پژوهشى درباره اصول اربعمأة (4)
2 ـ اصل آدم بن المتوكل ابوالحسن بياع اللوءلوء الكوفىّ. نجاشى گويد عبيس بن هشام الناشرى كه از اصحاب امام رضا(علیه السّلام) است اين اصل را از او روايت مى
پژوهشى درباره اصول اربعمأة (4)
6 ـ فهرست برخى از اصول اربعمأة
1 ـ اصل آدم بن الحسين النخاس الكوفىّ، نجاشى گويد اين اصل را «اسماعيل بن مهران بن ابى نصر كوفى» كه از اصحاب امام رضا(علیه السّلام) است از او روايت كرده است، (رجال النجاشى، ص104؛ رجال الطوسى، ص143؛ الذريعة، ج2، ص135).
2 ـ اصل آدم بن المتوكل ابوالحسن بياع اللوءلوء الكوفىّ. نجاشى گويد عبيس بن هشام الناشرى كه از اصحاب امام رضا(علیه السّلام) است اين اصل را از او روايت مى كند، (رجال النجاشى، ص104؛ الفهرست، ص5؛ الذريعة، ج2، ص135.)
3 ـ اصل ابان بن تغلب بن رباح البكرى من آل بكر بن وائل الجديدى، مولى بن جرير از اصحاب امام سجاد، باقر و صادق(علیه السّلام) است و بسيار مورد توجه امامان به گونه اى كه امام باقر(علیه السّلام) ايشان را مأمور به فتوا در مسجد مدينه مى كند و امام صادق(علیه السّلام) در مرگ او فرمودند: «لقد اوجع قلبى موت ابان»، (رجال النجاشى، ص10؛ الفهرست، ص5 و 6؛ معالم العلماء، ص23؛ الذريعة، ج2، ص135).
4 ـ اصل ابان بن عثمان الاحمر الجبلّى. او از اصحاب اجماع بوده است و اين اصل را از ابو احمد محسن بن احمد البجلى كه از اصحاب امام رضا(علیه السّلام) است روايت مى كند، (رجال النجاشى، ص13؛ الفهرست، ص8؛ الذريعة، ج2، ص135).
5 ـ اصل ابان بن محمد البجلّى، معروف به سندىّ البزار. او خواهرزاده «صفوان بن يحيى» است. سيد بن طاووس در «الاقبال» از آن اصل ياد كرده و نسخه اى نزد او موجود بوده است، (رجال النجاشى، ص14؛ الذريعة، ج2، ص136).
6 ـ اصل ابراهيم بن ابى البلاد. لقب او ابو اسماعيل، نامش يحيى بن سليم يا سليمان و كنيه اش ابراهيم ابو يحيى بوده است، (رجال النجاشى، ص22؛ الفهرست ص9؛ معالم العلماء، ص4؛ الذريعة، ج2، ص136).
7 ـ اصل ابراهيم بن صالح. ابن شهر آشوب در «معالم العلماء» نسب او را چنين ياد كرده و «كتاب الغيبة» را از آثار «ابراهيم بن صالح الانماطى الكوفى» دانسته كه روشن مى سازد انماطى غير از شخص مورد نظر ماست. با اين حال در برخى نسخه هاى «معالم العلماء»، «له كتاب» ذكر شده است. (معالم العلماء، ص5؛ الذريعة، ج2، ص136).
8 ـ اصل ابراهيم بن عبدالحميد. از اصحاب امام صادق(علیه السّلام) بوده و امام رضا(علیه السّلام) را هم درك كرده است. محمد بن ابى عمير و صفوان بن يحيى از او نقل روايت مى كنند، (الفهرست، ص14؛ رجال النجاشى، ص20؛ الذريعة، ج2، ص136).
9 ـ اصل ابراهيم بن عثمان مكنّى به ابى ايوب الخزاز الكوفى. از اصحاب امام باقر و صادق(علیه السّلام) محمد بن ابى عمير و صفوان بن يحيى از او روايت مى كنند، (الفهرست، ص14؛ معالم العلماء، ص4؛ الذريعة، ج2، ص136).
10 ـ اصل ابراهيم بن عمر اليمانى الصنعانى. از اصحاب صادقين(علیه السّلام) او از ابى بكر عبدالرزاق ابن همام بن نافع الصنعانى الحميرى روايت مى كند. شيخ در فهرست درباره او گفته است: «له اصل»، ولى در اصحاب باقر(علیه السّلام) او را از رجالى بر شمرده كه اصولى دارند و حماد بن عيسى از او اين اصول را روايت مى كند. لذا گويا او اصول متعددى داشته است (الفهرست، ص15؛ معالم العلماء، ص5؛ الذريعة، ج2، ص136).
11 ـ اصل ابراهيم بن مسلم بن هلال الضرير الكوفى. نجاشى گويد: شيوخ ما او را از اصحاب اصول مى دانند. ابوالقاسم حميد بن زياد بن حماد الدهقان الكوفى (م310هـ) از او روايت مى كند. علامه تهرانى متذكر مى شود كه شايد اين از جمله اندك اصولى باشد كه پس از عصر صادق(علیه السّلام) نوشته شده است، (رجال النجاشى، ص25؛ الذريعة، ج2، ص136).
12 ـ اصل ابراهيم بن مهزم الاسدى الكوفىّ معروف به ابن ابى بردة. نجاشى از او با تعبير «ثقه ثقه» ياد مى كند. از ابى عبداللّه و ابى الحسن(علیه السّلام) روايت مى كند و عمر طولانى كرد. شيخ در فهرست او را داراى اصل مى داند . حسن بن محبوب از او روايت مى كند، (الفهرست، ص18؛ رجال النجاشى، ص22؛ معالم العلماء، ص3؛ الذريعة، ج2، ص137).
13 ـ اصل ابراهيم بن نعيم العبدىّ، ابا الصباح. از اصحاب صادقين(علیه السّلام) است. صفوان بن يحيى (ت210) از او روايت مى كند، (الفهرست، ص375؛ الذريعة، ج2، ص137).
14 ـ اصل ابراهيم بن يحيى. او اصلى دارد كه حميد بن زياد از ابراهيم بن سليمان از او روايت مى كند، (الفهرست، ص19؛ معالم العلماء، ص4؛ الذريعة، ج2، ص138 و 137).
15 ـ اصل ابى عبداللّه بن حماد الانصارى. اين اصل نزد سيد بن طاووس موجود بوده و در كتاب «الاقبال» از آن نقل كرده است. در كتابهاى رجالى ترجمه ابى عبداللّه بن حماد نيامده است. شايد جزو اصحاب صادق(علیه السّلام) با نام حسين بن حماد بن ميمون ابوعبداللّه العبدى الكوفى ازاو نام برده شده است، چنانكه در «رجال نجاشى» آمده است، و شايد ابومحمد عبداللّه باشد، چنانكه در «الكامل» اثر ابن قولويه (ص112 ـ 114) آمده است، (الذريعة، ج2، ص138).
16 ـ اصل ابى محمد الخزاز. شيخ طوسى از او به «الخزاز» ياد مى كند و در معالم العلماء با عنوان «الجزار» محمد بن ابى عمير از او روايت مى كند (الذريعة، ج2، ص138؛ الفهرست، ص380).
17 ـ اصل احمد بن الحسن بن سعيد بن عثمان القرشى. نجاشى از او با عنوان «احمد بن حسين» ياد كرده ولى شيخ در رجالش از او با عنوان «احمد بن محمد بن حسنين» ياد مى كند. كنيه او ابوعبداللّه است، (الفهرست، ص27؛ رجال النجاشى، ص83؛ الذريعة ج2، ص138 و 139).
18 ـ اصل احمد بن الحسين بن عمر بن يزيد الصيقل. كنيه او ابوجعفر كوفى است. از ابى عبداللّه و ابى الحسن(علیه السّلام) روايت مى كند. جدّ او محمد بن يزيد بياع السابرى است، (رجال النجاشى، ص83، الذريعة، ج2، ص139).
19 ـ اصل احمد بن عمر الحلال (بياع الحل)، شيخ طوسى در رجالش او را در شمار اصحاب امام رضا(علیه السّلام) نام مى برد و مى گويد: «كوفى انماطى ثقه، ردى الاصل»، يعنى بر اصل او به دليل اشتمالش بر مسائلى چون تصحيف يا غلط و… اعتماد نمى شود. مامقانى در «تنقيح المقال» در اين مسئله مفصلاً صحبت كرده است، ( رجال الطوسى، ص368؛ الذريعة، ج2، ص139).
20 ـ اصل احمد بن محمد بن عمار ابى على الكوفى (ت346)؛ (الفهرست، ص45، رجال النجاشى، ص95؛ الذريعة، ج2، ص139).
21 ـ اصل احمد بن يوسف بن يعقوب الجعفى، (رجال النجاشى، ص127؛ الذريعة، ج2، ص140).
22 ـ اصل اديم بن الحر الجعفى. كنيه او ابى الحرامت و كشّى گويد: از امام صادق(علیه السّلام) چهل و چند حديث روايت مى كند، (رجال النجاشى، ص106؛ مجمع الرجال، ج1، ص179؛ الذريعة، ج2، ص140).
23 ـ اصل اسباط بن سالم ابى على الكوفى بياع الزطى، از او محمد بن ابى عمير روايت مى كند، (الفهرست، ص52؛ رجال النجاشى، ص206؛ معالم العلماء، ص28؛ مجمع الرجال، ج2، ص184؛ الذريعة، ج2، ص140.)
24 ـ اصل اسحاق بن جرير بن يزيد بن جرير بن عبداللّه البجلّى الكوفى. از اصحاب امام صادق و كاظم(علیهما السّلام) بوده است. محمد بن ابى عمير و حسن بن محبوب از او روايت مى كنند. (الفهرست، ص53؛ معالم العلماء، ص26؛ الذريعة، ج2، ص141).
25 ـ اصل اسحاق بن عمار بن موسى الساباطى. از اصحاب امام صادق(علیه السّلام) بوده است. محمد بن ابى عمير از او روايت مى كند. طوسى در فهرست گويد: او فطحى و ثقه است. او غير از اسحاق بن عمار بن حيان الصيرفى الكوفى است، (الفهرست ص54؛ معالم العلماء ص26؛ الذريعة، ج2، ص141).
26 ـ اصل اسماعيل بن ابان. در بعضى از نسخه هاى فهرست شيخ آمده كه «له كتاب»، (الفهرست، ص55؛ معالم العلماء، ص9؛ مجمع الرجال، ج2، ص203؛ الذريعة، ج2، ص141).
27 ـ اصل اسماعيل بن بكير. ابراهيم بن سليمان كوفى از او روايت مى كند، (الفهرست، ص56، معالم العلماء، ص10؛ الذريعة، ج2، ص141).
28 ـ اصل اسماعيل بن جابر، ابن شهر آشوب نقل مى كند كه در نسخ فهرست شيخ آمده: «له كتاب و له اصل» ولى تهرانى گويد: در نسخه هايى كه ما رويت كرديم فقط «له كتاب» آمده است، ( الفهرست، ص56؛ معالم العلماء ص10؛ الذريعة، ج2، ص142).
29 ـ اصل اسماعيل بن دينار، (الفهرست، ص56؛ معالم العلماء، ص10؛ الذريعة، ج2، ص142).
30 ـ اصل اسماعيل بن عثمان بن ابان. احمد بن ميثم بن فضل بن دكين از او روايت مى كند. در عبارت شيخ در رجال آمده است: «روى عنه حميد كتاب الملاحم و كتاب الدلالة و غيرذلك من الاصول»، (الفهرست، ص57؛ معالم العلماء، ص10؛ الذريعة، ج2، ص142).
31 ـ اصل اسماعيل بن محمد. محمد بن ابى عمير از او روايت مى كند. عناية الله قهپايى درحاشيه كتاب «مجمع الرجال» احتمال داده او همان «اسماعيل بن محمد» است كه شيخ در فهرست گفته كتاب اسماعيل بن الحكم را كه از اصحاب امام سجاد(علیه السّلام) است از او روايت مى كند، (الفهرست، ص60؛ الذريعة، ج2، ص142؛ مجمع الرجال، ج1، ص222 و 223).
32 ـ اصل اسماعيل بن عمار. او از اصحاب امام صادق و فطحى بوده ولى ثقه است. تنها صاحب معالم او را از اصحاب اصول بر شمرده است، (معالم العلماء، ص10؛ الذريعة، ج2، ص142).
33 ـ اصل اسماعيل بن مهران بن محمد بن ابى نصر السكونى الكوفى. او از جماعتى از اصحاب امام صادق(علیه السّلام) روايت مى كند و امام رضا(علیه السّلام) را ملاقات كرده است. شيخ در فهرست او را داراى اصل دانسته است. محمد بن الحسين بن ابى الخطاب از او روايت مى كند، (الفهرست، ص42؛ معالم العلماء، ص10؛ اختيار معرفة الرجال، ص589؛ الذريعة، ج2، ص143).
34 ـ اصل ايوب بن الحرّ الجعفى معروف به اخى أديم. از اصحاب امام صادق و كاظم(علیه السّلام) است و محمد بن خالد برقى از او روايت مى كند. (رجال النجاشى، ص103؛ مجمع الرجال، ج1، ص245؛ الفهرست ص64؛ الذريعة، ج2، ص143).
35 ـ اصل بشار بن يسار العجلى الكوفى. از اصحاب امام صادق(علیه السّلام) است. محمد بن ابى عمير از او روايت مى كند. (الفهرست، ص68؛ معالم العلماء، ص29؛ الذريعة، ج2، ص143).
36 ـ اصل بشر بن مسلمة الكوفى. از اصحاب امام صادق است، محمد بن ابى عمير
از او روايت مى كند. (الفهرست، ص68، معالم العلماء، ص28؛ الذريعة، ج2، ص143.)
37 ـ اصل بعض القدماء، كه علامه تهرانى آن را از مصادر بحار دانسته است و احتمال داده با توجه به بعضى قرائن، مؤلف آن «هارون بن موسى تلعكبرى» است، (الذريعة، ج2، ص143).
38 ـ اصل بكر بن محمد الازدى المعمر ابو يحيىلجليل من آل نعيم الغامديين. در كوفه ابوطالب عبدالله بن الصّلت قمى كه از اصحاب رضا(علیه السّلام) است از او روايت مى كند، (رجال النجاشى، ص108؛ الفهرست، ص70؛ معالم العلماء، ص28، الذريعة، ج2، ص143).
39 ـ اصل بندار بن محمد بن عبدالله. علامه تهرانى گويد: او ابا القاسم عبدالله ملقب به «بندار ابن عمران الجنابى البرقى» پدر «محمد بن ابى القاسم» ملقب به «ماجيلويه» نيست. (در صورتى كه قهپايى اين احتمال را داده است) و نيز گويد:او جدّ على بن محمد بن بندار كه از مشايخ كلينى بوده هم نيست، بلكه جد او «بندار بن عاصم الذهلى القمى» است، (الفهرست، ص279؛ رجال النجاشى، ص114؛ الذريعة، ج2، ص144).
40 ـ اصل ثابت بن ابى صفية دينار ابى حمزه الثمالى. (رجال الطوسى، ص517؛ الذريعة، ج2، ص144).
41 ـ اصل جابر بن يزيد الجعفى. از اصحاب امام باقر و صادق(علیه السّلام) بوده است، (الفهرست، ص73؛ معالم العلماء، ص32؛ الذريعة، ج2، ص144).
42 ـ اصل جعفر بن محمد بن شرع الحضرمى. از اصولى است كه اكنون بعينه موجود است. او در آن از اصحاب ائمه مثل حميد بن شعيب السبيعى و عبداللّه بن طلحه النهدى وابى الصباح الكنانى و جابر الجعفى و ذريح بن يزيد المحاربى و ديگران روايت مى كند، (ابو يحيىلاصول ستة عشر، ص126 تا ص128؛ الذريعة، ج2، ص144).
43 ـ اصل جميل بن دراج ابى على النخعى. از اصحاب امام صادق(علیه السّلام) صفوان بن يحيى از او روايت مى كند، (الفهرست، ص80؛ معالم العلماء، ص32؛ رجال النجاشى، ص126 و 127؛ الذريعه، ج2، ص145).
34 ـ اصل جميل بن صالح الاسدى. از اصحاب امام صادق و كاظم(علیه السّلام) است كه از ايشان روايت مى كند. محمد بن ابى عمير و حسن بن محبوب از او روايت مى كند، (الفهرست، ص80؛ رجال النجاشى، ص127؛ معالم العلماء، ص32؛ الذريعة، ص2، ص145).
45 ـ اصل الحارث بن الاحول ـ هو ابوعلى الحارث بن ابى جعفر مؤمن الطاق ـ، (معالم العلماء، ص290).
46 ـ اصل حبيب بن المعلّل المداينى الخثعمى. (الفهرست، ص83؛ معالم العلماء، ص38؛ رجال النجاشى، ص141).
47 ـ اصل ابى محمد حريز بن عبدالله السجستانى الازدى الكوفى. (الفهرست، ص85؛ رجال النجاشى، ص144 و 145).
48 ـ اصل الحسن بن ايوب. (رجال النجاشى، ص113؛ الفهرست، ص87).
49 ـ اصل الحسن بن رباط البجلّى الكوفى. (الفهرست، ص89؛ معالم العلماء، ص35، رجال النجاشى، ص46).
50 ـ اصل الحسن بن زياد العطار الكوفى. (رجال النجاشى، ص47؛ الفهرست، ص96، معالم العلماء، ص34).
51 ـ اصل الحسن بن صالح بن حىّ الاحول. (الفهرست، ص90؛ معالم العلماء، ص34؛ رجال النجاشى، ص50).
52 ـ اصل الحسن بن موسى بن سالم الحناط الكوفى. (الفهرست، ص98؛ معالم العلماء، ص34؛ مجمع الرجال، ج2، ص156).
53 ـ اصل الحسين بن ابى العلاء الخفّاف: (معالم العلماء، ص38، الفهرست، ص99 و 100).
54 ـ اصل الحسين بن ابى غندر الكوفى. (الفهرست، ص100؛ معالم العلماء ص41).
55 ـ اصل حسين بن عثمان بن شريك بن عدى العامرىّ الكوفى. (الفهرست، ص106 و 106). علامه تهرانى مى گويد: اين كتاب بعينه به روايت تلعكبرى از ابن عقده از مؤلفش موجود است، (الذريعة ج2، ص147؛ ر.ك: الاصول الستة عشر، ص108 تا 114).
56 ـ اصل حفص بن البخترى الكوفى البغدادى. (الفهرست؛ ص111؛ معالم العلماء، ص43).
57 ـ اصل حفص بن سالم ابى ولاّد الحناط. (الفهرست، ص112؛ رجال النجاشى، ص135).
58 ـ اصل حفص بن معرقة العمريّ، (الفهرست، ص112؛ رجال النجاشى، ص135؛ معالم العلماء، ص43).
59 ـ اصل حفص بن عبدالله السجستانى الكوفى. (الفهرست، ص112، معالم العلماء، ص44).
60 ـ اصل الحكم بن ايمن الحنّاط الكوفىّ. (الفهرست، ص113و 114؛ رجال النجاشى، ص137).
61 ـ اصل الحكم بن مسكين ابى محمد الكوفى المكفوف. (الفهرست، ص113).
62 ـ اصل حميد بن زياد بن حمادبن زياد الدهقان الكوفى. (الفهرست، ص118؛ معالم العلماء، ص43).
63 ـ اصل حميد بن المثنى العجلىّ الكوفىّ الصيرفيّ. (الفهرست، ص119).
64 ـ اصل خالد بن ابى اسماعيل الكوفىّ. (الفهرست، ص121؛ معالم العلماء، ص46).
65 ـ اصل خالد بن صبيح الكوفىّ. (الفهرست، ص121، معالم العلماء، ص46).
66 ـ اصل خالد بن عبداللّه بن سدير بن حكيم بن صهيب الصيرفىّ. (الفهرست، ص147 و 148).
67 ـ اصل خلاّد السندىّ (السدى) البزاز الكوفى. (الفهرست، ص124).
علامه تهرانى مى گويد اصلى مختصر است كه بعينه به روايت تلعكبرى از ابن عقده با اسنادش از خلاّد موجود است. (الذريعة، ج2، ص149).
68 ـ اصل داود بن زربى ابى سليمان الخندقىّ البندار. (رجال النجاشى، ص160؛ الفهرست، ص128؛ معالم العلماء، ص48).
69 ـ اصل داود بن كثير الرقّىّ. (الفهرست، ص133؛ معالم العلماء، ص48).
70 ـ اصل ذريم بن محمد بن يزيد المحاربىّ، (الفهرست، ص136؛ معالم العلماء، ص49).
71 ـ اصل ربعى بن عبدالله بن الجارود بن نعيم البصرى. (الفهرست، ص136؛ معالم العلماء، ص50).
72 ـ اصل ربيع بن محمد بن عمر بن حسّان الأصمّ المسلّى. (الفهرست، ص137؛ رجال النجاشى، ص164؛ معالم العلماء، ص50).
73 ـ اصل رفاعة بن موسى الاسدىّ الكوفىّ النخّاس. (معالم العلماء، ص50، الفهرست، ص139؛ رجال النجاشى، ص438).
74 ـ اصل زرعة بن محمد الحضرمىّ. (الفهرست، ص143؛ الذريعة، ج2، ص150).
75 ـ اصل زكار بن يحيى الواسطى. (الفهرست، ص144؛ الذريعة، ج2، ص150).
76 ـ اصل زياد بن مروان الفندىّ ابى الفضل الواقفىّ. (الذريعة، ج2، ص150).
77 ـ اصل زياد بن المنذر ابى الجارود الاعمىّ. (الفهرست، ص146؛ الذريعة، ج2، ص150).
78 ـ اصل زيد الزراد. (معالم العلماء، ص51) علامه تهرانى مى نويسد: از اصولى است كه اكنون موجود است، (الذريعة، ج2، ص151).
79 ـ اصل زيد النرسىّ. (الفهرست، ص147؛ معالم العلماء، ص51).
80 ـ اصل سعد بن ابى خلف ـ معروف به الزام الكوفى ـ الفهرست، ص159؛ معالم العلماء، ص52).
81 ـ اصل سعدان بن مسلم العامرىّ الكوفى. (الفهرست، ص154؛ معالم العلماء، ص55).
82 ـ اصل سعيد الاعرج ـ سعيد بن عبدالرحمن الاعرج السمّان ـ، (الفهرست، ص156؛ معالم العلماء، ص55).
83 ـ اصل سعيد بن غزوان الاسدىّ الكوفى، (الفهرست، ص155؛ معالم العلماء، ص55).
84 ـ اصل سعيد بن مسلمة بن هشام بن عبدالملك بن مروان الدمشقى. (الفهرست، ص156؛ معالم العلماء، ص55).
85 ـ اصل سعيد بن يسار العنبيعيّ الكوفىّ. (الفهرست، ص156؛ معالم العلماء، ص55).
86 ـ اصل سفيان بن صالح. (الفهرست، ص157؛ معالم العلماء، ص58).
87 ـ اصل سلام بن ابى عمرة (عميرة) الخراسانى الكوفى، علامه تهرانى گويد: از اصولى است كه تلعكبرى از ابن عقده با اسنادش به مؤلف روايت كرده و موجود است، (الذريعه، ج2، ص152؛ الاصول الستة عشر، ص121 ـ 117).
88 ـ اصل سليم بن قيس الهلالىّ ابن صادق العامرى الكوفى التابعى.
89 ـ اصل شعيب بن اعين الحدّاد الكوفى. (الفهرست، ص166؛ معالم العلماء، ص59).
90 ـ اصل شعيب بن يعقوب العقرقوفى. (الفهرست، ص166؛ معالم العلماء، ص58).
91 ـ اصل شهاب بن عبد ربّه الاسدى الصيرفى الكوفى. (الفهرست، ص167؛ معالم العلماء، ص59).در «مقدمه المعجم المفهرس لالفاظ احاديث البحار» با عنوان، «شهاب بن عبداللّه» آمده است.
92 ـ اصل صالح بن رزين الكوفىّ. (الفهرست، ص168؛ معالم العلماء، ص58).
93 ـ اصل ظريف بن ناصح الكوفىّ البغداديّ. (رجال النجاشى، ص209، الفهرست، ص173). علامه تهرانى مى گويد: شيخ و نجاشى تصانيف او را با عنوان «كتاب» معرفى كرده اند؛ مثل «كتاب ديات»، در حالى كه با تعريفى كه از اصل ارائه شد آن از اصول معتمد است، (الذريعة، ج2، ص160).
94 ـ اصل عاصم بن الحميد الحناط الكوفى. (الذريعة، ج2، ص162).
علامه تهرانى گويد: اين از اصول است كه اكنون موجود است، (الاصول الستة عشر، ص 43 ـ 21).
95 ـ اصل عباد العضوى ابى سعيد الكوفىّ. از اصولى است كه اكنون موجود است، (الاصول الستة عشر، ص21 ـ 15؛ الذريعة، ج2، ص163).
96 ـ اصل عبدالله بن سليمان الصيرفىّ العبسىّ الكوفى، (رجال النجاشى، ص225؛ الذريعة، ج2، ص163).
97 ـ اصل ابو محمد عبدالله بن محمد اليمنى. اين اصل در «الذريعه» نام برده نشده و سيد بن طاووس در «جمال الاسبوع» (ص483) از آن نام برده است.
98 ـ اصل عبدالله بن يحيى الكاهلىّ. از اصولى است كه اكنون بعينه موجود است، (الذريعة، ج2، ص163؛ الاصول الستة عشر، ص117 ـ 114).
99 ـ اصل عبدالله بن الهيثم الكوفى. (رجال النجاشى، ص227، الذريعة، ج2، ص163).
100 ـ اصل عبدالملك بن حكيم الخثعمىّ الكوفىّ، اين نيز از اصولى كه بعينه به روايت تلعكبرى از ابن عقده از مؤلفش موجود است، (الذريعة، ج2، ص163؛ الاصول الستة عشر، ص102 ـ 98).
101 ـ اصل على بن ابى حمزة واسم ابن حمزه سالم البطاينى الكوفىّ. (الفهرست، ص210؛ معالم العلماء ص47).
102 ـ اصل على بن احمد بن ابى القاسم الكوفى العلوىّ. (معالم العلماء ص14؛
رجال النجاشى، ص265؛ مجمع الرجال، ج4، ص162).
103 ـ اصل على بناسباط الكوفى. (الفهرست، ص211؛ معالم العلماء، ص63).
104 ـ اصل علاء بن رزين القلاء الثقفىّ. از اصولى است كه بعينه در عصرما موجود است، (الذريعه، ج2، ص164؛ الاصول الستة عشر، ص158 ـ 150).
105 ـ اصل على بن اسماعيل بن شعيب بن ميثم بن يحيى الكوفىّ. (الذريعة، ج2، ص164؛ الفهرست، ص212). سيد بن طاووس در «غياث سلطان الورى» (ص7) و «اقبال الاعمال» (ص304) از آن نام برده است.
106 ـ اصل على بن عبدالواحد النهدىّ. (رجال النجاشى، ص137؛ الذريعة، ج2، ص165).
107 ـ اصل على بن رثاب ابى الحسن الكوفىّ. (الفهرست، ص221؛ معالم العلماء، ص62).
108 ـ اصل عمار بن موسى الساباطىّ. اين اصل در «الذريعه» ذكر نشده است و تنها سيد بن طاووس آن را به مؤلفش نسبت داده است، (مكتبة… سيد بن طاووس، ص176).
109 ـ اصل قاسم بن اسماعيل القرشى ابن محمد المنذر، (الذريعة، ج2، ص165 به نقل از منهج المقال).
110 ـ اصل مثنى بن الوليه الحنّاط الكوفى. از اصولى است كه اكنون موجود است، (الذريعة، ج2، ص165؛ الاصول الستة عشر، ص 108 ـ 102).
111 ـ اصل محمد بن ابى عمير. اين اصل در «الذريعه» ذكر نشده و تنها سيد بن طاووس از آن نام برده است، (فرج المهموم، ص87ت؛ فتح الابواب، ص148؛ جمال الاسبوع، ص419).
112 ـ اصل محمد بن جعفر البزاز القرشى. از اصولى است كه اكنون به روايت تعلكبرى موجود است، (الذريعه، ج2، ص165 و 166؛ الاصول الستة عشر، ص98 ـ 94).
113 ـ اصل محمد بن قيس الاسدىّ ابى نصر الكوفى. (الذريعة، ج2، ص166).
شهيد ثانى در شرح درايه بدان تصريح كرده است.
114 ـ اصل محمد بن قيس البجلىّ ابى عبدالله. (الفهرست، ص313؛ الذريعة، ج2، ص166). شهيد ثانى به آن تصريح كرده است.
115 ـ اصل محمد بن مثنى بن القاسم الحضرمىّ. از اصولى است كه به روايت تلعكبرى به دست ما رسيده است، (الذريعة، ج2، ص166، الاصول الستة عشر، ص94 ـ 83).
116 ـ اصل مروك بن عبيد بن سالم بن ابى حفصة. (رجال النجاشى، ص425).
117 ـ اصل مسعدة بن زياد الربعى الكوفى. (رجال النجاشى، ص415؛ خاتمه وسائل الشيعة، ص165).
118 ـ اصل معاوية بن حكيم. اين اصل در «الذريعة» ذكرنشده و تنها سيد بن طاووس از آن نام برده است، (فرج المهموم، ص91؛ مكتبة… سيد بن طاووس، ص178).
119 . اصل وهب بن عبد ربّه بن ابى ميمونة بن يسار الاسدىّ. (الفهرست، ص349؛ معالم العلماء، ص127).
120 ـ اصل هشام بن الحكم ابى محمد الشيبانى الكوفى. (رجال النجاشى، ص633؛ الفهرست، ص335).
121 ـ اصل هشام بن سالم الجواليقى. (الفهرست، ص356؛ رجال النجاشى، ص434؛ اقبال الاعمال، ص104؛ معالم العلماء، ص129).
122 ـ اصل يونس بن بكير. تنها سيد بن طاووس از آن نام بوده، (مهج الدعوات، ص253؛ مكتبة… ص180). در «الذريعة» نام آن نيامده است.
منبع: www.hadith.net
/خ