گذري بر زندگي نامهي آيتالله مشكيني(ره)
دريكي از روزهاي آغازين سال1300هجريشمسي، در گوشهاي ازاين خاك پهناورعزيز،كودكي به دنيا آمد كه به ياد جوان رشيد كربلا،نامش را علياكبر نهادند. نامخانوادگياش فيض بود، اما بعدها به مشكيني مشهور شد:
پدرش مردي مؤمن و دانشمند و از روحانيون خوشنام منطقه بود كه در روستاي «آلني» از توابع شهرستان مشكينشهر اردبيل بود،زندگي ساده و بيپيرايهاي داشت، وي
پدرش مردي مؤمن و دانشمند و از روحانيون خوشنام منطقه بود كه در روستاي «آلني» از توابع شهرستان مشكينشهر اردبيل بود،زندگي ساده و بيپيرايهاي داشت، وي
گذري بر زندگي نامهي آيتالله مشكيني(ره)
نويسنده:يحيي صالحيزاده
دريكي از روزهاي آغازين سال1300هجريشمسي، در گوشهاي ازاين خاك پهناورعزيز،كودكي به دنيا آمد كه به ياد جوان رشيد كربلا،نامش را علياكبر نهادند. نامخانوادگياش فيض بود، اما بعدها به مشكيني مشهور شد:
پدرش مردي مؤمن و دانشمند و از روحانيون خوشنام منطقه بود كه در روستاي «آلني» از توابع شهرستان مشكينشهر اردبيل بود،زندگي ساده و بيپيرايهاي داشت، وي مثل ساير علماء مورد مراجعهي مردم بود و به اهل روستاي خود خدمت ميكرد.چند سالي از ولادت علي گذشته بود كه پدرش تصميم گرفت به قصد تكميل تحصيلات و كسب فيض از محضر علماي نجف اشرف به آن شهر هجرت كند.علي، اولين گامهاي فراگيري دانش را در مكتبخانههاي شهر نجف برداشت و تحصيلاتش را در آنجا شروع نمود.
قامت چهارسالهي خانوادهي فيض (مشكيني)، در نجف با حادثهي تلخي نيز همراه بود. دوسال از هجرت به نجف ميگذشت كه علي، مادرش را ازدست داد و در همان سنين كودكي،با درد يتيمي آشنا شد. پس از بازگشت به ايران و اقامت در زادگاه،مقدمات علوم ديني را نزد پدرش فرا ميگرفت كه پس از مدّت كوتاهي، پدرش را هم ازدست داد. «پس از فوت پدرم،يتيم بوديم و هيچچيز نداشتيم. باوجود همه سختيها و نبود امكانات، چيزي كه ما را اميدوار كرده بود، توكل به خدا و ايمان به راهي بود كه در آن پاي نهاده بوديم. هرچند در اين غربت و تنهايي،سايهي پدر و مادر نبود، لكن همواره، خدا بود و باوراين حضور، ما را از يأس و نااميدي نجات ميداد». به راستي، چه چيزي غير از ايمان خالصانه به خدا و باور قلبي به حقانيت دين اسلام، ميتواند از يك نوجوان يتيم در گوشهاي از يك روستاي دورافتاده، فقيهي پارسا و مبارزي نستوه و مجاهدي خستگيناپذير بسازد؟ همين ايمان بود كه او را ياري داد تا باوجود سختيها و فقر و نداري،براي ادامه تحصيل راهي حوزهي علميهي اردبيل شود،و اين خواستهي پدرش نيز بود كه سفارش اكيد به تحصيل علوم حوزوي و خدمت به مردم در كسوت روحانيت داشت.
«چند ماهي را براي فراگيري علم صرف و نحو در اردبيل سپري كردم تا اينكه سرانجام توفيق يافتم كه به زيارت عالمي متقي نائل شوم.وي ازميان كشتهشدگان و زخميان مسجد گوهرشاد مشهد نجاتيافته بود. همراه او با بعضي از طلاب، به سوي قم و به قصد ادامه تحصيل،حركت كرديم».
مرحوم مشكيني،درحوزهي علميهي قم،از وجود بزرگان و علماي حوزه،استفادهها برد و دوره سطح را به پايان رساند. وي،مدّتي از محضرمرحوم آيتالله حجت كوهكمرهاي بهرهمند شد و ساليان طولاني در درس خارج فقه و اصول مرحوم آيتالله بروجردي و آيتالله محقق داماد حاضر شده و به خوشهچيني از خرمن معرفت و دانش آن بزرگواران مشغول بود.با گذشت چندسال از سلطنت پهلوي دوم و شروع مبارزات حضرت امامخميني«ره» برعليه طاغوت، مرحوم مشكيني در زمرهي ياران امام به صف مبارزات پيوست.
«درجريان اين مبارزات،چندينبار در ساواك و شهرباني قم زنداني شدم و در پي جلسات مخفي كه مرتباً در قم و به منظور تبادلنظر در زمينهي به اجرا گذاردن منويات و دستورات امامخميني انجام ميشد،تحت تعقيب قرارگرفتم و قريب 4ماه در تهران،متواري بودم و با اسم مستعار،با دوستان تماس داشتم.»
آيتالله مشكيني درخلال مبارزات و تعقيب و گريز در قم و تهران،از فعاليت علمي غافل نبود و در همينمدّت، چند كتاب سودمند تأليف كرد،اما نهايتاً براي رهايي از آزار و اذيت و تعقيب عمال حكومت،تصميم گرفت به نجف اشرف مهاجرت كند.نكتهي قابل ذكراينكه مرحوم مشكيني در اين زمان متأهل بوده و صاحب فرزند هم شده بودند، اما هنگام خروج از كشور، مدّتها از وضعيت خانوادهي خود بياطلاع بودهاند.
اقامت ايشان در نجف كه با حضور در درس حضرت امام و ساير مراجع و علماي نجف همراه بود،7ماه بيشتر طول نكشيد و ضعف مزاجي مرحوم مشكيني و گرماي طافتفرساي نجف، باعث شد تا دوباره به قم بازگردد.
«ناگزير به قم بازگشتم،در روز اول كه برخي از رفقا به ملاقاتم آمده بودند،از سوي ساواك،جلب شدم و التزام گرفتند كه بايد تا 48ساعت ديگر از قم بروم.فرداي آن روز به سمت مشهد حركت كردم و نزديك 15ماه در حوزهي مشهد مشغول تدريس شدم.بعد،دوباره به قم بازگشتم و در جلسات مخفيانه كه كيفيت پخش و ابلاغ اوامر و سخنان امام، مورد بررسي قرار ميگرفت،شركت نمودم.مدّتي بدين منوال گذشت و در تنظيم اعلاميهها و نشرياتي كه عليه رژيم ديكتاتور پهلوي صادر و پخش ميشد،به همراه دوستان متعهد حوزه، شركت داشته و با امضا و غيره كمك ميكردم.
به هرحال،پس از مدّتي وجود اين عده از روحانيون مسئول و متعهد درحوزهي علميهي قم،براي دستگاه قابل تحمل نشد و حكم تبعيد 27نفر از فضلا و مدرسين حوزه صادر شد. من نيز به 3سال تبعيد محكوم شدم.» در زمان صدور حكم كه اتفاقاً با فصل تابستان و تعطيلي دروس حوزه همراه بود،فرصتي پيش آمد تا ايشان به زادگاهش سفركند اما پس از مدّتي در آنجا دستگير شده به قم منتقل ميشود و از آنجا به محلّ تبعيدش يعني ماهان كرمان فرستاده ميشود. ايشان در ماهان با مناسب ديدن اوضاع،تصميم به اقامهي نمازجمعه ميگيرد، اما بعد از مدّتي كه اجتماع و رفتوآمد مردم پيرامون وي زياد ميشود، دوباره ازطرف ساواك جلب شده و به گلپايگان منتقل ميشود. درآنجا تحت مراقبت و كنترل شديدي قرار ميگيرند و حتي نمازجماعت ايشان تعطيل ميشود. اما آيتالله مشكيني تسليم نشده و با برگزاري جلسات تفسير قرآن براي معلمان گلپايگان، فعاليت خود را ادامه ميدهند. همين فعاليتها، باعث شد تا دوباره به تغيير محل، محكوم شدند و اينبار به شهرستان كاشمر منتقل شوند. اقامت يك ساله در كاشمر، سختترين و پرفشارترين دوران مدّت تبعيد بوده و همواره، فعاليتهاي ايشان با برخورد شهرباني مواجه ميشده است.
آيتالله مشكيني،در طول بيش از 60سال تدريس، شاگرداني پرورش دادند كه بيشترآنها اكنون در زمرهي انديشمندان و علماي مشهور ميباشند. مسجد امامحسنعسكري«ع» در قم، خاطرات بيشماري از كلاسهاي پرشور تفسير و اخلاق اين عالم عامل در سينه دارد. اين دروس تا آخرين روزهاي حضور ايشان در قم ادامه يافت و منشأ خدمات فراواني به طلاب و نسل جوان شد.يكي از خدمات مهم و تأثيرگذار آيتالله مشكيني،تأسيس مؤسسهي فرهنگي، انتشاراتي «الهادي» است كه كتابهاي مفيد و ارزندهاي براي سطوح گوناگون جامعه منتشر مينمايد.به علاوه هنگاميكه قيمت خريد قرآن در خارج از كشور براي مسلمانان و علاقهمندان به اسلام بسيار بالا بود، آيتالله مشكيني به چاپ قرآن در تيراژ بالا، كيفيت عالي و قيمت پائين، همّت گمارده، و باعث شدند تا مؤسسهي الهادي به طور گسترده، براي علاقهمندان در خارج از كشور، قرآن تهيه و توزيع نمايد.
درسالهاي دفاع مقدس نيز،اين مجاهد فيسبيلالله، با حضور پررنگ و اثرگذار در جبهههاي حق عليه باطل، موجب تقويت روحيهي نيروهاي اسلام و بالارفتن كيفيت و غناي هرچه بيشتر فضاي جبهه ازنظر اخلاقي و عرفاني شدند، ايشان در سالهاي پس از پيروزي انقلاب،باوجودي كه در زمرهي مجتهدين طراز اول بودند،با تواضع و فروتني مثالزدني از پذيرش مرجعيت سرباز زدند و در مسئوليتهاي ديگري منشأ خدمات به جامعهي اسلامي شدند كه اهم آنها عبارتند از:
عضويت در خبرگان تدوين قانون اساسي،مسئول گزينش و اعزام قضات با حكم امام،امامت جمعه قم با حكم امامخميني«ره» و رهبر انقلاب، رياست شوراي بازنگري قانون اساسي، عضويت در جامعهي مدرسين حوزهي علميهي قم و رياست مجلس خبرگان رهبري در سه دوره.
آيتالله مشكيني، بيش از 28 اثر مكتوب در زمينههاي فقه و اصول و تفسير و اخلاق نگاشتند،و به جامعهي اسلامي ارائه نمودند. ايشان، همواره منشأ بركات براي حوزهها بودند و نقش مهمي در تنقيح و تصحيح متون درسي حوزه داشتند. سرانجام در تاريخ هشتم مرداد1386، قلب اين مجاهد نستوه و عالم عامل و فقيه پارسا از طپش ايستاد و جسم نحيف و رنجورش در جوار رحمتالهي آرام گرفت.
منبع:نشريه قدر ،شماره 22
/خ
پدرش مردي مؤمن و دانشمند و از روحانيون خوشنام منطقه بود كه در روستاي «آلني» از توابع شهرستان مشكينشهر اردبيل بود،زندگي ساده و بيپيرايهاي داشت، وي مثل ساير علماء مورد مراجعهي مردم بود و به اهل روستاي خود خدمت ميكرد.چند سالي از ولادت علي گذشته بود كه پدرش تصميم گرفت به قصد تكميل تحصيلات و كسب فيض از محضر علماي نجف اشرف به آن شهر هجرت كند.علي، اولين گامهاي فراگيري دانش را در مكتبخانههاي شهر نجف برداشت و تحصيلاتش را در آنجا شروع نمود.
قامت چهارسالهي خانوادهي فيض (مشكيني)، در نجف با حادثهي تلخي نيز همراه بود. دوسال از هجرت به نجف ميگذشت كه علي، مادرش را ازدست داد و در همان سنين كودكي،با درد يتيمي آشنا شد. پس از بازگشت به ايران و اقامت در زادگاه،مقدمات علوم ديني را نزد پدرش فرا ميگرفت كه پس از مدّت كوتاهي، پدرش را هم ازدست داد. «پس از فوت پدرم،يتيم بوديم و هيچچيز نداشتيم. باوجود همه سختيها و نبود امكانات، چيزي كه ما را اميدوار كرده بود، توكل به خدا و ايمان به راهي بود كه در آن پاي نهاده بوديم. هرچند در اين غربت و تنهايي،سايهي پدر و مادر نبود، لكن همواره، خدا بود و باوراين حضور، ما را از يأس و نااميدي نجات ميداد». به راستي، چه چيزي غير از ايمان خالصانه به خدا و باور قلبي به حقانيت دين اسلام، ميتواند از يك نوجوان يتيم در گوشهاي از يك روستاي دورافتاده، فقيهي پارسا و مبارزي نستوه و مجاهدي خستگيناپذير بسازد؟ همين ايمان بود كه او را ياري داد تا باوجود سختيها و فقر و نداري،براي ادامه تحصيل راهي حوزهي علميهي اردبيل شود،و اين خواستهي پدرش نيز بود كه سفارش اكيد به تحصيل علوم حوزوي و خدمت به مردم در كسوت روحانيت داشت.
