ابراهيم (عليه السلام) و خاندانش در تورات و قرآن (2)
ابراهيم (عليه السلام) و خاندانش در تورات و قرآن (2)
ب. اسحاق و اسماعيل عليهما السلام
1. در تورات
تورات معتقد است خداوند بارها به ابراهيم عليه السلام وعدهه ي نسل فراوان داده و از طرفي ساره نيز نازا بود. از اين روي، ابراهيم عليه السلام با كنيزش هاجر ازدواج كرد و از او صاحب پسري شد و او را اسماعيل (يعني خدا مي شنود) نام نهاد و پس از چهارده سال خداوند به ساره نيز پسري عطا كرد كه او را اسحاق (يعني مي خندد) نام نهادند.
1.تورات درباره ي حضرت اسماعيل عليه السلام سخن چنداني نمي گويد و فقط پس از داستان تولد او، اشاره مي كند كه به اسماعيل بركت مي دهد و مي گويد: «او را بسيار گردانم و دوازده رئيس از وي پديد آيند، و امتي عظيم از وي به وجود آوردم» (1) و در دو جاي ديگر نيز به او اشاره اي دارد؛ يكي در مورد بحث ختنه كه خداوند آن را واجب كرد و اسماعيل در آن هنگام سيزده ساله بود (2) و ديگري كه مي گويد اسماعيل و مادرش در فاران ساكن شدند و مادرش براي او زني از اهل مصر گرفت.(3) تورات معتقد است پيدا شدن آب براي اسماعيل و مادرش در مكاني به نام «بئر شبع» در جنوب فلسطين و شمال شرق صحراي سينا بوده است.(4)
سخنِ سفر پيدايش درباره ي حضرت اسحاق عليه السلام مبهم است و شخصيت او تحت تأثير پدرش حضرت ابراهيم و پسرش حضرت يعقوب قرار گرفت. پس از مرگ ابراهيم، بلافاصله يعقوب ظاهر مي گردد. تورات درباره ي اسحاق معتقد است كه خداوند به او نسل فراوان مي دهد و عهد و پيمان خدا با ذريه ي ابراهيم از نسل اسحاق بسته شد و ارض موعود (نيل تا فرات) متعلق به بني اسحاق (و سپس بني اسرائيل) است و اسحاق جانشين ابراهيم است و ذريه فراواني (از نسل يعقوب) پيدا مي كند. اسحاق وارث همه ي دارايي هاي ابراهيم و وارث اين سرزمين است.(5) به نظر تورات، آنان قوم برگزيده و منتخب الهي هستند كه بايد بر سرزمين مقدس (نيل تا فرات) حكومت كنند.(6)
تورات درباره ي داستان ذبح فرزند ابراهيم عليه السلام نيز مي گويد:
حضرت ابراهيم مأموريت يافت اسحاق را قرباني كند و ابراهيم اين مسئله را با اسحاق در ميان نمي گذارد و در پاسخ او درباره ي اينكه پس گوسفند قرباني كجاست، فرمود: اي پسر من، خدا بره ي قرباني را براي خود مهيا خواهد ساخت. ابراهيم، اسحاق را به مذبح برد، ولي خداوند قوچي را فديه ي اسحاق قرار داد و از ذبح شدن اسحاق جلوگيري كرد (7) و به سبب اين اطاعتِ ابراهيم، خداوند بركت هاي فراواني در نسل ابراهيم و اسحاق قرار داد.(8)
2. در قرآن
قرآن نيز بسياري از مطالب ارائه شده در توارت را با تفاوت هايي مي پذيرد. قرآن درباره ي اسماعيل و مادرش معتقد است پس از اينكه ساره از وجود اسماعيل ابراز ناراحتي كرد، ابراهيم، اسماعيل و هاجر را به مكه آورد و رها كرد و پيدايش آب مربوط به همين دوران است. مسلمانان معتقدند چشمه ي زمزم در مكه، همان آب است. ابراهيم به كنعان رفت و پس از سال ها به مكه بازگشت، و خداوند به اودستور داد اسماعيل را ذبح كند. او چند بار اين دستور را در خواب ديد و سرانجام آن را با اسماعيل در ميان گذاشت و اسماعيل نيز به او فرمود :«پدرم، دستور را اجرا كن». ابراهيم آماده ي ذبح كردن فرزند شد كه خداوند قوچي را فديه او قرار داد.(9)
مسلمانان معتقدند فاران كوهي است در نزديكي مكه، نه جنوب فلسطين، همچنين اختصاص وعده ي الهي به نسل اسحاق رانمي پذيرند و مي گويند خداوند در اعطاي عهد به ابراهيم فرمود از نسل تو هر كس كه ظالم باشد، صاحب عهد نمي شود و به مقام امامت و رهبري الهي نخواهد رسيد. از اين روي، پيامبر اسلام نيز كه از نسل اسماعيل و ابراهيم است، صاحب عهد الهي است.
بنا بر آنچه بيان شد، معلوم گرديد اصلي ترين موضوع، وصايت است كه به اختلاف شديد بين فرزندان و پيروان حضرت ابراهيم منجر شده است. يهوديان و مسيحيان، بر اساس آنچه در تورات آمده است، معتقدند خداوند عهد خود را فقط با ذريه ي اسحاق از نسل ابراهيم بسته است و فقط بني اسرائيل كه فرزندان يعقوب و اسحاق هستند، وارث عهد خدا هستند. از اين روي، براي فرزندان اسماعيل حقي را در عهدِ خدا قائل نيستند. تورات معتقد است خداوند عهد خود را (اعطاي سرزمين نيل تا فرات ) به ابراهيم عليه السلام داده است و مي گويد: «در آن روز خداوند با ابرام عهد بست و گفت اين زمين را از نهر مصر تا به نهر عظيم يعني فرات به نسل تو بخشيده ام» (10) سپس در ادامه پس از بشارتِ اسحاق به ابراهيم مي گويد: «در نسل ابراهيم هم، اين عهد را به فرزندان اسحاق داده ام، نه فرزندان اسماعيل » همچنين مي گويد:
خدا به ابراهيم گفت اما زوجه ي تو ساراي، نام او را ساراي مخوان، بكله نام او ساره باشد•و او را بركت خواهم داد و پسري نيز از وي به تو خواهم بخشيد. او را بركت خواهم داد و امت ها از وي به وجود خواهند آمد و ملوک امت ها از وي پديد خواهند شد• آن گاه ابراهيم بر وي در افتاده بخنديد و در دل خود گفت، آيا براي مرد صد ساله پسري متولد شود و ساره در نود سالگي بزايد• و ابراهيم به خدا گفت كاش كه اسماعيل در حضور تو زيست كند• خدا گفت به تحقيق، زوجه ات ساره براي تو پسري خواهد زاييد و او را اسحاق نام بنه و عهد خود را با وي استوار خواهم داشت تا با ذريت او بعد از او عهد ابدي باشد• و اما در خصوص اسماعيل، تو را اجابت فرمودم. اينک او را بركت داده بارور گردانم. و او را بسيار كثير گردانم، دوازده رئيس از وي پديد آيند و امتي عظيم از وي به وجود آورم• لكن عهد خود را با اسحاق استوار خواهم ساخت كه ساره او را بدين وقت در سال آينده براي تو خواهد زاييد.(11)
دو نكته ي مهم در اين مطلب وجود دارد: الف)عهد خدا، اعطاي سرزمين نيل تا فرات است و صاحبان آن برگزيدگان جهان خواهند بود؛ ب)اين عهد فقط به فرزندان اسحاق از نسل ابراهيم مي رسد، نه به فرزندان اسماعيل؛ زيرا وارث و ذبيحه ي ابراهيم، اسحاق است نه اسماعيل. تورات درباره ي اسماعيل سخن چنداني نمي گويد و او را محروم از عهد الهي و ارث از ارض موعود (نيل تا فرات) مي داند. اساساً اعتقاد صهيونيسم مسيحي و صهيونيسم يهودي بر مالكيت يهود بر نيل تا فرات، ناشي از همين نگاه تورات مي باشد. تورات بار ديگر به صراحت اعلام مي كند وارث عهد خداوند فقط ذريه ي اسحاق است:
پس (ساره) به ابراهيم گفت: اين كنيز را با پسرش بيرون كن؛ زيرا كه پسر كنيز با پسر من اسحاق وارث نخواهد بود• اما اين به نظر ابراهيم درباره ي پسرش بسيار سخت آمد• خدابه ابراهيم گفت درباره ي پسر خود و كنيزت به نظرت سخت نيايد، بلكه هر آنچه ساره به توگفته است، سخن او را بشنو؛ زيرا كه ذريت تو از اسحاق خوانده خواهد شد.(12)
اما قرآن، هم اسماعيل و هم اسحاق را در عهد خدا مساوي مي داند و عهد خدا را امامت و ولايت بر مردم مي داند، نه امري مادي (ارض موعود) و آن را از آنِ ظالمان نمي داند. قرآن مي فرمايد: «وَ إِذِ ابْتَلي إِبْراهيمَ رَبُّهُ بِكَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنّي جاعِلُکَ لِلنّاسِ إِمامًا قالَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتي قالَ لا يَنالُ عَهْدِي الظّالِمينَ ».(13)
مسلمانان معتقدند بني اسرائيل فقط در عصر خود، قوم برگزيده بودند (14)، نه اينكه در همه ي اعصار قوم برگزيده باشند. پيامبر خاتم نيز از نسل اسماعيل بود و شايد همين امر دليل شد كه يهوديان و مسيحيان، نبوت نبي اكرم صلي الله عليه وآله را نپذيرند؛ زيرا او از بني اسماعيل بود، نه بني اسرائيل. و آنان ايشان را به خوبي مي شناختند (15)، و معتقد بودند ايشان از بني اسرائيل كه وارث عهد خداست، نيست.
در مجموع، وجود وصي و جانشين براي حضرت ابراهيم، از اصول مسلّم و مهم در اديان توحيدي است كه در حل آن مي تواند بسياري از مسائل بين اديان را حل كند. خاستگاه ونگاه نژاديِ يهود و ادعاي ارض موعود (نيل تا فرات) وصايت است. نگاه اسلام مبتني بر امامت و ولايت است كه هر كس از آل ابراهيم كه شرايط آن را داشته باشد به اين عهد مي رسد؛ چه از نسل اسحاق باشد يا از نسل اسماعيل. قرآن مي فرمايد: «فَقَدْ آتَيْنا آلَ إِبْراهيمَ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ آتَيْناهُمْ مُلْكًا عَظيمًا».(16) در تقاضاي ابراهيم نيز فرمود: «لاَ يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ» ما نيز بر همين اساس، هم اسماعيل و هم اسحاق را وصي و جانشين ابراهيم مي دانيم.
پي نوشت ها :
1.پيدايش 17 : 20.
2.پيدايش 17 :23-27.
3.پيدايش 14 : 21-22.
4.عبدالوهاب المسيري، دايرة المعارف يهود، يهوديت و صهيونيزم، ترجمه ي مؤسسه ي مطالعات و پژوهش هاي تاريخ خاورميانه، ج4، ص140-141.
5.پيدايش 17 : 15-22.
6.ساموئل شولتز، عهد عتيق سخن مي گويد، ص28-29.
7. پيدايش 22 :1 به بعد.
8.عبدالوهاب المسيري ، دايره المعارف يهود ، يهوديت و صهيونيزم، ج4 ، ص140-141.
9.صافات :102؛ البته در منابع اسلامي نيز گاه بر خلاف نظر مشهور، اسحاق را ذبيحه ي ابراهيم مي دانند، ممكن است اعتقاد به ذبيحه بودن اسحاق در اسلام از اسرائيليات باشد. براي آگاهي بيشتر ر.ک: (تفاسير قرآن ذيل آيات مربوط به ابراهيم؛ و كتاب هاي مربوط به قصص انبيا در قرآن).
10.پيدايش 15 :18.
11.پيدايش 17 :15-22.
12.پيدايش 21: 10-13.
13.بقره، 124.
14.بقره، 47و 122.
15.يعرفونه كما يعرفون ابنائهم؛ (انعام:20).
16.نساء، 54.
منبع:فصلنامه علمي- تخصصي معرفت اديان شماره 1
ادامه دارد…
/ج