نماز (1)
نماز (1)
منبع: اختصاصی راسخون
مقدمه
بهترین عمل و برترین کرداری که انسان می تواند با آن به خداوند با عزّت و جلال خود تقرب پیدا کند اول معرفت و شناختن واجب الوجود است و بعداً ایمان و اعتقاد قلبی پیدا کردن به آن ذات مقدس و بعد از معرفت و ایمان نماز بهترین عملی است که انسان با اعضا و جوارح خود انجام می دهد چون معرفت و ایمان از اعمال قلبی است.
معاویه بن وهب از امام صادق علیه السلام سوال می کند که بهترین عملی که نزدیک کننده بنده به خدا می باشد چیست؟ امام فرمود: من بعد از معرفت چیزی بهتر از نماز نمی شناسم. ما اعلم شیئاً بعدالمعرفه افضل من هذه الصلاه(1) و ابی عمرو زبیری از امام صادق علیه السلام می پرسد کدام یک از اعمال انسان نزد خداوند متعال افضل است؟ امام فرمودند: ایمان به خداوند یکتای بی همتا افضل و اشرف اعمال است. الایمان بالله الذی لا اله الا هو(2)
از این روایت استفاده می شود که اول واجب بر هر مکلفی به دست آوردن علم، و پیدا کردن معرفت به خداوند یکتا است و بعد از پیدا کردن معرفت، اعتقاد قلبی به وجود آن ذات مقدس که دارای تمام صفات کمالیه و منزه از جمیع عیوب و نقائص ممکنات می باشد لازم است.
در روایت محمدابن سنان از حضرت رضا علیه السلام سوال شده که چرا انسان، مکلف به خواندن نماز شده است؟ امام فرمودند: چون خواندن نماز اقرار قولی و فعلی به این است که الله جل جلاله خالق و رب همه موجودات است و مصلحت عموم جامعه بشری در اقرار به ربوبیت آن ذات مقدس است به جهت اینکه با اقرار به وجود آن معبود یگانه همه معبودهای دیگر که بعضی از مردم آنها را مانند الله می دانند و آنها را عبادت می کنند از معبود بودن و مثل و مانند الله بودن خلع می شوند. یعنی شخص نماز گزار با گفتن لا اله الا الله خدا را با تمام صفات کمالیه او به عنوان معبود حقیقی قبول می کند و دیگر معبود های خیالی افراد بشر را از دایره معبود بودن بیرون می کند و اقرار می کند که من فقط الله را عبادت می کنم و نه چیز های دیگر را و با این اقرار آماده اقامه نماز می شود و خود را در مقابل آن معبود حقیقی فقیر ،ذلیل ، خاضع و معترف به قصور و تقصیر می داند و از او طلب عفو و گذشت از گناهان گذشته خود می کند و خاضعانه صورت خود را به خاک مذّلت در مقابل آن پاکیزه ترین موجود جهان هستی می مالد و این مالیدن صورت به خاک مذّلت در تمام روزها و شب ها نمی گذارد انسان خدا را فراموش کند و متذکّر او نباشد بلکه همیشه با ترس و خضوع در مقابل عظمت و جلال خداوندیکتا در حال درخواست توفیق بیشتر برای عبادت و اضافه شدن نعمت های دنیایی و آخرتی خود می باشد و وقتی انسان ها در تمام روزها و شب های عمر خود چنین عبادتی را انجام دهند دیگر رغبتی به رفتن دنبال فساد و گناه و نافرمانی از چنین معبودی را از خود نشان نمی دهند و جامعه از هر گونه فسادی مصون و محفوظ می ماند و این است معنای ان الصلاه تنهی عن الفحشاء والمنکر.(3)
پس وظیفه هر مکلف، تحصیل علم و معرفت خداوند علیّ واعلی است با تمام صفات کمال و جلال و جمال او و بعداً ایمان و اذعان به وجود او و انبیاء و اوصیاء و کتاب های آسمانی او و یقین به معاد و بازگشت پس از مرگ و بعداً آماده اقامه نماز گردیدن است.
هشام بن حکم از امام صادق علیه السلام سوال نموده: که چرا خداوند متعال نماز را بر مردم واجب کرده و مردم را به مشقّت انداخته ؟ امام فرمودند: اگر خداوند عزوجل مردم را بدون وسیله آگاهی و تنبیه آزاد گذاشته بود و به واجب شبانه روزی مامور نکرده بود تا روزی چند مرتبه اذان بگویند و فریاد الله اکبر و اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمداً رسول الله صلی الله علیه و آله را سر دهند و نام رهبر بزرگ خود و رهبران ادامه دهنده راه او را به گوش همگان برسانند ، فرصت طلبان به نام دین مسائلی را مطرح کرده و آنها را به خورد مردم می دادند و دین حقیقی آنها را از دستشان خارج می کردند. ولی خداوند متعال با واجب نمودن نماز های شبانه روزی مردم را موظف کرده تا پنج مرتبه نام رهبران حقیقی جامعه بشری را به بزرگی یاد نموده و بر آنها درود و صلوات بفرستند تا خط و راه آنها گم نشود و آنها به فراموشی سپرده نشوند.(4)
پس آنقدر مساله رهبری اهمیت دارد که خداوند متعال خودش و ملائکه بر پیغمبر صلوات می فرستند و مؤمنین را هم مامور به فرستادن صلوات بر او می کند. ان الله و ملائکته یصلون علی النبی یا ایها الذین آمنوا صلّوا علیه و سلموا تسلیما(5)
در بحار روایتی دارد از امام حسن مجتبی علیه السلام: که یکی از یهودیان از پیغمبر صلی الله علیه و آله علت تعیین وقت نمازها را سوال کرد. پیغمبر صلی الله علیه و آله فرمودند: وقتی ظهر می شود و خورشید به دایره نصف النهار داخل می شود، همه موجودات تحت العرش به تسبیح و تمجید پروردگار خود مشغول می گردند ولی خداوند متعال در همان حال بر من صلوات می فرستد و لذا بر من و امتم واجب نموده که در این وقت مشغول به عبادت خدا گردیم.(6)
به نظر می رسد که این وجوب هم بی علت نیست و خداوند متعال خواسته است همه مومنین همراه خودش به رهبران خود صلوات بفرستند چون در تشهد واجب نماز صلوات بر محمد و آل محمد واجب است پس بنا بر آنچه از روایت امام مجتبی استفاده می شود عبادت و تواضع تنها به انسان اختصاص ندارد و همه موجودات جهان، حتی انسانها در مقابل ذات حق تواضع و عبادت تکوینی دارند. قرآن کریم فرموده است: چیزی در عالم وجود ندارد مگر اینکه خداوند یکتا را تسبیح و تقدیس می کند. و ان من شیئ الا یسبح بحمده(7) ولی انسان اضافه بر اینکه تمام وجودش مانند دیگر موجودات جهان در تسبیح و تقدیس خداوند می باشد خداوند متعال به او عنایت خاصی نموده و به او عقل عطا کرده و یک وظیفه تشریعی هم برای او قرار داده است که باید در امور تشریعی هم از دین حق پیروی کند و واجبات الهی را به اختیار خود انجام دهد و محرمات الهی را به اختیار خود ترک کند. نماز هم یکی از ده ها واجبی است که دین خدا به عهده انسان قرار داده و در قرآن فرموده است: آیا غیر از دین خدا را دنبال می کنید؟ و در حالی که همه موجودات جهان تسلیم خداوند متعال هستند ،شما عقلای عالم راه دیگری را می روید؟
و شما که باید به واسطه عاقل بودن بهترین راه را انتخاب کنید،از راه تکوینی موجودات بی عقل هم به دور افتاده اید؟ افغیر دین الله یبغون و له اسلم من فی السماوات والارض(8)
پس انسان عاقل که خداوند متعال او را افضل موجودات قرار داده و در قرآن فرموده است : ما انسان را موجود مکرم قرار دادیم. و لقد کرمنا بنی آدم(9)
نباید با نافرمانی خداوند، خود را به قدری بی ارزش کند که خدا در قرآن بفرماید:اینها مثل حیوانات هستند و بلکه گمراه تر از حیوانات چون با داشتن عقل از حقیقت خود غافلند. اولئک کالانعام بل هم اضل اولئک هم الغافلون(10)
پس کرامت و بزرگواری انسان به عبادت خداست و با عبادت است که انسان به بالا ترین مرتبه انسانیت راه پیدا می کند پس نباید نماز، این عبادت بزرگ الهی را سبک بشمارد و استخفاف کند.
جزوه حاضر در مورد نماز و ترجمه آن و استخفاف به نماز و عواقب استخفاف به آن تهیه شده و در چند فصل منظم گردیده امید است با استفاده از آن بهره کافی گرفته و این حقیر را دعا کنید.
فصل اول : فضیلت و ترجمه نماز
پس از معرفت خداوند متعال نماز محبوب ترین اعمال است که انسان به واسطه آن به خداوند متعال تقرّب پیدا می کند. معاویه بن وهب می گوید: از امام صادق علیه السلام سوال کردم بهترین و محبوب ترین چیزی که بندگان خدا با آن به خدای خود تقرب پیدا می کنند چیست؟ امام فرمودند: من پس از معرفت خدا چیزی بهتر از نماز نمی شناسم.(ما اعلم شیئا بعد المعرفه افضل من الصلاه)(11)
زید شحام می گوید از امام صادق شنیدم که فرمود: محبوب ترین اعمال نزد خدا نماز است. (احب الاعمال الی الله عزوجل الصلاه)(12)
یحیی کاهلی می گوید از امام صادق علیه السلام شنیدم که فرمود: من چیزی افضل از حج بعد از نماز نمی شناسم. یعنی نماز افضل از حج است. (لیس شیئا افضل من الحج الا الصلاه)(13)
و در روایت ابی نصر است که امام صادق فرمود: نماز واجب از 20 حج بهتر است و یک حج از یک اتاق که پر از طلا باشد و همه را صدقه بدهی بهتر است.(14)
اول برای نماز اذان گفته می شود: «الله اکبر 4 مرتبه »
«اشهد ان لا اله الا الله 2 مرتبه »
«اشهد ان محمداً رسول الله 2 مرتبه »
«خوب است گفته شود اشهد ان علیاً و اولاده المعصومین حجج الله 2 مرتبه »
«حی علی الصلاه 2 مرتبه »
«حی علی الفلاح 2 مرتبه »
«حی علی خیر العمل 2 مرتبه »
«الله اکبر 2 مرتبه »
«لا اله الا الله 2 مرتبه»
بعداً اقامه گفته می شود:
«الله اکبر 2 مرتبه »
«اشهد ان لا اله الا الله 2 مرتبه »
«اشهد ان محمداً رسول الله 2 مرتبه »
«اشهد ان علیاً و اولاده المعصومین حجج الله 2 مرتبه »
«حی علی الصلاه 2 مرتبه »
«حی علی الفلاح 2 مرتبه »
«حی علی خیر العمل 2 مرتبه »
«قد قامت الصلاه 2 مرتبه »
«الله اکبر 2مرتبه »
«لا اله الا الله 1 مرتبه»
پس نماز محبوب ترین عملی است که انسان با آن خدای خود را حمد و ثنا می گوید و او را ستایش می کند و از ابتدا بزرگی و بزرگواری آن غیر قابل توصیف را یاد آور می شود . الله اکبر و بعداً بر قابلیّت او برای عبادت و ستایش شهادت می دهد که تنها او لایق پرستش و عبادت است و معبود های ساختگی و دروغین ارزش سر فرود آوردن در مقابل آنها را ندارند. اشهد ان لا اله الا الله سپس بر رسالت بزرگترین فرستاده او محمد صلی الله علیه و آله و سلم که مخلوقی بهتر و برتر و با ارزش تر از آن وجود مقدّس در عالم هستی وجود ندارد شهادت می دهد چون، جامعه بشری هرچه دارد به واسطه آن رهبر بزرگوار الهی دارد که واسطه فیض خداوند تبارک و تعالی به همه موجودات و واسطه رسانیدن وظایف الهی از طرف خداوند بر اهل تکلیف است و ولایت و رهبری جامعه ی جن و انس به عهده آن بزرگ فرستاده خداوند نهاده شده و او هم به طور احسن وظیفه خود را انجام داده است، پس همان طوری که خالق و رازق و پروردگار خود را ستایش می کند رهبر و راهنمای خود را هم شکر گزاری می نماید و شهادت به رسالت و عبودیّت او را فراموش نمی نماید چون ولایت شرط صحّت عبادت است و کسی که شکر مخلوق خدا و رسول او و رهبر خود را به جا نیاورد خدای خود را هم شکر گزاری نکرده است. اشهد ان محمداً رسول الله پس از شهادت به رسالت محمد صلی الله علیه و آله شهادت به ولایت و رهبری بعد از آن رسول گرامی مورد اهمیت است چون رسالت و ولایت آن بزرگوار باید ادامه پیدا کند و دین و روش او تا قیامت باقی بماند و تنها کسانی که لیاقت رهبری و ولایت بر جامعه را دارند علی و اولاد معصومین او می باشند، پس امامان بعد از پیغمبررا هم شکرگزاری می کند. اشهد ان علیاً و اولاده المعصومین حجج الله و بعداً بر خود و امثال خود فریاد می زند که برای انجام نماز آن وظیفه الهی خود تعجیل و شتاب کنید. حی علی الصلاه و چون فلاح و رستگاری همه در این واجب الهی نهفته گردیده با سرعت به سوی او حرکت کنید. حی علی الفلاح که شتاب کردن به نماز و عبادت خدا ،روی آوردن به بهترین اعمال پسندیده نزد خداوند بی همتا می باشد. حی علی خیر العمل پس بدون وقفه برای اقامه نماز آماده باشید که نماز ،این فریضه الهی بر پا گردید. قد قامت الصلاه و در مقابل اللّه، که بزرگی و بزرگواری او به وصف نمی آید به عبادت قیام کنید. الله اکبر و چون معبودی جز الله ،که غیراز آن معبود دیگری وجود ندارد مورد توجه او نمی باشد. لا اله الا الله و مستحب است گفته شود: من روی خود را به سوی کسی می کنم که آسمانها و زمین را ایجاد نموده و از کفر و شرک برائت جسته است و میل به تسلیم و فروتنی درمقابل آن ذات یگانه و بی همتا را دارم. انی وجهت وجهی للذی فطر السماوات والارض حنیفاً و ما انا من المشرکین(15)
و با توجه کامل و قصد تقرب و اخلاص، نیت نماز می کند و در حالی که عظمت و بزرگی خدا سراسر وجودش را فرا گرفته تکبیره الاحرام می گوید و همه امور را به جز کارهای نماز بر خود حرام نموده و فقط خود را به عبادت و حمد و ثنای آن بی نیاز مطلق متوجه می کند و علاقه خود را از آنچه که رنگ دنیایی دارد قطع می نماید. و خود را عبد ذلیلی در مقابل مولای حقیقی می داند که اگر لحظه ای توجه اش از عالم قطع شود از صفحه هستی محو و نابود می گردند. پس در لحظاتی که به عبادت مشغول است باید متوجه او باشد و خود را برای عبادت او خالص نماید که شرط قبولی عمل اخلاص است و تا قرب روحانی به محبوب حقیقی پیدا نکند، مقصود از عبادت برایش حاصل نمی شود، پس هر ذکری و هر دعایی که انسان را متوجه خدا کند و از القاآت شیطانی منصرف نماید مطلوب و مقصود می باشد و با توجه کامل به قصد تلاوت قرآن مشغول قرائت حمد و سوره می گردد و به نام با عظمت و جلالت اللّه، که رحمتش شامل همه موجودات عالم دنیا و شامل مؤمنین در عالم آخرت می شود و بخشنده و مهربان می باشد، آغاز می کند.
بسم الله الرحمن الرحیم و حمد و ثنای خود را بر همه افعال خوب و پسندیده او که با اراده و اختیار خود انجام داده و همه عالمیان را خلق و ایجاد کرده و آنها را تربیت و پرورش داده است، نثار می کند و از او ستایش و شکرگزاری می نماید و با تمام وجودش مالکیّت او و ربانیّت او را اذعان می کند. الحمد لله رب العالمین و او را با صفت رحمانیّت واسعه ی او که شامل همه موجودات است و رحیمیّت خاصّه ی او که فقط شامل مؤمنین می باشد،تعریف وتوصیف می کند. الرحمن الرحیم و چنان خود را غرق در اوصاف کریمه الهی می پندارد که دنیا از نظرش محو می شود و قیامتی که تنها مالک حقیقی آن ذات مقدس واجب الوجود است برایش مجسّم می شود و می گوید: خدایا! تو نه تنها خالق و رازق و ربّ و ترحّم بخش در عالم دنیایی بلکه تو مالک بلامعارض عالم آخرت و روز قیامت هم می باشی. مالک یوم الدین و چنان خود را در حضور آن ذات مقدّس احساس می کند که او را مورد خطاب قرار می دهد و می گوید ما تنها تو را عبادت می کنیم و تنها از تو استعانت و کمک می طلبیم. ایاک نعبد و ایاک نستعین و تنها چیزی که بیشتر از هر چیزی محتاج به آن می باشیم هدایت و راهنمایی به معرفت تو و اولیاء تو می باشد پس ما را به راه مستقیم و بی انحرافت هدایت فرما. اهدنا الصراط المستقیم و به راه مستقیمی هدایتمان کن که پیامبران و انبیاء خود را به آن راه هدایت کردی و آنها هم با حرکت در آن راه مستقیم ،خود را مستحقّ نعمت های پر ارزش و مرحمت های تو کردند. صراط الذین انعمت علیهم و کمک دیگری از محضر مبارکت می طلبیم که آن توفیق معرفت حق از باطل است تا بتوانیم راه انبیاء را از راه متمردین و نا فرمانی کنندگان جدا کنیم و به راه کسانی که معصیت تو را کردند و مورد غضب و سخت تو قرار گرفته اند و به صراط ، راه گم کردگان دنیا پرست
قدم نگذاریم . غیر المغضوب علیهم و لا الضالین.
بعد از خواندن حمد، باید یک سوره کامل از قرآن بخوانیم و بسم الله جزء همان سوره می باشد پس، باید مرتبه ی دیگری به نام الله که موصوف همه اوصاف او می باشد، سوره را شروع نموده ، بسم الله الرحمن الرحیم گفته و به امر مبارک الله احدیّت او را یاد آور شویم و بدانیم آن معبودی که درک حقیقتش محال و احاطه به کنهش غیر ممکن است در الاهیّت و ذات خود یکتا و بی همتا و فرد است و وحدت او وحدت حقه حقیقیه و منزه از هر گونه تعدّد می باشد و غنای مطلق و صرف الوجود است .قل هو الله احد و او دارای آن چنان سیادت و بزرگی و عزّت و جلال است که مورد توجه و مقصود همه نیازمندان و برآورده کننده حاجات همه حاجت مندان می باشد و ذات مقدّسش غنی مطلق و غیر محتاج به غیر است. الله الصمد پس نه نیازی به زائیده شدن از دیگری دارد که او اول همه اول ها است و نه محتاج به زائیدن دیگری است که او آخر همه آخر ها است پس نه فرزند کسی می باشد و نه فرزندی دارد . لم یلد و لم یولد.
و در عالم وجود ،موجودی که مثل و مانند و همتای او باشد نمی تواند وجود داشته باشد. و لم یکن له کفواً احد پس، از قیامی که یک نوع تواضع و عبادت در مقابل معبود حقیقی می باشد به تواضعی فزون تر و خضوعی بیشتر منتقل می شود و کمر خود را در مقابلش خم می کند و خود را در شمارش راکعین در می آورد و با زبان خود او را از هر گونه تذلّل و نقص که موجودات ممکن دارند، مبرّی و منزّه توصیف می کند و او را به جهت جلالت و عظمت ذاتی او حمد و ثنا می گوید. سبحان ربی العظیم و بحمده و تکرار ذکر رکوع برای بیشتر انس پیدا کردن با معبود حقیقی است پس هر چه بیشتر باشد بهتر است.
سپس از رکوع خود، سر بر داشته و مرتبه دیگر به عبادت قیامی برمی گردد و معبود خود را به جهت توجهش به حمد و تسبیح او و قبول ثنایش ستایش می کند. سمع الله لمن حمده و مرتبه دیگر از عبادت قیامی خود به عبادت متواضعانه تری که سائیدن پیشانی بر خاک مذلّت در مقابل عظمت و جلالت آن موجود برتر می باشد، منتقل می شود و با زبان خود به برتر و بالاتر بودن معبود خود از همه معبود های دیگر و منزّه بودن از متّصف بودن به اوصاف مخلوقات، او را ستایش می نماید. سبحان ربی الاعلی و بحمده پس از برداشتن سر از سجده دوم، الله را به بزرگ تر بودن از توصیفِ توصیف گران یاد می کند. الله اکبر سپس یک رکعت دیگر حمد و سوره می خواند و در آخر قیام خود فرصت را غنیمت شمرده تا برای دنیا و آخرت خود ، خانواده ، فرزندان ، اقوام و جمیع مؤمنین و مؤمنات دعا کند و از دشمنان خدا ، دین و انبیاء اعلان برائت نماید و به رهبران صدیق جامعه بشر ،محمد و آل محمد درود و صلوات بفرستد.
قنوت: اللهم انی اسئلک لی و لوالدی و لولدی و اهل بیتی و اخوانی المؤمنین فیک الیقین و العفو والمعافات و الرحمه والمغفره والعافیه فی الدنیا و الآخره.(16)
و پس از رکوع و سجود می نشیند و در حال نشسته تشهد می خواند و بر یگانگی و وحدت و بی شریک بودن آن معبود حقیقی شهادت می دهد . اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له.
و بر اینکه محمد صلی الله علیه و آله بنده صالح و فرستاده خدا می باشد اقرار می کند. و اشهد ان محمداً عبده و رسوله و حق او و جانشینان او را به جهت زحمات طاقت فرسای آنها در جهت هدایت و رهبری جامعه بشریت با فرستان درود و صلوات بر آنها ادا می کند. اللهم صل علی محمد و آل محمد
و برای رکعت سوم و چهارم با اقرار به اینکه قوّت و قدرت تحوّل از حالی به حال دیگر، به جز با عنایت الله حاصل نمی شود ، قیام می کند. بحول لله و قوته اقوم و اقعد
و خدا را با تسبیحات اربعه ثنا می گوید و تنزیه و تقدیس می کند که الله و معبود ما ، پاکیزه و منزه از هر عیب و نقصی می باشد و ما را بر حمد و ثنا و ستایش خودش توفیق عنایت کرده ایم تا از ریشه ی جانمان ، نبودن و نیستی همه معبود های دروغین را دریابیم و الله را یگانه معبود لایق برای عبادت و بزرگتر از اینکه بشود او را توصیف نمود بدانیم. سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اکبر تکرار برای رسیدن بیشتر به عمق عبادت است.
و پس از تشهد آخرِ نماز، سلام دادن لازم است. سلام اول مستحب و به حضور مبارک رسول الله می باشد و در نهایت نماز و موقع خروج از عبادت هم رهبری بزرگ اسلام و مسلمین را فراموش نکند و به او سلام بدهد. السلام علیک ایها النبی و رحمه الله و برکاته بعداً سلام و درود خودمان بر یکدیگر و سلام بر بندگان صالح خدا مستحب است. السلام علینا و علی عباد الله الصالحین و سلام آخر خوب است خطاب به ملائکه مقرب خدا و جمیع انبیاء و رهبران الهی و ائمه بزرگوار دین علیهم السلام و جمیع مؤمنین و مسلمین باشد و به قصد خروج از نماز بگوید. السلام علیکم و رحمه الله و برکاته
و پس از آن به خاطر اینکه ابهّت و بزرگواری مخلوقات خدا او را از بزرگی خدا غافل نکند سه مرتبه الله اکبر می گوید و به طرف راست و چپ نگاه می کند که از نماز خارج شدنش عملی شود.
فصل دوم : اهمیت نماز
در حدیث علی علیه السّلام از پیغمبر صلی الله علیه و آله روایت شده: که عمود دین و اولین عملی که از اعمال انسان در قیامت به آن توجه می شود نماز است که اگر در اعمال انسان نماز صحیح وجود داشته باشد به دیگر کارهای خیری که انجام داده توجه می شود و قبول می گردد اما اگر نماز های او صحیح نباشد به دیگر اعمال خوب او هم نظری نمی شود و بی ارزش است. ان عمود الدین الصلاه.(17)
و در حدیث دیگر امام صادق علیه السلام از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل کرده که مَثَل نماز مَثَل عمود خیمه است که اگر عمود در وسط خیمه باشد میخ ها و طناب های اطراف هم مفید است ولی اگر عمود خیمه شکسته شد میخ و طناب های اطراف هم بی فایده می شود. مَثَل الصلاه ،مَثَل عمود الفسطات(18)
پس نماز پایه و اساس و ستون دین مقدس اسلام است و همان طوری که اگر یک ساختمان ستونِ وسطش شکسته شد دیگر پا بر جا نمی ماند و اگر عمود،یعنی چوب وسط خیمه شکسته شد خیمه می خوابد. نماز هم در دین مقدس اسلام از فروعی است که حکم ستون و عمود را دارد و اگر ابهّت نماز در جامعه اسلامی شکسته شود، فرع اساسی دین شکسته شده و دیگر اعمالی که در جامعه انجام می شود اگر چه اعمال خوبی هم باشد مورد قبول نیست زیرا، بنا و خیمه ای که اساس ندارد با چیز های دیگر پا بر جا نمی شود. پس اقامه نماز از شعائر الله است و کسانی که شعائر الله را معظّم شمرده اند و با شکوه و عظمت آن را اقامه نمایند از تقوای قلبی برخوردار می باشند. و من یعظم شعائر الله فانها من تقوی القلوب(19)
خداوند متعال دو کوه صفا و مروه که وسط آنها جایگاه عبادت خداست شعائر الله نامیده است. ان الصفا و المروه من شعائر الله(20) و ذبح قربانی در منا از شعائر الله است در حالی که از اماکن هم نیست. والبدن جعلناها لکم من شعائر الله(21) و نماز در مقام ابراهیم از شعائر الله گفته شده است.(22)پس اقامه نماز مخصوصاً اگر جماعت و شکوه داشته باشد از شعائرالله است چون هر چه را خداوند متعال علامت عبادت خود قرار داده شعائر الله است و باید محترم شمرده شود.(23)ذلک و من یعظم حرمات الله و هو خیر له عند ربه(24) و اگر نماز واجب از 20 حج فضیلت دارد و حج از شعائر الله است ، پس به طریق اولی نماز، شعائر الله است و بر همه افراد جامعه لازم است، نماز را مورد توجه بیشتر قرار داده و به این آخرین توصیه انبیاء الهی و اولین چیزی که در قیامت مورد سؤال قرار می گیرد اهتمام بیشتری داشته باشند.(25) چون نماز افضل ترین چیزی است که انسان به واسطه آن به خدای خود تقرب پیدا می کند.(26) و محبوب ترین عمل نزد خداوند متعال نماز است.(27)و نماز اطاعت خدا است و اطاعت خدا خدمت به خدا در زمین است و بهترین خدمت به پروردگار، نماز است.(28)و نماز وسیله نجات انسان مجرم از عقاب الهی و رسیدن به بهشت است.(29)
پس نمازی که از نظر پیغمبر و ائمّه ی معصومین علیهم السلام، آن مقدار اهمیّت داده شده نباید به واسطه مکلفین مورد تهاون و استخفاف قرار بگیرد چون پیغمبر بزرگ اسلام در اواخر عمرش فرموده اند: از من نیست کسی که نمازش را سبک به حساب آورد و چنین اشخاصی به حوض کوثر وارد نمی شوند.(30)ونیز فرموده اند: شفاعت ما شامل حال کسی که نماز را سبک بشمارد نمی گردد.(31) چون استخفاف به معنای بی اعتنایی کردن به واجب الهی و اهمیّت ندادن به نماز است و این بی توجّهی و بی اعتنایی موارد زیادی را شامل می شودکه بعداً ذکر می گردد.
فصل سوم: بی اعتنایی به نماز از جهت وقت است.
هرمکلّفی در اول وقتِ هر نماز، باید آماده انجام دادن واجب الهی باشد و نماز را در اول وقت آن بخواند چون، نماز در اول وقت فضیلت فوق العاده دارد . امام صادق علیه السّلام فرموده اند : هنگامی که وقت نماز می شود، درهای آسمان برای بالا رفتن اعمال باز می گرددودوست می دارم اول ،عمل من بالا رود.(32) و حضرت رضا علیه السلام فرموده اند: وقت نماز که شد نماز را بخوان چون نمی دانی چه پیش می آید یعنی ممکن است مرگ بیاید و تکلیف الهی به عهده تو باقی بماند پس در اول وقت نماز را ادا کن(33) و در روایت امام صادق دارد: هر نمازی یک اول وقت دارد که افضل است نماز را در آن وقت بخوانی و سزاوار نیست که نماز را بدون عذر از اول وقت آن به تاخیر بیندازی چون، آخر وقت مال کسانی می باشد که مشغول یک کار ضروری باشند و نتوانند نماز بخوانند و یا فراموش کرده و از نظرشان محو شده و آخر وقت یادشان آمده یا در اول وقت خواب بوده و بیدار نشده اند.(34) و امام صادق علیه السلام فرمودند: فضیلت نماز اول وقت برای انسان از مال و فرزند بهتر است.(35)
و باز فرمودند: اول الوقت رضوان الله و آخره عفو الله نماز اول وقت سبب رضایت خداوند است و نماز آخر وقت وسیله عفو الهی می شود. پس اگر اول وقت نخوانده خطایی مرتکب شده که با خواندن آخر وقت خداوند او را عفو می کند.(36)
واز امام صادق علیه السلام نقل شده که فرمودند : هر کس نماز را اول وقت بخواند نماز، او را دعا می کند و هر کس بدون عذر آخر وقت بخواند نماز، او را نفرین می کند.
و می گوید مرا ضایع کردی، خدا تو را ضایع کند.ولی اگر در اول وقت نماز را بخواند نمازش او را دعا می کند و به او می گوید مرا حفظ کردی ، خداوند تو را حفظ کند.(37) پس مکلف نباید بدون داشتن عذر نمازش را به تاخیر بیندازد چون اینکه انسان کار ضروری ندارد و فراموش هم نکرده و مشغول کاری که الان نمی شود آن را ناتمام گذاشت هم نیست و فقط برای گذراندن وقت و مشغول بودن به گفتن و خندیدن ،نماز اول وقت را ترک کند خود یک نوع بی اعتنایی به نماز است و به همین جهت امام صادق فرموده اند: نباید آخر وقت را برای نماز انتخاب کنید مگر اینکه معذور باشید.(38) و نباید انسان مؤمن عبادت خود را با بی اعتنایی از کارهای غیر ضروری عقب بیندازد و نماز اول وقتی که سبب رضایت خداوند است بگذارد آخر وقت که سبب عفو و گذشت خداوند است بخواند، یعنی با بی توجّهی به عبادت خدا خود را مستحق توبیخ کرده ولی چون آخر وقت وظیفه خودرا انجام داده خدا او را توبیخ نمی کند و می بخشد.(39)
و در بحار علامه مجلسی روایتی از فاطمه سلام الله علیها نقل کرده که از پدرش رسول خدا پرسید : پدر جان جزای کسی که به نمازش بی اعتنایی کند چیست؟ پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: بی اعتنایی کننده به نماز به پانزده بلا گرفتار می شود: در دنیا خدا برکت را از عمرش می بردو برکت را از روزی او می گیرد و سیما و زیبایی صالحین را از صورت او بر می دارد و به اعمال خیر دیگرش هم او را اجر نمی دهند و دعای او به آسمان بالا نمی رود و از دعای مردم صالح بهرمند نمی شود و در موقع مرگش ذلیلانه و تشنه و گرسنه می میرد و در قبرش ملکی او را زجر
می دهد و قبرش برای او تنگ می باشد و تا قیامت در تاریکی قبر می ماند و در قیامت ملکی او را به روی صورتش کشان کشان می برد در حالی که خلایق به او نگاه می کنند و حساب قیامت او به سختی انجام می شود و خداوند هم به او نظر رحمتی ندارد.(40)
اینها عقاب و جزای بی اعتنایی کننده به این فریضه بزرگ الهی است در عین حالی که اگر نماز را در آخر وقت صحیح بخواند ، باطل نیست و بی نماز نبوده اما جرم بی توجهی به اوامر الهی کم نیست و آثار دیگری هم در روایات دارد.
