وقف عامل مبارزه با وسوسه های درونی
یکی از آموزه های قرآن کریم در جهت روی آوردن به وقف، نشان دادن راه در هنگام تردیدهاست. همواره در زندگی انسان تعارضی وجود دارد که در تعارض منافع فردی با مصالح عالیه عمومی، کدام را باید انتخاب کرد. رفاه بیشتر و غیرقابل نهایت برای فرزندان، با توجه به جامعه و نیازهایش؟ زیرا رفاه خانواده و دادن امکانات به آنان محدودیت ندارد. گاهی این دادن ها به شکلی است که گویا فرزندان با شکل طلبکارانه ای از پدر و همسر توقع دارند و گویی این وظیفه پدر یا شوهر است که هر چه
وقف عامل مبارزه با وسوسه های درونی
نويسنده:نسیم سهیلی
یکی از آموزه های قرآن کریم در جهت روی آوردن به وقف، نشان دادن راه در هنگام تردیدهاست. همواره در زندگی انسان تعارضی وجود دارد که در تعارض منافع فردی با مصالح عالیه عمومی، کدام را باید انتخاب کرد. رفاه بیشتر و غیرقابل نهایت برای فرزندان، با توجه به جامعه و نیازهایش؟ زیرا رفاه خانواده و دادن امکانات به آنان محدودیت ندارد. گاهی این دادن ها به شکلی است که گویا فرزندان با شکل طلبکارانه ای از پدر و همسر توقع دارند و گویی این وظیفه پدر یا شوهر است که هر چه دارد و ندارد به آنان بدهد و دیگران را درنظر بگیرد.
یکی از دستورات اخلاقی قرآن برای فائق آمدن به این وسوسه ها و دفع نگرانی ها که اگر وقف کنم چه می شود و آینده خود و خانواده ام در برابر پیشامدهای احتمالی چه خواهد شد؟ اولاً غلبه بر این وسوسه ها و شیطانی دانستن وعده به فقر (بقره /268) است. و ثانیاً امیدوار کردن و التیام دادن و پاسخ به نگرانی است که نترسید و اگر پیش بینی معقول انجام دادید دیگر نباید در کار خیر شک و تردید کنید و اگر صدقه جاریه ای دادید خدا شما را بی نیاز می کند: و ان خفتم عیله فسوف یغنیکم الله من فضله ان شاء ان الله علیم حکیم (توبه /28)و اگر از فقر می ترسید، پس زود باشد که خدا شما را از کرم خویش توانگر کند.
گاه در ضمیر انسان وسوسه می شود که « کاری که می خواهیم انجام دهیم، چه فایده ای دارد و چه کسی به آن پاداش می دهد و چه تضمینی برای ارج نهادن آن وجود دارد» که در این جا قرآن کریم به میدان می آید و می گوید: « ما پاداش کارهای شایسته شما را تباه نمی کنیم: « ان الذین آمنوا و عملوالصالحات انا لانضیع اجر من احسن عملا» ( کهف 30).
جمع آموری اموال و ثروت اندوزی حرام است. مسلمان بایستی اموال خویش را در راه خدا و در مسیر بهره مندی بندگان خدا به کار اندازد. اموال در حیات اقتصادی جامعه بسان خون در شریان های بدن است. بنابراین اگر از گردونه معاملات و صدقات بیرون رود، فساد اجتماعی برجای می گذارد. انباشته کردن و گنج درست کردن و در قبر و کنار مرده گذاشتن عمل مذمومی است: « یا ایها الذین آمنوا ان کثیراً من الاحبار و الرهبان لیاکلون اموال الناس بالباطل و یصدون عن سبیل الله و الذین یکنزون الذهب و الفضه و لا ینفقونها فی سبیل الله فبشرهم بعذاب الیم (توبه /34).
بخل یکی از صفاتی می باشد که هم ناپسند بوده و هم با توسعه اجتماعی و فرهنگی منافات دارد. قرآن کریم درباره کسانی که بخیل بوده و بخل می ورزند، می فرماید: « اینان کسانی اند که دیگران را هم به این فعل قبیح فرا می خوانند.»
در جای دیگر در مذمت بخل و فرار از انفاقات می فرماید: « الذین یبخلون و یامرون الناس بالبخل و یکتمون ما آتاهم الله من فضله و اعتدنا للکافرین عذاباً مهینا (نساء /37) همان کسانی که بخل می ورزند و مردم را به بخل وا می دارند و آنچه را خداوند از فضل خویش بدانها ارزانی داشته پوشیده می دارند و برای کافران عذابی خوار کنند آماده کرده ایم. یا می فرماید: « و لا یحسبن الذین یبخلون بما آتاهم الله من فضله هو خیرا لهم بل هو شر لهم سیطوفون ما بخلوا به یوم القیامه و لله میراث السماوات و الارض و الله بما تعملون خبیر» ( آل عمران /180) و کسانی که به آنچه خدا از فضل خود به آنان عطا کرده است بخل می ورزند هرگز تصور نکنند که آن ( بخل) برای آنان خوب است بلکه برایشان بد است. به زودی آنچه به آن بخل ورزیده اند در روز قیامت طوق گردنشان می شود. میراث آسمان ها و زمین از آن خداست و خدا به آنچه می کنید آگاه است.
از سوی دیگر برای غلبه وسوسه از راه تشویق به نیکی پاداش حسنه را به ده برابر می رساند و می فرماید: « من جاء بالحسنه فله عشر امثالها و من جاء بالسیئته فلایجزی الا مثلها و هم لا یظلمون» (انعام /160) هر کس کار نیکی بیاورد ده برابر پاداش خواهد داشت. و هر کس کار بدی بیاورد جز مانند آن کیفر نیابد و بر آنان ستم نرود. در سخنی دیگر درباره احسان در این دنیا و در برابر برتری های جهان آخرت تأکید می شود: « للذین احسنوا فی هذه الدنیا حسنه و لدار الاخره خیر و لنعم دار المتقین» (نحل /30) باز می فرماید: « من جاء بالحسنه فله خیر منها و هم من فزع یومئذ آمنون» (نمل /89) هر کس نیکی به میان آورد، پاداشی بهتر از آن خواهد داشت و آنان از هراس آن روز ایمن اند. از آنجا که دغدغه ها فراوان می شود تأکیدهای قرآن هم فراوان می شود و در جایی دیگر می فرماید: « و من یفترق حسنه نزد له حسنا ان الله غفور شکور» ( شوری/23) و هر کس نیکی به جای آورد. برای او ثواب است.
منبع:ستاد خبری روابط عمومی سازمان اوقاف و امور خیریه
یکی از دستورات اخلاقی قرآن برای فائق آمدن به این وسوسه ها و دفع نگرانی ها که اگر وقف کنم چه می شود و آینده خود و خانواده ام در برابر پیشامدهای احتمالی چه خواهد شد؟ اولاً غلبه بر این وسوسه ها و شیطانی دانستن وعده به فقر (بقره /268) است. و ثانیاً امیدوار کردن و التیام دادن و پاسخ به نگرانی است که نترسید و اگر پیش بینی معقول انجام دادید دیگر نباید در کار خیر شک و تردید کنید و اگر صدقه جاریه ای دادید خدا شما را بی نیاز می کند: و ان خفتم عیله فسوف یغنیکم الله من فضله ان شاء ان الله علیم حکیم (توبه /28)و اگر از فقر می ترسید، پس زود باشد که خدا شما را از کرم خویش توانگر کند.
گاه در ضمیر انسان وسوسه می شود که « کاری که می خواهیم انجام دهیم، چه فایده ای دارد و چه کسی به آن پاداش می دهد و چه تضمینی برای ارج نهادن آن وجود دارد» که در این جا قرآن کریم به میدان می آید و می گوید: « ما پاداش کارهای شایسته شما را تباه نمی کنیم: « ان الذین آمنوا و عملوالصالحات انا لانضیع اجر من احسن عملا» ( کهف 30).
جمع آموری اموال و ثروت اندوزی حرام است. مسلمان بایستی اموال خویش را در راه خدا و در مسیر بهره مندی بندگان خدا به کار اندازد. اموال در حیات اقتصادی جامعه بسان خون در شریان های بدن است. بنابراین اگر از گردونه معاملات و صدقات بیرون رود، فساد اجتماعی برجای می گذارد. انباشته کردن و گنج درست کردن و در قبر و کنار مرده گذاشتن عمل مذمومی است: « یا ایها الذین آمنوا ان کثیراً من الاحبار و الرهبان لیاکلون اموال الناس بالباطل و یصدون عن سبیل الله و الذین یکنزون الذهب و الفضه و لا ینفقونها فی سبیل الله فبشرهم بعذاب الیم (توبه /34).
بخل یکی از صفاتی می باشد که هم ناپسند بوده و هم با توسعه اجتماعی و فرهنگی منافات دارد. قرآن کریم درباره کسانی که بخیل بوده و بخل می ورزند، می فرماید: « اینان کسانی اند که دیگران را هم به این فعل قبیح فرا می خوانند.»
در جای دیگر در مذمت بخل و فرار از انفاقات می فرماید: « الذین یبخلون و یامرون الناس بالبخل و یکتمون ما آتاهم الله من فضله و اعتدنا للکافرین عذاباً مهینا (نساء /37) همان کسانی که بخل می ورزند و مردم را به بخل وا می دارند و آنچه را خداوند از فضل خویش بدانها ارزانی داشته پوشیده می دارند و برای کافران عذابی خوار کنند آماده کرده ایم. یا می فرماید: « و لا یحسبن الذین یبخلون بما آتاهم الله من فضله هو خیرا لهم بل هو شر لهم سیطوفون ما بخلوا به یوم القیامه و لله میراث السماوات و الارض و الله بما تعملون خبیر» ( آل عمران /180) و کسانی که به آنچه خدا از فضل خود به آنان عطا کرده است بخل می ورزند هرگز تصور نکنند که آن ( بخل) برای آنان خوب است بلکه برایشان بد است. به زودی آنچه به آن بخل ورزیده اند در روز قیامت طوق گردنشان می شود. میراث آسمان ها و زمین از آن خداست و خدا به آنچه می کنید آگاه است.
از سوی دیگر برای غلبه وسوسه از راه تشویق به نیکی پاداش حسنه را به ده برابر می رساند و می فرماید: « من جاء بالحسنه فله عشر امثالها و من جاء بالسیئته فلایجزی الا مثلها و هم لا یظلمون» (انعام /160) هر کس کار نیکی بیاورد ده برابر پاداش خواهد داشت. و هر کس کار بدی بیاورد جز مانند آن کیفر نیابد و بر آنان ستم نرود. در سخنی دیگر درباره احسان در این دنیا و در برابر برتری های جهان آخرت تأکید می شود: « للذین احسنوا فی هذه الدنیا حسنه و لدار الاخره خیر و لنعم دار المتقین» (نحل /30) باز می فرماید: « من جاء بالحسنه فله خیر منها و هم من فزع یومئذ آمنون» (نمل /89) هر کس نیکی به میان آورد، پاداشی بهتر از آن خواهد داشت و آنان از هراس آن روز ایمن اند. از آنجا که دغدغه ها فراوان می شود تأکیدهای قرآن هم فراوان می شود و در جایی دیگر می فرماید: « و من یفترق حسنه نزد له حسنا ان الله غفور شکور» ( شوری/23) و هر کس نیکی به جای آورد. برای او ثواب است.
منبع:ستاد خبری روابط عمومی سازمان اوقاف و امور خیریه