فلسفى در خط ولايت حرکت مىکرد
فلسفى در خط ولايت حرکت مىکرد
اشاره:
استعداد ذاتى مرحوم استاد فلسفى در سخنورى و شجاعت ايشان در بيان مطالب و مفاهيم حساس و انتقاد از وضعيت فرهنگى و سياسى حاکم بر کشور در دوره پهلوى دوم، ايشان را بهعنوان يکى از چهرههاى شاخص دينى در عرصه وعظ و خطابه در چند دهه فوق مطرح ساخته است. مرحوم استاد در جريان مبارزات سياسى عليه رژيم شاه بسيارى از پيامها و مطالب موردنظر حضرت امام را بهطور شفاهى بيان مىکرد.
مرحوم حجتالاسلام والمسلمين استاد فلسفى از جمله شخصيتهاى ممتاز و برجسته معاصر ما هستند که ويژگىهاص خاص ايشان چهره برجستهاى ازاستاد ساخته است . شما بهعنوان يکى از کسانى که از محضر استادکسب فيض کردهايد در خصوص ويژگىهاى اخلاقى استاد به چه مواردى مىتوان اشاره کرد؟
مرحوم استاد فلسفى ويژگىهاى ممتاز بسيارى داشت که يک وجهه از ويژگىهاى ممتاز ايشان وجهه اخلاقى بود.
محضر مبارک ايشان علىرغم اينکه براى ما از لحاظ درسى پربرکت بود از لحاظ اخلاقى نيز آموزنده و پربرکت بود. يکى از ويژگىهاى اخلاقى استاد اين است که اعمال خوب اشخاص را در بين جمع اظهار مىکرد تا هم تشويق براى آن فرد باشد و هم اينکه ديگران نيز از آن عمل خوب درس بگيرند در واقع ايشان خوبىهاى ديگران را افشا مىکرد اين نوع حرکت، درسى بود که مرحوم استاد فلسفى از مکتب امام سجاد (ع) آموخته بود . امام سجاد (ع) در صحيفه سجاديه دعايى دارند به نام مکارمالاخلاق که مرحوم استاد فلسفى در رابطه با همين دعا منبر مفسرى رفتند که بعد در3 جلد کتاب تنظيم وچاپ شد يکى از عبارات اين دعا اين است که امام سجاد(ع) از خداوند متعال تقاضا مىکنند که خدايا زيبايى متقين را به ما عنايت کن. امام سجاد (ع) درصحيفه سجاديه 22 مورد از ويژگىهاى متقين را ذکر مىکنند که يکى از اين ويژگىها افشاى خوبىها است. از طرف ديگر استاد اگر عمل بدى از کسى مىديدند آن را مىپوشاندند. در عبارت ديگرى که در صحيفه سجاديه آمده دومين ويژگى متقين رازدارى عيوب ديگران است . هرگاه که اين بزرگوار مىخواستند کسى را نصيحت کنند در خلوت اشکالات افراد را گوشزد مىکردند. از ديگر خصوصيات اخلاقى استاد فلسفى پرهيز از غيبت بود . هيچ کس حق نداشت در محضر ايشان غيبت کند.
ايشان به کرات مىفرمودند که راضى نيستم کسى در منزل ما غيبت کسى را بکند. کمک به مردم از ديگر ويژگىهاى اخلاقى مرحوم استاد بود. ايشان در اين کار بسيار پرکار بودند به طورى که در زمان حيات مبارکشان ثلث اموالشان را به نيازمندان بخشيدند. کمکهاى ايشان مخفى بود و راضى نبودند، نام ايشان بهعنوان بانى امر فاش شود. گاهى اوقات خود بنده مامور رساندن کمکهاى مرحوم استاد به نيازمندان بودم و به من مىفرمودند که راضى نيستم نامى از من برده شود. در هر حال هرچه ما از ويژگىهاى اخلاقى ايشان بگوييم کم گفتهايم.
استاد فلسفى ارادت خاصى به اهل بيت (ع) داشتند. در اين زمينه خاطرهاى داريد؟
ارادت و علاقه استاد به اهل بيت(ع) عميق و خالصانه بود. بارها به اهل منبر و شاگردانشان توصيه مىکردند که در پايان منبرتان حتما به اهل بيت(ع) توسل کنيد ولو اينکه يک جمله روضه بخوانيد. در زمان طاغوت ايشان 8 سال ممنوعالمنبر شدند و با آمدن حضرت امام(ره) و پيروزى انقلاب اسلامى ممنوعيت ايشان به پايان رسيد . يادم هست که براى اولين بار پس از انقلاب ايشان اولين منبر را با اجازه امام(ره) در محضر امام(ره) و در مدرسه علوى رفتند. در همين اواخر عمر پربرکتشان نقل مىکردند طى 8 سالى که در زمان طاغوت ممنوعالمنبر بودم ايام تاسوعا و عاشورا در منزل براى اهل خانه منبر مىرفتم و روضه مىخواندم تا ارتباط نوکرى من به اهل بيت(ع) قطع نشود. ما در سنگر منبر و سخن مثل و مانند ايشان را نداشتيم و در قلم هم آثار بسيار گرانبهايى را به يادگار گذاشتند. مرحوم فلسفى مصداق اين حديث بودند که دو جهاد داريم يکى جهاد به وسيله زبان و يکى جهاد به وسيله قلم که مرحوم استاد فلسفى در هر دو سنگر بيان و قلم جهاد کردند.
آيا استاد علاوه بر سخن در زمينه قلم هم آثارى دارند؟
ايشان در هر دو زمينه منشا برکات بسيار بود و براساس تکليف شرعى در اين دو زمينه عمل مىکرد. استاد در سنگر بيان هرگاه که احساس تکليف مىکردند به بيان حقايق مىپرداختند حتى در دوره خفقان ستمشاهى ايشان هراسى از بيان حقايق نداشتند. جريان استيضاح دولت طاغوت در مسجد ترکهاى بازار فراموشمان نشده است. در آن جا جمعيت انبوهى جمع شده بودندکه استاد دولت را استيضاح کرد. در سنگر قلم هم آثار خوبى بهجا گذاشتهاند. اگر ما امروز از وجود ايشان بىبهرهايم اما کتابهاى ايشان براى نسل امروز و بخصوص اهل منبر و کسانى که تازهکار هستند، بسيار سودمند است. محضر استاد هميشه آموزنده بود. ديدارى نبود که بنده در آن ديدار از محضر استاد چيزى نياموزم. ما اينک جاى خالى استاد فلسفى را کاملا احساس مىکنيم. ما اکنون کسى را همچون مرحوم استاد فلسفى نداريم که در سنگر وعظ و خطابه مثل و مانند ايشان باشد. شاعر گفت “جهان مردن سخن بسيار ديده است ولى چون فلسفى هرگز نديده است.”
آيا خاطرهاى از رحلت ايشان داريد؟
احساس مىکنم فوت استاد به ايشان الهام شده بود. مىدانيد که مرحوم فلسفى قبل از فوت به دوستان خود فرمودند من در ماه رمضان در ميان شما نيستم ولى در مراسم شهادت اميرالمومنين(ع) حرکت کنيد و نسبت به حضرت (ع) اظهار ارادت خود را داشته باشيد. چند روز قبل از فوتشان به بنده گفتند که فلان روز (روز فوت ايشان) به منزل ما بيا و منبر برو. من هم قبول کردم و در آن روز به منزل ايشان رفتم. از دوستان سراغ استاد را گرفتم که گفتند با آقاى عسکراولادى در اتاق هستند. مرحوم استاد در آنروز به آقاى عسکراولادى هم گفته بودند که به منزلشان بروند، حتى خواسته بودند که قبل از نماز جمعه به ديدارشان بروند. جالب است که استاد راس اذان ظهر فوت کردند، يعنى اگر آقاى عسکراولادى بعد از نماز جمعه به ديدار ايشان مىرفت، هرگز نمىتوانستند با استاد صحبت کنند.پس از اتمام جلسه من نزد ايشان رفتم استاد درخواست چاى کردند، استکان چاى را برداشتند که من ديدم سر ايشان تکان مىخورد و بعد استکان را زمين گذاشتند. سپس يک نفس عميق کشيدند و سرشان به پايين افتاد و ديگر سکوت…
مبارزات سياسى استاد فلسفى به چه صورت بود و نوع رابطه ايشان با حضرت امام(ره) چگونه بود؟ ويژگى خاص مبارزات سياسى استاد چيست؟
استاد فلسفى در هر عصر و در هر زمانى موضوع ولايت فقيه را يک موضوع بسيار مهم مىدانستند. در زمان حضرت آيتالله العظمى بروجردي، در اختيار ايشان بودند و از اوامر حضرت اطاعت مىکردند. مدتها با بهاييت و تودهاىها مبارزه کردند و در زمان خفقان ستمشاهى دست از مبارزه برنداشتند. چقدر از سوى اينگونه گروهکهاى منافق و انحرافى پيام تهديد به ايشان مىرسيد اما دست از مبارزه برنداشتند، زيرا اعتقاد قوى داشتند.
بعد از رحلت آيتالله بروجردى هم از اوامر حضرت امام(ره) تعبير مىکردند و همواره در مسير ولايت وا نقلاب گام برداشتند و در مواقع حساس منبرهاى بسيار سخت و سنگينى را رفتند. منزل استاد کانون وعاظ بود و از محضر ايشان بهره مىگرفتند. در بعد انقلاب هم در راهپيمايىها حضور جدى داشتند. ايشان همواره در اين مسير بودند و هميشه هم به اهل منبر سفارش مىکردند که اين مسير را ادامه دهند و از آن غفلت نکنند و مردم را در اين مسير هدايت کنند. برخى از گروهها و تشکلها در روزهاى راهپيمايى حرکت خود را از منزل ايشان آغاز مىکردند و به همراه استاد در مراسم حضور مىيافتند.
مرحوم فلسفى هرگز از مسير ولايت فقيه خارج نشدند و توصيه ايشان به همه، حرکت در همين مسير بود. استاد در زمان حيات آيتالله بروجردى پيامهاى اعتراضى ايشان را به شاه مىرساندند و در جريان مبارزه با بهاييت هم نماينده ايشان بودند. مرحوم فلسفى در زمان انقلاب هم پيامها و مطالب حضرت امام(ره) را بهطور شفاهى به مردم بيان مىکردند. در آن دوران خفقان و سرکوب شجاعت ايشان مثال زدنى و قابل ستايش است. منبرهاى پرشور اين مرحوم در آماده کردن مردم براى انقلابى بزرگ غيرقابل انکار است.
منبع:رسالت
/خ