خانه » همه » مذهبی » نقش نماز در زندگي زوج هاي جوان

نقش نماز در زندگي زوج هاي جوان

نقش نماز در زندگي زوج هاي جوان

اگر بپذيريم که نحوه آغاز هر راه بر نحوه تداوم آن تأثير دارد، بزرگداشت نماز در ابتداي زندگي مشترک، مي تواند آغاز مبارک و فرخنده اي ببراي تمامي جريان زندگي باشد.
در زندگي فرازهاي باشکوهي براي روح آدمي وجود دارد که لازمه زيستن افتخارآميز است و هر فردي به ميزان برخورداري از اين فرازها مي تواند به انسانيت خويش

8dbcc8a9 e788 41eb 8d02 19c093e5ac2d - نقش نماز در زندگي زوج هاي جوان
mvf20 - نقش نماز در زندگي زوج هاي جوان
نقش نماز در زندگي زوج هاي جوان

اگر بپذيريم که نحوه آغاز هر راه بر نحوه تداوم آن تأثير دارد، بزرگداشت نماز در ابتداي زندگي مشترک، مي تواند آغاز مبارک و فرخنده اي ببراي تمامي جريان زندگي باشد.
در زندگي فرازهاي باشکوهي براي روح آدمي وجود دارد که لازمه زيستن افتخارآميز است و هر فردي به ميزان برخورداري از اين فرازها مي تواند به انسانيت خويش مفتخر باشد. انس با نماز بهترين نقطه عطف زندگي است و هرگاه زوج هاي جوان چنين پيوندي با خداوند داشته باشند، هرگز غبار ملال و خستگي بر وجودشان نمي نشيند.
با توجه به جوان بودن جامعه ايراني و با توجه به اين که شايد ازدواج سبب تقويت دنياگرايي شود و دين داري را تضعيف نمايد، به بررسي نقش نماز در زندگي زوج هاي جوان مي پردازيم.

1. تغيير بينش زوج هاي جوان نسبت به زندگي

زن و مرد با وجود ديدگاه ها و بينش هاي مختلف با يکديگر ازدواج مي کنند و در مسير زندگي، در کنار يکديگر با وقايع و حوادث مختلف برخورد مي کنند. چگونگي بينش و رويکرد زن و شوهر در مقابل اتفاق هاي زندگي نقش خاصي در تداوم و عمق روابط آن ها دارد و در ايجاد فضاي عاطفي و محبت آميز تأثير مي گذارد. در اين ميان، بينش زن و مرد نسبت به زندگي، همسر، ازدواج، خانه داري و تربيت فرزند، در نحوه ارتباط بين آن ها و توقعاتشان نسبت به يکديگر بسيار مؤثر است. جوانان به دليل کم تجربگي، کمبود اگاهي و نوسانات عاطفي و هيجاني، در پاره اي موارد از تصميم گيري هاي عاقلانه و عميق عاجزند. در نتيجه، به علت سطحي نگري و شتاب در تصميم گيري ها اشتباه مي کنند. نماز در تصحيح اين روند مي تواند نقش خاصي را ايفا کند و با تقويت انگيزه هاي متعالي و رهايي آدمي از دنياگرايي، او را در راستاي اهداف عالي هدايت کند؛ زيرا نماز، آدمي را از جاذبه هاي زميني به جاذبه هاي آسماني، اوج مي دهد و او را از فرش به عرش سير مي دهد و از خاک تا افلاک برمي کشد. اگر زوج هاي جوان به اين فضاي متعالي راه يابند، فراز و نشيب زندگي نمي تواند آنها را دچار تزلزل کند.
نماز انسان را از دردها و روزمرگي ها رها مي سازد و دردمندي او را سمت و سويي ديگر مي بخشد. روحش را از حقارت آزاد مي کند و به او عزت و منزلت و تعالي مي بخشد. در چنين فضايي، همسران جوان به احساس پوچي نمي رسند و براي تداوم زندگي با هم، از سطح غرايز فراتر رفته و با يکديگر اتصال وجودي پيدا مي کنند. به عبارت ديگر، نماز، نقطه اتصال معنوي آن ها به يکديگر مي شود و از اين رو، روند زندگي را يک سره، با ارزش مي يابند.

2. حفظ کيان خانواده

براي همسران بسيار مهم است که شريک زندگي اش فقط او را دوست داشته باشد و نسبت به ديگران نظر سوء نداشته باشد. اين مسأله به طرز عجيبي در امنيت رواني همسران به ويژه رابطه زن با همسر و خويشاوندان وي تأثير دارد.
انس با نماز تقواي بيشتر و تقيد به مسائل شرعي را به دنبال دارد و مانع بزرگي براي افتادن در وادي گناه محسوب مي شود. به عبارت ديگر، نماز با ايجاد يک نظام فراگير اخلاقي، اعمال و رفتار نمازگزار را هدايت و تنظيم مي کند. يک جوان با ايمان و نمازگزار در پرتو نماز از نگاه به نامحرم چشم مي پوشد و با رعايت حريم در روابط زن و مرد متانت و وقار پيشه مي کند. او با چشم پوشي از نامحرم به همسر خويش وفادار و متعهد مي ماند و اجازه نمي دهد هوا و هوس هاي زودگذر، کانون گرم زندگي او و همسرش را متلاشي کند. اين ها همه در پرتو نماز و ارتباط با خداوند حاصل مي شود.
اين شرايط، زمينه را براي ايجاد يک حسن خلق قوي و پايدار هموار مي کند و زندگي را در يک بستر مناسب و بدون تنش جدي به پيش مي برد. امنيت و آرامش زوج هاي جوان در چنين فضايي به خوبي تأمين مي شود و طرفين با رضايت کامل به انجام وظايف همسري خود مي پردازند. پس، نمازگزاري با ايجاد شبکه اخلاقي گسترده در خانواده زن و مرد را در ايجاد کانون گرم خانواده ياري مي کند و اين مسأله رمز موفقيت خانواده است.

3. زوج هاي جوان و تجربه محدود زندگي

به طور معمول، بيشتر زوج هاي جوان، از نظر سني در شرايطي نيستند که داراي تجربه اي وسيع و متنوع در زندگي باشند، آن ها چندان با فراز و نشيب روزگار آشنا نبوده و با مشکلات دست و پنجه نرم نکره اند. از اين رو در زمان برخورد با دشواري هاي معمولي زندگي غافلگير شده و حالت انفعالي به خود مي گيرند. در چنين شرايطي است که آن ها نياز به نيرويي عظيم و تزلزل ناپذير مي يابند تا آن ها را در اين موقعيت ها، ياري نمايد. نماز، ارتباط مستقيم و بي واسطه با پروردگار در چنين شرايطي به خوبي مي تواند کاستي هاي زوج هاي جوان را تحت تأثير خود قرار دهد، تا آن ها با آرامش بيشتري روند آزمون و خطاي ابتداي زندگي را پشت سر بگذارند.

4. نماز، مهارکننده هيجان جواني

از ويژگي هاي سن جواني، تحريک پذيري زياد است. جوانان به سادگي تحت تأثير هيجانات زودگذر و شديد قرار گرفته، واکنش نشان مي دهند و همين امر در بيشتر مواقع موجب تنش هاي روحي مي شود. لذا زوج هاي جوان به عاملي نياز دارند که آن ها را در اين گونه موارد به نوعي مهار کند و هيجانات جواني را معقول و معتدل سازد. نماز، چنين تأثير مثبت و سازنده اي را مي تواند در زندگي زوج هاي جوان ايفا کند؛ يعني هيجان هاي غريزي را در مسيري صحيح و خداپسندانه هدايت کند.
متأسفانه، چالش هاي پنهان و آشکاري ميان زوج هاي جوان وجود دارد و هر يک به نحوي درصدد کنترل ديگري است و هر طرف تلاش مي کند تفوق و برتري خود را بر ديگري تحميل نمايد که اين امر به خودي خود، منجر به برخوردهاي اجتناب ناپذيري مي شود. در اين فضا زن و مرد با سليقه ها و ديدگاه هاي خويش به طور طبيعي درصدد دفاع از عقيده و سليقه خويش برمي آيند و بديهي است که چنين امري مي تواند چالش هاي خانوادگي را به دنبال داشته باشد. اين احساس خودخواهي اگر کنترل نشود، به درگيري هاي مداوم مي انجامد. در اين شرايط، نماز مي تواند فرد را از دايره بسته خودخواهي، خارج کند و در چارچوب خداخواهي، احساس فداکاري، گذشت و ترجيح دادن همسر بر خويشتن را در او زنده کند.
نماز و ارتباط با خداوند، روح فروتني و دوري گزيدن از خودمحوري را در زوج هاي جوان افزايش مي دهد و به جاي سلطه جويي رفاقت را در ميان آن ها احيا مي کند.

5. نماز و نيازهاي واقعي زوج جوان

هر زوج جوان نياز به پشتيباني دارند که از آن ها در انجام تعهدات و وظايف سنگيني که پذيرفته اند، به نوعي حمايت کند. انس با نماز اين حس را به زوج هاي جوان القا مي کند که خداوند بهترين پشتيبان آن ها در زندگي انسان است.
حضرت علي عليه السلام در پاسخ پرسش که پرسيدند: علم در چيست؟ فرمود: «اين که به اندازه احتياج به خدا، او را عبادت کني».(1)
نماز به منزله بزرگ ترين پشتيبان يک زوج جوان محسوب مي شود، به ويژه در آغاز راه که زندگي هنوز به انسجام لازم نرسيده است و احساس بي ثباتي بر روابط حاکم است. در چنين شرايطي روي آوري به نماز براي گفت و گو با خداوند، مي تواند احساس خلأ را به احساس آرامش مبدل کند و اضطراب برخاسته از مشکلات را با ياد او تخفيف دهد، تا بدين وسيله مجال بيشتري براي انديشيدن و پيداکردن راهي مناسب پيدا شود.
يکي ديگر از نيازهاي زوج هاي جوان رسيدن به فردايي بهتر است. در اين ميان، اميد نقش بسيار زيادي در پويايي انسان دارد و بهترين انگيزه جهت رسيدن به آرمان هاي زندگي محسوب مي شود. با توجه به شور و نشاطي که در جوانان وجود دارد مي توان گفت، جوانان معمولاً مايلند زندگي را از دريچه اميد ببينند و نماز دريچه زيبايي است به سوي اميدهاي زندگي؛ در ذکرهاي نماز و به ويژه قنوت، عباراتي وجود دارد که از حالت دعا و درخواست برخوردار است. جوان نمازگزار با دعاي خود در حقيقت، آرزوي رسيدن به فردايي بهتررا با خداوند در ميان مي گذارد و چون کسي که دعا مي کند، اميد به اجابت هم دارد، نماز هم چون حلقه ي اتصالي خواهد شد که زوج جوان را با خداوند مرتبط مي کند و اميد به رحمت و بخشش الهي را در وجود آن ها نهادينه مي کند.
هر فردي در زندگي نياز به همدم و هم صحبتي دارد که بتواند با او ارتباط برقرار کند؛ زيرا انسان موجودي اجتماعي است که بسياري از نيازهاي عاطفي و رواني خود را به واسطه برقراري ارتباط کلامي با ديگر اعضاي جامعه انساني تأمين مي کند. در اين ميان، نماز کامل ترين و زيباترين ارتباط کلامي انسان با خداست و تمامي نيازهاي روحي و رواني انسان را سمت و سويي حقيقي مي بخشد. نيايش، نماز و ارتباط با خداوند باعث مي شود که روح از احساس تنهايي نجات يابد و به واسطه پيوند ميان خود و خالق هستي، رابطه انساني با همسر خود برقرار کند.
يکي ديگر از نيازهاي روح آدمي در ارتباط با بي کرانگي يا وجود بي نهايت است. روح آدمي، چون از روح الهي نشأت گرفته است.(2) از اين رو از محدوديت هاي زندگي مادي به سرعت سرخورده مي شود و هر لحظه مترصد در هم شکستن حصار تنگ آن است.
انسان موحد با اتصال روحش به عالم ملکوت، شادابي و طراوت خود را حفظ مي کند و به اين وسيله توانايي روحي خود را افزايش مي دهد. در مقابل، انسان مادي به دليل محروميت از چنين رابطه اي، از سردرگمي، ابتذال و پوچي روزافزون در عمق روح و روان خويش رنج مي برد.
زوج هاي جوان در شروع زندگي بيش از ديگران نياز به پويايي دارند و علاقه مندند که زندگي را از دريچه نشاط و شادابي ملاحظه کنند. نماز مي تواند اين نياز را به مجراي صحيح خود هدايت کند و آن ها را به مفاهيم عميق تري از نشاط زندگي آگاه کند.
برخي از انديشمندان هم چون آبراهام مازلو بر اين باورند، زماني که انسان ها به نيازهاي زيستي خويش پاسخ مي دهند، در مرحله بعد نيازهاي ثانويه و تأمين آن ها مطرح مي شود و اگر هرمي از نيازهاي ثانويه انسان ترسيم کنيم، قاعده آن، نيازهاي ايمني است که در رأس آن نياز به خودشکوفايي به چشم مي خورد. بر اين اساس، وقتي انسان از پاسخ به نيازهاي ابتدايي خود فارغ مي شود، آن گاه در صدد پاسخگويي به نيازهاي اساسي ترش از جمله نياز خود شکوفايي برمي آيد که در اين مرحله او مي تواند تمامي استعدادها و توانمندي هايش را از قوه به فعل برساند و خود شکوفايي را محقق کند.(3) صرف نظر از ميزان صحت تقدم و تأخري که اين دسته از روان شناسان براي نيازهاي انساني قايل مي شوند، توجه به نياز خودشکوفايي مبحث بسيار مهمي است که نمي توان آن را ناديده گرفت.
يکي از ويژگي هاي انسان خودشکوفا، خويشتن فرارونده اوست؛ يعني شخصيتي که از مرزهاي خود بالاتر رفته و جذب پديده هاي عميق تر و گسترده تر از خود مي شود. نماز عاملي است که انسان را از خود فراتر مي برد و محو و جذب ملکوت الهي مي نمايد و آن گاه به تفسير ديگري از «خويشتن» مي رسد. در حقيقت روح نماز، «از خود بريدن» و «به خدا پيوستن» است. نمازگزار واقعي، خودر ا چون «من مستقل» نمي بيند، بلکه خدا را بر فراز خويشتن مشاهده مي کند؛ کسي که منيت خود و خودبيني را کنار مي زند، در حقيقت مصداق شخصيت فرارونده مي شود و مهر و محبت او به همسر و فرزند و جامعه اش نيز در مسير عشق به خدا، معنا و مفهوم پيدا مي کند و تابعي از منافع شخصي و غريزي او نمي شود.
هر زوج جواني در آغاز زندگي مشترک خود، نياز شديدي به نيروي اعتماد به نفس دارند تا بتوانند در پرتو آن بر مشکلات خود فايق آيند. نماز، اين خودباوري و اعتماد به نفس را به انسان عطا مي کند؛ موجودي که خداوند او را جانشين خود در زمين دانسته(4) و آفرينش او را مبارک مي داند.(5) در حديث قدسي نيز اين مضمون آمده است که «اي فرزند آدم! من همه چيز را به خاطر تو آفريدم و تو را به خاطر خودم».(6)
حال، انساني که موحد است و خداوند در صدر انديشه او نشسته است، چون راز و رمز نيايش با خدا را دريافته، با طيب خاطر نماز مي گذارد و از اين راه خودباوري و اعتماد به نفس مي يابد. داشتن حامي نيرومند و مهرباني هم چون پروردگار مي تواند تضمين کننده اعتماد به نفس انسان در فراز و نشيب هاي زندگي مشترک و مسئوليت هاي ناشي از آن باشد و حذف کردن چنين پايگاهي از زندگي، مي تواند زوج جواني را که با اميد و آرزو زندگي مشترک خود را آغاز کرده اند، به گرداب خودمحوري ها و درگيري هاي نفساني کشاند. در واقع، نماز به عنوان محکم ترين رابطه انسان با خدا، مي تواند بهترين تأمين کننده اعتماد به نفس زوج هاي جوان، محسوب شود و براي مبارزه با مشکلات زندگي به آن ها جرئت کافي بدهد.
يکي ديگر از نيازهاي يک زوج جوان نياز به «مقبوليت» است. به اين معنا که ديگران او را همان گونه که هست، پذيرا باشند. اين نياز، در حقيقت به ضرورت داشتن جايگاه در ميان جامعه اشاره دارد و اگر جز اين باشد، زندگي امري دردناک بوده و به سختي قابل تحمل است. حال بايد ديد آيا نماز و ارتباط با خداوند، قادر است براي انسان چنين مقبوليتي را فراهم کند؟ اگر به فلسفه نماز و روح عبادت توجه کنيم، پاسخ اين پرسش آسان خواهد بود؛ زيرا نماز يعني امکان حضور همه بندگان در بارگاه الهي، به شرط آن که پيشاني بندگي بر آستان کبريايي اش بسايند.

6. تأثير بلندمدت دوران آغازين زندگي

تأثير دهه اول زندگي مشترک در سال هاي بعد غير قابل انکار است. بر اين اساس، زوج هاي جواني که در دهه نخست زندگي مشترک رابطه عميق و مستمري با خداوند برقرار مي کنند، در سال هاي بعد از آن، وقتي به گذشته خود مي نگرند، احساس آرامش، عزت نفس و پاکي را با تمام وجود حس مي کنند؛ در حالي که اگر بهترين سال هاي زندگي مشترک که همان دهه اول ازدواج است، با دوري از خداوند، غفلت از ياد او و ترک نماز سپري شود، هميشه هاله اي از احساس گناه زوج جوان را مي آزارد. مگر آن که با استغفار از گذشته مورد لطف و عنايت خداوند قرار گيرند. اما حتي در اين صورت هم سال هاي از دست رفته جبران نمي شود. از اين رو، نبايد به آساني اين دوره مهم را از دست داد.

7. تربيت فرزندان

زوج هاي جواني که اهل نماز و عبادت اند، در تربيت نسل صالح و با ايمان توفيق بيشتري مي يابند؛ زيرا حالات روحي و عاطفي والدين به ويژه مادر، در دوران بارداري و دوره شيرخوارگي به کودک تأثير زيادي برجاي مي گذارد و چنانچه مادر از ويژگي هاي معنوي برخوردار باشد، فرزند خود را در دوران جنيني و شيرخوارگي مستعد پذيرش ويژگي هاي اخلاقي مي گرداند.
ولي پس از طي دو مرحله ياد شده ويژگي هاي رفتاري والدين نقش بسزايي در تربيت فرزندان دارد و حالات عبادي والدين تأثير عميقي بر صفحه روح و وجدان فرزندان باقي مي گذارد. نمازگزاري زوج هاي جوان سبب ايجاد فضاي معنوي در منزل مي شود و نقش خاصي در تربيت ديني فرزندان دارد.
نماز سبب تقويت روحيه قدرداني و شکرگزاري مي شود. اين موضوع با توجه به ديدگاه متفاوت و روحيات خاص آن ها، در ابتداي زندگي بسيار مهم است.
روح نماز، حمد و سپاس نبست به خداوند تبارک و تعالي است(7) و همان گونه که در سوره مبارکه حمد ملاحظه مي کنيم، چنين سپاسي به درگاه خداوند، در حقيقت، تجسم و تبلور روح قدرشناسي نسبت به نعمت ها و بخشش هاي الهي است. کسي که نسبت به خالق قدرشناس باشد، نسبت به مخلوق او نيز قدرشناس خواهد بود و او زحمات و تلاش هاي اطرافيان، از جمله همسرش را هرگز فراموش نخواهد کرد. اين امر، روح مودت و حق شناسي و وفاداري همسران جوان را نسبت به هم تقويت مي کند و در نتيجه پايه هاي زندگي شان محکمتر مي شود.
توجه به آثار نماز پيش تر گفته شد بعد ديگري از اثرات نماز در زندگي زوجهاي جوان را آشکار مي کند. عنصر صبر و استقامت، عنصر ديگري است که نماز آن را قوام مي بخشد و ظرفيت و توان روحي نمازگزار را در برخورد با مشکلات افزايش مي دهد. اين ويژگي براي زوج هاي جوان به نوبه خود از ايجاد تنش هاي مختلف جلوگيري مي کند و ميزان درگيري هاي عصبي را کاهش مي دهد. از اين رو، مي توان نتيجه گيري کرد که نماز پايه هاي زندگي زوج جوان را استحکام مي بخشد.

پي نوشت :

1- نصايح علي مشکيني، ص186.
2- «و نفخت فيه من روحي؛ و در او (انسان) از روح خودم دميدم» (فجر: 29؛ ص: 72).
3- نک: به سوي بودن، آبراهام مازلو، انتشارات آستان قدس رضوي.
4- «اني جاعل في الارض خليفه؛ من انسان را به عنوان خليفه و جانشين در زمين قرار دادم.» (بقره: 30).
5- «فتبارک الله احسن الخالقين؛ پس مبارک باد بر خداوند، بهترين خلق کنندگان». (مؤمنون: 14).
6- «يابن آدم خلقتک الاشياء لأجلک و خلقتک لأجلي». علم اليقين، ج1، ص381.
7- «الحمد لله رب العالمين؛ ستايش خدايرا که پروردگار جهانيان است». (حمد:2).

منبع: کتاب از نمازگزاري تا انس با نماز (1)

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد