برتر از هزار ماه
اگر کارهای نیک بندگان و چند برابر پاداش آن تاثیری در مقدرات و سرنوشت افراد در شب قدر ندارد، از گفتن و دانستن آن چه سودی عاید بندگان می شود؟ اگر نزول قرآن در شب قدر و بیان کردن این مطلب، سود و زیانی را متوجه هیچ کس نمی کند، چه انگیزه ای در اعلام این شب نهفته است؟ اگر دانستن نزول فرشتگان، در نتیجه
انگیزه شب های قدر و شب شهادت امام اول شیعیان حضرت امیر(علیه السّلام)
اگر کارهای نیک بندگان و چند برابر پاداش آن تاثیری در مقدرات و سرنوشت افراد در شب قدر ندارد، از گفتن و دانستن آن چه سودی عاید بندگان می شود؟ اگر نزول قرآن در شب قدر و بیان کردن این مطلب، سود و زیانی را متوجه هیچ کس نمی کند، چه انگیزه ای در اعلام این شب نهفته است؟ اگر دانستن نزول فرشتگان، در نتیجه تلاش افراد سودمند نباشد، چرا باید مردم در جریان آن باشند و دانستن آن چه گرهی از کار بندگان می گشاید؟ حکمت معرفی شب قدر به عنوان شبی که قرآن در آن نازل شده و شبی که مقدرات در آن سامان داده می شود، چیست؟تمام مقدرات یک ساله انسان در شب قدر مقدر می شود. اما این سوال مطرح است که آیا خود انسان در مقدراتش نقشی دارد یا اینکه چه بخواهد و چه نخواهد، تلاش بکند یا نکند، مقدارتش در این شب رقم می خورد؟نقش شب مقدس قدر و ماه مبارک در پررنگ کردن اعمال قابل انکار نیست؛ در اینجا برای اینکه بدانیم نقش اصلی شب قدر با خود انسان است، این بحث را با خوش بینی و تکیه بر ادله نقلی، یعنی آیات و روایات پی می گیریم. تکیه بر ادله نقلی، از این جهت است که بحث مقدرات شب قدر، بیش از همه بر نقل متکی است. اینکه چه طور و چگونه تقدیر می شود، از رازهای پشت پرده ای است که بخشی از آن را با استفاده از کتاب و سنت می توانیم بفهمیم، حتی اگر مدعی شویم که تنها راه، ادله نقلیه است سخنی به گزاف نگفته ایم. همه دانشمندان اسلام و مسلمانان از هر فرقه و گروهی، بر اهمیت شب قدر و احیای آن تاکید فراوان دارند و به شب زنده داری آن شب اهتمام می ورزند. نقل شده که یکی از دانشمندان بزرگ اسلام، برای اینکه شب قدر را درک کند، یک سال تمام یعنی حدود ۳۵۷ شب، از سر شب تا به صبح شب زنده داری کرد. ادله ای که نقش انسان را در مقدرات شب قدر ثابت می کند، به شرح زیر است:
۱- حالات و دریافت های شخصی
کسانی که اهل دعا و راز و نیاز در شب قدر هستند، نقش خویش را در شب قدر به خوبی دریافته اند. گاهی این حالات آن چنان ژرف و تاثیرگذار است که تا شب قدر آینده و بلکه تا آخر عمر، در همه افکار، اخلاق، کردار و رفتار شخص رخنه کرده و آن را در یک خط و سیر معنوی قرار می دهد. دیگرانی هم که به این حد از معنویت راه پیدا نمی کنند، به فراخور حال خود از مجالس و محافل و شب زنده داری های شب قدر بهره برداری کرده و فیض معنوی می برند. ریشه اصلی این دگرگونی ها و حالات، به خود افراد بر می گردد و اینکه تا چه حد خود را آماده بهره برداری از برکات شب قدر و فضیلت های آن کرده باشند. اگر معنویاتی که در شب قدر نصیب انسان شده و در زندگی آن ها تحولی آفریده، هیچ ارتباطی با آنان نداشته باشد و تنها به خدا و فرشتگان و نویسندگان مربوط باشد که هر چه بخواهند، برای هر کس بدون ملاحظه حالاتش تقدیر کنند در این صورت مقتضای حکمت و مصلحت این است که یا به هیچ کس هیچ ندهند و یا آنچه می دهند، به همه یکسان و علی السویه بدهند؛ درحالی که ما می دانیم همه برکات خداوندی در شب قدر برای بندگان سرازیر می گردد و با اختلاف و تفاوت به آنان داده می شود؛ پس نتیجه می گیریم تنها دلیل این تفاوت، کارها و اعمال و میزان تلاش خود بندگان است و بس. نتیجه اینکه یکی از راه های رسیدن به اینکه آیا افراد در مقدرات منتخب قدر، صاحب نقش هستند یا نه، این است که ببینیم چه اندازه دگرگونی در همین شب با برکت در آنان ایجاد گشته است.
۲- شناساندن شب قدر
خداوند تبارک و تعالی با نزول سوره ای خاص، شب قدر را به مردم معرفی فرموده است. در دو آیه این سوره مبارکه فرموده است: قرآن در شب قدر نازل شده و فرشتگان در آن شب فرود می آیند. سپس افزوده است: شب سلامت است، و فرموده است: عمل صالح در آن، برابر با عمل صالح در طول هزار ماه است. فردی به امام باقر(علیه السّلام) عرض کرد: مراد و مقصود از اینکه شب قدر بهتر از هزار ماه است چیست؟ حضرت فرمودند: « والعمل الصالح فیها من الصلاة والزکاة و انواع الخیر خیر من الف شهر لیس فیها لیلة القدر»؛ کار شایسته از قبیل نماز و زکات، صدقات و انفاقات و انواع خوبی ها در آن شب برتر از هر کار شایسته ای است که در مدت هزار ماه که شب قدر در آن نیست، انجام شود. اگر کارهای نیک بندگان و چند برابر پاداش آن تاثیری در مقدرات و سرنوشت افراد در شب قدر ندارد، از گفتن و دانستن آن چه سودی عاید بندگان می شود؟ اگر نزول قرآن در شب قدر و بیان کردن این مطلب، سود و زیانی را متوجه هیچ کس نمی کند، چه انگیزه ای در اعلام این شب نهفته است؟ اگر دانستن نزول فرشتگان، در نتیجه تلاش افراد سودمند نباشد، چرا باید مردم در جریان آن باشند و دانستن آن چه گرهی از کار بندگان می گشاید؟ می دانیم که کار بیهوده حتی از افراد عادی و معمولی پسندیده نیست، چه رسد به پروردگار آسمان و زمین که هیچ کاری را بدون حکمت و مصلحت انجام نمی دهد. حکمت معرفی شب قدر به عنوان شبی که قرآن در آن نازل شده و شبی که مقدرات در آن سامان داده می شود، این است که بنده سرنوشت و مقدرات خویش را به قرآن پیوند بزند و آن را سرمشق و سرچشمه فکر و عمل خویش قرار بدهد، اگر کردارش موافق با قرآن و در جهت آن باشد، عمل کننده به آن سعادتمند است و اگر خدای نکرده مخالف با قرآن باشد، فاعل آن شقی خواهد بود.
امام صادق علیه السلام در پاسخ به چیستی فلسفه شب قدر می فرمایند: اگر خداوند کارهای مومنان را چندبرابر نکند به سر حد کمال نمی رسند، اما از راه لطف کارهای نیکوی آن ها را چندبرابر می فرماید تا کاستی هایشان جبران شود
۳- اجماع و سیره مسلمانان
می دانیم که همه دانشمندان اسلام و مسلمانان از هر فرقه و گروهی، بر اهمیت شب قدر و احیای آن تاکید فراوان دارند و به شب زنده داری آن شب اهتمام می ورزند. نقل شده که یکی از دانشمندان بزرگ اسلام، برای اینکه شب قدر را درک کند، یک سال تمام یعنی حدود ۳۵۷ شب، از سر شب تا به صبح شب زنده داری کرد. این همه اقبال و توجه به تشکیل اجتماعات باشکوه برای خواندن دعا و مناجات و راز و نیاز و تضرع و ابتهال، همراه گریه و زاری و استغفار برخاسته از یک واقعیت انکارناپذیر است و آن دخالت انسان ها در سرنوشت خودشان است.
۴- سفارش امامان دین بر احیای شب قدر
حتی در حال بیماری امام صادق(علیه السّلام) به ابوبصیر می فرماید: «وصل فی کل واحده منهما مئه رکعه» در هر یک از دو شب بیست و یکم و بیست و سوم صد رکعت نماز بخوان «واحیهما ان استطعت الی النور»؛ تا می توانی آن دو شب را تا سپیده صبح شب زنده داری کن «واغتسل فیهما»؛ در آن دو شب غسل کن. ابوبصیر عرض کرد اگر نتوانستم ایستاده نماز بخوانم؟ فرمودند: نشسته بخوان. اگر باز هم نتوانستم؟ خوابیده بخوان.
اگر باز هم نتوانستم؟ ایرادی ندارد که سر شب کمی بخوابی و باقی مانده شب را، به هر نحوی که می توانی به عبادت بپردازی، چون در ماه رمضان، درهای آسمان گشوده است، شیطان ها در زنجیرند و اعمال مومنان پذیرفته می شود. از حدیث فوق می توان تاثیر فراوان کارهای انسان را بر سرنوشت او ارزیابی کرد. می بینیم ابوبصیر که یک راوی زبردست و کارکشته در فن روایت است، با پیش بردن مرحله به مرحله سوال ها در صدد آن است که ژرفای شب قدر و اهمیت عمل در آن شب را به دست آورد؛ امام(علیه السّلام) هم، چنان بر اهمیت عبادت در شب قدر پافشاری می فرمایند که رضایت نمی دهند بنده حتی اگر بیمار باشد، از نتیجه اعمال صالح خویش محروم گردد. نکته درخور توجهی که تاثیر انسان را مشخص می کند، جمله پایانی امام(علیه السّلام) است که آن را به عنوان ریشه و علت تاکید و تشویق بر عمل صالح بیان فرموده اند؛ آنجا که فرمودند: «و تقبل اعمال المومنین» اعمال مومنان در شب قدر پذیرفته می شود.
۵- تشویق بسیار به دعاهای ماثور و راز و نیاز
می دانیم که دعاهای شب قدر از طولانی ترین و پرمحتواترین دعاهاست؛ دعاهایی مانند «جوشن کبیر»، «ابوحمزه ثمالی» و امثال آن ها که اگر با حال و توجه خوانده شود، مایه انقلاب و دگرگونی روحی است، ادعیه ای که انسان را با دریایی از معارف آشنا می کند. انسان با خواندن دعا از یک طرف با یادآوری لطف، گذشت، کرم، رحمت و بخشش بی پایان خدای مهربان او را در کنار و دستگیر خویش می بیند و نور امید در دلش می درخشد و از دیگر سو، با یادآوردن سختی های جان کندن، تنگی و فشار قبر، گرفتاری های عالم برزخ، حساب و کتاب فردای قیامت، شعله های دردناک و سوزان و حسابرسی دقیق در صحرای محشر، تمام وجودشخص سرشار از ترس و نگرانی گردیده و آنچه عیش و نوش است فراموش کرده و گذشته خود و آنچه بوده و کرده است را با آنچه باید باشد می سنجد و زیانی که در گذشته متوجه وی شده است را در می یابد و علاوه بر شک و تردیدی که نسبت به راه و روش نامطلوب خویش پیدا می کند، ندامت سراسر وجودش را پر کرده و تصمیمی سرنوشت ساز می گیرد و مسیر زندگی اش را دگرگون می کند. اگر هم به این مرحله نرسد، لااقل بر کردار خود بیشتر مواظبت خواهد داشت؛ زیرا بیم و امیدی که دستاورد شب قدر است در مراحل زندگی به یاری اش می شتابد. در مقابل، اگر کسی از دعا رو برگرداند و شب قدر را هم به غفلت سپری کند، در همان جمود و غفلت، زندگی را به پایان خواهد برد و سرنوشت شقاوت باری در انتظارش است. از گفتار فوق، این نتیجه به دست می آید که در واقع خود انسان وارد مسیر سرنوشت خویش گشته و آن را تغییر می دهد. گاهی برای پیمودن مسیر مقدرات، بر بال دعا و گاه بر بال عمل می نشیند؛ گر چه دعا هم نوعی عمل محسوب می شود. بنابراین دعا در شب های قدر که یک کار اختیاری است منشا اثر است و در سرنوشت افراد دخالت دارد؛ به همین دلیل به آن سفارش اکید شده است. علاوه بر سفارش شفاهی بزرگان دین و علمای اسلام به خواندن دعاها در طول سال، در شب های قدر تاکید بیشتری بر این امر شده است، پس حتما منشا اثر است وگرنه کار لغو و بیهوده از بزرگان سر نمی زند.
بیشتر بخوانید: شب قدر بهتر از هزار ماه
۶- نکوهش بهره نبردن از شب قدر
پیامبر گرامی اسلام(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمودند: «من ادرک لیله القدر، فلم یغفر له فابعده الله » از خداوند به دور باد و نفرین بر کسی که به شب قدر برسد و زنده باشد، اما آمرزیده نشود. با این حدیث نقش انسان در تعیین سرنوشت خود واضح تر می گردد و معلوم می شود که بدبختی و شقاوت مقدر در شب قدر، نتیجه کار خود بندگان است وگرنه از نظر منطقی با توجه به شأن و مقام پیامبر گرامی(صلّی الله علیه و آله و سلّم) قابل قبول نیست که آن بزرگوار به خاطر انجام ندادن کاری بی اثر و بی خاصیت، سهل انگاران را نکوهش و مذمت فرمایند.
از پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) نقل کرده که فرمودند:«ان هذا الشهر قد حضرکم»؛ ماه مبارک به شما رو آورده است. «و فیه لیله خیر من الف شهر»؛ در این ماه شبی است که برتر از هزار ماه است. «من حرمها فقد حرم الخیر کله»؛ هر کس از فیض شب قدر محروم گردد، از تمام خیرات بی نصیب مانده است. «ولا یحرم خیرها الا محروم» ؛ و محروم نمی ماند از برکات شب قدر، مگر کسی که خویشتن را محروم کرده است. روایات، بعضی از گناهان را مانع بهره برداری گناهکار از شب قدر دانسته اند، از جمله آن کارها می خوارگی یا «دائم الخمر» بودن و نیز آزار پدر و مادر است.
۷- شب قدر مکمل اعمال صالح
یکی از دلایل تفضل شب قدر به امت اسلام، کامل و پرکردن پیمانه اعمال صالح مسلمانان و جبران کمبودهای آنان است، تا با دستی پر این جهان را ترک کنند. پیش از این گفتیم که امام صادق(علیه السّلام) در تفسیر آیه شریفه «لیله القدر خیر من الف شهر» فرمودند: مراد این است که انجام کار خوب در آن شب برابر عمل صالح در طول هزار ماه است. روایتی نیز از امام باقر(علیه السّلام) وارد شده، در پاسخ به این پرسش که چرا شب قدر به وجود آمده و به عبارت دیگر فلسفه شب قدر چیست؟ ایشان می فرمایند: «و لولا ما یضاعف الله للمومنین، لما بلغوا ولکن الله عزوجل یضاعف لهم الحسنات»؛ اگر خداوند کارهای مومنان را چندبرابر نکند به سر حد کمال نمی رسند، اما از راه لطف کارهای نیکوی آن ها را چندبرابر می فرماید تا کاستی هایشان جبران شود. از این روایت و روایت قبلی به خوبی می توان فهمید که مبنا و اساس، عمل صالح خود بنده است؛ هنگامی که یک عمل صالح معمولی با زمانی پربرکت و مقدس همراه گردد، از ارزشی چند برابر برخوردار می شود و گاه همراه شدن یک عمل صالح با ولایت و اعتقاد و امامت می تواند انسان را به اوج شرافت برساند. پس، راز سعادتمند شدن انسان ها در شب قدر، عمل اختیاری صالحی است که با عنایت خداوند، برکت یافته و چندبرابر می شود.
در روایات به پاره ای از اعمال سفارش شده که نتیجه ویژه آن در شب قدر به دست می آید.
در باره امام زین العابدین علیه السلام آمده است: در هر روز ماه مبارک یک درهم صدقه می دادند ، آن گاه می فرمودند: شاید با این کار شب قدر را دریابم و از آن بهره گیرم
۸- نتیجه بخش بودن بعضی از اعمال در شب قدر نهفته است:
۱- نماز
«انس بن مالک» از پیامبر گرامی(صلّی الله علیه و آله و سلّم) روایت کرده که فرمودند: «من صلی من اول شهر رمضان الی آخره فی جماعه فقد اخذ بحظا من لیله القدر» ؛ کسی که از اول تا آخر ماه مبارک، در نماز جماعت حاضر شود، بهره ای از شب قدر نصیبش شده است.
۲- افطاری دادن با مال حلال
«ابو شی ابن حیان» از پیامبر اکرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) نقل کرده که فرمودند: «من فطر صائما فی شهر رمضان من کسب حلال صلت علیه الملائکه و لیالی رمضان کلها و صافحه جبرائیل(علیه السّلام) لیله القدر و من صافحه جبرائیل(علیه السّلام) یرق قلبه و تکثر دموعه…» کسی که با مالی که از راه حلال به دست آورده، روزه داری را افطار دهد، در تمام شب های رمضان فرشتگان بر او درود فرستند و جبرئیل در شب قدر با وی مصافحه کند، نشانه مصافحه جبرئیل آن است که دل مصافحه شونده نرم و اشکش جاری می شود.
۳- صدقه
در باره امام زین العابدین(علیه السّلام) آمده است: «کان اذا دخل شهر رمضان تصدق فی کل یوم بدرهم فیقول: لعلی اصیب لیله القدر» ؛ در هر روز ماه مبارک یک درهم صدقه می دادند، آن گاه می فرمودند: شاید با این کار، شب قدر را دریابم و از آن بهره گیرم. «عبدالله بن مسعود» روایت می کند که شبی رسول خدا(صلّی الله علیه و آله و سلّم) از نماز عشا فارغ شد، مردی از میان صفوف برخاست و گفت: ای مهاجران و انصار، مردی غریبم و بر هیچ چیز قدرت ندارم. مرا طعامی دهید. رسول خدا گفت: ای فقیر، ذکر غریبی مکن که دل مرا اندوهگین ساختی. بعد از آن فرمودند، غریبان چهار نوعند: ۱- مسجدی که در میان قومی باشد که در آنجا نروند و نماز نخوانند. ۲- مصحفی و قرآنی که در خانه ای باشد و مردم آن خانه از آن تلاوت نکنند. ۳- عالمی که در میان جماعتی باشد و ایشان تفقد وی نکنند و از او مسایل دینی سوال نکنند. ۴- اسیران اهل اسلام که در میان کفار باشند. پس فرمود: کیست که مؤونه و غذای این مرد را کفایت کند تا در فردوس اعلا خدا او را جای دهد؟ حضرت علی(علیه السّلام) برخاست و دست سائل را گرفت و به حجره فاطمه زهرا(س) رفت و گفت: ای دختر رسول خدا، در کار این میهمان نظری کن. حضرت زهرا فرمود: در خانه طعام اندکی موجود است و حسن و حسین گرسنه اند و شما روزه دارید و آن طعام یک نفر را بیشتر کفایت نمی کند. علی(علیه السّلام) فرمود: آن را حاضر کن.
فاطمه(س) طعام را پیش آورد. حضرت امیر آن طعام را پیش میهمان نهاد و با خود گفت که اگر من از این طعام بخورم میهمان را کافی نباشد و اگر نخورم سبب خجالت میهمان شود، پس دست دراز کرد به سوی چراغ و چنان نشان داد که چراغ را اصلاح می کنم و آن را خاموش کرد و فاطمه(س) را گفت در روشن کردن چراغ دیگر تعلل کن تا میهمان از خوردن غذا فارغ شود و خود حضرت دهان را می جنباند تا مهمان تصور کند که علی غذا می خورد.
۴- شب زنده داری
حضرت رسول(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمودند: «من احیا ء لیله القدر حول عنه العذاب الی السنه القابله» , کسی که شب قدر را شب زنده داری کند، تا شب قدر آینده، عذاب دوزخ از او دورگردد.
۵- غسل و شب زنده داری
امام موسی بن جعفر(علیه السّلام) فرمودند: «من اغتسل لیله القدر و احیاها الی طلوع الفجر خرج من ذنوبه» ؛ کسی که در شب قدر غسل کرده و تا سپیده صبح شب زنده داری کند، گناهانش آمرزیده می شود.
روایاتی که ذکر شد به خوبی دلالت دارند که برخی مقدرات و پاداش ها، مانند دورشدن عذاب دوزخ که در حدیث پیامبر اکرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) ذکر شده بود، نتیجه کار خود بندگان است.
موارد فوق می تواند برای نشان دادن اینکه سرنوشت هر انسانی در شب قدر به دست خودش رقم می خورد، کافی باشد، ولی برای تکمیل بحث، نکاتی چند که خارج از چارچوب شب قدر و نشان دهنده موثربودن انسان در تعیین سرنوشت خویش است را مطرح می کنیم. این بحث تکمیلی را در دو بخش انجام می دهیم:
۱- عمل و پاداش آن در ماه مبارک رمضان
۲-عمل و پاداش آن، صرف نظر از زمان خاص
۱- پاداش ها در ماه مبارک رمضان
امام هشتم، علی بن موسی الرضا(علیه السّلام) فرمودند: در ماه مبارک کارهای خوب پذیرفته و کارهای زشت بخشیده شده است. خواندن یک آیه قرآن در این ماه، برابر با یک ختم قرآن در ماه های دیگر است. کسی که برادر خود را با یک لبخند شاد کند، در روز واپسین خداوند دلش را شاد کرده و مژده بهشت به او دهد. کسی که مومنی را در این ماه یاری کند، خداوند در روزی که قدم ها بر پل صراط می لغزند او را دستگیری کرده و از پل صراط عبورش خواهد داد. هرکس خشم خود را نگه دارد، خداوند در روز قیامت بر وی خشم نکند. هرکس درمانده ای را فریادرسی کند، خداوند در روز قیامت وی را از رسوایی بزرگ ایمن گرداند و رسوایش نکند. کسی که ستمدیده ای را یاری کند، خداوند او را در دنیا، در مقابل دشمنانش یاری کرده و در روز قیامت نیز، در موقف حساب و میزان یاری اش فرماید. و در روایت دیگر امام صادق(علیه السّلام) از پیامبر اکرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) روایت کرده که فرمودند: کسی که ماه مبارک رمضان را روزه دارد و از حرام و تهمت زدن به دیگران اجتناب ورزد، خدا از او خشنود شده و بهشت را بر او واجب و حتمی می کند. دو روایت بالا ارتباط محکم پاداش ها و اعمال بنده در ماه مبارک و نقش انسان در ترسیم سیمای درونی او را کاملا آشکار نموده است.
۲- پاداش عمل ،صرف نظر از زمان خاص
آیات و روایات فراوانی هست که بعضی دگرگونی ها و پاداش های خاص را نتیجه کار بنده دانسته، یا عمل او را تنها عامل معرفی کرده اند.
نمونه ای از این آیات و روایات:«ان الله لایغیر مابقوم حتی یغیروا ما بانفسهم»؛ در حقیقت خدا حال قومی را تغییر نمی دهد، تا آنان حال خود را تغییر دهند. «ظهرالفساد فی البر والبحر بما کسبت ایدی الناس لیذیقهم بعض الذی عملوا لعلهم یرجعون» ؛ به سبب اعمال مردم، فساد در خشکی و دریا آشکار شد تا به آنان جزای بعضی از کارهایشان را بچشانند، باشد که باز گردند.
دعا دگرگون کننده سرنوشت
«ابن حیان» و «حاکم» از پیامبر اکرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) روایت کرده اند که فرمود: فقط دعاست که تقدیر و سرنوشت ها را دگرگون می کند و تنها نیکی است که مایه افزایش عمر می گردد. گاهی شخص گناهی را مرتکب می شود و به واسطه آن از روزی و نعمتی محروم می شود.
چند تذکر و نتیجه
دعا، برطرف کننده بلا
عایشه همسر پیامبر گرامی(صلّی الله علیه و آله و سلّم) از آن حضرت روایت کرده: گریزی از سرنوشت و فقدان نیست، اما دعا برای آنچه پیش آمده و خواهد آمد سودمند است. دعا گاهی به پیشواز گرفتاری می شتابد؛ پس تا روز قیامت با یکدیگر در کشمکش هستند و دعا از تحقق بلا پیشگیری می کند.
پافشاری در راز و نیاز
امام صادق(علیه السّلام) می فرماید: «لولا الحاح المومنین علی طلب الرزق لنقلهم من الحال التی هم فیها الی حال اضیق منه» ؛ اگر مومنان به درخواست روزی از خدا اصرار نورزند، زندگی بر آنان تنگ آمده و معیشتشان رو به کاستی می نهد. بعید نیست که مراد از درخواست که در این حدیث شریف آمده، درخواست عملی نیز باشد. به عبارت دیگر، از خدا درخواست چیزی کردن، گاهی با زبان سر، گاهی با زبان عمل و گاهی با تلاش و به کار انداختن قوا و استعدادهای خدادادی است. مردم تلاشگر و پویا، شایستگی خویش را برای تفضل بیشتر نعمات و وسعت معیشت نشان می دهند و خداوند هم به پاس این شایستگی، رفاه و آسایش و وسعت بیشتری به زندگی آنان عطا می فرماید. به همین خاطر امام(علیه السّلام) می فرمایند اگر مومنان بر درخواست روزی اصرار نورزند (راه عافیت طلبی را پیشه کنند) زندگی بر آنان تنگ آمده و رفاه و آسایش آن ها رو به کاستی می گذارد.
ولایت در گرو کردار نیک
از جمله وصایای امام باقر(علیه السّلام) به شیعیان و اولاد هاشم این است: به خدا سوگند، ما نه از خدا طلبکاریم و نه با او پیوند خویشاوندی داریم، بلکه تنها راه نزدیکی به او فرمانبرداری است؛ اگر کسی از شما حق را فرمانبرداری کرده و عمل صالح انجام دهد، ولایت ما اهل بیت برایش سودمند خواهد بود، اما اگر نافرمانی کرده و گناه پیشه کند، از ولایت ما سودی نخواهد برد. به ولایت مغرور نشوید[ و اطاعت خدا را با تکیه بر ولایت کنار نگذارید].
امام باقر(علیه السّلام) سه بار این هشدار را تکرار فرمودند. در این حدیث می بینیم که تنها معیار تقرب و نزدیکی به خدا همان عمل صالح خود فرد است؛ البته ولایت اهل بیت: بهترین پوشش دهنده عمل صالح خواهد بود.
تقدیر با دارو و درمان
«حکیم بن حزام» گوید: به پیامبر اکرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) عرض کردم: آیا داروهایی که خود را با آن ها درمان می کنیم مانع از تقدیر الهی است؟ پیامبر گرامی فرمودند: دارو و درمان، خود از مقدرات است.
در توضیح حدیث فوق باید گفت، دو گونه سرنوشت در انتظار بیمار است: یکی اینکه با درد بماند و به پزشک مراجعه نکند که در این صورت بیماری او گسترش می یابد. راه دیگر این است که به پزشک و دارو و درمان رو آورده و با استفاده از نسخه پزشک، سرنوشت پیشین را تغییر داده و با دارو و درمان تندرستی را به خود بازگرداند. به هر دلیل، از این روایت استفاده می شود که بیماری را می توان به دارو و درمان تغییر داد و به تندرستی تبدیل کرد.
منبع: http://www.bashgah.net /س