سيماي سوره قدر
اين سوره، با اشاره به نزول قرآن در شب قدر آغاز و با بيان اهميّت آن شب نزد خداوند و برتري آن بر هزار ماه ادامه و با سلام و درود الهي پايان ميپذيرد. روايات متعدّدي در فضيلت تلاوت اين سوره بعد از سوره حمد در نماز وارد شده است و به كسي كه آن را در نماز واجب بخواند، خطاب ميشود: «غفرالله لك ما مضي فاستأنف
سيماي سوره قدر
اين سوره، با اشاره به نزول قرآن در شب قدر آغاز و با بيان اهميّت آن شب نزد خداوند و برتري آن بر هزار ماه ادامه و با سلام و درود الهي پايان ميپذيرد. روايات متعدّدي در فضيلت تلاوت اين سوره بعد از سوره حمد در نماز وارد شده است و به كسي كه آن را در نماز واجب بخواند، خطاب ميشود: «غفرالله لك ما مضي فاستأنف العمل» خداوند گذشته تو را بخشيد، از نو آغاز كن.
امامرضا عليه السلام فرمود: كسي كه در زيارت قبور مؤمنين، سوره قدر را هفت مرتبه بخواند، خداوند آن مردگان و كسي كه اين سوره را تلاوت كرده است، ميآمرزد.
تفسير سوره قدر
سوره قدر، مكّي است و پنج آيه دارد:
إنا أنزلناه في ليلهالقدر[1] و ما ادراك ما ليله القدر[2] ليله القدر خير من ألف شهر[3] تنزل الملئكه والروح فيها بإذن ربهم من كل امر[4] سلام هي حتي مطلعالفجر[5].
ترجمه آيات
به نام خداوند رحمان و رحيم. ما اين قرآن عظيمالشان را (كه رحمت واسع و حكمت جامع است)، در شب قدر نازل كرديم(1).
و تو چه ميداني شب قدر چيست؟(2).
شب قدر (در مقام و مرتبه)، از هزار ماه بهتر و بالاتر است(3).
در اين شب، فرشتگان و روح (يعني جبرئيل)، به اذن خدا از هر جانب نازل ميشوند(4).
اين شب، رحمت و سلامت و تهنيت است تا صبحگاه(5).
بيان آيات
اين سوره، نزول قرآن در شب قدر را بيان ميكند، و آن شب را تعظيم نموده از هزار ماه بالاتر ميداند، چون در آن شب، ملائكه و روح نازل ميشوند، و اين سوره، هم احتمال مكي بودن را دارد، و هم ميتواند مدني باشد، و رواياتي كه درباره سبب نزول آن از امامان اهلبيت(عليهم السلام) و از ديگران رسيده خالي از تاييد مدني بودن آن نيست، و آن رواياتي است كه دلالت دارد بر اينكه اين سوره بعد از خوابي بود كه رسولخدا(ص) ديد، پيامبر در خواب ديد كه بنيآميه بر منبر او بالا ميروند، و سخت اندوهناك شد، و خداي تعالي براي دل تسلاي ايشان و رفع اندوهش، اين سوره را نازل كرد (و در آن فرمود شب قدر بهتر از هزار ماه حكومت بنياميه است).
إنا أنزلناه في ليله القدر
ضمير در انزلناه به قرآن برميگردد، و ظاهرش اين است كه: ميخواهد بفرمايد همه قرآن را در شب قدر نازل كرده، نه بعضي از آيات آن را. مؤيدش هم اين است كه تعبير به انزال كرده، كه ظاهر در اعتبار يكپارچگي است، نه تنزيل كه ظاهر در نازل كردن تدريجي است.
و در معناي آيه مورد بحث، آيه زير است كه ميفرمايد: والكتاب المبين إنا أنزلناه في ليله المباركه(1)، كه صريحاً فرموده همه كتاب را در آن شب نازل كرده، چون ظاهرش اين است كه نخست سوگند به همه كتاب خورده، بعد فرموده اين كتاب را كه به حرمتش سوگند خورديم، در يك شب و يكپارچه نازل كرديم.
پس مدلول آيات اين ميشود كه قرآن كريم، دو جور نازل شده، يكي يكپارچه در يك شب معين، و يكي هم به تدريج در طول بيستوسه سال نبوت كه آيه شريفه و قرآنا فرقناه لتقراه علي النّاس علي مكث و نزلناه تنزيلا(2)، نزول تدريجي آن را بيان ميكند، و همچنين آيه زير كه ميفرمايد: و قال الّذين كفروا لو لا نزل عليه القرآن جمله ي واحده ي كذلك لنثبت به فؤادك و رتلناه ترتيلا(3).
و بنابراين، ديگر نبايد به گفته بعضي(4) اعتنا كرد كه گفتهاند: معناي آيه انزلناه اين است كه شروع به انزال آن كرديم، و منظور از انزال هم انزال، فرستادن چند آيه از قرآن است، كه در آن شب يكباره نازل شد نه همه آن. و در كلام خداي تعالي، آيهاي كه بيان كند ليله مذكوره چه شبي بوده ديده نميشود بجز آيه شهر رمضانالَّذي انزل فيهالقرآن(5) كه ميفرمايد: قرآن، يكپارچه در ماه رمضان نازل شده، و با انضمام آن به آيه مورد بحث معلوم ميشود شب قدر يكي از شبهاي ماه رمضان است، و اما اينكه كداميك از شبهاي آن است در قرآن چيزي كه بر آن دلالت كند نيامده است، تنها از اخبار استفاده ميشود، كه انشاءالله در بحث روايتي بعضي از آنها از نظر خواننده ميگذرد.
در اين سوره، آن شبي كه قرآن نازل شده را شب قدر ناميده، و ظاهرا مراد از قدر تقدير و اندازهگيري است، پس شب قدر، شب اندازهگيري است، خدايتعالي در آن شب حوادث يك سال را يعني از آن شب تا شب قدر سال آينده را تقدير ميكند، زندگي، مرگ، رزق، سعادت، شقاوت و چيزهايي ديگر از اين قبيل را مقدر ميسازد، آيه سوره دخان هم كه در وصف شب قدر است بر اين معنا دلالت دارد: فيها يفرق كل امر حيكم امرا من عندنا انا كنا مرسلين رحمة من ربك(6)، چون فرق، به معناي جداسازي و مشخص كردن دو چيز از يكديگر است، و فرق هر امر حكيم جز اين معنا ندارد كه آن امر و آن واقعهاي كه بايد رخ دهد را با تقدير و اندازهگيري مشخص سازند.
و از اين استفاده ميشود كه شب قدر منحصر در شب نزول قرآن و آن سالي كه قرآن در آن شبش نازل شد نيست، بلكه با تكرر سنوات، آن شب هم مكرر ميشود، پس در هر ماه رمضان از هر سال قمري شب قدري هست، كه در آن شب امور سال آينده تا شب قدر سال بعد، اندازهگيري و مقدر ميشود.
پس حاصل آيات مورد بحث به طوري كه ملاحظه كرديد اين شد كه شب قدر بعينه يكي از شبهاي ماه مبارك رمضان از هرسال است، و در هرسال، در آن شب همه امور مقدر ميشود، البته منظورمان از جهت اندازهگيري است، خواهيد گفت پس هيچ امري از آن صورت كه در شب قدر تقدير شده باشد در جاي خودش با هيچ عاملي دگرگون نميشود؟ در پاسخ ميگوييم: نه، هيچ منافاتي ندارد كه در شب قدر مقدر بشود ولي در ظرف تحققش طوري ديگر محقق شود، چون كيفيت موجود شدن مقدر، امري است، و دگرگوني در تقدير، امري ديگر است، همچنان كه هيچ منافاتي ندارد كه حوادث در لوح محفوظ معين شده باشد، ولي مشيت الهي آن را تغيير دهد، همچنان كه در قرآن كريم آمده: يمحوالله ما يشاء و يثبت و عنده امالكتاب(7).
بحث روايتي
در تفسير برهان از شيخ طوسي از ابوذر روايت آورده كه گفت: به رسولخدا(ص) عرضه داشتم يا رسولالله، آيا شب قدرشبي است كه در عهد انبياء بوده و امر بر آن نازل ميشده و چون از دنيا ميرفتند، نزول امر در آن شب تعطيل ميشده است؟ فرمود: نه، بلكه شب قدر تا قيامت هست(8).
مؤلف: در اين معنا، روايات زيادي ازطرق اهل سنت نيز آمده(9).
و درمجمعالبيان است كه از حماد بن عثمان از حسان ابن ابي علي نقل شده كه گفت: از امامصادق(ع) از شب قدر پرسيدم، فرمود: در نوزدهم رمضان و بيست و يكم و بيست و سوم، جستجويش كن(10).
مؤلف: در اين معنا هم روايات ديگري هست.
پس معلوم شد، آنچه همه روايات مختلفي كه از ائمه اهلبيت(ع) وارد شده در آن اتفاق دارند اين است كه: شب قدر تا روز قيامت باقي است، و همه ساله تكرار ميشود، و نيز ليله القدر شبي از شبهاي رمضان، و نيز يكي از سه شب نوزده و بيستويك و بيستوسه است.
نكتهها:
خداوند، امور عالم را ازطريق فرشتگان و با واسطه آنان به انجام ميرساند، لذا در بسياري از آيات قرآن، فعلها و ضميرهاي مربوط به خداوند به صورت جمع آمده است. چنانكه درآغاز اين سوره ميفرمايد: «إنّا أنزلناه» ما قرآن را نازل كرديم.
براساس نظر مفسّران، قرآن دوبار نازل شده است. يكبار به صورت يكپارچه در شب قدر كه اين سوره به آن اشاره دارد، و بار ديگر به صورت تدريجي در مدّت بيستوسهسال دوره رسالت پيامبر.تعبيرات قرآن نيز درباره نزول اين كتاب آسماني دوگونه است. برخي با واژه «أنزلنا» از ريشه انزال به معناي نزول دفعي آمده،و برخي ديگر با واژه «نزّلنا» از ريشه تنزيل به معناي نزول تدريجي آمده است.
از انضمام آيه «إنّا أنزلناه في ليلةالقدر» با آيه «شهر رمضان الّذي أنزل فيهالقرآن»، معلوم ميشود كه شب قدر در ماه رمضان است،امّا اينكه كداميك از شبهاي ماه رمضان است، در قرآن،چيزي بر آن دلالت ندارد و در روايات نيز به صورت مردّد ميان يكي از سه شب آمده است. چنانكه از امامصادق عليه السلام درمورد شب قدر پرسيدند: آن حضرت فرمود: در شب نوزدهم، بيستويكم، و بيستوسوم رمضان جستجويش كن.البتّه معروف ميان اهلسنّت،آن است كه شب بيستوهفتم رمضان،شب قدر است.
پينوشت:
1.سوگند به كتاب مبين، ما آن را در شبي مبارك نازل كرديم. سوره دخان، آيه3.
2.آنانكه كافر شدند گفتند: چرا قرآن يكباره بر او نازل نشد، بله يكباره نازل نكرديم، تا قلب تو را ثبات و آرامش بخشيم، و بدين منظور، آيهآيهاش كرديم. سوره فرقان، آيه32.
3.مجمعالبيان، ج10، ص518.
4.در آن شب، هر حادثهاي كه بايد واقع شود، خصوصياتش مشخص و محدود ميگردد، اين امري ستخلف ناپذير، امري است از ناحيه ما كه اين ماييم فرستنده رحمتي از ناحيه پروردگارت. سوره دخان، آيه6.
5.سوره بقره، آيه185.
6.در آن شب، هر حادثهاي كه بايد واقع شود خصوصياتش مشخص و محدود ميگردد،اين امري است تخلفناپذير، امري است از ناحيه ما كه اين ماييم فرستنده رحمتي از ناحيه پروردگارت.سوره دخان، آيه6.
7.خدا هرچه را كه از مقدرات بخواهد، محو، و هرچه را بخواهد،اثبات ميكند، و كتاب تغييرناپذير نزد او است. سوره رعد، آيه39.
8. تفسيرالبرهان، ج4، ص488، ح26.
9. الدرالمنثور، ج6، ص371.
10.مجمعالبيان، ج10، ص519.
منبع:ماهنامه قدر،شماره22
/خ