«چند ماهي را براي فراگيري علم صرف و نحو در اردبيل سپري كردم تا اينكه سرانجام توفيق يافتم كه به زيارت عالمي متقي نائل شوم.وي ازميان كشتهشدگان و زخميان مسجد گوهرشاد مشهد نجاتيافته بود. همراه او با بعضي از طلاب، به سوي قم و به قصد ادامه تحصيل،حركت كرديم».
مرحوم مشكيني،درحوزهي علميهي قم،از وجود بزرگان و علماي حوزه،استفادهها برد و دوره سطح را به پايان رساند. وي،مدّتي از محضرمرحوم آيتالله حجت كوهكمرهاي بهرهمند شد و ساليان طولاني در درس خارج فقه و اصول مرحوم آيتالله بروجردي و آيتالله محقق داماد حاضر شده و به خوشهچيني از خرمن معرفت و دانش آن بزرگواران مشغول بود.با گذشت چندسال از سلطنت پهلوي دوم و شروع مبارزات حضرت امامخميني«ره» برعليه طاغوت، مرحوم مشكيني در زمرهي ياران امام به صف مبارزات پيوست.
«درجريان اين مبارزات،چندينبار در ساواك و شهرباني قم زنداني شدم و در پي جلسات مخفي كه مرتباً در قم و به منظور تبادلنظر در زمينهي به اجرا گذاردن منويات و دستورات امامخميني انجام ميشد،تحت تعقيب قرارگرفتم و قريب 4ماه در تهران،متواري بودم و با اسم مستعار،با دوستان تماس داشتم.»
آيتالله مشكيني درخلال مبارزات و تعقيب و گريز در قم و تهران،از فعاليت علمي غافل نبود و در همينمدّت، چند كتاب سودمند تأليف كرد،اما نهايتاً براي رهايي از آزار و اذيت و تعقيب عمال حكومت،تصميم گرفت به نجف اشرف مهاجرت كند.نكتهي قابل ذكراينكه مرحوم مشكيني در اين زمان متأهل بوده و صاحب فرزند هم شده بودند، اما هنگام خروج از كشور، مدّتها از وضعيت خانوادهي خود بياطلاع بودهاند.
اقامت ايشان در نجف كه با حضور در درس حضرت امام و ساير مراجع و علماي نجف همراه بود،7ماه بيشتر طول نكشيد و ضعف مزاجي مرحوم مشكيني و گرماي طافتفرساي نجف، باعث شد تا دوباره به قم بازگردد.
«ناگزير به قم بازگشتم،در روز اول كه برخي از رفقا به ملاقاتم آمده بودند،از سوي ساواك،جلب شدم و التزام گرفتند كه بايد تا 48ساعت ديگر از قم بروم.فرداي آن روز به سمت مشهد حركت كردم و نزديك 15ماه در حوزهي مشهد مشغول تدريس شدم.بعد،دوباره به قم بازگشتم و در جلسات مخفيانه كه كيفيت پخش و ابلاغ اوامر و سخنان امام، مورد بررسي قرار ميگرفت،شركت نمودم.مدّتي بدين منوال گذشت و در تنظيم اعلاميهها و نشرياتي كه عليه رژيم ديكتاتور پهلوي صادر و پخش ميشد،به همراه دوستان متعهد حوزه، شركت داشته و با امضا و غيره كمك ميكردم.
به هرحال،پس از مدّتي وجود اين عده از روحانيون مسئول و متعهد درحوزهي علميهي قم،براي دستگاه قابل تحمل نشد و حكم تبعيد 27نفر از فضلا و مدرسين حوزه صادر شد. من نيز به 3سال تبعيد محكوم شدم.» در زمان صدور حكم كه اتفاقاً با فصل تابستان و تعطيلي دروس حوزه همراه بود،فرصتي پيش آمد تا ايشان به زادگاهش سفركند اما پس از مدّتي در آنجا دستگير شده به قم منتقل ميشود و از آنجا به محلّ تبعيدش يعني ماهان كرمان فرستاده ميشود. ايشان در ماهان با مناسب ديدن اوضاع،تصميم به اقامهي نمازجمعه ميگيرد، اما بعد از مدّتي كه اجتماع و رفتوآمد مردم پيرامون وي زياد ميشود، دوباره ازطرف ساواك جلب شده و به گلپايگان منتقل ميشود. درآنجا تحت مراقبت و كنترل شديدي قرار ميگيرند و حتي نمازجماعت ايشان تعطيل ميشود. اما آيتالله مشكيني تسليم نشده و با برگزاري جلسات تفسير قرآن براي معلمان گلپايگان، فعاليت خود را ادامه ميدهند. همين فعاليتها، باعث شد تا دوباره به تغيير محل، محكوم شدند و اينبار به شهرستان كاشمر منتقل شوند. اقامت يك ساله در كاشمر، سختترين و پرفشارترين دوران مدّت تبعيد بوده و همواره، فعاليتهاي ايشان با برخورد شهرباني مواجه ميشده است.
آيتالله مشكيني،در طول بيش از 60سال تدريس، شاگرداني پرورش دادند كه بيشترآنها اكنون در زمرهي انديشمندان و علماي مشهور ميباشند. مسجد امامحسنعسكري«ع» در قم، خاطرات بيشماري از كلاسهاي پرشور تفسير و اخلاق اين عالم عامل در سينه دارد. اين دروس تا آخرين روزهاي حضور ايشان در قم ادامه يافت و منشأ خدمات فراواني به طلاب و نسل جوان شد.يكي از خدمات مهم و تأثيرگذار آيتالله مشكيني،تأسيس مؤسسهي فرهنگي، انتشاراتي «الهادي» است كه كتابهاي مفيد و ارزندهاي براي سطوح گوناگون جامعه منتشر مينمايد.به علاوه هنگاميكه قيمت خريد قرآن در خارج از كشور براي مسلمانان و علاقهمندان به اسلام بسيار بالا بود، آيتالله مشكيني به چاپ قرآن در تيراژ بالا، كيفيت عالي و قيمت پائين، همّت گمارده، و باعث شدند تا مؤسسهي الهادي به طور گسترده، براي علاقهمندان در خارج از كشور، قرآن تهيه و توزيع نمايد.
درسالهاي دفاع مقدس نيز،اين مجاهد فيسبيلالله، با حضور پررنگ و اثرگذار در جبهههاي حق عليه باطل، موجب تقويت روحيهي نيروهاي اسلام و بالارفتن كيفيت و غناي هرچه بيشتر فضاي جبهه ازنظر اخلاقي و عرفاني شدند، ايشان در سالهاي پس از پيروزي انقلاب،باوجودي كه در زمرهي مجتهدين طراز اول بودند،با تواضع و فروتني مثالزدني از پذيرش مرجعيت سرباز زدند و در مسئوليتهاي ديگري منشأ خدمات به جامعهي اسلامي شدند كه اهم آنها عبارتند از:
عضويت در خبرگان تدوين قانون اساسي،مسئول گزينش و اعزام قضات با حكم امام،امامت جمعه قم با حكم امامخميني«ره» و رهبر انقلاب، رياست شوراي بازنگري قانون اساسي، عضويت در جامعهي مدرسين حوزهي علميهي قم و رياست مجلس خبرگان رهبري در سه دوره.
آيتالله مشكيني، بيش از 28 اثر مكتوب در زمينههاي فقه و اصول و تفسير و اخلاق نگاشتند،و به جامعهي اسلامي ارائه نمودند. ايشان، همواره منشأ بركات براي حوزهها بودند و نقش مهمي در تنقيح و تصحيح متون درسي حوزه داشتند. سرانجام در تاريخ هشتم مرداد1386، قلب اين مجاهد نستوه و عالم عامل و فقيه پارسا از طپش ايستاد و جسم نحيف و رنجورش در جوار رحمتالهي آرام گرفت.
منبع:نشريه قدر ،شماره 22
/خ