تحصيل و تدريس (تعليم و تعلّم) علما
تحصيل و تدريس (تعليم و تعلّم) علما
تحصيل و تدريس در معارف دين :
تعليم و تعلم از محوريترين برنامههاي اساسي مكتب الهي اسلام است. نخستين نغمههاي آسماني وحي در اسلام بيان كنندة ارزش قلم، آموزش علم و دانش و فراگيري آن است، كه آن را يكي از نعمتهاي پروردگار بر بشر معرفي مي كند. « اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ … اقْرَأْ وَ رَبُّكَ الْأَكْرَمُ الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ»[1] بخوان به نام پروردگارت كه عالم را خلق كرد،… بخوان در حالي كه پروردگارت بخشنده است، او كه به وسيلة قلم به بشر تعليم داد.» امر آموزش در قرآن كريم يكي از اهداف بعثت انبياء معرفي شده است: «وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ»[2] خداوند رسولي از ميان شما برايتان فرستاد تا كتاب و حكمت به شما بياموزد».
از نظر اسلام علم آموزي و تعليم آن نه تنها امري پسنديده است بلكه از واجبات دين به شمار مي رود. امام صادق(ع) فرمودند: «طلب العلم فريضة علي كل مسلم…»[3] فرا گيري دانش بر هر مسلمان امري واجب است . و اين وجوب تحصيل علم و لزوم تعليم آن بر دانشمندان محدود به زمان و مكان خاصي نيست از اينرو اميرمؤمنان (ع) فرمودند : «اطلبوا العلم ولو بالصيّن»[4] شما دنبال دانش برويد و لو اينكه در دورترين نقاط همچون چين بدست آيد .» و «طلب العلم فريضة علي كل حال»[5]در هر زمان و موقعيتي فراگيري علم واجب است (امام صادق(ع) ).
در اين ميان آن علمي كه بر تحصيل و تعليم آن تأكيد بيشتري شده است به حدي كه بر مسلمين واجب شده كه از هر قومي عده اي براي فراگيري آن هجرت كرده ، همه سختيها را تحمل نمايند و سپس به ميان قوم خود برگشته به تعليم ديگران بپردازند علوم و معارف دين است خداوند در قرآن كريم مي فرمايد «فَلَوْلا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ طائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَ لِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ»[6] چرا از ميان هر قومي از شما گروهي كوچ نمي كنند تا با تفقه در دين و آموختن معارف آن به ميان قوم خود برگشته و آنها را انذار نمايند».
در عصر حضور ، ائمه (ع)بر تعليم علوم دين و پرورش عالمان دين تأكيد فروان داشتند و در عصر غيبت نيز علماء رباني با تحمل تمام سختي ها و فشار ها، گاه با پيمودن فرسنگ ها راه و كشيدن مشقتهاي طاقت فرسا همان راه را ادامه داده و با آموختن علوم دين و بسط و گسترش آن از اين ميراث گرانبها به خوبي پاسداري نموده و خود به درجات عاليهاي از علم و معرفت دست يافتند.»[7]
تحصيل و تدريس در كلام بزرگان:
حضرت امام خميني (ره): «بايد چه طبقه جوان، روحاني، و چه دانشگاهي ، با كمال جديت به تحصيل علم هريك در محيط خود ادامه دهند. اين زمزمهي بسيار ناراحت كننده كه اخيراً بين بعضي جوانان شايع شده كه درس خواندن چه فايده اي دارد مطلبي است انحرافي و مطمئنأ يا از روي جهالت و بي خبري است و يا با سوء نيت و از القائات طاغوتي شيطاني است كه مي خواهند طلاب علوم ديني را از علوم اسلامي باز دارند… . اگر علوم اسلامي مرداني متخصص نداشت تا كنون آثار ديانت محو شده بود و اگر پس از اين نداشته باشد اين سد عظيم مقابل اجانب منهدم مي شود و راه براي استثمار گران هر چه بيشتر باز مي شود و اگر دانشگاهها خالي از مرداني دانشمند و متخصص شوند اجانب منفعت طلب چون سرطان در تمام كشور ريشه دوانده و زمام امور اقتصادي و علمي ما را به دست مي گيرد و سر پرستي مي كنند .»[8]
شهيد ثاني(ره): بايد معلم و شاگرد در اشتغالات علمي ـ اعم از خواندن، مباحثه، تدبر و… همواره ساعي و كوشا باشند و ملازمت و همبستگي خود را در اشتغالات علمي استمرار دهند اشتغالاتي كه مطلوب است و سرمايه زندگي آنها را فراهم مي سازد آنها نبايد حتي الامكان خويشتن را با مسائلي سرگرم سازند كه با علم و دانش ارتباط و پيوندي ندارد ، نبايد در كنار علم به امور دنيوي به عنوان دل مشغولي بپردازند ، در صورت لزوم ، بايد اشتغالات غير علمي آنها در حد ضرورت باشد ».[9]
آيت الله سيد حسن نجفي قوچاني(ره): ايشان درباره قصد تحصيل يك طلبه اينگونه مي نويسد ( طلبه بايد درس را لله بخواند و براي دستگيري و هدايت و ارشاد جهال درس بخواند ، كه بندگان خدا را از ورطه جهالت و ضلالت برهاند ، كه خدا چنين طلبه را دوست خواهد داشت»[10]
آيت الله بهاءالديني(ره): ايشان در ضمن توصيه هايي به طلاب مي فرمايند: (در تحصيل) بايد از سرعت بي مورد و تندخواني مضر پرهيز كرد ؛ زيرا خوب خواندن ودقت لازم كردن موجب تشويق شخص در ادامه تحصيل اوست … اگر دقت و حوصله در مطالعه باشدمطالب ارزندهاي نصيب انسان مي شود … نشاط درس براي تحصيل انسان خيلي مفيد و ضروري است انساني كه با نشاط است خوابش كم، اتلاف وقتش كم و صحبتهاي غير ضروريش كمتر است، تمام همتش درس و تحصيل است.[11]
تحصيل و تدريس در سيرة عملي بزرگان : خواجه نصيرالدين طوسي(ره): نوشتهاند ايشان آنچنان به تحصيل علوم عقلي و ديني علاقه داشت كه شبها كمتر به خواب مي رفت و كتب متنوع و گوناگون در نزد خود مي گذاشت و اگر از يكي خسته مي شد به ديگري مي پرداخت و براي آنكه كسالت را از خود دور سازد هميشه شبها نزد خود آب داشت و با آن رفع كسالت و خواب ميكرد. و در اين شبها و مواقع بود كه به كشف معظلات و مشكلات علمي فائق مي آمد واز شدت فرح و انبساطي كه در آن حالت به وي رخ ميداد فرياد ميزد «اَين ابناء الملوك من هذه اللّذّه» كجا فرزندان پادشاهان چنين لذتي را مي برند.»[12]
مرحوم ملا صالح مازندراني: ايشان دچار فقر و تنگدستي شديدي بود اما با وجود فقر شديد علاقهي وافري به تحصيل علوم ديني داشت. در يكي از مدرسههاي علميهي شهر اصفهان ساكن شده بود و شبها براي مطالعه به بيت الخلاء مي رفت و تا مدت مديدي از شب گذشته در روشنائي چراغ آن مطالعه مي كرد. نوشته اند زماني آنقدر تنگدست بود كه از فرط كهنگي لباس خجالت مي كشيد وارد مجلس درس علامه مجلسي (ره) شود ودر بيرون پشت در مي نشست و مسائل درس را بر روي برگ چنار مي نوشت اما با همهي اين سختيها در راه تحصيل استقامت كرد تا جايي كه يكي از شاگردان برجسته ي علامه شد و مرتبت خاصي نزد ايشان يافت و از بزرگترين علماي عصر خود گرديد.»[13]
مرحوم ملا احمد مقدّس اردبيلي(ره): در روضات الجنات مينويسد: «ايشان پشتكار و همّت بسياري در تحصيل و تدريس علوم ديني داشت، و در اين امر آن قدر دقت داشت كه هرگاه از نجف اشرف به زيارت كربلا ميرفت نمازش را احتياطاً جمع ميخواند و ميگفت تحصيل علم فريضه است و زيارت امام حسين (ع) سنت است، چه بسا كه بواسطة انجام امر مستحب كه زيارت باشد، فريضهاي ترك شود بنابراين احتياط در جمع خواندن است، با آنكه ايشان در حال سفر هم مطالعه را ترك نميكرد[14].
مرحوم شيخ عباس قمي(ره): ايشان آنچنان به فرا گرفتن علم و نشر آن اهتام و علاقه داشتند كه فرزند ايشان نقل ميكند:«در اول كودكي هر وقت كه با مرحوم والدم از شهر خارج ميشديم ايشان از اول صبح تا به شام مشغول نوشتن و مطالعه بودند.» و ديگران نيز از ايشان نقل كردهاند: كه دائما و حتي در مسافرتها مطالعه و كتابت و تأليف ايشان ترك نميشد و در كنار آن به تعليم معارف دين نيز به ديگران ميپرداختند. از اين روست كه چنين آثار ارزشمندي از خود به يادگار گذاردهاند.[15]
آيت الله شهيد مدرس (ره): ايشان در اوائل جواني كه در حوزة علمية اصفهان تحصيل مينمود براي تأمين هزينة تحصيل خود روزهاي پنجشنبه و جمعه را كارگري ميكرد و مزد آن را صرف هزينة تحصيل خود مينمود.[16]
آيت الله العظمي حائري يزدي(ره ): حضرت آيت الله اراكي(ره ) به نقل از استادشان حاج شيخ عبدالكريم حائري يزدي نقل كردهاند «زماني كه من طلبه بودم در سرمن رأي، در مدرسة مرحوم آقا ميرزا حسن شيرازي در طبقة فوقاني حجره داشتم. چون تابستان و هوا گرم بود. همه ميرفتند داخل سرداب. من يكي توي بالاخانه ميماندم. عرق از سر و صورتم ميريخت. لباسهايم را كنده بودم و يك لنگ ميبستم تا گرما خيلي اثر نكند. در عين حال كه عرق مي ريختم مشغول فكر بودم و خوشوقت بودم از اين عرقها كه ميآيد. يك مسألهاي خيلي برايم مشكل شد هر چه فكر كردم حل نشد. در عالم خواب بودم كه حل شد.» چقدر بايد شوق باشد كه در خواب مشكل علمي حل شود[17].
آيت الله سيد حجت كوه كمري(ره):ايشان عشق فراواني به مطالعة كتب داشت و در اين زمينه احساس خستگي به او راه نمييافت و عادت ايشان چنين بوده كه هر سه چهار سال يكبار تمام كتب درسي حوزه را از مقدمات گرفته تا كفايه به دقت مطالعه ميكردند[18].
مرحوم ميرزاي شيرازي (ره): ايشان در پاسخ دادن به استفتائات روش خاصي را اتخاد كرده بودند، هرگاه مسئلهاي از ايشان پرسيده ميشد ابتداء آنرا به شاگردان و اهل علم حاضر در مجلس ارائه ميكردند و نظريات و نقد و ابرامهاي آنها را جويا ميشدند و سپس خود نتيجه گرفته و پاسخ ميدادند و به اين وسيله هم شاگردان خويش را پرورش ميدادند و هم اينكه اگر نكتهاي از نظر خودشان مخفي مانده بود در اين گفتگوها روشن ميشد ولذا تكبري نداشتند كه از شاگردان خويش استفاده كنند.[19]
پي نوشتها:
[1] . سورة علق/ 1ـ5.
[2] . سورة جمعه/ 2.
[3] . الاصول من الكافي ـ ج1، كتاب فضل العلم، باب فرض العلم ، ص30، شيخ كليني، با تصحيح علي اكبر غفاري ناشر مكتبه الصدوق تهران / دوم / 1381 هـ .ق
[4] . بحارالانوار ج 2 ص 32 ،. علامه مجلسي ، دارالكتب الاسلاميه تهران ، چاپ چهارم / 1362
[5] . الحياة ج 2 ص 40 محمد رضا ، محمد و علي حكيمي ، مركز نشر وآثار فرهنگ اسلامي / 1399 هـ ق
[6] . توبه /122.
[7] . ده گفتار ـ مقاله فريضه علم ص 129 ـ شهيد مرتضي مطهري ـ انتشارات صدرا ـ طهران / 1398 هـ ق
[8] . صحيفة نور ج 2 ص 21 و22 / 24/ 11 / 56 ( مجموعه 22جلدي ) ناشر سازمان مدارك فرهنگي انقلاب اسلامي / 1369
[9] . آدب تعليم و تعلم در اسلام ـ ( ترجمه كتاب منية المريد ، شهيد ثاني ) ص 185 ـ ترجمه : سيد محمد باقر حجتي، دفتر نشر فرهنگ اسلامي خرداد / 1359
[10] . سياحت شرق ص 210 سيد حسن قوچاني معروف به آقا نجفي قوچاني ، چاپ اول مشهد ، انتشارات طوس ، 1351 هـ ش .
[11] . حاج آقا رضا همداني آيت بصيرت، ص130 سيد حسن شفيعي چاپ قدس ـ 1375/ اول
[12] . مردان علم در ميدان عمل ـ ج 1 ص 60 ، سيد نعمت الله حسيني، دفتر انتشارات اسلامي وابسته به جامعه مدرسين ، 1375 / چاپ ششم
[13] . همان ص 83 و 85
[14] . روضات الجنات في احوال العلماء و السادات» ج 1، ص 82، ميرزا محمد باقر موسوي خوانساري، 8 جلد ، قم، مكتبة اسماعليان- 1390ه ق .
[15] . مردان علم در ميدان عمل- ج1 ص 96-97.
[16] . همان ص 65.
[17] . مجلة حوزه، شمارة 12، ص21دي 1364، سال دوم، دفتر تبليغات اسلامي قم.
[18] . مردان علم در ميدان عمل ج 1 ص 70.
[19] . مردان علم در ميدان عمل ج 1 ص 95.
منبع:اندیشه قم
/خ