خانه » همه » مذهبی » پگاه پاکي

پگاه پاکي

پگاه پاکي

شهر قم که تربت پاکش گوهر گرانقدري را در دل خود جاي داده و درخشندگي آن چشم همگان را مجذوب پاکي و قداست خويش نموده در طي قرون متمادي، حبل المتين انديشمندان ديني، عالمان و وارثان ائمه اطهار(ع) به شمار مي آيد.
دهها سال است در حريم امن و امان فاطمه معصومه- کريمه اهلبيت- بزرگان پاک سيرت و مخلصان موحد بر سفره احسانش حاضر شده و به برکت عنايت هاي ويژه آن

50b568e2 1d33 4ff6 a54c e73fedcd70e9 - پگاه پاکي
1eoa - پگاه پاکي
پگاه پاکي

نويسنده: زهرا نساجي

گذري بر فضايل و مکارم حضرت فاطمه معصومه(س) و شهر قم

تربت پاکان

شهر قم که تربت پاکش گوهر گرانقدري را در دل خود جاي داده و درخشندگي آن چشم همگان را مجذوب پاکي و قداست خويش نموده در طي قرون متمادي، حبل المتين انديشمندان ديني، عالمان و وارثان ائمه اطهار(ع) به شمار مي آيد.
دهها سال است در حريم امن و امان فاطمه معصومه- کريمه اهلبيت- بزرگان پاک سيرت و مخلصان موحد بر سفره احسانش حاضر شده و به برکت عنايت هاي ويژه آن حضرت به نشر فرهنگ تشيع اهتمام ورزيده، از خرمن اهل بيت خوشه ها برگرفته اند و جرعه هاي جانبخش را به کام تشنگان حق و حقيقت رسانده اند خدمات برجسته و تلاش هاي ارزنده علماء و عارفان و مبارزان اين شهر در احياي آئين محمّدي(ص) چنان بوده که مهر تاًييد و تجليل مقتدايان راستين بر تارک آن مي درخشد که فرمودند:
«لولا القميّون لضاع الدين؛(1) اگر قمي ها (علماي قم) نبودند ديانت مردم در معرض تباهي قرار مي گرفت.»
شالوده اين شهر با حضور دوستان و شيعيان ائمه اطهار در سال 83 هـ.ق پي ريزي شد.(2) که اين دوران به زمان امام باقر(ع) و امام صادق(ع) برمي گردد.
امام صادق(ع) فرمود: قم شهر ما و شهر شيعيان ماست، پاک و مقدّس است. اهل آن ولايت ما را پذيرفته اند(3) و امام کاظم(ع) در معرفي قم چنين فرمود: «قم عُشّ آل محمد و مأواي شيعتهم؛(4) قم مأواي آل محمّد و پناهگاه شيعيان ماست.»
و امام صادق(ع) در بياني ديگر ويژگي اهل قم را اينگونه بيان فرمود: قم را قم ناميدند، زيرا اهلش به قائم آل محمّد مي پيوندند و با آن حضرت (بر ضد طاغوت ها) قيام مي نمايند و با کمال استقامت و استواري به ياري او مي پردازند.(5)
در شهر قم بيش از 400 امامزاده واجب التعظيم مدفونند و خاک مقدّسش پيکر پاک بسياري از فقهاي محدثين و علماء بزرگ شيعه را در برگرفته است.
محمد ابراهيم کلباسي مرجع معاصر مرحوم ميرزاي قمي هنگامي که از اصفهان به قم مي آمد، از در پل عليخاني و يا از مسجد امام حسن عسگري کفش هاي خود را بيرون آورده و بدست مي گرفت و تا حرم پياده مي رفت و مي فرمود: در اينجا علماي ابرار و اصحاب ائمه و محدثان بسيار آرميده اند و سراسر اين قسمت –اطراف حرم- قبول آن بزرگواران است.(6)
بنابه فرمايش امام صادق(ع) قم شهري برگزيده است و مردمش همواره با حاکمان ستمگر زمان خويش به مبارزه برمي خاستند. خودداري آنان از دادن خراج به حکومت عباسي خصوصاً پس از شهادت حضرت رضا(ع) در سال 203هـ.ق و پي بردن اهالي قم به جنايت مأمون و دستگاه خلافت و دادن تعداد زيادي کشته و زنداني شدن بسياري از مردم در اين رابطه نمونه اي روشن از مقاومت و پايداري آنان است.
شهر مقدّس و مذهبي قم در طول تاريخ شاهد قتل عامهاي مکرّر و صدمات جبران ناپذيري از سوي ستمگران بوده است، از جمله آن ها مي توان به قتل عام در عهد مأمون، زمان معتزّ پسر متوکل عباسي، دوران حمله مغول، افغان ها و نادرشاه اشاره کرد که اکثراً بدليل اختيار کردن مذهب تشيع از سوي مردم شهر بوده است. موضع گيري علماي مبارزي چون ميرزاي قمي در مقابل فتحعليشاه، آيت الله حائري در برابر رضاخان، فرياد مقاومت آيت الله بافقي روبروي رضا شاه و ايستادگي آيت الله بروجردي و امام خميني(ره) در رويارويي با رژيم پهلوي مؤيّد پيشتازي اين ديار در نشر اسلام و محو شرک و طاغوت به شمار مي آيد با اين وصف در طول زمان، قم علاوه بر آنکه چشمه جوشان علم و معارف حقّة شيعه بوده تربيت شدگانش پاسداران امين و صالح دين خدا و سرزمين گهر خيزش خاستگاه انقلاب اسلامي به رهبري امام خميني فرزند حوزه علميّه قم مي باشد و اوّلين جرقه انقلابي در مبارزه با تجاوزگري ها و ظلم و فساد طاغوت در قيام 15 خرداد و سپس در اعتراض به توهين رژيم عليه مرجعيت در اين شهر زده شد.
توجه ائمه معصومين دربارة قم در بيان و عمل حائز اهميت است. از جمله اينکه امام رضا(ع) مي فرمايد: بهشت داراي هشت در است، يک از آن ها براي قمي هاست و سه مرتبه فرمود: خوشا به حالشان.(7)
آن حضرت به زکريا بن آدم که قصد بيرون رفتن از شهر قم را داشت فرمودند: از قم بيرون نرو همانا خداوند به خاطر تو بلا را از اهل قم دور مي سازد همانطور که به برکت وجود مقدّس موسي بن جعفر(ع) بلا را از اهل بغداد دور نمود.(8)
قم به واسطه خورشيد ولايت، حرم مطهر حضرت معصومه(ع) و نور علم و دانش فقه جعفري متبلور از حوزه ها و مدارس علميه و همچنين وجود مسجد مقدّس جمکران که تجلي گاه امام زمان و محل رفت و آمد ايشان و انس و علاقه دلدادگان به ساحتش مي باشد و در ميان ديگر شهرها ممتاز است. چنانچه امام صادق(ع) فرمودند: زماني خواهد آمد که شهر قم و اهلش حجت بر تمام مردم شوند.

بانوي با کرامت

حضرت فاطمه معصومه(ع) دخت بلند اختر امام موسي بن جعفر(ع) است که در ماه ذيقعده ديده به جهان گشود اين ماه براي مادرش نجمه خاتون شادي بخش و وصف ناشدني است، زيرا در يازدهمين روز سال 148هـ.ق خداوند حضرت رضا را به او عنايت کرد و روز اول ذيقعده سال 173 بعد از 25 سال در مدينه منورّه(9) چشمش به تولد دختري از خاندان رسالت که امام صادق بشارت آمدنش را داده بود روشن گرديد.
نام مبارکش را فاطمه نهادند و از آنجايي که امامان معصوم بيش از يک دختر را به نام فاطمه مي گذاشتند مطابق نوشته برخي مورخان امام چهار دختر به نام فاطمه به شرح ذيل داشتند.
1- فاطمه کبري ملقب به (حضرت معصومه) که در قم مدفون است.
2- فاطمه صغري، ملقب به (بي بي هيبت) که در مدخل شهر باکو در آذربايجان شوروي مدفون است.
3- فاطمه اوسطي، ملقب به (ستّي فاطمه) که در اصفهان به خاک سپرده شده است.
4- فاطمه اُخري، مشهور به (خواهر امام) که در رشت مدفون است.(10)
آن حضرت داراي القابي چون طاهره، حميده، نقيّه، سيده، رضيه و اخت الرضا مي باشد و در زيارتنامه او را به نامهاي “صديقه” و “نساء العالمين” نيز خوانده اند.(11)
حضرت فاطمه معصومه علاوه بر آنکه سرچشمه خوبي ها و کمالات بي حد است از منسوبين سه امام معصوم مي باشد و تکريم و احترام او گراميداشت جايگاه بلند خاندان پيامبر(ص)، خصوصاً مقام امامان شيعه حضرت موسي بن جعفر(ع)، علي بن موسي(ع) و محمد بن علي امام جواد(ع) به حساب مي آيد.
دختر موسي بن جعفر در تحت تربيت پدر بزرگوار و برادر گرامي اش حضرت رضا(ع) به مقام والايي رسيد و در پاسخگويي به پرسش هاي مراجعين به درجه اي دست يافت که مطابق نقل “ابن العرندس” حضرت موسي بن جعفر به او کلام “فداها ابوها” را ارزاني داشت.(12)
وي که مولود بيت وحي و تنزيل و نشأت گرفته از سلسله امامت و عصمت است و ريشه جانش به ولايت معنوي سيراب گرديده، مي تواند به اذن پروردگار با نفوذ و تأثير در عمق نفوس مستعد و شيعيان و دوستدارانش همچون امامان معصوم سبب تغيير و تحوّل گردد و در رفع گرفتاري ها و برآوردن حوائج طالبان و اصلاح امور ايشان اثري مستقيم داشته باشد.

صفاي زيارت

بنابر روايات متواتر از اهل بيت عصمت و طهارت، قم شهر شيعيان، حرم فرزندان آنان، پناهگاه فاطميان، سالم ترين شهرها و آشيانه آل محمد است. امام صادق(ع) فرمود: خدا داراي حرمي است که آن مکه است و پيامبرش حرمي دارد که مدينه است و اميرالمؤمنين هم حرمي دارد که کوفه است و ما هم داراي حرمي هستيم که قم است و به زودي بانويي از فرزند من در آنجا دفن مي شود که نامش فاطمه است هر کس او را زيارت کند بهشت بر او واجب مي شود.(13)
راوي مي گويد اين فرمايش حضرت زماني بود که هنوز موسي بن جعفر به دنيا نيامده بود.
و اما جواد(ع) فرمود: «من زار عمتي بقم فله الجنه؛(14) کسي که عمه ام را در قم زيارت کند اهل بهشت است.»
فضائل بي شمار حضرت معصومه و بندگي خالصانه وي به درگاه الهي، عشق روز افزون دلدادگان حرم اهلبيت را مشتعل ساخته و راه را براي زيارت همراه با معرفت آن بانوي مکرمه مي گشايد و آنان را به شناخت بيشتر و فهم جلالت قدر و منزلتش واقف مي کند تا که استحباب زيارت آن عزيز را از دست ندهد. نقل است يکي از شيعيان به زيارت بارگاه حضرت رضا(ع) در مشهد رفت و سپس از مسير همدان به کربلا رفت رد بين راه در رؤيايي راستين حضرت رضا(ع) را ديد که به وي فرمود: چه مي شد اگر از قم عبور مي کردي و قبر خواهرم را زيارت مي کردي(15) و باز مي نويسند امام رضا(ع) با اشاره به اهميت زيارت حضرت معصومه(س) فرمودند: هر کس نتواند به زيارت من بيايد برادرم (امامزاده حمزه) را در ري و يا خواهرم –معصومه(س)- را در قم زيارت کند که به همان ثواب زيارت من مي رسد.(16)
علّامه بزرگوار محمد باقر مجلسي از امام رضا(ع) روايت مي کند که خطاب به “سعد بن سعد اشعري” فرمود: “يا سعد عندکم لنا قبر” اي سعد! از ما قبري در نزد شما هست. سعد مي گويد: عرض کردم فدايت گردم، آيا قبر فاطمه دختر حضرت موسي بن جعفر را مي فرماييد؟ فرمود: آري، هر کس او را زيارت کند در حالي که عارف به حق او باشد بهشت از آن اوست. پس هرگاه کنار قبر او آمدي، در نزد بالاي سرش بايست و 34مرتبه الله اکبر، 33مرتبه سبحان الله و 33مرتبه الحمدالله بگو، آنگاه بگو السلام علي آدم صفوة الله تا پايان زيارت شريفه.(17)
بنابر نقل حديث فوق در مي يابيم زيارتنامه حضرت معصومه از امام رضا(ع) است و در ميان بانوان اهل بيت بعد از حضرت فاطمه زهرا(س) تنها بانوي مجلّله اي که زيارت مأثور دارد حضرت فاطمه معصومه است.

فرازهايي از فضايل

از ويژگي هاي حضرت معصومه(س) آگاهي داشتن به علوم اسلامي و نقل آن براي ديگران است. در فراز يکي از زيارتنامه هاي ايشان مي خوانيم: «السلام عليک يا فاطمة بنت موسي بن جعفر و حجته و امينه» سلام بر تو اي فاطمه دختر موسي بن جعفر و حجت و امين او، آن حضرت حجت و امانتدار پدرش امام کاظم(ع) بود که در اين صورت حجت و امين خدا بوده و حجت و نشانه اسلام و حافظ امانت الهي مي باشد. و از راويان و محدثان به شمار مي آيد. به عنوان نمونه مي توان به دو حديث که حضرت در سلسله راويان آن مي باشد اشاره کرد. علامه اميني مي نويسد: فاطمه دختر امام رضا(ع) نقل مي کند که دختران امام کاظم فاطمه(معصومه) و زينب و ام کلثوم گفتند: روايت کرد ما را فاطمه دختر امام صادق(ع) و او گفت روايت کرد مرا فاطمه دختر امام باقر از فاطمه دختر علي بن الحسين از فاطمه و سکينه دختران امام حسين(ع) از ام کلثوم (دختر فاطمه زهرا) و او از فاطمه زهرا(س) نقل کرد که آن حضرت فرمود: آيا فراموش کرديد فرمايش رسول خدا(ص) را در روز غدير که (به شما) فرمود: هر کس من مولي و رهبر او هستم پس علي مولا و رهبر اوست و نيز به علي فرمود: نسبت تو به من همانند نسبت هارون به موسي است.(18)
همچنين نقل گرديده که: فاطمه معصومه(س) از فاطمه دختر امام صادق(ع) و او از فاطمه دختر امام باقر(ع) و او از فاطمه دختر امام سجاد(ع) و او از فاطمه دختر امام حسين(ع) و او از زينب دختر اميرالمؤمنين(ع) و او از فاطمه زهرا(س) نقل مي کند که رسول خدا فرمود: «الا من مات علي حبّ آل محمد مات شهيدا؛(19) و بدانيد هر کس با محبت آل محمّد بميرد شهيد مرده است.»
والاترين مقام عصمت از گناه و اشتباه مخصوص رسول اکرم(ص) و ائمه اطهار و حضرت زهرا(س) مي باشد.
امّا شخصيتي چون فاطمه معصومه(س) که اطاعت پروردگار کرده و دامن خويش را از رذايل اخلاقي مبرّا نموده و به درجه عالي از تقوا و طهارت رسيده است که در لسان عام و خاص فردي مصون از گناه به شمار مي آيد برايش مقام طهارت قلبي متصوّر است. چنانچه در فرازي از زيارتنامه غير معروفه ايشان مي خوانيم:
«السلام عليک ايتها الطاهرة الحميدة البرة الرشيده التقية النقية.»(20) سلام بر تو اي بانوي پاک و ستايش شده نيکو کردار و هدايت شده پرهيزگار وارسته، علاوه بر اين سخن حضرت رضا(ع) که فرمودند: «من زار المعصومة بقم کمن زارني؛ هر کس “فاطمه معصومه(س)” را در قم زيارت کند مثل آن است که مرا زيارت کرده است، شاهدي بر مقام عصمت ايشان است.
لقب کريمه اهلبيت، در خصوص آن حضرت حکايت از شأن و مرتبه وي نزد پروردگار دارد و خداوند متعال ايشان را به جهت بندگي خالصانه، زندگي با برکتي عنايت نمود که در حال حيات و ممات منشأ کرامات و عنايات خاص گردد. و بارگاه قدسي اش پناهگاه اميدواران به فضل الهي گردد و متوسلين به حضرتش دريافته اند که از سلاله پاک از خزائن امامت و ولايت و گوهري تابناک از صدف ملک امکان است که توان بخشش و توجه خاص به حاجتمندان و دعاکنندگان درگاهش را دارد.
از جمله مناقب و شرافت هاي آن بزرگوار وجود يک زيارتنامه مخصوص از ناحيه مقدّس امام معصوم است که در آن حضرت، دختر رسول خدا، دختر اميرمؤمنان، دختر فاطمه و خديجه و دختر امام حسن و امام حسين و نهايتاً دختر امام، خواهر امام و عمه امام خوانده مي شود که پاداش خواندن خالصانه و همراه با معرفت آن رسيدن به بهشت را همراه دارد.
نوشته اند مرحوم آية الله ميرزا رضي تبريزي از مجتهدين بزرگ براي خواندن فاتحه بر سر قبر زکريا بن آدم كه در شيخان قم است مي آيد، در حين قرائت فاتحه به فکر مي رود که آيا زکريا بن آدم با آن جلالت قدر و رفعت و رواياتي که درباره اش وارد شده بالاتر است يا حضرت معصومه(س) که ناگهان يک نفر که کلاه نمدي به سر داشته پيش مي آيد و به وي مي گويد: ان بالا را بخوان، ايشان ابتدا اعتنايي نمي کند امّا پس از رفتن مرد نگاه مي کند مي بيند نوشته شده:
«السلام علي ارواح محمد و آل محمد في الارواح، السلام علي اجساد محمد و آل محمد في الاجساد» يعني سلام بر ارواح محمد و آل محمّد در ميان ارواح و سلام بر اجساد محمّد و آل محمّد در ميان اجساد، در اين حال متوجه مي شود که آن شخص به ظاهر معمولي، فکر او را خوانده و از آنچه در ذهنش گذشته باخبر شده و بدين وسيله ترديد او را پاسخ گفته که: حساب حضرت معصومه که از آل محمّد(ص) است با سايرين جداست و هيچ کس قابل مقايسه با اين خاندان نيست.(21) و دلدادگي به حضرتش همان پذيرش ولايت معصومين و مقبول درگاه الهي است.