اول : پیغمبر فرموده است :کسی که نمازش را ضایع کند از من نیست و رابطه او با من قطع است چون پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم رابط و رساننده احکام خداست و دستور خدا را برای ما بیان کرده است و ما باید فرمان خدا و دستور پیغمبر را همان طوری که باید و شاید انجام دهیم.
وقتی به او گوش نمی دهیم و دست کمش می گیریم بی توجهی کردن به فرستاده خداوند است و کسی که به پیغمبر خدا بی توجهی کند و به حرفش گوش ندهد یعنی ارتباطی با او ندارد و منتسب به او نیست.(41)
دوم : امام صادق علیه السّلام فرموده اند: شیعه بودن افراد را با محافظت از وقت نماز امتحان کنید یعنی اگر حقیقتاً از پیروان ما باشند به نماز خودشان اهمیت داده و در اول وقت می خوانند.(42)
سوم : پیغمبر صلی الله علیه و آله فرموده اند: بی اعتنایی به نماز و سبک شمردن آن انسان را از شفاعت و کمک کردن پیغمبر و آل پیغمبر به او محروم می کند و از آب گوارای ولایت که حوض کوثر در قیامت باشد بی نصیب می گرداند.(43)
چهارم: امام صادق علیه السلام فرموده: بی اعتنایی به نماز و عجله کردن در انجام آن سبب بی اعتنایی خداوند به نماز گزار می شود.
در روایت از امام صادق دارد که وقتی بنده با عجله نماز می خواند و توجه او به این است که زود تر نماز را تمام کرده و دل خود را خوش کند که نمازم را خوانده ام و برود به دنبال سرگرمی های بی ارزش و رسیدن به امور دنیایی دیگر، خداوند متعال به ملائکه خطاب می کند که آیا متوجه این بنده نیستید که به خیال خام خود می پندارد که کس دیگری می تواند حاجات او را بر آورده کند و نمی داند که نیازها و حاجاتش به دست من بر آورده می شود.(44)
پنجم : پیغمبر صلی الله علیه و آله فرمودند: کسی که به نمازش بی اعتنا باشد دعاهایش به اجابت نمی رسد و از اعمال خیر دیگری که انجام می دهد
محروم می شود و از دعا های دیگران یعنی مردم صالح که در حق دیگران دعا می کنند محروم می شود.من تهاون بصلاته لا یرتفع دعائه الی السماء و کل عمل یعمله لا یوجر علیه و لیس له حظ فی دعاء الصالحین(45)
ششم : به فرمایش قرآن کسی که به نماز بی اعتنایی کند به طوری که نمازش ضایع شود یعنی نماز را سرسری و بچه بازی فرض کرده و خود را با چند سر به زمین زدن از زیر بار تکلیف راحت می کند تا به خیال خود نماز خوانده باشد، به زودی یعنی پس از مرگ در آتش سوزان جهنّمی که خود برای خود ساخته انداخته می شود.(46) فخلف من بعدهم خلف اضاعو الصلاه و اتبعوا الشهوات فسوف یلقون غیا(47)
لازم به تذکر است که بی توجّهی و بی اعتنایی و تهاون و استخفاف به نماز اگر به طوری باشد که به نظر فقیه جامع الشرایط که باید مکلّف از آن تقلید کند سبب باطل بودن نماز باشد و به خیال خودش نماز خوانده اما باطل بوده ولی مکلف علم به بطلان نداشته و در نادانی خود مقصر بوده چون در یاد گرفتن احکام سهل انگاری کرده در این صورت استخفافش موجب عقاب است و مکلف محروم از نعمت های وعده داده شده برای اهل نماز است اما اگر بی اعتنایی هایی که کرده به آن صورتی نبوده که موجب باطل بودن نماز هایش شود، عقاب بی نماز بودن را ندارد.
ولی ممکن است به جهت بی اعتنایی به تکلیف خود توبیخ شود و از بعضی مزایای افرادی که با توجه کامل نماز می خوانند، محروم گردد و یا برای مدتی در آخرت تنبیه شود و یا به جبران کوتاهی هایش به بعضی محرو میت های دنیایی گرفتار شود که همه اینها در روایات گذشته گفته شد.
هفتم : در روایت خالد قلانسی از امام صادق علیه السلام دارد که در قیامت پیر مردی که نامه عملش به جز بدی ها چیزی ندارد مدتی او را معطّل می کنند تا خودش می گوید یا ربّ اتامرنی الی النار؟ مرا مامور به دخول جهنم می کنی؟ خداوند جبار جل عزه می فرماید: چون در دنیا نماز می خواندی من حیا می کنم تو را عقاب کنم و او را به بهشت رفتن امر می کند.(48)
و از اینکه او را به بهشت می برند معلوم می شود نماز صحیح قابل قبول داشته به جهت اینکه در روایات دارد کسی که یک نماز مقبول داشته باشد خدا او را عذاب نمی کند.(49)
پس معلوم می شود شیخ مذکور نماز مقبول در درگاه خدا دارد که او را نجات می دهد چون در روایت دارد که اگر در نامه عمل کسی نماز مقبول نباشد به اعمال دیگرش نظر نمی شود و به او بر می گردد.(50)
پي نوشت ها :
1- وسائل، ج 3 ،ص25ح1،باب10 ابواب اعدادالفرائض ونوافلها
2- اصول کافی ، ج 2 ، ص 33 ، ح 1،باب فی الایمان مبثوث لجوارح البدن کلها
3- وسائل ، ج 3 ، ص 4 ، ح 7،باب1 ابواب اعدادالفرائض ونوافلها
4- وسائل ، ج 3 ، ص 4 ، ح8،باب1ابواب اعدادالفرائض ونوافلها
5- سوره احزاب آیه 56
6- بحار ، ج 79 ، ص 252 ، ح4،باب2علل الصلاه ونوافلهاوسننها
7- سوره اسراء آیه 44،قرآن الکریم
8- سوره آل عمران آیه83 القرآن الکریم
9- سوره اسراء آیه 70 القرآن الکریم
10- سوره اعراف آیه 179 القرآن الکریم
11- وسائل ، ج3 ،ص 25 ،ح 1،باب 10 ابواب اعدادالفرائض ونوافلها
12- همان ، ص 26 ،ح 2،باب 10ابواب اعدادالفرائض ونوافلها
13- همان ، ص 26 ، ح 3،باب 10 ابواب اعدادالفرائض ونوافلها
14- همان ، ص 26 ، ح 4،باب 10 ابواب اعدادالفرائض ونوافلها
15-سوره انعام آیه79،قرآن الکریم
16- وسائل ،ج 4 ،ص 906 ،ح 2 ،باب 7 ابواب القنوت
17- وسائل،ج3،ص23 باب 8 از ابواب اعداد الفرائض ونوافلها ،حدیث 13
18- همان باب حدیث 6
19- سوره حج ،آیه 32 قرآن الکریم
20- سوره بقره ، آیه158 قرآن الکریم
21- سوره حج ،آیه36 قرآن الکریم
22- المیزان، ج 5 ، ص 201
23- صهبای حج ، ص 291
24- سوره حج ،آیه30 قرآن الکریم
25- وسائل ، ج 3 ، ص 19، حدیث 6،باب7و10 ابواب الفرائض و نوافلها
26- همان ، ص 25 ، ح 1،باب10 ابواب الفرائض ونوافلها
27- همان ، ص 26 ،ح 2،باب10ابواب الفرائض ونوافلها
28- همان ، ص26 ،ح 5،باب10ابواب الفرائض ونوافلها
29- همان ، ص27 ،ح 6، باب10ابواب الفرائض ونوافلها
30- همان ، ص15، ح 1،باب6 ابواب الفرائض ونوافلها
31- همان ، ص17 ، ح 10،باب6 ابواب الفرائض ونوافلها
32- وسائل،ج 3 ،ص 87 ، ح 2،باب3 ابواب مواقیت
33- همان،ص 87 ، ح 3،باب 3 ابواب مواقیت
34- همان،ص 87 ، ح 4 باب 3 ابواب مواقیت
35- همان،ص 89 ،ح 14 باب3 ابواب مواقیت
36- وسائل،ج 3 ،ص 90 ، ح 16،باب3 ابواب المواقیت
37- همان،ص 90 ، ح17، باب3 ابواب المواقیت
38- همان،ص 87 ، ح 4 و 13، باب3 ابواب المواقیت
39- همان،ص 90 ، ح16، باب3 ابواب المواقیت
40- بحار ، ج 80 ، ص 21 ، ح 39،باب6 الحث علی المحافظه علی الصلواه
41- وسائل،ج 3 ، ص 16 ، ح5،باب 6ابواب اعداد الفرائض ونوافلها
42- همان،ص 82 ، ح 22،باب1 ابواب المواقیت
43- همان،ص 17 ، ح 10، باب 6ابواب اعداد الفرائض ونوافلها
44- همان،ص 24 ، ح 1و4،باب9 ابواب اعداد الفرائض ونوافلها
45- بحار ، ج80 ،ص22 ،ح 39،باب6 الحث علی المحافظه علی الصلواه
46- المیزان ، ج 14 ، ص 82،ذیل آیه 59 مریم
47- سوره مریم آیه 59،قرآن الکریم
48- وسائل ، ج 3 ، ص 27 ، ح 6،باب10 ابواب اعداد الفرائض ونوافلها
49- همان، ص22 ، ح7،باب8 ابواب اعداد الفرائض ونوافلها
50- همان ، ص 22 ، ح10، باب8 ابواب اعداد الفرائض ونوافلها
منابع:
1- مرحوم کلینی، محمدابن یعقوب؛ اصول کافی؛ تعداد مجلّدات8،تهران: النشرالکتب الاسلامیه، مرتضی آخوندی.
2- مرحوم علامه طباطبایی، سیّدمحمدحسین؛ المیزان؛تعدادمجلّدات 20،تهران: النشرالکتب الاسلامیه.
3- مرحوم علامه مجلسی، شیخ محمدباقر؛بحارالانوارلدررالاخبارالائمه الاطهار؛تعداد مجلّدات110 ، بیروت لبنان: چاپ موسّسه الوفا.
4-آیت الله جوادی آملی،عبدالله؛ صهبای حج؛چاپ اسوه مرکزنشراسراء،1388
5- قرآن کریم.
6-دشتی،علی،وکاظم محمدی؛ نهج البلاغه،المعجم المفهرس النشرالاسلامی التابعه لجماعه المدرسین بقم المشرفه.
لبنان:چاپ احیاتراث العربی الطبعه الرابعه.
7-مرحوم شیخ حر عاملی ،محمدابن الحسن ؛وسائل الشیعه؛تعداد مجلّدات 20،بیروت
ادامه دارد…
/ع