وجدان کاري يعني چه؟
وجدان کاري يعني داشتن احساس مسووليت در مقابل امري که انجاماش را به عهده گرفتهايم. به عبارت ديگر، وقتي انسان مسووليتي را ميپذيرد، اعم از آنکه با رضايت کامل باشد يا از روي اجبار و اکراه، ضروري است که حداکثر تلاش خود را در جهت انجام هر چه بهتر آن به کار گيرد. متاسفانه خيلي از افراد کاري که بر عهده ميگيرند، يا از
وجدان کاري يعني چه؟
نويسنده: دکتر حسين باهر، فوقدكتراي رفتارشناسي
وجدان کاري يعني داشتن احساس مسووليت در مقابل امري که انجاماش را به عهده گرفتهايم. به عبارت ديگر، وقتي انسان مسووليتي را ميپذيرد، اعم از آنکه با رضايت کامل باشد يا از روي اجبار و اکراه، ضروري است که حداکثر تلاش خود را در جهت انجام هر چه بهتر آن به کار گيرد. متاسفانه خيلي از افراد کاري که بر عهده ميگيرند، يا از اول به قصد عدم انجام آن هستند يا با نيت غيرمسوولانهاي ميپذيرند يا در اواسط انجام آن به اين فکر ميافتند که به آنها اجحاف شده و يا آنکه در مقايسه با سايرين خود را مغبون ميپندارند. احتمال اتفاق هر يک از موارد فوق، بديهي است ولي هيچ دليل عقلي و نقلي براي کمکاري، خرابکاري، بدکاري و کارشکني وجود ندارد.
انسانهاي فرهيخته، حتي بدي را هم با بدي جوابگو نيستند؛ چه برسد به اينکه قبول کرده باشند کاري را بکنند و با شرايط انجام کار، رضايت اوليه خود را اعلام کردهاند. رانندهاي که از شغلش راضي نيست موجب مرگ سرنشين ميشود. آشپز اگر دقت نکند مشتري را مريض ميکند. پزشک غيرمسوول پيشقراول عزراييل ميشود و معلم ناراضي، بدآموزي را به شاگرداناش منتقل ميکند. بنابراين بياييم با خود عهد ببنديم که:
• اول: اگر کاري را خوب بلد نيستيم، دنبال آن نرويم: «وَلاَ تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ» (سوره اسراء، آيه 36).
• دوم: اگر در انجام کاري، اضافه بر معلومات قبلي، لازم است نکاتي را بدانيم، از اهلش بپرسيم: «فَاسْأَلُواْ أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ» (سوره نحل، آيه 43).
• سوم: مسووليت عملي را که به عهده گرفتهايم، تمام و کمال بپذيريم و به اتمام برسانيم.
• چهارم: اگر واقعا از انجام عملي ناراضي، ناراحت، پشيمان يا دلزده شدهايم رسما و صريحا اعلام کرده و آن را به موقع واگذار کنيم.
قرار است که روز دوشنبه آينده براي دانشجويان، اساتيد و کارکنان دانشگاه علوم پزشکي شاهرود کارگاههاي آموزشي مهارتهاي زندگي برگزار کنم. بهخاطر رفع خستگي راه خواهش کردم که اتومبيل ناقل مرا با رانندهاي سالم (غيردودي يا حداکثر کمي دودي) زودتر بفرستند که قبول کردند. من هم ميخواستم عجلهاي در کار نباشد، هم پاورپوينتهايم را در محل چک کنم و هم اگر شد، زيارتي از مقابر متبرکه بايزيد بسطامي و شيخ ابوالحسن خرقاني -که هر دو در چند کيلومتري شهر شاهرود هستند- به عمل آورم. راننده مسوول به همين عنوان، شبانه به تهران گسيل شده و بنابراين از موقعيت استفاده کرده و به دوستان و رفقاي سابقش سري زده و تا حالا (يعني تا همين الان که من دارم اين متن را مينويسم و نزديکيهاي ظهر يکشنبه است) مشغول خوشگذراني است و در تماس بنده با دفتر مرکزي دانشگاه مراتب فوق معلوم شده است و بنابراين دانشگاه دست به کار اعزام راننده ديگري شدهاند که تا کي برسد، خدا ميداند؟!
منبع: www.salamat.com
انسانهاي فرهيخته، حتي بدي را هم با بدي جوابگو نيستند؛ چه برسد به اينکه قبول کرده باشند کاري را بکنند و با شرايط انجام کار، رضايت اوليه خود را اعلام کردهاند. رانندهاي که از شغلش راضي نيست موجب مرگ سرنشين ميشود. آشپز اگر دقت نکند مشتري را مريض ميکند. پزشک غيرمسوول پيشقراول عزراييل ميشود و معلم ناراضي، بدآموزي را به شاگرداناش منتقل ميکند. بنابراين بياييم با خود عهد ببنديم که:
• اول: اگر کاري را خوب بلد نيستيم، دنبال آن نرويم: «وَلاَ تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ» (سوره اسراء، آيه 36).
• دوم: اگر در انجام کاري، اضافه بر معلومات قبلي، لازم است نکاتي را بدانيم، از اهلش بپرسيم: «فَاسْأَلُواْ أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ» (سوره نحل، آيه 43).
• سوم: مسووليت عملي را که به عهده گرفتهايم، تمام و کمال بپذيريم و به اتمام برسانيم.
• چهارم: اگر واقعا از انجام عملي ناراضي، ناراحت، پشيمان يا دلزده شدهايم رسما و صريحا اعلام کرده و آن را به موقع واگذار کنيم.
قرار است که روز دوشنبه آينده براي دانشجويان، اساتيد و کارکنان دانشگاه علوم پزشکي شاهرود کارگاههاي آموزشي مهارتهاي زندگي برگزار کنم. بهخاطر رفع خستگي راه خواهش کردم که اتومبيل ناقل مرا با رانندهاي سالم (غيردودي يا حداکثر کمي دودي) زودتر بفرستند که قبول کردند. من هم ميخواستم عجلهاي در کار نباشد، هم پاورپوينتهايم را در محل چک کنم و هم اگر شد، زيارتي از مقابر متبرکه بايزيد بسطامي و شيخ ابوالحسن خرقاني -که هر دو در چند کيلومتري شهر شاهرود هستند- به عمل آورم. راننده مسوول به همين عنوان، شبانه به تهران گسيل شده و بنابراين از موقعيت استفاده کرده و به دوستان و رفقاي سابقش سري زده و تا حالا (يعني تا همين الان که من دارم اين متن را مينويسم و نزديکيهاي ظهر يکشنبه است) مشغول خوشگذراني است و در تماس بنده با دفتر مرکزي دانشگاه مراتب فوق معلوم شده است و بنابراين دانشگاه دست به کار اعزام راننده ديگري شدهاند که تا کي برسد، خدا ميداند؟!
منبع: www.salamat.com