خانه » همه » مذهبی » جمال سالکان

جمال سالکان

نگاهی به حالات، کرامات و زندگی ملا حسینقلی همدانی

جمال سالکان

در دویست سال گذشته، در عرفان شیعی کمتر شخصیتی به عظمت و استواری عارف کامل و فرزانه بی بدیل آیت الحق، آخوند ملاحسینقلی همدانی رسیده است و عرصه معارف اسلامی چنین شخصیتی را میان استادان سیر و سلوک الی الله

17bfb032 7622 4feb bd4e 4ec30e977f5d - جمال سالکان
2326 - جمال سالکان
جمال سالکان

 

 

نگاهی به حالات، کرامات و زندگی جمال عارفان و بزرگ اهل مراقبه آیت الله آخوند ملا حسینقلی همدانی
در دویست سال گذشته، در عرفان شیعی کمتر شخصیتی به عظمت و استواری عارف کامل و فرزانه بی بدیل آیت الحق، آخوند ملاحسینقلی همدانی رسیده است و عرصه معارف اسلامی چنین شخصیتی را میان استادان سیر و سلوک الی الله، کمتر به خود دیده است. شخصیت بزرگواری که بسیاری عارفان پس از او تاکنون تحت تأثیر عمیق اندیشه های بلند و آسمانی آن جناب بوده و هستند و در عرفان اسلامی خود را وامدار و دانسته اند.

تولد

جمال سالکان راه دوست، آخوند ملاحسینقلی همدانی، «در جزینی»، به سال 1239 ق در روستای «شوند» از توابع شهر همدان، دیده به جهان گشود. پدرش که پیشه اش چوپانی بود، رمضان علی نام داشت. او از اعقاب جابر بن عبدالله انصاری، صحابی معروف رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بوده است که قرن ها در این روستا زندگی می کرده و پیراهنی را که حضرت علی علیه السلام به جابر بن عبدالله انصاری عطا کرده بودند، از او به یادگار داشته است. وی علاقه فراوانی داشت که فرزندانش به تحصیل علم بپردازند و در زمره ی عالمان درآیند؛ به این دلیل حسینقلی را برای تحصیل به تهران فرستاد.

استادان آن عارف کامل

ایشان در تهران در مدرسه مروی از حوزه درس فقیه مشهور شیخ عبدالحسین تهرانی معروف به شیخ العراقین استفاده نموده و سپس رهسپار سبزوار شد و از محضر حکیم حاج ملاهادی سبزواری جرعه های جانبخشی نوشید و از فیض دروس حکمت وی بهره مند شد.
علامه شهید استاد مطهری، در این باره می گوید: بزرگترین حسنه حکیم سبزواری، مرحوم حکیم ربانی، عالم کامل الهی، فقیه نامدار، آخوند ملاحسینقلی همدانی در جزینی است. این مرد بزرگوار که فرزند یک چوپان پاک سرشت بود و برای ادامه تحصیل از همدان به تهران آمد، هیبت و شهرت و جاذبه معنوی حکیم سبزواری او را به سبزوار کشانید. اگر همه شاگردان حوزه حکیم سبزواری به حضور در حوزه او افتخار می کنند، حوزه حکیم به حضور چنین مردی مفتخر است.
آن عارف یگانه پس از استفاد از محضر حاج ملا هادی سبزواری راهی نجف اشرف شد و در جوار امام همام، مولی الموحدین، علی ابن ابی طالب علیه السلام مشغول به تحصیل شد و به درس خاتم فقیهان شیخ مرتضی انصاری رحمه الله حاضر گردید. مدتی در خدمت ایشان بود اگر چه شیخ انصاری رحمه الله صاحب نفسی قدسی و حالات و مشاهدات و کرامات بود؛ اما خداود برای او چنین رقم زده بود که به محضر صاحب کمالی، راه عبودیت حق پیماید وئ چنین شد که به محضر مقدس آقا سید علی شوشتری رحمه الله شرف حضور یافت. مرحوم ملاحسینقلی همدانی، در محضر آن عارف ربانی (سید علی شوشتری) به مقامات عالی می رسد و چنان در عرفان حق پیش می رود که از نوادر روزگار می گردد و شاگردان فراوانی تربیت می کند که برخی، تعداد شاگردان او را تا سی صد نفر ذکر کرده اند که نام تعدادی از شاگردان ایشان در دست است که در قله عرفان و معرفت قرار داشته اند. عارفان و عاشقان دلسوخته ای چون: حاج میرزا آقا ملکی تبریزی، آقا سید علی همدانی، آقا شیخ علی زاهد قمی، آقا سید احمد کربلایی، آقا شیخ محمد بهاری همدانی، حاج علی محمد نجف آبادی رحمه الله، و …

آخوند در منظر میرزا جواد ملکی تبریزی

شیخ کامل میرزا جواد ملکی تبریزی در مقام تکریم از یگانه استادی که نقش کلیدی در پالایش درونی وی داشته است، نکات و گفتارهای ارزنده ای را در خلال تألیفاتش ذکر کرده است و می نویسد: عظمت و حرمت استاد جلیل القدری چون آخوند ملاحسینقلی همدانی ما را اندرز می دهد که این مطالب فاخر و عزیز را در این سرنوشت نامه بیاوریم:
باری ای برادر، عادت خداوند بین بندگانش به یک منوال است. من و تو هنوز وقت داریم. بلا، ظاهرا نازل نشده، می توانیم از دریای رحمت «ارحم الراحمین» حظی ببریم و این آتش های افروخته را خاموش کنیم.
در جایی دیگر می نویسد. استاد و تکیه گاه من در علوم حقه، برایم حکایت نمود که از طالبان آخرت احدی به مقامی دینی نرسید مگر آنان که اهل تهجد و شب زنده داری بودند.
آن عارف الهی همچنین در کتاب «اسرار الصلوه» می نویسد: من از یکی از مشایخ بزرگوار خود که حکیم عارف و معلم خبیر و طبیب کاملی بسان او ندیدم، سؤال کردم که کدامین عمل از اعمال جوارح را شما در قلب کارسازتر یافته اید؟ فرمود: سجده طولانی در دل شب که یک ساعت و لااقل سه ربع ساعت به درازا کشد و در آن گفته شود: «لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین» که با تلاوت این آیه، انسان به زندانی بودن خود در زندان طبیعت و گرفتار بودنش در دام اخلاق زشت و منزه بودن حضرت ذوالجلال، از هر ظلم و ستمی نسبت به بندگانش گواهی می دهد و ظلم نفس خود را بر خود و افکندن خویشتن از در این مهلکه عظیم در نظر آورد و دیگر صد مرتبه قرائت سوره قدر در شب و عصر جمعه است. ایشان فرمودند: «هیچ عملی از اعمال مستحبه را ندیدم که به اندازه این سه عمل تاثیر داشته باشد.»

تالیفات

ایشان علاوه بر تربیت شاگرد، آثار و برکات علمی و معنوی مکتوبی نیز از ایشان باقی مانده است که بخشی چاپ شده و تاکنون اطلاعی از بقیه به دست نیاورده ایم؛ آثار چاپ شده عبارتند از:
تقریرات دروس فقه و اصول استاد شیخ انصاری رحمه الله؛
تقریرات بحث «قضاء» با عنوان «القضاء الاسلامی» به تحقیق دکتر حسن سلمان در بیروت؛
دستورالعملهای اخلاقی و عرفانی؛ دستوراتی بوده که آخوند به شاگردان خود نوشته است. از این دستورات آنچه تاکنون باقی مانده همان است که در کتاب «تذکره المتقین» آمده است؛
مباحث صلاه مسافر؛
مباحث ظل نماز؛

رحلت

باری آخوند ملاحسینقلی همدانی پس از عمری تهذیب و سلوک الی الله و تقرب به حضرت محبوب و تربیت شاگردان و تدریس در حوزه های علمیه شیعه سرانجام در 28 شعبان المعظم سال 1311 ق به ملکوت اعلی پیوست.
اقتباس از کتاب فرزانه قبیله ی عشق
منبع: مجله ی خلق پیش شماره سوم

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد