درمان آسيب هاي اخلاقي با الگوي صالح نگري و خير انديشي (2 )
درمان آسيب هاي اخلاقي با الگوي صالح نگري و خير انديشي (قسمت دوم و پاياني )
ب ـ خود اثباتي مهارتي (1)
پس از علم و دانش ، که البته دست يابي به آن براي همه کس فراهم نيست يا همگان توانش را ندارند ، مي توان نوع ديگري از خوداثباتي را نام برد که جوانان به آن دسترسي بيشتري دارند و آن ، خوداثباتي مهارتي است ؛ مهارت هاي مختلف ـ در هر رشته اي و در هرصنفي ـ که مي تواند در زندگي موجب افتخار و سربلندي انسان در محيط پيراموني خود باشد.
مسلماً بين جواناني که داراي مهارت هاي بيشتري هستند ، با آناني که ازمهارت هاي کمتري برخوردارند ،تفاوت شخصيتي و اعتباري درجامعه وجود دارد.
جواني که در يک رشته ي ورزشي ، هنري ، صنعتي ، يا خدماتي داراي مهارت باشد ، با ديگري که از آن مهارت برخوردار نيست ، در شأنيت اجتماعي متفاوت اند.
امروزه ،مهارت هاي زيادي وجود دارد که هم کسب و فراگيري آنها آسان است و هم ميزان ارتقا بخشي آن نسبت به رتبه ي اجتماعي جوانان بالاست.
جواني که داراي مهارت آشپزي يا کار با رايانه يا خياطي يا… است ، در مقابل دوستش که از آن مهارت محروم است ، نه تنها از جايگاه و شأن بيشتري برخوردار است ، بلکه در زندگي فرد خانوادگي و اجتماعي خود نيز موفق تر است و اگر هم در مقابل دوستان خود اقدام به فخر فروشي کند ، فخرفروشي او موجب تحريک وتشويق دوستانش در فراگيري آن مهارت خواهد بود؛ اگر چه از نظر اخلاقي کار ناشايستي مرتکب شده است.
به جاي گرايش جوان ها به فخرفروشي و تجمل گراييِ مخرب و ناپسند، بايستي تلاش کرد نوجوانان و جوانان به سمتي هدايت شوند که هم حس ارزشمندي آنان ارضا شود و هم موجب تخريب هويت ديني آنان نشده ، عزت و سربلندي برايشان به ارمغان بياورد.
توسعه ي مراکز آموزش مهارت هاي مختلف ورزشي ، هنري ، کاربرد ،صنعتي ، خدماتي و… در جامعه موجب خواهد شد که
رقابت در فراگيريِ اين گونه مهارت ها سرعت بگيرد و مانع بروز آسيب هاي خودتخريبي شود.
علاوه براين ، وقت فراغت جوانان و نوجوانان ، که به جهت عدم برنامه ريزي صحيح منجر به مفاسد و انحرافات و آسيب هاي متعددي شده است ، صرف يادگيري و آموزش اين گونه مهارت ها خواهد شد.
ج ـ خود اثباتي رفتاري ـ اجتماعي
انجام اموراجتماعي و داشتن تعامل سازنده با جامعه، به انسان شخصيت و اعتبار مي بخشد ، و در نتيجه ، حس ارزشمندي انسان را تأمين مي کند.
(مَن کانَ يُريدُ العِزَهَ فَلِلهِ جَميعَا العِزَهُ اِلَيهِ يَصعَدُالکَلِمُ الطَّيبِ وَ العَمَلُ الصَّالِحُ يَرفَعُه) ؛ آن کس که عزت بخواهد ،عزت همگي از آن خداست ، کلمه ي پاکيزه (اعتقاد صحيح) به سوي خدا بالا مي رود و عمل صالح آن را بالا مي برد.(2)
در جامعه ي اسلامي ،مسايل زيادي وجود دارد که داراي ارزش و اهميت ويژه است و انجام آن ، علاوه بر أجر اُخروي ،عزت و سربلندي دنيوي را نيز به دنبال خواهد داشت.
در ادبيات قرآن کريم ،به اين گونه رفتارها «عمل صالح» اطلاق شده است . قرآن کريم به کرات اهل ايمان را به انجام اعمال صالح دعوت نموده است.(3)
انسان اگر در جامعه ، عنصري فعال و پرتلاش باشد در هر فرصتي به نياز ديگران و جامعه بينديشد و در حد توان ، گره گشاي مشکلات ديگران و مسايل اجتماعي باشد ، داراي اعتبار و ارزش اجتماعي بالاتري خواهد شد.
«يکي از نتايج مؤثر و “لاينفک” عمل صالح که بُعد اجتماعي آن ، درخدمات و تعاون عمومي مجسم مي گردد، توجه عواطف انسان و علائق قلبي مردم به آن گروه از افراد است که در خدمت جامعه بوده و براي آنان کار صورت مي دهند.
هيچ کس نمي تواند اين حقيقت را انکار کند که نتيجه مستقيم خدمت خالصانه به جامعه ،جلب عواطف و رسوخ در قلوب مي باشد.
همگان مي دانيم که پيامبران و آموزگاران الهي مورد احترام جامعه ها بوده و در جهان هيچ شخصيتي مانند حضرت مسيح (عليه السلام)ـ و حضرت محمد (صلي الله عليه و آله و سلم) ـ عواطف انسان ها و بشر را جلب نکرده است.»(4)
اين نوع خوداثباتي دايره ي وسيعي دارد ؛ هم از جهت تنوع رفتاري و هم از جهت قابليت و توانايي انسان ها . هر کسي در هر شرايطي که قرار دارد مي تواند به گونه اي در جامعه عنصري فعال و مفيد باشد و به جامعه خدمت کند ؛ چه خدمت او ريالي و مادي باشد و چه هدايتي و فکري و چه از انواع ديگر.
ما در اينجا از اين نوع خوداثباتي با عنوان «صالح نگري و خيرانديشي» ياد مي کنيم ؛ چرا که اساس انجام عمل صالح و خدمت به خلق نوعي نگرش صالحانه و انديشه ي خيرانه است که از مهم ترين آموزه هاي اخلاقي در دين اسلام مي باشد.
صالح نگري و دورانديشي با توجه به آنچه مورد اشاره قرار گرفت صالح نگري و خيرانديشي از جمله محورهاي اساسي در بُعد تکريم انسان محسوب مي شود که در قرآن کريم و سيره ي پيامبر گرامي اسلام به طورجدي مورد توجه قرار گرفته است.
قرآن کريم در بيش از هشتاد مورد ، ايمان و عمل صالح را کنار هم قرار داده و بدين سان فرهنگ خدمت رساني و صالح نگري و خيرانديشي را ترويج کرده است.
عمل صالح که در سطوح مختلفي قابل انجام است ، موجب مي شود انسان ها نسبت به يکديگراحساس نزديکي و احترام داشته باشند و به طورآشکار تقرب ، معنويت و بندگي را در حد خود احساس نمايند .
يکي از دقيق ترين نمونه هاي شادي و نشاط از منظر اسلام ، انجام عمل صالح است . يک رفتار، وقتي به معناي دقيق شادي بخش و نشاط آور است که ، افزون بر اين که در زمان انجام براي انسان نشاط و شعف ايجاد مي کند ، هنگام يادآوري ومرور خاطره ي آن نيز شادي و نشاط قلبي را بازآفريند و احساس مسرت و شادکامي در جان انسان بنشاند.
عمل صالح اين چنين است ؛ يک شادي زودگذر و فراموش شدني نيست ، بلکه شادي و نشاطي مستمر و پايدار است .
هر انساني در بازخواني زندگي خود ، از برخي رفتارها و اعمالش خُرسند است و از آن ها به نيکي ياد مي کند و با يادآوري دوباره ي آنها ، خُرسندي و مسرت را حس مي کند و اين حالت ، جز براي اعمال صالح و آنچه انسان براي رضاي خدا انجام داده باشد ،نيست.
به هرميزان که فرهنگِ عمل صالح در جامعه توسعه يابد ، رضايت مندي و احساس خوشبختي و اميدواري در انسان ها بيشتر خواهد شد.(مَن عَمِلَ صالِحاً مِن ذَکَرٍ أو اُنثي وَ هُوَ مُؤمِنٌ فَلَنُحييَنَّهُ حَيوهً طَيِّبَه)(5)
انجام عمل صالح نه تنها مايه ي نجات و سعادت بشر خواهد شد ،بلکه سلامت روان انسان را نيز به دنبال خواهد داشت. مي توان از اين لطف الهي براي درمان بسياري از آشفتگي ها و تلاطم هاي روحي و حل معضلات اجتماعي کمک گرفت.
آن گاه که انسان ها در انجام خوبي ها از يکديگر سبقت بگيرند و تلاش کنند تا توان و نيروي خود را صرف عمل صالح کنند(6)، از بند بسياري از مشکلات روحي و رواني خواهند گسست و به دامن آرامش باز خواهند گشت.(7)
عمل صالح ، فقط در خدمت رساني خلاصه نمي شود و داراي موارد و شکل هاي ديگري نيز هست . رساترين و در دسترس ترين نوع عمل صالح ، خدمت رساني و انجام فعاليت هاي فيزيکي و کمک رساني است . برخي ديگر از موارد و شکل هاي عمل صالح عبارت است از:
هدايتي ،ازقبيل : تبليغ ،امر به معروف و نهي از منکر ، مشاوره و راهنمايي ، بناي سنت حسنه ، خوش بيني و اميدواري ، ايجاد الگوي رفتاري صحيح ، تشويق و ترغيب به علم و دانش ، دين و دينداري ، و…
رفتاري ، از قبيل : اخلاق خوب و رفتار صالحانه ، تحمل بدرفتاري ها ، همدردي و همدلي با مردم ، برخورد دوستانه ، مودت و محبت ، صله ي رحم ، عيادت بيمار، تسلي مصيبت ديدگان ، مردمي زيستن ، احترام و تکريم ديگران ، مساوات و مواسات و…
معنوي ،از قبيل : نماز ، دعا ، نيايش ، زيارت ، ذکر ، تلاوت قرآن و…
و خدمتي ، از قبيل : عمران و سازندگي ، مجاهدت ، دفاع و مبارزه خدمات آموزشي و فرهنگي ، خدمات اقتصادي ، فعاليت هاي فرهنگي و تفريحي ، کمک هاي مالي و صدقات ، قرض الحسنه و…
انجام عمل صالح و توسعه ي آن در جامعه نيازمند دست يابي به يک الگوي جامع دارد به گونه اي که به صورت سيستمي و روشمند در جامعه ، فرهنگ تمسک به آن رواج يابد و در همه ي ارکان و اعضاء جامعه روحيه ي انجام آن پديد آيد.
(وَ لتَکُن مِنکُم اُمَّهٌ يَدعُونّ اِلي الخَير)؛ و بايد از شما مسلمانان برخي خلق را به خير و صلاح دعوت کنند.(8)
ثمرات خيرانديشي و صالح نگري
اين الگو ،درصورتي که با دقت و همراه با برنامه در جامعه دنبال شود مي تواند نتايج خوبي را به دنبال داشته باشد . در اين جا به برخي از آنها اشاره خواهيم نمود.
يک ـ کسب پايگاه هاي مختلف اجتماعي(9):
افرادي که سعي مي کنند در زمينه هاي مختلف در جامعه ، خدمت گزار باشند ، به نوبه ي خود ، در محيط هايي که حضور پيدا مي کنند داراي نقش(10) معيني خواهند بود و اين نقش موجب ارزش اعتبار جامعه يا گروه به ايشان خواهد بود و اين اعتبار موجب به دست آمدن پايگاه اجتماعي براي آنها خواهد شد.
چرا که پايگاه اجتماعي در پي داشتن نقش مفيد در محيط ، نصيب انسان خواهد شد و اين گونه افراد به طور معمول در محيط هايي که فعاليت مي نمايند مفيد و مؤثر واقع خواهند شد و پايگاه اجتماعي آنان تثبيت خواهد گرديد.
به طور مثال قرآن کريم از آنان که در انجام خيرات از يکديگر سبقت مي گيرند با عنوان صالحين که يک شأنيت بالاي اجتماعي و ديني محسوب مي شود ياد کرده است.(11)
دو ـ تنوع پايگاهي :
پايگاه هايي که در دسترس افراد قرار مي گيرد مي تواند از هر دو نوع پايگاه هاي اجتماعي محول و محقق (12) باشد.
در برخي فعاليت ها به انسان نقش هايي از طرف جامعه و نهادهاي اجتماعي محول مي شود که موجب ايجاد پايگاه خواهد شد به طور مثال، عضويت درهيات امنا، شوراي محل ، انجمن اوليا و مربيان ، معتمد محل ما گروه هاي فرهنگي ، اتحاديه هاي دانش آموزي ، گروه هاي هنري ، گروه هاي ورزشي و… .علاوه بر پايگاه هايي که در چنين محيط هايي به انسان محول مي شود ، امکان رشد و کسب پايگاه هاي بالاتر و ديگري نيز وجود دارد. جواني که تلاش مي کند به عنوان مربي در يک مرکز فرهنگي فعاليت داشته باشد ، به راحتي مي تواند نقش خود را ارتقا داده و در جايگاه هاي ديگري هم مشغول گردد.