مقام شفاعت

يکي از معتقدات شيعه موضوع شفاعت است در رأس شافعان روز قيامت رسول خدا(ص) و ائمه اطهارند که اين اقتضاي آبرومندي آنان در پيشگاه پروردگار متعال است. در زيارت امام حسين(ع) مي خوانيم: «اللّهم ارزقني شفاعة الحسين يوم الورود؛ خدايا شفاعت حسين را در روز ورود بر خودت روزيم کن»
بجز اين بزرگان، منسوبين خاندان وحي و حتي پيروان مخلص آنان مي توانند به اذن پروردگار شفاعت کنند. بنابر روايات متعدد فاطمه زهرا(س) از شخصيت هاي شفاعت کننده نزد پروردگار است، در روايت جابر از امام باقر(ع) اينگونه آمده است که فرمود: اي جابر و الله که فاطمه شيعيان و محبان خود را آن گونه که طيور دانه هاي خوب و سالم را از ميان دانه هاي بد جدا نموده، انتخاب مي کند.(22)
از طريق اهلبيت روايات فراواني داريم که بهشت و شفاعت جزء مهريه حضرت زهرا(س) مي باشد.(23)
بعد از صديقه طاهره(س) شفاعت بانويي به گستردگي شفيعه روز جزا –فاطمه معصومه(س)- نيست. امام صادق(ع) فرمود: «تدخل بشفاعتها شيعتي الجنة باجمعهم؛(24) و به شفاعت او –فاطمه معصومه- همه شيعيانم وارد بهشت خواهند شد.»
و نيز در زيارت آن بانوي معظمه مي خوانيم: «يا فاطمة اشفعي لي في الجنة؛ اي فاطمه براي من نزد خدا درباره بهشت شفاعت کن.» و اين خود نشان دهنده مقام و مرتبه آن شافع روز جزاست. در فراز ديگر زيارتنامه آمده که: «فان لک عند الله شأناً من الشأن» يعني اينکه ما از تو طلب شفاعت مي کنيم نه تنها به خاطر اينکه تو دختر، خواهر و عمه امامي، بلکه به واسطه رابطه مخصوصي که با مقام ربوبي داري از شأنيت و اعتبار بهره مندي که البته براي ما خاکيان قابل فهم نيست و تنها خدا و پيامبر و اوصياء طاهرينش بر آن آگاهند.
يکي از علماي دولت آباد اصفهان به نام آيت الله حاج شيخ محمد ناصري از پدرش نقل مي کند که در سال 1295 هجري در اطراف قم قحطي و خشکسالي شديدي پديد آمد و احشام در معرض نابودي قرار گرفتند. اهالي آن منطقه 40نفر از متدينين را انتخاب کرده و به قم فرستادند تا در صحن معصومه بست نشينند، شايد از عنايت ايشان باران ببارد و از قحطي نجات يابند.
پس از سه شبانه روز، شبي يکي از آن چهل نفر مرحوم ميرزاي قمي را به خواب مي بيند که به او مي فرمايد: چرا در اينجا بست نشسته ايد؟ او مي گويد: مدتي است در منطقه ما باران نباريده و خشکسالي به وجود آمده ما براي رفع خطر به اينجا پناه آورده ايم. ميرزا مي فرمايد: براي همين اينجا آمده ايد، اين که چيزي نيست اين مقدار از دست ما ساخته است براي رفع اين حوائج به ما رجوع کنيد، ولي اگر شفاعت همه جهان را خواستيد دست توسّل به طرف اين شفيعه روز جزا –حضرت معصومه(س)- دراز کنيد.(25)
اين رؤياي صادقه مؤيّد حديث شريفي است که قبلاً بيان شد.

خواهران نمونه

در ميان بانوان بيت رسالت و امامت دو بانوي آسماني يعني حضرت زينب کبري(س) و حضرت معصومه(س) داراي وجوه شباهت و قدر مشترک مي باشند: و هر دوي آنها مخدرات دختر امام خواهر امام و عمه امامند. هر دوي آنان مورد تکريم و تجليل امام معصوم واقع شده و زبان به مدح و ثنا و تعريف آنان گشوده اند، حضرت زينب از سوي پدرش اميرالمؤمنين(ع)، برادر امام حسين(ع) و پسر برادر… امام سجاد(ع) ستايش گرديده و حضرت معصومه(س) از جانب جد بزرگوارش امام صادق(ع) و برادر گرانقدرش امام رضا(ع) و فرزند برادر امام جواد(ع) ستوده شده است.
آن دو بانوي مکرمه علاقه شديدي نسبت به برادرها امام حسين(ع) و امام رضا(ع) داشتند و به خاطر اين و در راستاي صيانت از حريم ولايت ترک وطن نموده و رنج سفر را بر خود هموار کردند.
هر دو بزرگوار زادگاهشان مدينه ولي مدفنشان در نقطه اي دور و در غربت واقع گرديده است. مضجع شريفشان زيارتگاه عاشقان خاندان پيامبر مي باشد و مسلمانان از سراسر جهان با شور و اشتياق به سوي مرقد مطهرشان در مصر و شام و قم مقدّس مي شتابند.

فاطمه معصومه از ديدگاه مشاهير

صدرالدين شيرازي معروف به ملاصدرا فيلسوف بزرگ اسلام و بنيان گذار حکمت متعاليه در كتاب مهم اسفار اربعه را در روستاي کهک قم به رشته تحرير درآورده مي گويد: وقتي شبهه اي برايم پيش مي آمد، کنار قبر حضرت معصومه در قم مي آمدم و از آن بانو استمداد مي کردم و شبهه فلسفي من حل مي شد.(26)
يکي از شاگردان آيت الله مرعشي نقل مي کند، ايشان دليل هجرت به قم و اقامت در اين شهر را چنين بيان مي کرد: پدرم آقا سيد محمود مرعشي که از زاهدان و عابدان روزگار بود ختم مجربي را انتخاب و چهل شب بر خواندن آن مداومت نمود تا شايد خداوند به طريقي قبر شريف حضرت زهرا(س) را به وي نشان دهد، در عالم رؤيا به محضر مقدّس امام صادق(ع) و يا امام باقر(ع) مشرف مي شود از او مي پرسند: چه مي خواهي؟ عرض مي کند مي خواهم بدانم قبر فاطمه زهرا(س) در کجاست تا آن را زيارت کنم. حضرت مي فرمايند: نمي توان بر خلاف وصيّت قبرش را مشخص کنم، عليک بکريمة اهل البيت: به دامن کريمه اهلبيت چنگ بزن، زيرا خدا جلال و جبروت حضرت فاطمه(س) را به حضرت معصومه عنايت فرموده است. هر کس بخواهد ثواب زيارت حضرت زهرا را درک کند به زيارت فاطمه معصومه(س) بورد. آية الله مرعشي گفتند: پدرم مرا سفارش مي کرد، من قادر به زيارت ايشان نيستم امّا تو اين کار را انجام بده. لذا من به همين خاطر به زيارت امام هشتم و فاطمه معصومه از نجف آمدم و به اصرار مؤسس حوزه علميه قم آيت الله حائري يزدي در آنجا ماندگار شدم.(27)
حضرت آيت الله طباطبائي علامه، فيلسوف و عارف نامي در ماه مبارک رمضان پيش از افطار به حرم ملکوتي کريمه اهل بيت حضرت فاطمه معصومه(س) مشرف مي شد و با بوسه بر ضريح آن حضرت روزه خود را مي گشود.(28)
حضرت آيت الله گلپايگاني در توصيه هاي خويش به طلاب به ارتباط مداوم با ائمه اطهار و امام زمان(ع) و قرائت قرآن کريم و ادعية معتبر و عرض ادب خالصانه به دختر موسي بن جعفر سفارش مي نمودند همچنين ايشان خود چنان به اين کار علاقمند بودند که در حال کسالت نتوانسته بودند به حرم بي بي مشرف شوند بارها گريه مي کردند.
حضرت آيت الله مرعشي نجفي در وصاياي خويش فرمودند: پس از مرگم، جنازه ام را روبروي مرقد مطهر حضرت معصومه قرار داده يک سر عمامه ام را به ضريح مطهر و سر ديگر آن را به تابوت بسته و در اين هنگام مصيبت مولايم حسين مظلوم و اهل بيتش را بخوانيد.
آيت الله فاضل لنکراني در خصوص ارتباط خود با حضرت معصومه چنين مي گويد: روزي به حرم مشرف شدم و بعد از زيارت عرض کردم عمه جان –ايشان از طرف مادر عمه و محرم من هستند- من امروز هيچ حاجتي مثل پول و منزل و غيره ندارم، فقط عنايتي کرده مرا در فهم آيه تطهير ياري نمائيد، تا بتوانم آن را درست فهميده و بنويسم و حل مشکل نمايم. ايشان در ادامه بيان کرده اند که بعد از اين ماجرا شروع کردم به نوشتن آيه تطهير و به برکت حضرت مسائلي و مطالبي برايم روشن شد که اگر پنجاه سال ديگر درس مي خواندم آن مطالب برايم روشن نمي شد.(29)
آمدن مرحوم آيت الله العظمي حاج شيخ عبدالکريم حائري مؤسس حوزه علميه به قم و عزم به اقامت در آن شهر بر اثر استخاره اي بوده است که در کنار حرم فاطمه معصومه(س) و با توسّل به آن حضرت انجام داده و در نتيجة آيه اي آمده که ايشان را موظف به ماندن و جمع کردن علماء و فضلا نموده است و خلاصه در آن جريان هدايت ويژه اي در پرتو عنايت آن حضرت شامل حال ايشان شده است.(30)
در رابطه با اقامت آيت الله بروجردي در قم باز مي توان به توجه حضرت معصومه اشاره کرد بدين ترتيب که ايشان در اواخر سال 1363هـ.ق مبتلا به بيماري مي شوند و مقرر مي گردد در تهران جراحي کنند و هنگامي که به قصد معالجه از بروجرد خارج مي شوند، وضع مزاجشان رضايت بخش نبوده و تقريباً در بيهوشي به سر مي بردند تا اينکه يک مرتبه در دل شب چشم گشوده چراغ هاي قم را مشاهده مي کنند، از همراهان مي پرسند؟ اينجا کجاست، عرض مي کنند قم است جذبة روحاني و کششي معنوي ايشان را به خود مشغول مي کند و تصميم مي گيرند پس از بهبودي بقيّه عمر را در اين آستان مقدّس بگذرانند و بالأخره ايشان به برکت حضرت فاطمه معصومه شفا مي يابد و بعد از آنکه سلامتي خويش را باز مي يابد به قم آمده و آن تحوّل عظيم علمي و فرهنگي را در حوزه بوجود مي آورد.(31)

