سیر تاریخى حدیث
ما این صحیفه را از نقطه نظر شیعى سرآغازى بر تدوین حدیث در اسلام مىدانیم.جلال الدین سیوطى ـ در گذشته به سال ۹۱۱ ه.ق ـ گفته است:
سیر تاریخى حدیث
ما این صحیفه را از نقطه نظر شیعى سرآغازى بر تدوین حدیث در اسلام مىدانیم.جلال الدین سیوطى ـ در گذشته به سال ۹۱۱ ه.ق ـ گفته است:
«صحابه و تابعین در نوشتن حدیث با هم اختلاف نظر داشتهاند، گروهى این عمل را ناپسند دانسته و گروهى جایز شمردهاند، که از گروه دوم کسانى چون على و فرزندش حسن ـ درود بر آنان ـ بر این مهم جامه عمل پوشانیدهاند (۲) » .
پس از صحیفه على ـ درود بروى ـ کتابهاى و رسالاتى از امامان شیعه ـ درود بر آنان ـ صورت تألیف پذیرفتهاند که از آنجمله است:
۱ـ «الصحیفه السجادیه» و «رساله الحقوق» به ملاء امام سجاد، على بن الحسین ـ درود بر وى ـ .
۲ـ «تفسیر القرآن» از امام محمد باقر ـ درود بر وى ـ . ـ «رساله الى الشیعه» و «التوحید» از امام جعفر صادق ـ درود بر وى ـ و نیز خطبهها و نامهها و سخنان حکیمانه آن بزرگواران .
همچنین بزرگان شیعه در این امر مهم شرکت داشته و دست به تألیف کتابهایى زدهاند که عبارت است از:
۱ـ کتاب «السنن و الاحکام و القضایا» تألیف ابو رافع قبطى مصرى ـ در گذشته به سال ۳۰ ه.ق ـ که از یاران پیامبر اکرم ـ درود خدا بر او و بر خاندانش ـ بود.
۲ـ کتاب «منسک فى الحج» تألیف جابر بن عبد الله انصارى ـ در گذشته به سال ۷۸ ه.ق ـ .
۳ـ کتاب «السقیفه» تألیف سلیم بن قیس هلالى ـ عامرى و نیز کتابها و رسالات دیگر (۳) .
اصول چهارصدگانه
در قرن دوم هجرى که فشار سیاسى حاکم بر شیعیان به هنگام انتقال حکومت از امویان به عباسیان به کلى از بین رفته بود، بسیارى از راویان به جمع و تدوین احادیثى که خود آنها را از امامان شیعه ـ درود بر آنان ـ به ویژه از امام صادق ـ درود بر وى ـ روایت کرده بودند، پرداختند.
در این دوره چهار صد رساله که به «اصول چهار صدگانه» معروف بود، تدوین یافت که این امر خود، سر ـ آغازى در گسترش تدوین حدیث نزد شیعه به شمار مىرفت (۴) .
مجموعههاى حدیث
پس از این اصول چهار صدگانه کتابهایى مرسوم به «جوامع الحدیث» تألیف گردید که مؤلفان آنها اصول فوق الذکر را مبناى کار خود قرار دادند و به تهذیب و تنقیح آنها پرداختند و سپس مجموعههایى از احادیث ترتیب دادند که معروفترین آنها عبارت است از:
۱ـ کتاب «الجامع» تألیف ابو نصر بزنطى.
۲ـ کتاب «الجامع» تألیف ابو طاهر وراق حضرمى، محمد بن ابى تسنیم.
۳ـ کتاب «الجامع» تألیف محمد بن احمد بن یحیى اشعرى.
۴ـ کتاب «الجامع» تألیف ابو جعفر محمد بن حسن بن احمد بن ولید ـ در گذشته به سال ۳۴۳ ه.ق (۵) ـ .
تالیف چنین مجموعههاى حدیث تا اواخر قرن چهارم هجرى نزد شیعیان معمول بوده است.
کتابهاى چهارگانه
آنگاه سه تن از دانشمندان شیعه کتابهایى در علم حدیث تألیف کردند که به «کتابهاى چهارگانه» معروف شد.آنان در این تألیفات، اصول چهارصدگانه و مجموعههاىحدیث را اساس کار خویش قرار داده به تنظیم و تدوین احادیث به وجهى پسندیده همت گماردند که همین کتابهاى چهارگانه از آن روزگار تا به امروز مورد توجه خاص بوده و در حوزههاى علمیه شیعه تدریس مىشده است.پس از مؤلفان کتابهاى چهارگانه دانشمندانى آمدند و به شرح و تعلیق آن کتابها پرداختند که ما در جاى خود بدانها اشاره خواهیم کرد.
دیگر مجموعهها
پس از تألیف کتابهاى چهارگانه، مجموعههاى دیگرى از احادیث نیز صورت تدوین پذیرفت که حکم دائره المعارف را دارند و متضمن معارف شیعى در باب روایات منقول از امامان ـ درود بر آنان ـ هستند و همگى از کتابهاى چهارگانه و دیگر کتب مربوط به علم حدیث اقتباس و گردآورى شدهاند.
به همین منظور گروهى از بزرگان شیعه، هر یک با اسلوب و روش خاص خود، در این زمینه دست به کار تدوین و تألیف شدند و مجموعههایى از احادیث ترتیب دادند که مشهورترین آنها عبارتند از: ـ کتاب «تفصیل وسائل الشیعه الى تحصیل احکام الشریعه» تألیف شیخ محمد بن حسن، معروف به «حر عاملى» که به سال ۱۱۰۴ هجرى قمرى در گذشته است (۶) .
۲ـ کتاب «الوافى» تألیف شیخ محمد محسن، معروف به فیض کاشانى ـ در گذشته به سال ۱۰۹۱ ه.ق (۷) ـ که پس از وى کتاب «النوادر» به عنوان مستدرکى بر آن تألیف شد.
۳ـ کتاب «بحار الانوار» تألیف شیخ الاسلام محمدباقر مجلسى که به سال ۱۱۱۱ ه.ق در گذشته است (۸) .
مجموعههاى دیگرى از این قبیل نیز وجود دارند که تا کنون به صورت خطى باقى مانده و هنوز به چاپ نرسیدهاند که از آنجمله مىتوان کتابهاى زیر را نام برد:
۱ـ کتاب «عوالم العلوم» تألیف شیخ عبد الله بن ـ نورالدین بحرانى که در بیست و پنج مجلد چاپ شده است (۹) .
۲ـ کتاب «جامع الاحکام» تألیف سید عبد الله شبر که در بیست و پنج مجلد به چاپ رسیده است.
۳ـ کتاب «جوامع الاحکام» تألیف سید محمد بن ـ شرف الدین جزائرى (۱۰) .
دانشمندان شیعه از آغاز تا امروز براى گشایش باب اجتهاد در مذهب شیعه اثنى عشرى همواره به بحث و تحقیق پیرامون حدیث از نظر نقلى و عقلى پرداخته و به ذکر اسناد و ادله اهتمام ورزیدهاند.
به همین سبب میان مجتهدان در صدور فتاوى از جهت مفاد و معنى روایات یا صحت اسناد آنها به راویان حدیث اختلاف نظر وجود دارد.
پی نوشت :
۱ـ به مجلد اول این کتاب، باب کتابه العلم که به سال ۱۳۱۴ ه.ق در قاهره به چاپ رسیده است، رجوع کنید.
۲ـ به کتاب «تدریب الراوى» ، ج ۱، ص ۶۹، چاپ قاهره به سال ۱۳۸۳ ه.ق رجوع کنید.
۳ـ به کتاب «تأسیس الشیعه» ـ تألیف سید صدر، ص ۲۷۹ و کتاب «اعیان الشیعه» ـ تألیف سید محسن امین، ج ۱، ص ۱۴۷ رجوع کنید.
۴ـ در این باره به بحث مفصل ما در کتاب «دائره المعارف الشیعه» ، ج ۵، ص ۳۳ و در بخشهاى دیگر همین کتاب که به سال ۱۳۹۳ ه.ق در بیروت به چاپ رسیده است، رجوع کنید.
۵ـ به کتاب «الذریعه الى تصانیف الشیعه» ، ج ۵، ص ۲۹ رجوع کنید.
۶ـ کتاب «وسائل الشیعه» در سه مجلد بزرگ چندین بار با چاپ سنگى انتشار یافت و نیز در فاصله سالهاى ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۹ ه.ق در بیست مجلد در تهران به زیور طبع آراسته شد و چاپ دیگرى از آن در سال ۱۳۹۱ ه.ق در بیروت صورت پذیرفت.شیخ میرزا محمد حسین نورى ـ در گذشته به سال ۱۳۲۰ ه.ق ـ بسیارى از احادیث این کتاب را تصحیح و اصلاح کرد و مستدرکى در سه مجلد بزرگ به نام «مستدرک الوسائل» ترتیب داد که پس از وى به سال ۱۳۲۱ ه.ق در تهران به چاپ رسید و همین کتاب «مستدرک الوسائل» به همراه کتاب «وسائل الشیعه» با نام «وسائل ـ الشیعه و مستدرکاتها» به ترتیبى نیکو در قاهره چاپ شد که پنج جلد آن در سال ۱۳۷۷ ه.ق ۱۹۵۸ م به اهتمام آقاى سید مرتضى رضوى، سرپرست مؤسسه انتشاراتى «النجاح» در قاهره چاپ و منتشر گشت.
۷ـ کتاب «الوافى» در سه مجلد بزرگ چندین بار با چاپ سنگى در تهران به زیور طبع آراسته شد و بعدا کتابخانه اسلامیه در تهران نیز به چاپ افست آن همت گمارد.
۸ـ کتاب «بحار الانوار» یکبار در بیست و پنج مجلد با چاپ سنگى منتشر شده و بار دیگر نیز در فاصله سالهاى ۱۳۷۶ تا ۱۳۹۳ ه.ق در ۱۱۰ جلد با چاپ حروفى در تهران انتشار یافته است.
۹ـ به کتاب «تأسیس الشیعه» ، ص ۲۹۰ رجوع کنید.
۱۰ـ به کتاب «الذریعه» ، ج ۵، ص ۲۵۳ رجوع کنید.
مأخذ: حدیث از دیدگاه شیعه، ص ۱۳
منبع: پایگاه اطلاع رسانی سبطین
/خ