از اين رو ،امکان اکتساب پايگاه براي همه مهيا است . به ويژه اين که فعاليت هاي خيرانديشانه و عام المنفعه محدوديت هاي پست سازماني و ساختارهاي تشکيلاتي به هيچ شکل وجود ندارد و هرکس در حد تلاش خود مي تواند اعتبار کسب کند و فعاليت اجتماعي داشته باشد تا جايي که هرگاه چند فرد فعال ،همدست و همراه گردند مي توانند نهاد يا مؤسسه اي را بنياد بگذارند و به آن رسميت ببخشند . نمونه ي روشن آن که براي جوانان به سهولت قابل دسترسي است ، تأسيس و تشکيل سازمان هاي مردم ـ نهاد (سمن)است.
سه ـ ايجاد شبکه ي پايگاهي :
تعدد پايگاه هاي اجتماعي يک فرد مي تواند به حدي باشد که يک «شبکه ي پايگاهي» به وجود بياورد و در نقش هاي مختلفي اشتغال يابد.
پايگاه هاي متعدد،هم مي تواند در يک رشته و موضوع مشترک صورت گيرد و هم در رشته ها و موضوعات مختلف و متنوع.
هرکدام از اين دو صورت ،ويژگي هاي خاص خود را دارد و تأمين کننده ي بخشي از روح منزلت طلبي انسان است.
چهار ـ دست يابي به منزلت اجتماعي:
مجموع اين پايگاه ها که به صورت شبکه به هم پيوند خورده است ، موجب منزلت فرد در جامعه خواهد شد . به هر ميزان که يک فرد درجامعه مفيدتر و ثمربخش تر باشد و بتواند در نقش هاي مختلف به جامعه خدمت رساني داشته باشد ، منزلت او نزد جامعه بالاتر خواهد بود.
به طور مثال ،اگر بتواند در چند رشته ي ورزشي مهارت کسب کند و يا درانجمن هاي مختلفي حايز رتبه شود ، نيز جامعه نسبت به کساني که اين ويژگي ها را ندارند . منزلت بالاتري خواهد داشت.(13)
پنج ـ خنثي شدن عقده ها :
در بسياري از مواقع ، افراد ، در پايگاه هاي شغلي خود ـ که به ناچار مجبورند در آن باقي بمانند و ترک آن برايشان خسارت بار است ـ دچار سرخوردگي و پايگاه زدگي مي شوند.(14)
عوامل مختلفي مي تواند در اين سرخوردگي و پايگاه زدگي دخيل باشد ،ازجمله : عدم انطباق کار با سليقه ، توان يا شأنيت انسان ناهمگوني شرايط محيطي و همکاران يا اعضاي خانواده ، فشارهاي ديگران و… در چنين شرايطي ، اگر محيط هاي ديگري باشد که انسان در آن ، پايگاه اجتماعي کسب نموده باشد و فعاليت نمايد ، به راحتي مي تواند سرخوردگي هاي خود را از دل بيرون کند.
چرا که در محيط دوم شأنيت و جايگاه کسب نموده و خود را مفيد و مؤثر مي داند. در محيط دوم ،احساس آرامش کرده و سعي مي کند سختي هاي محيط اول را با شيريني هاي محيط دوم فراموش کند.
در پايگاه هاي محقق در محيط هاي خيرانديشانه ، انسان اختيار کامل دارد و آزادانه به فعاليت مي پردازد . از اين رو ، مي تواند متناسب با سليقه ،توان ، فرصت و نياز خود دست به انتخاب بزند.
به طور مثال ، اگرعلاقه ي شخصيِ او خدمت رساني به انسان هاي ديگر است ، مي تواند در محيط هايي فعاليت نمايد که به اين خواسته نزديک تر است و اگر علاقه ي او تدريس و انجام فعاليت هاي علمي است نيز، در محيط هايي که داراي چنين ويژگي هايي باشد ، امکان حضور خواهد داشت.
شش ـ تحرک رواني (15):
فردي که در پايگاه هاي مختلف ايفاي نقش کند و تحرک اجتماعي(16)بالايي داشته باشد ، به يک تحرک رواني خوب دست خواهد يافت ؛ به گونه اي که ظرفيت وجودي او نسبت به نقش ها و فعاليت هاي مختلف گسترش خواهد يافت . فکر او در يک رشته و يک نوع فعاليت بلوکه نخواهد شد ، بلکه در نقش ها و فعاليت هاي مختلف و متنوعي خواهد انديشيد و تجربه کسب خواهد نمود . به اين تنوع نقش و آزادي فکر و ظرفيت وجودي ، «تحرک رواني» مي گويند .
هرچه انسان تحرک رواني بيشتري داشته باشد ، براي پذيرش محيط هاي مختلف و سليقه هاي متنوع آمادگي بيشتري خواهد داشت.
جواني که داراي تحرک رواني باشد ، نوع رفتار او در نقش هاي مختلفي که دارد متناسب با همان نقش خواهد بود.
در مقابل پدر و مادر، نقش فرزندي را به درستي ايفا خواهد نمود ،همين طور در مقابل دوستان ، نقش دوستي ، در مقابل همسر،نقش همسري و سپس در مقابل فرزندان نقش والدي را به درستي ايفا خواهد نمود.(17)
تحرک رواني ، نه به معناي اين که انسان از محيط خود تاثير پذير باشد ، بلکه بدين معنا که بتواند با محيط هاي مختلف ، خود راموافق سازد و ناسازگاري هاي آن را تحمل کرده ، نسبت به هر کدام از محيط ها و شرايط مربوط به آن ، روش مناسب و مخصوص به همان محيط را برگزيند.
هفت ـ آرامش روحي و رواني :
با توجه به ويژگي هاي ذکر شده ، حضور در فعاليت هاي خيرانديشانه و بشردوستانه مي تواند موجب آرامش روحي و رواني انسان باشد؛ به ويژه زماني که انجام اين فعاليت ها با کسب رضايت خداوند متعال همراه باشد ، آن گاه ، انسان ، علاوه بر رضايت خلق ،رضايت خالق را نيز کسب کرده است (18) و اين امتياز بزرگي است ، که :(وَ رِضوّانٌ مِنَ اللهِ اَکبَر).(19)تنها در چنين شرايط و زمينه اي است که مي توان انتظار داشت جوانان عزيز و شريف حس ارزش مندي و بزرگ منشي خود را درمسير صحيح رشد و تعالي قرار داده و گرفتار منجلاب فساد و انحراف نشوند و اميد داشت که دامان جامعه از آسيب هاي اجتماعي و کج روي هاي اخلاقي پاک گشته و به سمت تعالي و تکامل پيش برود.
نتيجه با توجه به آن چه بيان شد ، مي توان گفت يکي از راه هاي بسيارمهمي که اسلام به منظور پيش گيري و درمان آسيب هاي اخلاقي و اجتماعي ارايه نموده است، زمينه سازي براي «خوداثباتي منطقي و آگاهانه» ي جوانان از طريق کسب توسعه ي علم و آگاهي و مهارت هاي فردي و اجتماعي و نيز از طريق ترويج و توسعه ي الگوي خيرانديشي و صالح نگري است.
براين اساس ،نظام اسلامي مي بايست برنامه هاي فرهنگي و اجتماعي خود را به سمت زمينه سازي براي رشد و تعالي جوانان سوق داده و با مهيا ساختن محيط و امکانات و ارزش گزاردن به فعاليت هاي فردي و گروهيِ جوانان ،زمينه ي حضور و بروز ايشان را در فعاليت هاي مثبت و سازنده ي علمي ،مهارتي و اجتماعي فراهم نمايد.
منابع
1 ـ قرآن کريم.
2 ـ سبحاني ، جعفر ، منشور جاويد ، قم ، موسسه امام صادق (عليه السلام ) 1373 (چاپ سوم).
3 ـ قنادان ، منصور؛ ناهيد مطيع و هدايت اله ستوده ، جامعه شناسي (مفاهيم کليدي) ، تهران ، آواي نور ، 1376 (چاپ دوم).
و وب سايت هاي :www.sheshmim.com و www.daneshnameh.roshd.ir
پي نوشت :
1- مهارت انواع مختلفي دارد از جمله: مهارت فني؛ يعني دانايي و توانايي در انجام دادن وظايف خاص که لازمه آن ورزيدگي در کاربرد فنون و ابزار ويژه و شايستگي عملي در رفتار و فعاليت است، مهارت هاي فني از طريق تحصيل، کارورزي و تجربه حاصل مي شوند و همچنين مهارت انساني؛ يعني داشتن توانايي و قدرت تشخيص در زمينه ايجاد محيط تفاهم و همکاري و انجام دادن کار به وسيله ديگران، فعاليت موثر به عنوان عضو گروه، درک انگيزه هاي افراد و تاثيرگذاري بر رفتار آنان. www.sheshmim.com به نقل از روزنامه تفاهم.
2- فاطر، 10.
3- در قرآن کريم پيش از هشتاد بار عمل صالح به صورت هاي گوناگون مورد توجه واقع شده است.
4- سبحاني، جعفر، منشور جاويد، ج3، ص 327.
5- نحل، 97.
6- (سابقوا الي مغفره من ربکم)، حديد، 21.
7- (ان الذين آمنوا و عملوالصالحات سيجعل لهم الرحمن و داً)، مريم، 96.
8- آل عمران، 104.
9- پايگاه اجتماعي عبارت از موقعيتي است که فرد در سلسله مراتب اجتماعي در ارتباط با اهميت ارزشي که نقش اجتماعي وي در جامعه دارد، بدست مي آورد. به عبارت ديگر با توجه به اينکه هرجامعه اي در ارتباط با نقش هاي اجتماعي اعضايش داراي سلسله مراتبي است، لذا افراد بر حسب اهميت و ارزشي که نقش آنها در جامعه داراست در رده هاي بالاي سلسله مراتب يا رده هاي پايين قرار مي گيرند و به همين عامل افرادي که داراي نقش هاي متعددي در جامعه هستند پايگاه هاي اجتماعي متفاوتي نيز دارند. ر.ک: منصور قنادان، ناهيد و مطيع و هدايت اله ستوده، جامعه شناسي (مفاهيم کليدي)، ص 129.
10- نقش، به رفتاري اطلاق مي شود که ديگران از فردي که پايگاه معيني را احراز کرده است، انتظار دارند. نقشهاي مناسب به صورت بخشي از فرايند اجتماعي شدن به فرد آموخته مي شود و سپس او آنها را مي پذيرد. ر.ک: همان.
11- آل عمران، 114.
12- ر.ک: منصور قنادان، ناهيد مطيع و هدايت اله ستوده، جامعه شناسي (مفاهيم کليدي)، ص 130.
13- نقش هاي اجتماعي در شکل دادن به شخصيت اهميت زيادي دارند. حتي از لحاظ جامعه شناسي، شخصيت را مي توان به عنوان ترکيب و تلفيق نقش هايي تصور کرد که فرد در مناسبات اجتماعي خود عهده دار آنهاست.
14- جامعه شناسي (مفاهيم کليدي)، ص 134.
15- منظور از تحرک رواني گسترش نوعي ظرفيت هاست که انعطاف پذيري شخص را باعث مي شود در نتيجه فرد قابليت پذيرش نقش هاي مختلف و برداشت نسبي از شرايط اجتماعي را پيدا مي کند. جامعه شناسي (مفاهيم کليدي)، ص 186.
16- اصطلاح تحرک اجتماعي به جابجايي افراد از يک پايگاه اجتماعي به پايگاه اجتماعي ديگر اطلاق مي شود. افراد ممکن است که از لحاظ طبقه اجتماعي، به سمت بالا تحرک داشته باشند يا به سمت پايين، يا در همان سطح باقي بمانند، ولي شغل ديگري اختيار کنند. به عبارتي ديگر فراگرد تغيير منزلت اجتماعي فرد در جامعه، تحرک اجتماعي ناميده مي شود. ر.ک: همان، ص 180.
17- نقش ها نيروهاي پوياي انگيزشي رفتار محسوب مي شوند و سهم موثري در نحوه عملکرد و در نتيجه، شکل گيري شخصيت فرد بر عهده دارند. در مجموع مي توان گفت انسان به طور متعارف در دوره ي زندگي خود چهار نقش را تجربه مي کند که عبارتند از: فرزندي، دوستي، همسري و والدي. و همچنين نقش هاي اجتماعي که نسبت به توان و شغل او به وي داده مي شود.
18- احقاف، 15.
19- توبه، 72.
منبع:نشريه فصلنامه اخلاق،شماره 11
/خ