به اميد ديدار

حضرت معصومه به هنگام شهادت پدر که در سال 183 رخ داده ده سال داشت. و بيشتر دوران کودکيش را در ايام غم (زنداني پدر) گذراند، ولي زندگي در کنار برادرش –امام رضا- شعله هاي اميد را در دلش زنده نگه مي داشت. امّا با سفر تبعيد گونه امام هشتم(ع) به مرو، حضرت معصومه يکسال بدون برادر در مدينه زندگي کرد. تا اينکه نامه اي از حضرت رضا به وي رسيد، او که دلش براي ديدن برادر بي تاب شده، بلافاصله همراه عدّه اي از برادرانش به نامهاي فضل، جعفر، هادي و قاسم و زيد و تعدادي از برادرزاده ها و چند تن از غلامان و کنيزان مدينه را به قصد مرو ترک نمود.
در طول راه به ساوه رسيدند و وقتي مخالفين اهل بيت از رسيدن آنان به شهر مطلع شدند و آزار و اذيّت و جنگ با همراهان حضرت پرداختند و همه برادران و برادرزادگان حضرت معصومه(س) به شهادت رسيدند. هنگامي که حضرت جسدهاي غرق به خون و پيکرهاي صدمه ديده 23تن از عزيزان خود را نقش بر زمين ديد. به شدت محزون شد و در اثر اين مصائب به شدت بيمار گرديد.(32) و بنابر قولي از زهري که معاندان در غذايش ريختند مسموم شد. دختر والاتبار موسي بن جعفر با وضعيت جسمي و روحي که داشت و احساس ناامني که در شهر ساوه مي کرد فرمود: مرا به شهر قم ببريد که از پدرم شنيدم، شهر قم مرکز شيعيان ما مي باشد.
وقتي بزرگان قم از آمدن آن بانو به شهرشان باخبر شدند، براي استقبال از ايشان مهيا گرديدند و “موسي بن خزرج” بزرگ خاندان اشعري در پيشاپيش جمعيت حرکت کرد و مهار ناقة آن حضرت را گرفت و در حالي که عدّه اي سواره و پياده اطراف محملش تجمع نموده بودند با قرباني کردن مقدمش را گرامي داشتند آن سيده جليله را در منزل خويش جاي داد(33) و نعمت مهمانداري از حضرت در تاريخ 23 ربيع الاول 201هـ.ق نصيب مردم قم شد.
در مدت اقامت ايشان در قم که هفده روز ذکر کرده اند در خانه موسي بن خزرج بسر مي برد و در آنجا عبادتگاهي داشت که به راز و نياز با پروردگار خويش مشغول بود، محل زندگي حضرت بعدها به صورت مدرسه درآمد و به مدرسة “ستّيه” (مدرسه خانوم) مرسوم گرديد.(34) و محراب عبادتش به بيت النور شهرت يافت که در طول زمان پناهگاه و محل زيارت دوستداران و متوسلين به حضرتش مي باشد.

رحلت شهادت گونه

حضرت معصومه(س) با حرکت حساب شده خويش و به عشق ديدار برادر در رسوايي و افشاء حاکمان جور زمان –بني عباس- متحمّل صدمات زيادي گرديد و در روز دهم ربيع الثاني سال 201هـ.ق پيش از آنکه ديدگان مبارکش به ديدن برادر روشن گردد در ديار غربت و در ميان اندوه فراوان دلدادگان و دوستدارانش جان به جان آفرين تسليم کرد.
بعد از وفات حضرت، مردم او را غسل داده و کفن نمودند و به سوي قبرستان بابلان محل فعلي حرم که ملکي از ملکهاي موسي بن خزرج بود بردند تا به خاک بسپارند.
در اين وقت بين جمعيت گفتگو در گرفت که چه کسي جنازه را داخل قبر گذارد. سرانجام متفق شدند تا شخصي به نام قادر که پيرمردي پرهيزکار و صالح بود اين کار را انجام دهد. چون به سراغش رفتند ناگهان مشاهده کردند دو سواره که نقاب به صورت داشتند از طرف ريگزار به سوي آنان آمدند و از مرکب پياده شده و به تجهيز آن بانوي مکرمه پرداختند. يکي وارد قبر شد و ديگري جسد پاک آن حضرت را برداشته به دست او داد تا به خاک سپارد. آن دو بزرگوار بدون اينکه با کسي تکلّمي کنند بر اسبهاي خود سوار شده و از محل دور شدند.(35) بنابر نظر خيلي از بزرگان آن دو تن حضرت رضا(ع) و فرزندش امام جواد(ع) بودند.
بعد از پايان مراسم، موسي بن خزرج سايباني از بوريا بر قبر شريف آن حضرت برافراشت، تا زماني که حضرت زينب دختر امام نهم وارد قم گرديد و قبّه اي از آجر بر مرقد مطهر بنا کرد.(36)
و بدين سان تربت پاکش در دل شهر قم قبله گاه ارادتمندان شيعه از سراسر جهان گرديد.

بارگاه منوّر

بعدها که در کنار مرقد حضرت بانوان ديگري به خاک سپرده شدند از جمله ميمونه و ام محمد دختران موسي مبرقع از نوادگان امام جواد، ام قاسم، دختر علي کوکبي، ام اسحق جارية محمد فرزند موسي مبرقع و ام حبيب جاريه ابو علي نوة امام رضا. طبق گزارش تاريخ قم در قرن سوم هجري دو قبّه به جاي گنبد فعلي بوده که قبّه اول بر فراز قبر مطهر حضرت معصومه و قبور ام محمد و ام اسحاق قرار داشت و قبه دوم بر فراز قبور ام حبيب، ام اسحاق و ميمونه قرار گرفته بود.(37)
شايسته است کساني که حضرت معصومه را زيارت مي کنند اين بزرگواران را ياد کنند و جمله وارده را قرائت کنند:
السلام عليکن يا بنات رسول الله السلام عليکن و رحمة الله و برکاته.
اولين گنبد بر مرقد حضرت فاطمه معصومه به همت حضرت زينب دختر امام جواد(ع) ساخته شد و به مرور زمان و پس از دفن بانوان علوي در جوار بارگاه آن حضرت، دو گنبد ديگر در جوار گنبد اوّل بنا گرديد که سومين آن ها مدفن حضرت زينب دختر امام جواد بود.
اين سه گنبد تا سال 447هـ.ق برقرار بودند تا اين که در همان سال وزير طغرل کبير –مير ابوالفضل عراقي- به تشويق شيخ طوسي به جاي سه گنبد، گنبد مرتفعي به قطر 11متر و ارتفاع 14متر، آراسته به نقش هاي رنگ آميزي و تزئينات آجري و کاشي بدون ايوان و حجره ها بنا نهاد که تمام قبور سادات را فرا مي گرفت.(38) در سال 925هـ.ق همين گنبد به همت شاه بيگي بيگم دختر شاه اسماعيل تجديد بنا شد.
در سال 1218هـ.ق گنبد مطهر با خشت هاي طلايي تزيين گشت که تا سال 1380هـ.ق باقي ماند که طبق طرحي از اين سال تا 1384ش گنبد تعميرات اساسي شد.
مرقد مطهر در اوايل قرن هفتم هجري به فرمان اميرمظفر احمد بن اسماعيل (بزرگ خاندان سلسله مظفري) و با کوشش بزرگترين استاد کاشي سازي آن عصر به کاشي هاي نفيس و زرفام آراسته گرديد که در سال 1377ش با آميخته اي از کاشي و سنگ تجديد بنا شد، در سال 965هـ.ق شاه طهماسب صفوي براي مرقد ضريحي آجري همراه منافذي مزين به کاشي هاي هفت رنگ و کتيبه هاي معرّق بنا کرد که در سال 1230هـ.ق همان ضريح نقره پوش شد، در سال 1280 ضريحي از نقره تهيه و به جاي قبلي نصب گرديد که چندين بار اصلاح و بازسازي شد، اين ضريح در سال 1380ش تعويض گرديد.
اولين صحني که در اين بارگاه مبارک ساخته شد صحن عتيق نام دارد که شاه بيگي دختر شاه اسماعيل صفوي در سال 925هـ.ق بنا نمود. اين صحن چهار ايوان دارد. ايوان طلا در جنوب با دو مأذنه كه در سال 1285 اين ماًذنه ها نيز طلاکاري گرديد. ايوان شمالي که ورودي مدرسه فيضيه به صحن مي باشد و ساختمان نقاره خانه بر رويش بنا گرديده است. ايوان غربي (ورودي مسجد اعظم به صحن)، ايوان شرقي (رابط صحن اتابکي با صحن عتيق) صحن اتابکي (صحن نو) داراي چهار ايوان مي باشد که در هر کدام جلوه هاي هنري و معماري ديده مي شود. احداث آن به دستور اتابک اعظم و از سال 1295هـ.ق تا 1303 طول کشيد، ايوان زيباي آينه در جانب غربي آن قرار دارد. رواق هاي حرم عبارتند از رواق بالاسر، رواق دارالحفاظ، رواق آيينه و رواق پيشرو. در سمت غرب حرم مسجد اعظم واقع است که کلنگ اول آن در يازده ذيقعده 1373هـ.ق به دست تواناي آيت الله بروجردي(ره)، به زمين زده شد.(39)

پي نوشت ها:

1. بحارالانوار، ج60، ص217 .
2. معجم البلدان، ج4، ص397 .
3. سفينة البحار، شيخ عباس قمي، ج2، ص447 .
4. بحار، ج60، ص214 .
5. همان، ص216 .
6. بانوي ملکوت، آيت الله کريمي جهرمي، چ اول، ص42 .
7. بحار، ج9، ص215 .
8. سفينة البحار، ج2، ص447 .
9. منتهي الآمال، شيخ عباس قمي، ص161 .
10. کريمه اهلبيت، علي اکبر مهدي پور، ص102، به نقل از بحار، ج48، ص317و286 .
11. بارگاه فاطمه معصومه، تجلي گاه فاطمه زهرا، آيت الله سيد جعفر مير عظيمي، ج2، ص30و29 .
12. همان، ص27 .
13. بحار، ج60، ص216 .
14. سفينة البحار، ج2، ص376 .
15. حضرت معصومه فاطمه دوم، محمد محمدي اشتهاردي، ج1، ص146 .
16. کريمه اهلبيت، ص133.
17. همان، ص131، به نقل از بحار، ج102 .
18. الغدير، علامه اميني، ج1، ص196 .
19. کريمه اهل بيت، ص77 به نقل از آثار الحجه، ص8 .
20. فروغي از کوثر، انتشارات زائر، ص42 .
21. بانوي کرامت، ص66 .
22. بحار، ج8، ص52 .
23. همان، ص105 .
24. سفينة البحار، ج2، ص376 .
25. کريم اهل بيت، ص59 .
26. فوائد الرضويه، شيخ عباس قمي، ص379 .
27. فروغ کوثر، ص58، کريمه اهلبيت، ص44 .
28. بارگاه فاطمه…، ص119 .
29. همان، ص121 .
30. بانوي کرامت، ص115 .
31. همان، ص118 .
32. کريمه اهل بيت، ص174 .
33. فروغي از کوثر، ص33 .
34. کريمه اهل بيت، ص176 .
35. بحارالانوار، ج48، ص290 .
36. سفينة البحار، ج2، ص376 .
37. کريمه اهل بيت، ص182 .
38. فروغي از کوثر، ص106 .
39. پيام آستانه، نشريه آستانه مقدسه حضرت فاطمه معصومه(س)، ش18، فروردين85.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد