عبثا و انکم الینا لاترجعون – سوره مومنون ،آیه 115
3 – مرحوم دولابی : … معنی عذاب این است که نیست ، دایم نیست . آیا خدا دایم است عذاب هم دایم است ؟ آیا عذاب با خدا هم قاعده است ؟ نه ، چنین نیست . ص 24 طوبای محبت 2
4 – ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون – سوره ذاریات – آیه 56
5 – فی مقعد صدق عند ملیک مقتدر – سوره قمر – آیه 55
6 – یا ایتهاالنفس المطمینه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه فادخلی فی عبادی وادخلی جنتی – سوره فجر،آیه 27
7 – الى ربك يومئذ المستقر.- سوره قیامت – آیه 12
8 – سوره قصص ،آیه 88 – هر چیزی بجز وجه الهی فانی است .
9 – سوره های فاتحه ،یه 1 – یونس ،آیه 10 و …
10 – يا من سبقت رحمته غضبه – دعا ی جوشن کبیر – 19
11 – فذوقوا العذاب بما کنتم تکسبون – سوره اعراف ، آیه 39
12 – من جائ بالسیئه فلا یجزی الا مثلها و هم لایظلمون – سوره انعام ،آیه 160
13 – و لکل درجات مماعملوا و ما ربک بغافل عما یفعلون – سوره انعام ، آیه 132
14 – الذین اذا اصابتهم مصیبه قالوا انا لله و انا الیه راجعون – سوره بقره ،آیه 156
15 – مرحوم دولابی : یکی گفت : خدا نعمت های زیادی به ما داد و نعمتهای زیادی را هم گرفت . مهم نیست . مهم این است که ما را با خودش آشنا کرد . عمری که از انسان گذشت تازه می فهمد که این دادن و ندادن چیزی نبود . اصل کار آشنا کردن با خودش بود . در حالی که ما گریه کردیم که چرا گرفتی ؟ چرا کم دادی ؟ – ص 45 کتاب طوبای محبت 2
16 – لا تبقی و لاتذر لواحه للبشر – سوره مدثر ،آیات 28 و 29 – هیچ از پوسته که روح را پوشانده نخواهد ماند.
17 – ثم ننجی الذین اتقوا و نذر الظالمین فیها جثیا – سوره مریم ،آیه 72 – سپس متقین را نجات داده و ظالمین را در آن ( جهنم ) بصورت نیم خیز رها می کنیم ( که با زمین گذاردن بارهای سنگین گناه خود ، سبک بار شده ، قامت راست کنند و پای در راه جهت ادامه مسیر کمال الی الحق بگذارند ).
18 – لم یدخل الجنه من لم یولد مرتین – امام معصوم (ع) به نقل از عیسی (ع) – کتاب رازهای رستاخیز ، غفارزاده ، ص 116 ( کسی وارد بهشت نمی شود مگر آنکه دوبار متولد گردد – یکبار تولد از مادر که وارد حیات زمینی شده و آماده فعلیت بخشیدن به قوای ذخیره الهی در وجود خود شده و دیگرتولد ، تولد از گناهان یا انتقال از قید و بندهای گناهان که تولد حقیقی است و مردان حق در همین دنیا به آن دست یافته و لیکن گنهکاران پس از مرگ و فراغت از جسم ، در عالم دیگر به عذاب ها دچار تا از بار گناهان ، موت حقیقی حاصل و تولد دوباره و حیات ابدی در بهشت برین الهی عطا گردد . )
19 – مرحوم دولابی : فی مقعد صدق عند …. آنجا آخر راه و مرحله کمال انسان است . ص 59 طوبای محبت 2
20 – لکن الذین اتقوا ربهم لهم غرف من فوقها غرف … – سوره زمر ،آیه 20
21 – در اخبار معراج از قول رسول مکرم ص داریم : من در عروج ، از آسمان اول شروع کردم و آسمانها را یکی پس از دیگری طی نمودم تا به آسمان هفتم رسیدم و پس از آن ، بعد از سیر در مراتب زیاد ، به ” سدره المنتهی ” وارد شدم و از آن پس ، به جایی پا نهادم که حتی جبرییل از رفتن و همراهی من باز ایستاد ….. . از آن پس ، من تنها به نزد پروردگار خود رفتم و به او نزدیک شدم . – کتاب رازهای رستاخیز – غفارزاده
22 – و چه عذاب دردناکی بالاتر از این که قرار باشد به عدد روزهایی که در اینجا از دست داه ایم در آنجا زندانی دهشت ها و تاریکی ها بشویم و تازه ، هر روزش معادل 50000 سال دنیا باشد .!! خدایمان به فضلش رفتار کند که عدالتش را نتوانیم برتافت.
ارسال مقاله توسط کاربر محترم سايت :salehy

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد