خانه » همه » مذهبی » عاشورا اسوه ای منحصر به فرد

عاشورا اسوه ای منحصر به فرد

عاشورا اسوه ای منحصر به فرد

عاشورا رمز بی چون و چرای پیروزی ملت هایی است که به الگوگیری از حرکت است. عاشورا محل آموزش اصول انسان و ملت سازی است. عاشورا، اصلی به ما آموخت و آن اصل این است که هیچگاه در برابردشمنان و جهانخواران سر تعظیم فرو نیاوریم؛ چون آنها تحت هر شرایطی حاضر نیستند ما را تحمل کنند و به قول قرآن کریم هرگز از مقاتله و ستیز با شما بر

d42597b4 1a54 4d71 aa14 66ab0aa87ad0 - عاشورا اسوه ای منحصر به فرد

0011295 - عاشورا اسوه ای منحصر به فرد
عاشورا اسوه ای منحصر به فرد

 

نويسنده:جادر جنامی پور
منبع : سایت راسخون 
از مقالات برگزیده ی مسابقه ی روایت محرم

 

چکیده :
 

عاشورا رمز بی چون و چرای پیروزی ملت هایی است که به الگوگیری از حرکت است. عاشورا محل آموزش اصول انسان و ملت سازی است. عاشورا، اصلی به ما آموخت و آن اصل این است که هیچگاه در برابردشمنان و جهانخواران سر تعظیم فرو نیاوریم؛ چون آنها تحت هر شرایطی حاضر نیستند ما را تحمل کنند و به قول قرآن کریم هرگز از مقاتله و ستیز با شما بر نمی دارند مگر این که شما را از دینتان برگردانند. امام حسین به فریاد اسلام رسید و بعد از شهادت وی، قیامش تبدیل به اسوه ای جهانی شد و رهبران زیادی از دل این قیام سر بیرون آوردند؛ لذا اگر امام حسین(علیه السلام) قیام نمی کردند نه تنها ننگ و عار نصیب اسلام می شد و از اسلام اسمی باقی نمی ماند بلکه کل دنیا تبدیل به باتلاق ظلم و فساد میشد.
در این مقاله علاوه بر بررسی نقش عاشورا به عنوان اسوه ای منحصر به فرد، مطالبی در رابطه با تأثیر انقلاب اسلامی از قیام حسینی را بیان کردیم. روش ما در این تحقیق از روش کتابخانه ای و با مطالعه در کتب و مقالات به جمع آوری اطلاعات و سازماندهی آن ها پرداخته ایم.
واژگان کلیدی : امام حسین ، عاشورا ، بیداری ، انقلاب اسلامی.

مقدمه :
 

در طول تاریخ، نهضت ها و انقلاب های بسیاری به دست انسان ها صورت گرفته است که بر اساس قانون نهضت ها، تنها آثار بعضی برجای مانده و آثار دیگری از بین رفته است. در لابه لای این نهضت ها و انقلاب ها، نهضت عاشورا مُهر حسینی ماندگاری را بر لوح تاریخ ثبت نمود و آثار ویژه ای بر تاریخ از آن زمان وقوع حادثه بر جای گذاشت.
طبق اعترافات شرق شناسنان غربی و اهل سنت و آزادی خواههان غرب و شرق، حماسۀ عاشورا، شورانگیزترین حماسه تاریخ بشری است که احساسات میلیون ها انسان را برانگیخته و مرزها را احاطه نموده و با گذر زمان از مرزها گذر کرده و وارد مغزها شده است؛ یعنی عاشورا با تک تک انسان ها در تمام حالات و سکنات آنها حضور دارد.
خربوطلی، دانشمند بزرگ می گوید: «شهادت امام حسین (علیه السلام) در کربلا، بزرگترین حادثه تاریخی بود که منجر به تشکّل و تبلور گروه شیعیان گردید و سبب شد که شیعه به عنوان یک سازمان قوی با مبادی و مکتبی سیاسی و دینی مستقل، در صحنه اجتماع اسلام آن روز جلوه کند»(دکتر فربوطلی، انقلاب های اسلامی، ترجمه عبدالصاحب یادگاری، صص 8، 73، 122).
امروز نهضت حسینی دیگر توسعه یافته و از مرزهای جغرافیایی و اعتقادی در گذشته؛ و تعجب این که قداست خویش را در میان سایر ادیان حفظ کرده است و «کل ارض کربلا»گویا همه جهان زمین کربلاست. امروز بیگانگان هم در مقابل نام باشکوه نهضت امام حسین سر تعظیم فرود آوردند و گاندی های مصلح بزرگی تربیت شده و تحویل جامعه ای بزرگ جهانی داده و این از برکات عاشورا است.
امام حسین و قیامش، اثر استثنایی بر ملت ها گذاشت و امروز مثلث عاشورا، عدالت و پیشرفت را بوجود آورد و انقلاب اسلامی ایران هم از نقش عاشورا در بیداری ملت ها سود برده و امروز به دنبال تکمیل این مثلث پس از الگوبرداری از عاشورا به دنبال نیل به اهداف دهه چهارم انقلاب یعنی عدالت و پیشرفت در گذران حال است.

نقش عاشورا در بیداری ملت ها
 

در حقیقت، می توان به این موضوع پافشاری نمود که علل و عوامل جاودانگی این نهضت، اهداف نهضت عاشورا است. حضور یک مسئؤل و حاکم کوته بین و کج اندیش عامل ضررهایی برای یک ملت است؛ لذا نتیجه این است که در مقابل چنین حاکمی باید ایستادگی کرد. باید عنوان کنیم که فرهنگ عاشورا، ایستادگی و مقاومت است.
این گونه شد و فرهنگ عاشورا در طول تاریخ همواره بر جوامع اسلامی و غیر اسلامی الهام بخش بوده و به تعبیر نویسندۀ آمریکایی : «هیچ نمونه ای از شجاعت، بهتر از شجاعتی که امام حسین از لحاظ فداکاری و شهامت نشان داد، در عالم پیدا نمی شود» (واشنگتن ایروینگ).
یکی از موضوعاتی که در بیداری ملت ها، عاشورا نقش داشت، الگوگیری همه جانبه یی که ملت ها از این قیام داشتند ؛ یعنی گفتار و رفتار عاشوراییان را در زندگی فردی و اجتماعی خویش الگو و اسوه قرار دادند 1.
استاد حسن ابراهیم می گوید: «کشته شدن امام حسین (علیه السلام) در تهییج شیعیان و وحدت بخشیدن به آنها تأثیر بسیاری داشت. قبل ا این رخداد، شیعیان پراکنده بودند؛ زیرا شیعه گری یک نظریه سیاسی بود که در دل پیروان خود نفوذ نکرده بود و هنگامی که حسین کشته شد، شیعه گری با خون آمیخته گشت و در اعماق قلوب شیعیان نفوذ کرد و عقیده راسخ آنان شد.2»
قیام حسین در واقع به مشعل تبدیل شد و چراغ هدایت گمراهان در جستجوی حقیقت شد. بعد از این قیام، ملت ها راه نیل به ایستادگی علیه ظالمان را پیدا کردند. درس آزادمنشی و آزادنگری را ملت ها آموختند و راه را برای اثبات حقانیت خود یافتند. در جامعه ای که سلطنت موروثی بود با پایان یافتن دوران حکومت ظلمت معاویه، زمام امور به دست فرزند شرابخوارش(یزید) افتاد.
معاویه بارها به یزید سفارش کرده بود که با حسین درگیر نشود، ولی یزید گوشش بدهکار نبودو نسنجیده اقدام به کاری کرد که بعدها پشیمان شد؛ البته به صورت ظاهری. کمی بعد از واقعه ی دلخراش عاشورا، رژیم اموی ثمرۀ کشتن کربلا را به چشم دید و از ایستادگی در برابر امواج اعتراضات، شروع به متهم کردن یکدیگر شدند. این قیام تأثیر
معجزه آسایی کرد. سید امیر علی مورّخ اسلامی می گوید: «کشتار کربلا در همه قلمرو اسلام، مایۀ وحشت و بیم شد و ایرانیان را به هیجان آورد.3» پست ترین چهره ی اموی (یزید)، فرزند نابکار معاویه، پس از پدرش زمام امور را به دست گرفت؛ در این حال، دین و اسلام بعداً با خطر روبرو شد. امام حسین دست اهل بیت خود را گرفت و در چنین شرایطی سکوت را بر خود جایز ندانست و سازش را به صلاح امت نمی دید. امام حسین با آن دید با بصیرت خود، یزید را ویرانگر اساس اسلام تشخیص داد لذا بر علیه او یک قیام تاریخی را ثبت نمود.

– عاشورا و روحیۀ وحدت :
 

گروهی از اسرا را که به شام می بردند، چون به «تکریت» رسیدند، مسیحیان آن جا در کلیسهای خود جمع شده و به نشان اندوه بر کشته شدکان حسین (علیه السلام)، ناقوس نواختند و نگذاشتند سربازان یزیدی وارد آنجا شوند. به شهر «لینا» نیز رسیدند، مردم آنجا همگی گرد آمدند و بر حسین و دودمانش سلام و درود فرستادند و امویان را لعن کردند و سربازان را از آن جا بیرون کردند. چون خبر یافتند که مردم «جهینه» هم جمع شدند تا با سربازان بجنگند وارد آن نشدند. به قلعۀ «کفر طاب» رفتند، به آن جا نیز راهشان ندادند. به «حمس» که وارد شدند مردم تظاهرات کردند و شعار می دادند: «اکفرا بعد ایمان و ضلالا بعد هدی؟» و با آنان درگیر شدند و تعدادی را کشتند4.
همانطور که عنوان نمودیم، دستگاه اموی پس از قتل امام حسین در همه جا منفور شدند و با کار نسنجیدۀ خود خط بطلان برخود کشیدند. عاشورا از آن پس باعث ایجاد روحیه ی وحدت و همبستگی در میان مسلمانان شد و پس از آن ما شاهد قیام های متعددی بودیم.
علامه مقرّم یک مطلب در همین عنوان دارند و می گوید: «یکی از پیامدهای نهضت و قیام سید الشهداء، حسین بن علی و آن مجاهد بزرگ، که فتحی روشن به دنبال خود داشت، این بود که در علویان تأثیر بزرگی گذارد.پس از حادثۀ کربلا، هر یک از فرزندان علی(علیه السلام) و یا کسانی که مذهب، علوی داشتند و می خواستند قیام و جهاد کنند، از جهاد مقدس حسین سرمشق می گرفتند.5»
علامه مقرّم در دامۀ بحث خود در جایی می گوید: «… تمام افرادی که قیام کردند، نظرشان این بود که باید در جامعه حق و عدالت جایگزین ستم گردد. اینان می گفتند: ما بر ضدّ دولت باطل قیام کرده ایم و می خواهیم جامعه اسلامی بداند که حق آل محمد غصب شده است و باید قیام کرد و دست ستمگر را کوتاه کرد و خارهایی را که در راه دین پیدا شده باید زدود. علامه ادامه می دهند و می گوید: انقلاب های پیاپی که در بلاد ولایت پدید آمد، موجب شد که مردم رشد پیدا کنند و حق را عیان مشاهده نمایند.6».
قیام امام حسین (علیه السلام) توانست زنجیرهای از هم گسیخته ی مسلمانان را به هم وصل نماید و زمینه ی همبستگی و وحدت آنان را فرآهم نماید.

– فلسفۀ عاشورا
 

بر اساس بینش اسلامی و تعالیم قرآنی و روایات، مسلمانان به درس آموزی و الگوگیری از تاریخ موظف اند. هر کدام از ما وظیفه داریم مکان و زمان خود را به درستی بشناسیم و به موقع در مواقع حساس بهترین تصمیم را بگیریم.
عاشورا، لوح فشردۀ زندگی است. عاشورا محل آموزش است. الگوبرداری از عاشورا توانسته است در طول تاریخ کارساز باشد. در هر زمان که هستیم با مراجعه به حادثه عاشورا و الگوگرفتن از آن نهضت، پی به اسرار الهی می بریم. قیام عاشورایی امام حسین در تمام ابعاد گوناگون مادی و معنوی، فردی و اجتماعی، اخلاقی، سیاسی، نظامی، فرهنگی و … قابل الگوبرداری است.
عاشورا محل تعیین خط مشی اسلام راستین محمدی از اسلام و نفاق و دروغگویی اموی است. عاشورا متعلق به یک زمان و مکان نیست بلکه هر زمانی عاشورا است و هر مکانی کربلاست. عاشورا، رسالت مدعیان اسلام راستین را سخت نموده و نقش دینداران و به ویژه خواص را صعب و سنگین نموده است.
علامه شیرازی می نویسد: «امام حسین به پا خواست و از جان عزیز خود در راه اسلام گذاشت و بر بلا صبر نمود تا آن که عاقبت، همان گونه که خودش خبر داده بود، شهید شده اما در تحقّق بخشیدن به هدف خود پیروز گردید؛ زیرا توانست با عمل خود، حساب این خلافت را از اسلام جدا کند و پرده از روی واقعیّت عنصر اموی بردارد.7 ».
بر همین اساس، عنصر مهم در فلسفه ی عاشورا پرده داری و شناخت ماهیت دستگاه یزید و اموی بوده است، که مردم را بفهماند که بنی امیّه یک حکومت نفاق است که لباس اسلام را به تن کرده است.واقعا شناخت حاکم منافق ظرافت لازم دارد؛ همان کاری که امام راحل در شناختن بنی صدر بکار برد.لذا عنصر شناخت یک عنصر بسیار مهمی است.
علامه شیرازی ادامه می دهند که: «… جنگ بنی امیّه با امام حسین دنبالۀ همان
جنگ های خونینی است که این عنصر جاهلی از اول به منظور خاموش ساختن نور خدا در روی زمین برانگیخته است که ابتدای آن جنگ بدر بوده است. بدین ترتیب، مردم دریافتند که حکومت اموی، یک نوع سلطنت ظالمانه است که هیچ ربطی به اسلام نداردو رفتار آن را به حساب اسلام نباید گذاشت، و با این فداکاری، حقیقت اسلام را از آلودگی به لوث جنایات عنصر اموی، مسلمین یک حکومت اسلامی شناخته شده بود، حفظ کند. و برای همیشه ثابت کردکه خلیفة الله و جانشین رسول خدا هرکس نیست که به تخت خلافت بنشیند… 8.»
کاری که بنی امیه می کرد یعنی همان کاری که به اسم اسلام می کردکه نام اسلام را از چشم مردم بندازند و به اهداف شوم خود برسد، در امروز هم کسانی هستند که با نام اسلام و با خط اصطلاحات خود، خواسته و ناخواسته ضربه هایی بر پیکرۀ اسلام وارد می سازند. پس عاشورا تعلق به یک زمان و مکان خاص ندارد و لزوم بصیرت برای آحاد مسلمین بویژه برای خواص طبق بیانات رهبری پیش از پیش احساس می شود.
انقلاب اسلامی ایران با رهبری حضرت امام راحل، پی به مسئله عاشورا برد و در واقع انقلاب ما عاشورای جدید بود. که باز هم چهره ی واقعی و منافق برخی را نمایان ساخت. انقلاب اسلامی ایران دقیقاً به مانند قیام امام حسین (علیه السلام) بوده است ونقطۀ مشترک هر دو قیام این است که این دو، در دوره ای اتفاق افتادند که احساس شد دین خدا در معرض زوال است و جهالت و غفلت برخی زمینۀ اضملال دین خواهد شد. امام راحل هم به مانند جد بزرگوارش امام حسین برای بیداری و آگاهی مسلمانان به پا خواست و عمل به تکلیف را اساس قیام خود قرار داد.
جاودانگی نهضت امام حسین، هدیه و اجر و مزد الهی است برای کسی که از تمام هستی خود، یاران و فرزندانش گذشت. از خداوند می خواهیم این انقلاب اسلامی و تمامی انقلاب هایی که متأثر از قیام امام حسین اند را حفظ و نگه دارد و به قیام و انقلاب مهدوی متصل گرداند.

– تقویت و رشد انگیزۀ شهادت طلبی
 

از دیگر نقش های عاشورا و پیامدهای عاشورایی و حسینی، تقویت شهادت طلبی است. در اسلام به مقام شهادت درجه ای بالا اعطا شده و جاودانگی را برای شهدا تضمین کرده است. اجر و پاداش شهید متناسب با شخصیت و درجۀ والای شهید دارد که به همان اندازه اجر خود را دریافت می کند.
حال یکی از موضوعات علل و عوامل جاودانگی عاشورا و تأثیر نهادن خود در بیداری ملت ها و جوامع و این که بتوانند بدون هیچ ترسی به دفاع از حق خود انقلاب و قیام کنند، همان تقویت روحیۀ شهادت طلبی که سرچشمه از آن قیام دارد، است، لذا شاهد هستیم پس از عاشورا مبارزات فراوانی شکل گرفت که الگو گرفته از عاشورا است.
جلال الدین فارسی می گوید: «بیشتر قیام هایی که در دوره بنی امیه و بنی عباس، رخ داد زیر شعار«یا لثارات الحسین» رونق و انجام گرفت. نقشه قیام و پیمان بیعت برای آن بر مزار شهید طف منعقد می شود و آن مزار مقدس پایگاه مبارزان ضدّ حاکم و کعبه الهام آنان و میعادگاه و پیمان گاهشان بود.9»

– حق محوری نهضت عاشورا :
 

می توان اذعان نمود که عامل مهمی که عاشورا توانست بر بیداری ملت ها تأثیر گذارد، حق محور بودن آن است. این نهضت بر اساس حق پایه گذاری شده و آثار گرانبهایی در جهت هدایت و روشنگری بشریت گذاشت و نقش بسزایی در بیداری غافلان ایجاد نمود. لطف الهی همیشه شامل حال حق طلبان خواهد شد و در همین انقلاب اسلامی ایران، بارهاشاهد الطاف بوده ایم؛ چه در زمان انقلاب و پیروزی آن، چه در زمان جنگ و چه اکنون.
ملتی که با دست خالی و با اعتقاد قلبی به خداوند توانستند بر مشکلات پیروز شود و امروز به فضل الهی در دهۀ عدالت و پیشرفت به دنبال دستیابی به اهداف عالمانۀ خود در تمام زمینه ها است. «نورالله» سبب شد که حادثۀ عاشورا از دستبرد خطرآفرینان حفظ شود و بارها خواستند نامی از حسین نماند اما نتوانستند.چون میدانستند که عاشورا سرمشق خواهد شد.
عمید زنجانی در این رابطه مینویسد : قیام عاشورا [با محور حق طلب خود] درس دین باوری، ایثار، شجاعت، شهادت، فداکاری، جهاد در راه خدا، امر به معروف و نهی از منکر و روحیّه ی ستیزی جوئی و پرخاش گری و جسارت در مقابل حکّام جور را در مسلمانان ایجاد نمود و پیروان مکتب اهل بیت را به عنوان سر سمت ترین حامیان دین پیامبر جلوه گر ساخت.
مبارزان و رهبران شیعه در تاریخ جنبش های حرکت آفرین خود، صحنه های اعجاب آمیزی از رشادت، دلیری، فداکاری، ایثار خلق نمودند و هرگز بیم و ترس از قدرت حاکم به دل راه ندادند…. این ویژگی ها است که همواره شیعه را در تاریخ به عنوان نیرومندترین سازمان انقلابی اسلام، که از زمامداران با فریاد و پرخاش مطالبه عدالت و استقرار ارزش های والای اسلامی و انسانی می نموده است، جلوگر کرده است 10.
دستگاه اموی در ابتدای قتل حسن پنداشتند که دیگر نامی از حسین باقی نمی ماند؛ اما حساب یک چیز را نکردندکه خداوند از مؤمنین دفاع می کند. آن ها مکافات عمل خود را دیدند. قانون طبیعت می گوید هر عملی بازتابی دارد. دستگاه اموی به حساب کار خود در دنیا رسیدند و در آخرت در عذابی الیم به سر می برند.
نهضت عاشورا یک جامعیت فوق العاده ای یافت و تمام معادلات دشمنان اسلام را در تمام نقاط تاریخ به زد. جلوه های قیام حسینی در بیداری ملت ها و پابرهنگان پدیدار شد و روز به روز افزوده تر می شد. خصوصیت عملی، حماسی و عاطفی عشورا یک معجونی را تشکیل داد که هرگز دشمن نمی تواند این معجون را حل نماید و از سر راه بردارد.
سید جعفر شهیدی در رابطۀ قیام عاشورا و پیروزی خون بر شمشیر می نویسد: زمان، جنایتکار است، اما جنایت پیشه نیست، زمان نیز مانند تاریخ، که خاطره زمان را نگاه می دارد، جنایت می کند؛ اما کم تر جنایتی برای مکافات می گذارد. اگر جنایات تاریخ در مواردی حساب نشده است، مکافات آن حساب دارد؛ حسای بی نهایت دقیق. قرآن می گوید: کافران می پندارند اگر به آن ها فرصتی می دهیم، این فرصت به سود آنهاست. به آن ها فرصتی می دهیم تا هر چه می خواهند بکنند. سرانجام عذاب دردناکی خواهند داشت. 11

– الگوبرداری از عاشورا
 

جهت گیری عقیدتی و عرفانی نهضت عاشورا به انسان ها راه را نشان داد. انسان ها با سرمشق و الگوگیری از عاشورا به این حقیقت دست یافتند که ما می توانیم.
استقامت امام حسین و ایستادگی وی، مبارزه کردن انسان با اراده و اختیار است که با هوای نفس خود انجام می دهد و امام حسین نماد انسان کاملی است که توانسته است در این میدان تا پای شهادت برود بنابراین امروز و در دنیای معاصر می توان گفت: شهادت یعنی مبارزه کردن با تمام نیروی خود و با هوای نفس و شاید راز جاودانگی نهضت حسینی از بُعد عرفانی و عقیدتی نیز همین باشد12.
در باب عظمت یافتن مکتب اسلامی، پروفسور براون می نویسد: «… گروه شیعه یا طرفداران علی به قدر کافی، هیجان و از خودگذشتگی نداشتند. اما پس از رخداد عاشورا، کار دگرگون شد – تذکار زمین کربلا، که به خون فرزند پیامبر آغشته بود و یادآوری عطش سخت وی و پیکرهای نزدیکانش که در اطراف او روی زمین ریخته بودند، کافی بود که عواطف سست ترین مردم را به هیجان درآورد و روح ها را غمگین کند، چنان که نسبت به رنج و خطر حتی مرگ، بی اعتنا شوند13.»
امام حسین (علیه السلام) فرمودند: مرگ با عزت بهتر است از زندگی با ذلت. امام حسین با این جملات، معادلات یزیدان را به هم ریخت و ثابت کرد که می توان با حق محوری، یک تنه و بی سلاح و با دست خالی ایستاد و جنگید.
فاجعۀ کربلا وجدن ها را بیدار کرد و تحول روحی را به ملت ها بخشید. قیام حسینی، عالم را تحت شعاع خود قرار داد و روح عدالت خواهی را چون نهالی در وجود پابرهنگان تاریخ قرار داد.

انقلاب اسلامی ، قیامی برای آزادی
 

گفتیم که عاشورا تحول ساز است و کاری کرد که آزادی خواهان جراءت پافشاری روی مطالبات خود را تا لحظۀ مرگ رها نکنند. ماه محرم، یادآور حزن و غم و اندوه شهادت مظلومانه حضرت حسین بن علی است. با گذشت قرن ها و سال ها از آن واقعه، حق طلبان با تأسی به آن امام به مبارزه با قدرت های ظالم میپرداختند.
یکی از آن انقلاب ها که به نوبۀ خود تأثیراتی در منطقه و جهان داشت، انقلاب اسلامی ایران بود. این انقلاب به رهبری حضرت امام خمینی (ره) بود. امام راحل با اعتقاد به همین قیام حسینی رهبری کردند و جملۀ زیبای ایشان مبین این اعتقاد است که فرمودند: «این محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشتند». انقلاب اسلامی ایران با تأسی از این قیام، اعلام حمایت از حق طلبی و آزادی خواهی ملت ها در برابر جریان های باطل و ظالم
نموده است.
امام راحل در نوشتاری فرموده است:« انقلاب اسلامی ایران، پرتوی از عاشورا … است»14. این که انقلاب اسلامی ما از قیام امام حسین تأثیر پذیرفته است هیچ شکی وجود ندارد.در آن زمان دقیقاً محمدعلی شاه همان کاری را شروع کرد که یزید بن معاویه کرد و آن هم اسلام زدایی بود.
یکی دیگر از نویسندگان می نویسد: «امام به عنوان نقطه اتصال مردم و اسلام، با درس از نهضت عاشورا، محتوای سیاسی – انقلابی را به آن بازگرداند. بنابراین مکتب اسلام، رهبری امام و حضور مردم، سه عامل اصلی به وجودآمدن انقلاب به حساب می آیند.15»
با این حساب از جمله عوامل پیروزی انقلاب اسلامی ایران، خواستاری چهرۀ اسلام حسینی بوده است. در حقیقت، اسلامی را که امام حسین (علیه السلام) و امام خمینی (قدس سره) به کار گرفتند، با اسلام عبدالله بن زبیر و اسلام شریعتمداری تفاوت داشت؛ زیرا عبیدالله بن زبیر و شریعتمداری قادر به انقلاب کردن و جاودانه شدن نبوده اند16.
هیچکس نمی توند منکر این موضوع باشد که امام راحل در ظرف دو دهه توانست چهره نوینی از اسلام بسازد. امام راحل در پاسخ سؤالی که پرسیدند آیا گره زدن این دو نهضت برای ادامه انقلاب اسلامی ضروری است؟ فرمودند: «اگر ما بخواهیم مملکت مان یک مملکت مستقلی باشد، یک مملکت آزاد باشد، باید این رمز (قضیه سید الشهداء) را حفظ کنیم… اگر بخواهید نهضت شما محفوظ باشد، باید این سنت ها(عزاداری و …) را حفظ کنید… عاشورا را زنده نگه دارید که با زنده نگه داشتن عاشورا، کشور شما آسیب نخواهد دید.»
امام راحل تنها راه حفظ انقلاب و آزادی انقلاب اسلامی، عاشورایی کردن آن می داند. زیرا که عاشورا، سرشار از درس و تعلیم است.
پس از حادثه عاشورا، موجی از بیداری در جامعه مسلمانان پدید آمدو الگوگیری مردم ایران از عاشورا باعث پیروزی انقلاب شد و روند را به سود خود تغییر دادند. مثلاً تظاهرات مردم در عاشورای 13 خرداد 1342؛ یا سخنرانی معروف امام راحل در عصر عاشورای 1342 در مدرسه فیضیه؛ راهپیمایی عاشورای دوازدهم محرم بعد آنکه از مسجد امام آغاز گردید؛ تظاهرات حدود 4 میلیون نفری در تهران در عاشورای سال 1357، علیه رژیم شاه؛ همچنین درآن موقع، مردم برای نشان دادن همبستگی خود بر ادامه مبارزه تا برپایی جمهوری اسلامی، راهپیمایی عظیم اربعین را برپا کردندکه تعجب و حیرت دنیا را وا داشت.
این نمونه های ارتباط انقلاب و مردم با عاشورا است که بی شک عامل بی چون و چرای پیروزی انقلاب اسلامی است. شاید رمز این ارتباط با عاشورا که کمتر بحث بر روی آن می شود، «کار برای خدا» است. امام حسین فرمود: «خدایا! با تمام سختی ها و مصیبت ها به خشنودی تو خشنود و تسلیم فرمان تو هستم. 17».
خوشبختانه با شکل گیری موج بیداری اسلامی در جهان به دنبال انقلاب اسلامی که به برکت قیام حسینی است، زمینه رشد جریانات عدالت خواهی افزایش یافته است؛ و فضای فکری حاکم بر جهان از حالت«جهل» و «سازش» به «آگاهی» و «خودباوری» تبدیل شد که امیدواریم روز به روز به وسعت این عامل افزوده شود.

پی نوشت ها :
 

1- علی رستمی، کارشناس علوم قرآنی؛ فلسفه عاشورا.
2- حسن ابراهیم، تاریخ الاسلام، ج1، ص399.
3- سید امیر علی، مختصر تاریخ العرب، ص93.
4- عاشورا فی الأدب العاملی المعاصر، ص54؛ به نقل از منتخب طریحی و
مقتل ابومخنف.
5- سید عبدالرزاق موسوی مقرّم، رهبر انقلاب خونین کوفه (ترجمه زید الشهید)، ترجمۀ عزیز الله عطاردی، ص132.
6- همان.
7- عبدالزهرا کعبی، الحسین قتیل العبره، ص44 – 45 .
8- همان.
9- جلال الدین فارسی، انقلاب تکاملی اسلام، ص862.
10- عمید زنجانی، انقلاب اسلامی و ریشه های آن، ص 121- 122.
11- آل عمران / 178.
12- علی رستمی، کارشناس علوم قرآنی؛ فلسفه عاشورا.
13- حسن ابراهیم حسن، تاریخ سیاسی اسلام، ترجمه ابوالقاسم پاینده، ج1، ص3652.
14- امام خمینی، صحیفه نور، ج18، ص22.
15- نقش عاشورا در شکل گیری و تداوم اسلامی ایران، چکیده مقالات کنگره بین المللی امام خمینی و فرهنگ عاشورا، ص189.
16- مرتضی شیرودی، قیام حسینی و نهضت خمینی.
17- حسین اسحاقی، بام عبرت، ص146. به نقل از: شیخ عباس قمی، نفس المهموم، ص244.
 

فهرست منابع :
1- ابراهیم، حسن؛ تاریخ اسلام، ج1.
2- فارسی، جلال الدین؛ انقلاب تکاملی اسلام.
3- شیرودی، مرتضی؛ قیام حسینی و نهضت خمینی.
4- امام خمینی؛ صحیفۀ نور.
5- زنجانی، عمید؛ انقلاب اسلامی و ریشه های آن.
6- پایگاه اطلاع رسانی فرهنگی هنری تبیان
7- پایگاه اطلاع رسانی فرهنگی هنری زائرین

 

عاشورا اسوه ای منحصر به فرد

عاشورا اسوه ای منحصر به فرد

عاشورا رمز بی چون و چرای پیروزی ملت هایی است که به الگوگیری از حرکت است. عاشورا محل آموزش اصول انسان و ملت سازی است. عاشورا، اصلی به ما آموخت و آن اصل این است که هیچگاه در برابردشمنان و جهانخواران سر تعظیم فرو نیاوریم؛ چون آنها تحت هر شرایطی حاضر نیستند ما را تحمل کنند و به قول قرآن کریم هرگز از مقاتله و ستیز با شما بر

d42597b4 1a54 4d71 aa14 66ab0aa87ad0 - عاشورا اسوه ای منحصر به فرد

0011295 - عاشورا اسوه ای منحصر به فرد
عاشورا اسوه ای منحصر به فرد

 

نويسنده:جادر جنامی پور
منبع : سایت راسخون 
از مقالات برگزیده ی مسابقه ی روایت محرم

 

چکیده :
 

عاشورا رمز بی چون و چرای پیروزی ملت هایی است که به الگوگیری از حرکت است. عاشورا محل آموزش اصول انسان و ملت سازی است. عاشورا، اصلی به ما آموخت و آن اصل این است که هیچگاه در برابردشمنان و جهانخواران سر تعظیم فرو نیاوریم؛ چون آنها تحت هر شرایطی حاضر نیستند ما را تحمل کنند و به قول قرآن کریم هرگز از مقاتله و ستیز با شما بر نمی دارند مگر این که شما را از دینتان برگردانند. امام حسین به فریاد اسلام رسید و بعد از شهادت وی، قیامش تبدیل به اسوه ای جهانی شد و رهبران زیادی از دل این قیام سر بیرون آوردند؛ لذا اگر امام حسین(علیه السلام) قیام نمی کردند نه تنها ننگ و عار نصیب اسلام می شد و از اسلام اسمی باقی نمی ماند بلکه کل دنیا تبدیل به باتلاق ظلم و فساد میشد.
در این مقاله علاوه بر بررسی نقش عاشورا به عنوان اسوه ای منحصر به فرد، مطالبی در رابطه با تأثیر انقلاب اسلامی از قیام حسینی را بیان کردیم. روش ما در این تحقیق از روش کتابخانه ای و با مطالعه در کتب و مقالات به جمع آوری اطلاعات و سازماندهی آن ها پرداخته ایم.
واژگان کلیدی : امام حسین ، عاشورا ، بیداری ، انقلاب اسلامی.

مقدمه :
 

در طول تاریخ، نهضت ها و انقلاب های بسیاری به دست انسان ها صورت گرفته است که بر اساس قانون نهضت ها، تنها آثار بعضی برجای مانده و آثار دیگری از بین رفته است. در لابه لای این نهضت ها و انقلاب ها، نهضت عاشورا مُهر حسینی ماندگاری را بر لوح تاریخ ثبت نمود و آثار ویژه ای بر تاریخ از آن زمان وقوع حادثه بر جای گذاشت.
طبق اعترافات شرق شناسنان غربی و اهل سنت و آزادی خواههان غرب و شرق، حماسۀ عاشورا، شورانگیزترین حماسه تاریخ بشری است که احساسات میلیون ها انسان را برانگیخته و مرزها را احاطه نموده و با گذر زمان از مرزها گذر کرده و وارد مغزها شده است؛ یعنی عاشورا با تک تک انسان ها در تمام حالات و سکنات آنها حضور دارد.
خربوطلی، دانشمند بزرگ می گوید: «شهادت امام حسین (علیه السلام) در کربلا، بزرگترین حادثه تاریخی بود که منجر به تشکّل و تبلور گروه شیعیان گردید و سبب شد که شیعه به عنوان یک سازمان قوی با مبادی و مکتبی سیاسی و دینی مستقل، در صحنه اجتماع اسلام آن روز جلوه کند»(دکتر فربوطلی، انقلاب های اسلامی، ترجمه عبدالصاحب یادگاری، صص 8، 73، 122).
امروز نهضت حسینی دیگر توسعه یافته و از مرزهای جغرافیایی و اعتقادی در گذشته؛ و تعجب این که قداست خویش را در میان سایر ادیان حفظ کرده است و «کل ارض کربلا»گویا همه جهان زمین کربلاست. امروز بیگانگان هم در مقابل نام باشکوه نهضت امام حسین سر تعظیم فرود آوردند و گاندی های مصلح بزرگی تربیت شده و تحویل جامعه ای بزرگ جهانی داده و این از برکات عاشورا است.
امام حسین و قیامش، اثر استثنایی بر ملت ها گذاشت و امروز مثلث عاشورا، عدالت و پیشرفت را بوجود آورد و انقلاب اسلامی ایران هم از نقش عاشورا در بیداری ملت ها سود برده و امروز به دنبال تکمیل این مثلث پس از الگوبرداری از عاشورا به دنبال نیل به اهداف دهه چهارم انقلاب یعنی عدالت و پیشرفت در گذران حال است.

نقش عاشورا در بیداری ملت ها
 

در حقیقت، می توان به این موضوع پافشاری نمود که علل و عوامل جاودانگی این نهضت، اهداف نهضت عاشورا است. حضور یک مسئؤل و حاکم کوته بین و کج اندیش عامل ضررهایی برای یک ملت است؛ لذا نتیجه این است که در مقابل چنین حاکمی باید ایستادگی کرد. باید عنوان کنیم که فرهنگ عاشورا، ایستادگی و مقاومت است.
این گونه شد و فرهنگ عاشورا در طول تاریخ همواره بر جوامع اسلامی و غیر اسلامی الهام بخش بوده و به تعبیر نویسندۀ آمریکایی : «هیچ نمونه ای از شجاعت، بهتر از شجاعتی که امام حسین از لحاظ فداکاری و شهامت نشان داد، در عالم پیدا نمی شود» (واشنگتن ایروینگ).
یکی از موضوعاتی که در بیداری ملت ها، عاشورا نقش داشت، الگوگیری همه جانبه یی که ملت ها از این قیام داشتند ؛ یعنی گفتار و رفتار عاشوراییان را در زندگی فردی و اجتماعی خویش الگو و اسوه قرار دادند 1.
استاد حسن ابراهیم می گوید: «کشته شدن امام حسین (علیه السلام) در تهییج شیعیان و وحدت بخشیدن به آنها تأثیر بسیاری داشت. قبل ا این رخداد، شیعیان پراکنده بودند؛ زیرا شیعه گری یک نظریه سیاسی بود که در دل پیروان خود نفوذ نکرده بود و هنگامی که حسین کشته شد، شیعه گری با خون آمیخته گشت و در اعماق قلوب شیعیان نفوذ کرد و عقیده راسخ آنان شد.2»
قیام حسین در واقع به مشعل تبدیل شد و چراغ هدایت گمراهان در جستجوی حقیقت شد. بعد از این قیام، ملت ها راه نیل به ایستادگی علیه ظالمان را پیدا کردند. درس آزادمنشی و آزادنگری را ملت ها آموختند و راه را برای اثبات حقانیت خود یافتند. در جامعه ای که سلطنت موروثی بود با پایان یافتن دوران حکومت ظلمت معاویه، زمام امور به دست فرزند شرابخوارش(یزید) افتاد.
معاویه بارها به یزید سفارش کرده بود که با حسین درگیر نشود، ولی یزید گوشش بدهکار نبودو نسنجیده اقدام به کاری کرد که بعدها پشیمان شد؛ البته به صورت ظاهری. کمی بعد از واقعه ی دلخراش عاشورا، رژیم اموی ثمرۀ کشتن کربلا را به چشم دید و از ایستادگی در برابر امواج اعتراضات، شروع به متهم کردن یکدیگر شدند. این قیام تأثیر
معجزه آسایی کرد. سید امیر علی مورّخ اسلامی می گوید: «کشتار کربلا در همه قلمرو اسلام، مایۀ وحشت و بیم شد و ایرانیان را به هیجان آورد.3» پست ترین چهره ی اموی (یزید)، فرزند نابکار معاویه، پس از پدرش زمام امور را به دست گرفت؛ در این حال، دین و اسلام بعداً با خطر روبرو شد. امام حسین دست اهل بیت خود را گرفت و در چنین شرایطی سکوت را بر خود جایز ندانست و سازش را به صلاح امت نمی دید. امام حسین با آن دید با بصیرت خود، یزید را ویرانگر اساس اسلام تشخیص داد لذا بر علیه او یک قیام تاریخی را ثبت نمود.

– عاشورا و روحیۀ وحدت :
 

گروهی از اسرا را که به شام می بردند، چون به «تکریت» رسیدند، مسیحیان آن جا در کلیسهای خود جمع شده و به نشان اندوه بر کشته شدکان حسین (علیه السلام)، ناقوس نواختند و نگذاشتند سربازان یزیدی وارد آنجا شوند. به شهر «لینا» نیز رسیدند، مردم آنجا همگی گرد آمدند و بر حسین و دودمانش سلام و درود فرستادند و امویان را لعن کردند و سربازان را از آن جا بیرون کردند. چون خبر یافتند که مردم «جهینه» هم جمع شدند تا با سربازان بجنگند وارد آن نشدند. به قلعۀ «کفر طاب» رفتند، به آن جا نیز راهشان ندادند. به «حمس» که وارد شدند مردم تظاهرات کردند و شعار می دادند: «اکفرا بعد ایمان و ضلالا بعد هدی؟» و با آنان درگیر شدند و تعدادی را کشتند4.
همانطور که عنوان نمودیم، دستگاه اموی پس از قتل امام حسین در همه جا منفور شدند و با کار نسنجیدۀ خود خط بطلان برخود کشیدند. عاشورا از آن پس باعث ایجاد روحیه ی وحدت و همبستگی در میان مسلمانان شد و پس از آن ما شاهد قیام های متعددی بودیم.
علامه مقرّم یک مطلب در همین عنوان دارند و می گوید: «یکی از پیامدهای نهضت و قیام سید الشهداء، حسین بن علی و آن مجاهد بزرگ، که فتحی روشن به دنبال خود داشت، این بود که در علویان تأثیر بزرگی گذارد.پس از حادثۀ کربلا، هر یک از فرزندان علی(علیه السلام) و یا کسانی که مذهب، علوی داشتند و می خواستند قیام و جهاد کنند، از جهاد مقدس حسین سرمشق می گرفتند.5»
علامه مقرّم در دامۀ بحث خود در جایی می گوید: «… تمام افرادی که قیام کردند، نظرشان این بود که باید در جامعه حق و عدالت جایگزین ستم گردد. اینان می گفتند: ما بر ضدّ دولت باطل قیام کرده ایم و می خواهیم جامعه اسلامی بداند که حق آل محمد غصب شده است و باید قیام کرد و دست ستمگر را کوتاه کرد و خارهایی را که در راه دین پیدا شده باید زدود. علامه ادامه می دهند و می گوید: انقلاب های پیاپی که در بلاد ولایت پدید آمد، موجب شد که مردم رشد پیدا کنند و حق را عیان مشاهده نمایند.6».
قیام امام حسین (علیه السلام) توانست زنجیرهای از هم گسیخته ی مسلمانان را به هم وصل نماید و زمینه ی همبستگی و وحدت آنان را فرآهم نماید.

– فلسفۀ عاشورا
 

بر اساس بینش اسلامی و تعالیم قرآنی و روایات، مسلمانان به درس آموزی و الگوگیری از تاریخ موظف اند. هر کدام از ما وظیفه داریم مکان و زمان خود را به درستی بشناسیم و به موقع در مواقع حساس بهترین تصمیم را بگیریم.
عاشورا، لوح فشردۀ زندگی است. عاشورا محل آموزش است. الگوبرداری از عاشورا توانسته است در طول تاریخ کارساز باشد. در هر زمان که هستیم با مراجعه به حادثه عاشورا و الگوگرفتن از آن نهضت، پی به اسرار الهی می بریم. قیام عاشورایی امام حسین در تمام ابعاد گوناگون مادی و معنوی، فردی و اجتماعی، اخلاقی، سیاسی، نظامی، فرهنگی و … قابل الگوبرداری است.
عاشورا محل تعیین خط مشی اسلام راستین محمدی از اسلام و نفاق و دروغگویی اموی است. عاشورا متعلق به یک زمان و مکان نیست بلکه هر زمانی عاشورا است و هر مکانی کربلاست. عاشورا، رسالت مدعیان اسلام راستین را سخت نموده و نقش دینداران و به ویژه خواص را صعب و سنگین نموده است.
علامه شیرازی می نویسد: «امام حسین به پا خواست و از جان عزیز خود در راه اسلام گذاشت و بر بلا صبر نمود تا آن که عاقبت، همان گونه که خودش خبر داده بود، شهید شده اما در تحقّق بخشیدن به هدف خود پیروز گردید؛ زیرا توانست با عمل خود، حساب این خلافت را از اسلام جدا کند و پرده از روی واقعیّت عنصر اموی بردارد.7 ».
بر همین اساس، عنصر مهم در فلسفه ی عاشورا پرده داری و شناخت ماهیت دستگاه یزید و اموی بوده است، که مردم را بفهماند که بنی امیّه یک حکومت نفاق است که لباس اسلام را به تن کرده است.واقعا شناخت حاکم منافق ظرافت لازم دارد؛ همان کاری که امام راحل در شناختن بنی صدر بکار برد.لذا عنصر شناخت یک عنصر بسیار مهمی است.
علامه شیرازی ادامه می دهند که: «… جنگ بنی امیّه با امام حسین دنبالۀ همان
جنگ های خونینی است که این عنصر جاهلی از اول به منظور خاموش ساختن نور خدا در روی زمین برانگیخته است که ابتدای آن جنگ بدر بوده است. بدین ترتیب، مردم دریافتند که حکومت اموی، یک نوع سلطنت ظالمانه است که هیچ ربطی به اسلام نداردو رفتار آن را به حساب اسلام نباید گذاشت، و با این فداکاری، حقیقت اسلام را از آلودگی به لوث جنایات عنصر اموی، مسلمین یک حکومت اسلامی شناخته شده بود، حفظ کند. و برای همیشه ثابت کردکه خلیفة الله و جانشین رسول خدا هرکس نیست که به تخت خلافت بنشیند… 8.»
کاری که بنی امیه می کرد یعنی همان کاری که به اسم اسلام می کردکه نام اسلام را از چشم مردم بندازند و به اهداف شوم خود برسد، در امروز هم کسانی هستند که با نام اسلام و با خط اصطلاحات خود، خواسته و ناخواسته ضربه هایی بر پیکرۀ اسلام وارد می سازند. پس عاشورا تعلق به یک زمان و مکان خاص ندارد و لزوم بصیرت برای آحاد مسلمین بویژه برای خواص طبق بیانات رهبری پیش از پیش احساس می شود.
انقلاب اسلامی ایران با رهبری حضرت امام راحل، پی به مسئله عاشورا برد و در واقع انقلاب ما عاشورای جدید بود. که باز هم چهره ی واقعی و منافق برخی را نمایان ساخت. انقلاب اسلامی ایران دقیقاً به مانند قیام امام حسین (علیه السلام) بوده است ونقطۀ مشترک هر دو قیام این است که این دو، در دوره ای اتفاق افتادند که احساس شد دین خدا در معرض زوال است و جهالت و غفلت برخی زمینۀ اضملال دین خواهد شد. امام راحل هم به مانند جد بزرگوارش امام حسین برای بیداری و آگاهی مسلمانان به پا خواست و عمل به تکلیف را اساس قیام خود قرار داد.
جاودانگی نهضت امام حسین، هدیه و اجر و مزد الهی است برای کسی که از تمام هستی خود، یاران و فرزندانش گذشت. از خداوند می خواهیم این انقلاب اسلامی و تمامی انقلاب هایی که متأثر از قیام امام حسین اند را حفظ و نگه دارد و به قیام و انقلاب مهدوی متصل گرداند.

– تقویت و رشد انگیزۀ شهادت طلبی
 

از دیگر نقش های عاشورا و پیامدهای عاشورایی و حسینی، تقویت شهادت طلبی است. در اسلام به مقام شهادت درجه ای بالا اعطا شده و جاودانگی را برای شهدا تضمین کرده است. اجر و پاداش شهید متناسب با شخصیت و درجۀ والای شهید دارد که به همان اندازه اجر خود را دریافت می کند.
حال یکی از موضوعات علل و عوامل جاودانگی عاشورا و تأثیر نهادن خود در بیداری ملت ها و جوامع و این که بتوانند بدون هیچ ترسی به دفاع از حق خود انقلاب و قیام کنند، همان تقویت روحیۀ شهادت طلبی که سرچشمه از آن قیام دارد، است، لذا شاهد هستیم پس از عاشورا مبارزات فراوانی شکل گرفت که الگو گرفته از عاشورا است.
جلال الدین فارسی می گوید: «بیشتر قیام هایی که در دوره بنی امیه و بنی عباس، رخ داد زیر شعار«یا لثارات الحسین» رونق و انجام گرفت. نقشه قیام و پیمان بیعت برای آن بر مزار شهید طف منعقد می شود و آن مزار مقدس پایگاه مبارزان ضدّ حاکم و کعبه الهام آنان و میعادگاه و پیمان گاهشان بود.9»

– حق محوری نهضت عاشورا :
 

می توان اذعان نمود که عامل مهمی که عاشورا توانست بر بیداری ملت ها تأثیر گذارد، حق محور بودن آن است. این نهضت بر اساس حق پایه گذاری شده و آثار گرانبهایی در جهت هدایت و روشنگری بشریت گذاشت و نقش بسزایی در بیداری غافلان ایجاد نمود. لطف الهی همیشه شامل حال حق طلبان خواهد شد و در همین انقلاب اسلامی ایران، بارهاشاهد الطاف بوده ایم؛ چه در زمان انقلاب و پیروزی آن، چه در زمان جنگ و چه اکنون.
ملتی که با دست خالی و با اعتقاد قلبی به خداوند توانستند بر مشکلات پیروز شود و امروز به فضل الهی در دهۀ عدالت و پیشرفت به دنبال دستیابی به اهداف عالمانۀ خود در تمام زمینه ها است. «نورالله» سبب شد که حادثۀ عاشورا از دستبرد خطرآفرینان حفظ شود و بارها خواستند نامی از حسین نماند اما نتوانستند.چون میدانستند که عاشورا سرمشق خواهد شد.
عمید زنجانی در این رابطه مینویسد : قیام عاشورا [با محور حق طلب خود] درس دین باوری، ایثار، شجاعت، شهادت، فداکاری، جهاد در راه خدا، امر به معروف و نهی از منکر و روحیّه ی ستیزی جوئی و پرخاش گری و جسارت در مقابل حکّام جور را در مسلمانان ایجاد نمود و پیروان مکتب اهل بیت را به عنوان سر سمت ترین حامیان دین پیامبر جلوه گر ساخت.
مبارزان و رهبران شیعه در تاریخ جنبش های حرکت آفرین خود، صحنه های اعجاب آمیزی از رشادت، دلیری، فداکاری، ایثار خلق نمودند و هرگز بیم و ترس از قدرت حاکم به دل راه ندادند…. این ویژگی ها است که همواره شیعه را در تاریخ به عنوان نیرومندترین سازمان انقلابی اسلام، که از زمامداران با فریاد و پرخاش مطالبه عدالت و استقرار ارزش های والای اسلامی و انسانی می نموده است، جلوگر کرده است 10.
دستگاه اموی در ابتدای قتل حسن پنداشتند که دیگر نامی از حسین باقی نمی ماند؛ اما حساب یک چیز را نکردندکه خداوند از مؤمنین دفاع می کند. آن ها مکافات عمل خود را دیدند. قانون طبیعت می گوید هر عملی بازتابی دارد. دستگاه اموی به حساب کار خود در دنیا رسیدند و در آخرت در عذابی الیم به سر می برند.
نهضت عاشورا یک جامعیت فوق العاده ای یافت و تمام معادلات دشمنان اسلام را در تمام نقاط تاریخ به زد. جلوه های قیام حسینی در بیداری ملت ها و پابرهنگان پدیدار شد و روز به روز افزوده تر می شد. خصوصیت عملی، حماسی و عاطفی عشورا یک معجونی را تشکیل داد که هرگز دشمن نمی تواند این معجون را حل نماید و از سر راه بردارد.
سید جعفر شهیدی در رابطۀ قیام عاشورا و پیروزی خون بر شمشیر می نویسد: زمان، جنایتکار است، اما جنایت پیشه نیست، زمان نیز مانند تاریخ، که خاطره زمان را نگاه می دارد، جنایت می کند؛ اما کم تر جنایتی برای مکافات می گذارد. اگر جنایات تاریخ در مواردی حساب نشده است، مکافات آن حساب دارد؛ حسای بی نهایت دقیق. قرآن می گوید: کافران می پندارند اگر به آن ها فرصتی می دهیم، این فرصت به سود آنهاست. به آن ها فرصتی می دهیم تا هر چه می خواهند بکنند. سرانجام عذاب دردناکی خواهند داشت. 11

– الگوبرداری از عاشورا
 

جهت گیری عقیدتی و عرفانی نهضت عاشورا به انسان ها راه را نشان داد. انسان ها با سرمشق و الگوگیری از عاشورا به این حقیقت دست یافتند که ما می توانیم.
استقامت امام حسین و ایستادگی وی، مبارزه کردن انسان با اراده و اختیار است که با هوای نفس خود انجام می دهد و امام حسین نماد انسان کاملی است که توانسته است در این میدان تا پای شهادت برود بنابراین امروز و در دنیای معاصر می توان گفت: شهادت یعنی مبارزه کردن با تمام نیروی خود و با هوای نفس و شاید راز جاودانگی نهضت حسینی از بُعد عرفانی و عقیدتی نیز همین باشد12.
در باب عظمت یافتن مکتب اسلامی، پروفسور براون می نویسد: «… گروه شیعه یا طرفداران علی به قدر کافی، هیجان و از خودگذشتگی نداشتند. اما پس از رخداد عاشورا، کار دگرگون شد – تذکار زمین کربلا، که به خون فرزند پیامبر آغشته بود و یادآوری عطش سخت وی و پیکرهای نزدیکانش که در اطراف او روی زمین ریخته بودند، کافی بود که عواطف سست ترین مردم را به هیجان درآورد و روح ها را غمگین کند، چنان که نسبت به رنج و خطر حتی مرگ، بی اعتنا شوند13.»
امام حسین (علیه السلام) فرمودند: مرگ با عزت بهتر است از زندگی با ذلت. امام حسین با این جملات، معادلات یزیدان را به هم ریخت و ثابت کرد که می توان با حق محوری، یک تنه و بی سلاح و با دست خالی ایستاد و جنگید.
فاجعۀ کربلا وجدن ها را بیدار کرد و تحول روحی را به ملت ها بخشید. قیام حسینی، عالم را تحت شعاع خود قرار داد و روح عدالت خواهی را چون نهالی در وجود پابرهنگان تاریخ قرار داد.

انقلاب اسلامی ، قیامی برای آزادی
 

گفتیم که عاشورا تحول ساز است و کاری کرد که آزادی خواهان جراءت پافشاری روی مطالبات خود را تا لحظۀ مرگ رها نکنند. ماه محرم، یادآور حزن و غم و اندوه شهادت مظلومانه حضرت حسین بن علی است. با گذشت قرن ها و سال ها از آن واقعه، حق طلبان با تأسی به آن امام به مبارزه با قدرت های ظالم میپرداختند.
یکی از آن انقلاب ها که به نوبۀ خود تأثیراتی در منطقه و جهان داشت، انقلاب اسلامی ایران بود. این انقلاب به رهبری حضرت امام خمینی (ره) بود. امام راحل با اعتقاد به همین قیام حسینی رهبری کردند و جملۀ زیبای ایشان مبین این اعتقاد است که فرمودند: «این محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشتند». انقلاب اسلامی ایران با تأسی از این قیام، اعلام حمایت از حق طلبی و آزادی خواهی ملت ها در برابر جریان های باطل و ظالم
نموده است.
امام راحل در نوشتاری فرموده است:« انقلاب اسلامی ایران، پرتوی از عاشورا … است»14. این که انقلاب اسلامی ما از قیام امام حسین تأثیر پذیرفته است هیچ شکی وجود ندارد.در آن زمان دقیقاً محمدعلی شاه همان کاری را شروع کرد که یزید بن معاویه کرد و آن هم اسلام زدایی بود.
یکی دیگر از نویسندگان می نویسد: «امام به عنوان نقطه اتصال مردم و اسلام، با درس از نهضت عاشورا، محتوای سیاسی – انقلابی را به آن بازگرداند. بنابراین مکتب اسلام، رهبری امام و حضور مردم، سه عامل اصلی به وجودآمدن انقلاب به حساب می آیند.15»
با این حساب از جمله عوامل پیروزی انقلاب اسلامی ایران، خواستاری چهرۀ اسلام حسینی بوده است. در حقیقت، اسلامی را که امام حسین (علیه السلام) و امام خمینی (قدس سره) به کار گرفتند، با اسلام عبدالله بن زبیر و اسلام شریعتمداری تفاوت داشت؛ زیرا عبیدالله بن زبیر و شریعتمداری قادر به انقلاب کردن و جاودانه شدن نبوده اند16.
هیچکس نمی توند منکر این موضوع باشد که امام راحل در ظرف دو دهه توانست چهره نوینی از اسلام بسازد. امام راحل در پاسخ سؤالی که پرسیدند آیا گره زدن این دو نهضت برای ادامه انقلاب اسلامی ضروری است؟ فرمودند: «اگر ما بخواهیم مملکت مان یک مملکت مستقلی باشد، یک مملکت آزاد باشد، باید این رمز (قضیه سید الشهداء) را حفظ کنیم… اگر بخواهید نهضت شما محفوظ باشد، باید این سنت ها(عزاداری و …) را حفظ کنید… عاشورا را زنده نگه دارید که با زنده نگه داشتن عاشورا، کشور شما آسیب نخواهد دید.»
امام راحل تنها راه حفظ انقلاب و آزادی انقلاب اسلامی، عاشورایی کردن آن می داند. زیرا که عاشورا، سرشار از درس و تعلیم است.
پس از حادثه عاشورا، موجی از بیداری در جامعه مسلمانان پدید آمدو الگوگیری مردم ایران از عاشورا باعث پیروزی انقلاب شد و روند را به سود خود تغییر دادند. مثلاً تظاهرات مردم در عاشورای 13 خرداد 1342؛ یا سخنرانی معروف امام راحل در عصر عاشورای 1342 در مدرسه فیضیه؛ راهپیمایی عاشورای دوازدهم محرم بعد آنکه از مسجد امام آغاز گردید؛ تظاهرات حدود 4 میلیون نفری در تهران در عاشورای سال 1357، علیه رژیم شاه؛ همچنین درآن موقع، مردم برای نشان دادن همبستگی خود بر ادامه مبارزه تا برپایی جمهوری اسلامی، راهپیمایی عظیم اربعین را برپا کردندکه تعجب و حیرت دنیا را وا داشت.
این نمونه های ارتباط انقلاب و مردم با عاشورا است که بی شک عامل بی چون و چرای پیروزی انقلاب اسلامی است. شاید رمز این ارتباط با عاشورا که کمتر بحث بر روی آن می شود، «کار برای خدا» است. امام حسین فرمود: «خدایا! با تمام سختی ها و مصیبت ها به خشنودی تو خشنود و تسلیم فرمان تو هستم. 17».
خوشبختانه با شکل گیری موج بیداری اسلامی در جهان به دنبال انقلاب اسلامی که به برکت قیام حسینی است، زمینه رشد جریانات عدالت خواهی افزایش یافته است؛ و فضای فکری حاکم بر جهان از حالت«جهل» و «سازش» به «آگاهی» و «خودباوری» تبدیل شد که امیدواریم روز به روز به وسعت این عامل افزوده شود.

پی نوشت ها :
 

1- علی رستمی، کارشناس علوم قرآنی؛ فلسفه عاشورا.
2- حسن ابراهیم، تاریخ الاسلام، ج1، ص399.
3- سید امیر علی، مختصر تاریخ العرب، ص93.
4- عاشورا فی الأدب العاملی المعاصر، ص54؛ به نقل از منتخب طریحی و
مقتل ابومخنف.
5- سید عبدالرزاق موسوی مقرّم، رهبر انقلاب خونین کوفه (ترجمه زید الشهید)، ترجمۀ عزیز الله عطاردی، ص132.
6- همان.
7- عبدالزهرا کعبی، الحسین قتیل العبره، ص44 – 45 .
8- همان.
9- جلال الدین فارسی، انقلاب تکاملی اسلام، ص862.
10- عمید زنجانی، انقلاب اسلامی و ریشه های آن، ص 121- 122.
11- آل عمران / 178.
12- علی رستمی، کارشناس علوم قرآنی؛ فلسفه عاشورا.
13- حسن ابراهیم حسن، تاریخ سیاسی اسلام، ترجمه ابوالقاسم پاینده، ج1، ص3652.
14- امام خمینی، صحیفه نور، ج18، ص22.
15- نقش عاشورا در شکل گیری و تداوم اسلامی ایران، چکیده مقالات کنگره بین المللی امام خمینی و فرهنگ عاشورا، ص189.
16- مرتضی شیرودی، قیام حسینی و نهضت خمینی.
17- حسین اسحاقی، بام عبرت، ص146. به نقل از: شیخ عباس قمی، نفس المهموم، ص244.
 

فهرست منابع :
1- ابراهیم، حسن؛ تاریخ اسلام، ج1.
2- فارسی، جلال الدین؛ انقلاب تکاملی اسلام.
3- شیرودی، مرتضی؛ قیام حسینی و نهضت خمینی.
4- امام خمینی؛ صحیفۀ نور.
5- زنجانی، عمید؛ انقلاب اسلامی و ریشه های آن.
6- پایگاه اطلاع رسانی فرهنگی هنری تبیان
7- پایگاه اطلاع رسانی فرهنگی هنری زائرین

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد