زندگی نامه علامه میر حامد حسین رحمت الله علیه
علاّمه میرحامد حسین هندی، در سال 1246 ق. در شهر «میرتهه» هند، در خانة سید محمد قلی به دنیا آمد. نام اصلی او را «مهدی» نهادند. سبب شهرتش به «میر حامد حسین» آن است که پدرش پیش ازآنکه خبر توّلد فرزندش را بشنود، در رؤیا جدّ خود «سید حامد حسین» را دیده بود، از این رو، فرزند نوزادش را به این نام مشهور کرد.
علاّمه میرحامد حسین هندی
چکیده
علاّمه میرحامد حسین هندی، در سال 1246 ق. در شهر «میرتهه» هند، در خانة سید محمد قلی به دنیا آمد. نام اصلی او را «مهدی» نهادند. سبب شهرتش به «میر حامد حسین» آن است که پدرش پیش ازآنکه خبر توّلد فرزندش را بشنود، در رؤیا جدّ خود «سید حامد حسین» را دیده بود، از این رو، فرزند نوزادش را به این نام مشهور کرد.
علاّمه میرحامد حسین هندی، در سال 1246 ق. در شهر «میرتهه» هند، در خانة سید محمد قلی به دنیا آمد. نام اصلی او را «مهدی» نهادند. سبب شهرتش به «میر حامد حسین» آن است که پدرش پیش ازآنکه خبر توّلد فرزندش را بشنود، در رؤیا جدّ خود «سید حامد حسین» را دیده بود، از این رو، فرزند نوزادش را به این نام مشهور کرد.
تعداد کلمات 1895/ تخمین زمان مطالعه 10 دقیقه
نویسنده: ابراهیم اسلامی
ولادت
علاّمه میرحامد حسین هندی، در سال 1246 ق. در شهر «میرتهه» هند، در خانة سید محمد قلی به دنیا آمد. نام اصلی او را «مهدی» نهادند. سبب شهرتش به «میر حامد حسین» آن است که پدرش پیش ازآنکه خبر توّلد فرزندش را بشنود، در رؤیا جدّ خود «سید حامد حسین» را دیده بود، از این رو، فرزند نوزادش را به این نام مشهور کرد.
میرحامد حسین وقتی به هفت سالگی رسید، پدرش او را به مکتب گذاشت. او مقدمات و دروس ابتدایی را خواند، آنگاه وارد مراحل بالاتری رسید.
«مقامات حریری» و «دیوان متنّبی» را نزد مولوی «سیّد برکت علی صاحب»، و نهج البلاغه را در محضر مفتی «سید عباس شوشتری» آموخت و سپس به فراگیری علوم عقلی در نزد «سید مرتضی خلاصة العلماء» و علوم شرعی در محضر «سید محمد سلطان العلماء» و برادر او «سید حسین سیّد العلماء» پرداخت و پس از سالها تلاش و همّت، تحصیلات خود را با موفقیت به اتمام رساند.
میرحامد حسین وقتی به هفت سالگی رسید، پدرش او را به مکتب گذاشت. او مقدمات و دروس ابتدایی را خواند، آنگاه وارد مراحل بالاتری رسید.
«مقامات حریری» و «دیوان متنّبی» را نزد مولوی «سیّد برکت علی صاحب»، و نهج البلاغه را در محضر مفتی «سید عباس شوشتری» آموخت و سپس به فراگیری علوم عقلی در نزد «سید مرتضی خلاصة العلماء» و علوم شرعی در محضر «سید محمد سلطان العلماء» و برادر او «سید حسین سیّد العلماء» پرداخت و پس از سالها تلاش و همّت، تحصیلات خود را با موفقیت به اتمام رساند.
تلاش علمی و ماندگار
جوامع اسلامی بویژه هندوستان، در دوران زندگی میرحامد حسین، بیش از پیش دچار آشوب و تفرقه شده بود. استعمارگران و دشمنان اسلام، همواره برای دست یافتن به اهداف شوم و غارتگرانة خود، دوست میداشتند که مسلمانان با هم اتّحاد نداشته باشند و مدام با خصومت زندگی کنند. بدین خاطر گاه دانشمندانی را در میان خود مسلمانان تحریک میکردند تا با نوشتن و یا گفتن حرفهایی تفرقه افکن و اختلاف آفرین، صفوف آنان را بر هم زنند و محیط زندگی برادرانه را تبدیل به بلوا و آشوب و سوء ظنّ و دشمنی سازند.
علامه سیّد محمد قلی پدر میرحامد حسین، سالها عمر خود را صرف جواب دادن شبهات و تهمتهایی کرد که دشمنان اسلام، به دست برخی از دانشمندان مسلمان، علیه شیعه و مکتب اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ شایع میکردند اکنون بعد از پدر نوبت به پسر صالح و خلف او یعنی علامه میرحامد حسین هندی رسیده بود. او مشاهده میکرد که چه افتراها و تهمتهایی بر شیعه میبندند که روح شیعه از آنها خبر ندارد … این بود که تصمیم گرفت کمر همّت ببندد و همچون پدرش، در عرصة قلم و تحقیق و تتبّع و بیان حقائق اسلام و وقایع تاریخ اسلام، به دفاع از حق برخیزد و به تهمتهای مغرضانه و جاهلانه و خصومت آمیز دشمنان تشیّع، پاسخ دهد «تا سیه روی شود هر که در او غش باشد!»
نخستین کارش، نقد، بررسی، تصحیح و تهذیب بعضی از کتابهای ارزشمند پدرش علاّمه سید محمد قلی، بود[1] چرا که بسیاری از آثار پدرش، در دفاع از مکتب شیعه و پاسخ به ایرادهای مخالفان تشیّع بود و شایسته بود که پسر دانشمند و فرزانه، آنها را تصحیح و چاپ و منتشر کند. میرحامد حسین سالهایی از عمر گرانمایه خود را در این راه صرف کرد و از این رهگذر، خدمات شایانی به عالم تشیع ارزانی داشت. آنگاه خود اقدام به نوشتن کتاب نمود. اینک به ذکر آنها میپردازیم:
1. استقصاء الافحام، ده جلد و به فارسی است. مؤلف در این کتاب مطالبی را پیرامون قرآن کریم، حضرت مهدی (عج) شرح حال بسیاری از دانشمندان اهل سنّت و اصول و فروع دین، مطرح کرده است و پاسخی است به کتاب «منتهی الکلام» تألیف حیدر علی فیضآبادی حنفی، که مطالبی شبهه آمیز و بیاساس دربارة شیعه داشت.[2] 2. شوارق النصوص، پنج جلد در علم کلام.
3. افحام اهل المین، ردّی است بر کتاب «ازالة الغین» تألیف حیدر علی فیض آبادی حنفی.
4. اسفار الانوار، سفرنامة حج و کربلا.
5. کشف المعضلات فی حلّ المشکلات.
6. العضب البتار فی مبحث آیة الغاز.
7. النجم الثاقب فی مسألة الحاجب، کتاب فقهی در موضوع ارث.
8. الدرر السنیّه فی المکاتیب و المنشآت العربیه.
9. زین الوسائل الی تحقیق المسائل، مسائل فقهی و گوناگون.
10. الدّرایع، در شرح شرایع محقق حلّی.[3] 11. عبقات الانوار فی مناقب الائمة الاطهار.
این اثر بزرگترین و ارجمندترین کتاب اوست و از شاهکارهای علمی و اعتقادی شیعه بشمار میرود. مؤلف بزرگوار این کتاب عظیم و شگفت انگیز را در مناقب ائمه اطهار ـ علیهم السّلامـ و در جواب کتاب ضدّ شیعی «تحفة اثناعشریه» نوشته است.
علامه سیّد محمد قلی پدر میرحامد حسین، سالها عمر خود را صرف جواب دادن شبهات و تهمتهایی کرد که دشمنان اسلام، به دست برخی از دانشمندان مسلمان، علیه شیعه و مکتب اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ شایع میکردند اکنون بعد از پدر نوبت به پسر صالح و خلف او یعنی علامه میرحامد حسین هندی رسیده بود. او مشاهده میکرد که چه افتراها و تهمتهایی بر شیعه میبندند که روح شیعه از آنها خبر ندارد … این بود که تصمیم گرفت کمر همّت ببندد و همچون پدرش، در عرصة قلم و تحقیق و تتبّع و بیان حقائق اسلام و وقایع تاریخ اسلام، به دفاع از حق برخیزد و به تهمتهای مغرضانه و جاهلانه و خصومت آمیز دشمنان تشیّع، پاسخ دهد «تا سیه روی شود هر که در او غش باشد!»
نخستین کارش، نقد، بررسی، تصحیح و تهذیب بعضی از کتابهای ارزشمند پدرش علاّمه سید محمد قلی، بود[1] چرا که بسیاری از آثار پدرش، در دفاع از مکتب شیعه و پاسخ به ایرادهای مخالفان تشیّع بود و شایسته بود که پسر دانشمند و فرزانه، آنها را تصحیح و چاپ و منتشر کند. میرحامد حسین سالهایی از عمر گرانمایه خود را در این راه صرف کرد و از این رهگذر، خدمات شایانی به عالم تشیع ارزانی داشت. آنگاه خود اقدام به نوشتن کتاب نمود. اینک به ذکر آنها میپردازیم:
1. استقصاء الافحام، ده جلد و به فارسی است. مؤلف در این کتاب مطالبی را پیرامون قرآن کریم، حضرت مهدی (عج) شرح حال بسیاری از دانشمندان اهل سنّت و اصول و فروع دین، مطرح کرده است و پاسخی است به کتاب «منتهی الکلام» تألیف حیدر علی فیضآبادی حنفی، که مطالبی شبهه آمیز و بیاساس دربارة شیعه داشت.[2] 2. شوارق النصوص، پنج جلد در علم کلام.
3. افحام اهل المین، ردّی است بر کتاب «ازالة الغین» تألیف حیدر علی فیض آبادی حنفی.
4. اسفار الانوار، سفرنامة حج و کربلا.
5. کشف المعضلات فی حلّ المشکلات.
6. العضب البتار فی مبحث آیة الغاز.
7. النجم الثاقب فی مسألة الحاجب، کتاب فقهی در موضوع ارث.
8. الدرر السنیّه فی المکاتیب و المنشآت العربیه.
9. زین الوسائل الی تحقیق المسائل، مسائل فقهی و گوناگون.
10. الدّرایع، در شرح شرایع محقق حلّی.[3] 11. عبقات الانوار فی مناقب الائمة الاطهار.
این اثر بزرگترین و ارجمندترین کتاب اوست و از شاهکارهای علمی و اعتقادی شیعه بشمار میرود. مؤلف بزرگوار این کتاب عظیم و شگفت انگیز را در مناقب ائمه اطهار ـ علیهم السّلامـ و در جواب کتاب ضدّ شیعی «تحفة اثناعشریه» نوشته است.
بیشتر بخوانید: عالمی از نوادگان امام هفتم(ع)
کتاب خصومت برانگیز «تحفة اثنی عشریه» (هدیهای برای شیعیان دوازده امامی) را مولوی عبدالعزیز دهلوی (م 1239 ق) معروف به «سراج الهند» نوشته بود امّا چه تحفهای و چه هدیهای؟! او که از عالمان برجسته و فاضل شبه قارّة هند و از اهل سنت بود، بدون توجّه به آیات وحدت بخش قرآن و سفارشهای پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ در این کتابش، عقاید و آراء شیعه را بطور عموم و فرقة اثناعشریه را بالخصوص در اصول و فروع و اخلاق و آداب و تمامی معتقدات و اعمالشان به عباراتی خارج از نزاکت و کلماتی بیرون از آداب و سنن مناظره و به کتب نوآموزان ـ که به خطابه نزدیکتر است تا به برهان یا دست کم نقل صحیح مطالب ـ مورد حمله و اعتراض قرار داده … کتاب را مملو از افتراآت و تهمتهای شنیعه ساخته است… و باعث تشتّت جبهة اسلامی هند شد. این کتاب در دل برادران مسلمان نسبت به یکدیگر کینه و نفرت پدید آورد و صفای مسجد و محراب، شکوه رمضان و عاشورا را کدر ساخت. …[4]
عبقات الانوار،[5] دارای دو منهج و هر منهج نیز مشتمل بر مجلّداتی چند است. منهج اوّل درباره اثبات دلالت آیاتی چند از قرآن مجید بر امامت است، از جمله آیة:
« إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ» مائده/55.
و آیة
« الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ … .» مائده/3
و آیات فراوان دیگری که بر امامت شرعی و الهی ائمة اهل بیت عصمت و طهارت (امام علی و فرزندان معصومش ـ علیهم السّلام ـ) دلالت میکند. همه را مورد بحث عالمانه و محققانه و گسترده قرار داده است. گفتهاند این مجلد هنوز به چاپ نرسیده است و در کتابخانة عظیم مؤلف دانشمندش، در شهر لکهنو نگهداری میشود.
منهج دوّم کتاب، دربارة احادیث دوازدهگانهای است که مولوی عبدالعزیز دهلوی در کتاب تحفة اثناعشریه، مغرضانه اصل یا تواتر آنها را انکار و اشکالاتی بر این احادیث شیعی وارد کرده بود. این منهج از کتاب شگفتآور و عظیم عبقات الانوار، 30 جلد است که حدود دوازده جلد آن در هندوستان و ایران به چاپ رسیده است. هر یک از احادیث دوازدهگانه، خود یک مجلّد و برخی از این مجلّدات هم در چنین جلد به سبک قدیم و سنگی چاپ شده است بدین شرح:
مجلد اوّل از منهج دوّم، در مورد حدیث غدیر.
مجلد دوّم، در موضوع حدیث منزلت.
مجلد سوّم، دربارة حدیث ولایت.
مجلد چهارم، دربارة حدیث طیر.
مجلد پنجم، به شرح و پیان حدیث «انا مدینة العلم و علیّ بابها…».
مجلد ششم، دربارة حدیث تشبیه.
مجلد هفتم، دربارة حدیث «من ناصب علیاً لخلافه فهو کافر».
مجلد هشتم، در بیان حدیث نور «کنت انا و علی نوراً…»
مجلد نهم، دربارة حدیث «رایت».
مجلد دهم، در موضوع حدیث «انّک تقاتل علی تأویل القرآن …».
مجلد یازدهم، در مورد حدیث «الحقّ مع علیّ …».
مجلد دوازدهم، دربارة حدیث ثقلین.
« إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ» مائده/55.
و آیة
« الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ … .» مائده/3
و آیات فراوان دیگری که بر امامت شرعی و الهی ائمة اهل بیت عصمت و طهارت (امام علی و فرزندان معصومش ـ علیهم السّلام ـ) دلالت میکند. همه را مورد بحث عالمانه و محققانه و گسترده قرار داده است. گفتهاند این مجلد هنوز به چاپ نرسیده است و در کتابخانة عظیم مؤلف دانشمندش، در شهر لکهنو نگهداری میشود.
منهج دوّم کتاب، دربارة احادیث دوازدهگانهای است که مولوی عبدالعزیز دهلوی در کتاب تحفة اثناعشریه، مغرضانه اصل یا تواتر آنها را انکار و اشکالاتی بر این احادیث شیعی وارد کرده بود. این منهج از کتاب شگفتآور و عظیم عبقات الانوار، 30 جلد است که حدود دوازده جلد آن در هندوستان و ایران به چاپ رسیده است. هر یک از احادیث دوازدهگانه، خود یک مجلّد و برخی از این مجلّدات هم در چنین جلد به سبک قدیم و سنگی چاپ شده است بدین شرح:
مجلد اوّل از منهج دوّم، در مورد حدیث غدیر.
مجلد دوّم، در موضوع حدیث منزلت.
مجلد سوّم، دربارة حدیث ولایت.
مجلد چهارم، دربارة حدیث طیر.
مجلد پنجم، به شرح و پیان حدیث «انا مدینة العلم و علیّ بابها…».
مجلد ششم، دربارة حدیث تشبیه.
مجلد هفتم، دربارة حدیث «من ناصب علیاً لخلافه فهو کافر».
مجلد هشتم، در بیان حدیث نور «کنت انا و علی نوراً…»
مجلد نهم، دربارة حدیث «رایت».
مجلد دهم، در موضوع حدیث «انّک تقاتل علی تأویل القرآن …».
مجلد یازدهم، در مورد حدیث «الحقّ مع علیّ …».
مجلد دوازدهم، دربارة حدیث ثقلین.
عبقات الانوار از نگاه بزرگان
بزرگان علم و تحقیق، بر عظمت کتاب عبقات الانوار اقرار کردهاند و آن را به دیگران نیز شناساندهاند:
1. علاّمه بزرگ شیعی، شیخ عبدالحسین امینی صاحب کتاب الغدیر، دربارة عبقات میگوید:
بوی دلپذیرش در تمامی جهان پیچیده و آوازهاش از خاور تا باختر را فرا گرفته است، هر کس آن را دیده، دانسته که کتاب اعجاز آمیز روشنگری است که هیچ باطلی در آن راه ندارد، و من در نوشتن الغدیر از دانشهای با ارزش نهفته در آن بهرة فراوان بردم.[6] 2. علاّمه شیخ آقا بزرگ تهرانی دربارة آثار میرحامد حسین بویژه عبقات مینویسد:
کتابهای با عظمت و مفید میرحامد حسین، دریای ژرف نگری و باریک بینی را پر موج گردانده است… مهمترین و پرآوازهترین اثر او «عبقات الانوار» در مناقب ائمّة اطهار ـ علیهم السّلام ـ است …
و میرحامد حسین تمام حقایقی را که «دهلوی» در باب امامت منکر شده با بهرهگیری از احادیث و اخباری که از طریق اهل سنّت نقل شده، ثابت کرده است.[7] 3. امام خمینی در سال 1320 شمسی/1363 قمری که هنوز تمام مجلّدات عبقات چاپ نشده بود، پس از بحث در موضوع حدیث غدیر، مینویسد:
«… هر کس بخواهد اطلاع از چگونگی حدیث غدیر پیدا کند، باید رجوع کند به کتاب عبقات الانور سید بزرگوار میرحامد حسین هندی ، که چهار جلد بزرگ در حدیث غدیر تصنیف کرده و چنین کتابی تا کنون نوشته نشده و عبقات الانوار در امامت از قراری که شنیده شده، سی جلد است و آنچه که ما دیدیم، هفت ـ هشت جلد است و در ایران شاید تا پانزده جلد از آن پیدا شود و اهلِ سنّت درصدد جمع این کتاب و تضییع آن هستند و ما ملّت شیعه در خواب هستیم تا آن وقت که یک چنین گنج پرقیمت و گوهر گرانبهائی از دست برود! اکنون قریب دو سال است (دو سال قبل از 1363 ق) که به ملت شیعه به تجدید طبع این کتاب پیشنهاد شده و به خونسردی تلقی شده است. با این وصف با خواست خدا جلد غدیر در تحت طبع است.[8] لکن بر علماء شیعه بالخصوص و دیگر طبقات لازم است که این کتاب بزرگ را که بزرگترین حجّت مذهب است نگذارند از بین برود و به طبع آن اقدام کنند.»[9] 4. استاد محمد رضا حکیمی دربارة عبقات الانوار مینویسد:
«و به راستی کتاب عبقات، عظیم است. آن اقیانوس بیکران و آن دریای ژرف، این کتاب است این چنین کتابی در دیگر آفاق بشری و فرهنگ ملتها نیز همانند ندارد… کتاب «عبقات» با مجلدات بسیارش، یکی از والاترین نمونههای کار خود انسانی و پشتکار و مسئوولیت بشری است، و یکی از ارجمندترین سندهای …»[10]
1. علاّمه بزرگ شیعی، شیخ عبدالحسین امینی صاحب کتاب الغدیر، دربارة عبقات میگوید:
بوی دلپذیرش در تمامی جهان پیچیده و آوازهاش از خاور تا باختر را فرا گرفته است، هر کس آن را دیده، دانسته که کتاب اعجاز آمیز روشنگری است که هیچ باطلی در آن راه ندارد، و من در نوشتن الغدیر از دانشهای با ارزش نهفته در آن بهرة فراوان بردم.[6] 2. علاّمه شیخ آقا بزرگ تهرانی دربارة آثار میرحامد حسین بویژه عبقات مینویسد:
کتابهای با عظمت و مفید میرحامد حسین، دریای ژرف نگری و باریک بینی را پر موج گردانده است… مهمترین و پرآوازهترین اثر او «عبقات الانوار» در مناقب ائمّة اطهار ـ علیهم السّلام ـ است …
و میرحامد حسین تمام حقایقی را که «دهلوی» در باب امامت منکر شده با بهرهگیری از احادیث و اخباری که از طریق اهل سنّت نقل شده، ثابت کرده است.[7] 3. امام خمینی در سال 1320 شمسی/1363 قمری که هنوز تمام مجلّدات عبقات چاپ نشده بود، پس از بحث در موضوع حدیث غدیر، مینویسد:
«… هر کس بخواهد اطلاع از چگونگی حدیث غدیر پیدا کند، باید رجوع کند به کتاب عبقات الانور سید بزرگوار میرحامد حسین هندی ، که چهار جلد بزرگ در حدیث غدیر تصنیف کرده و چنین کتابی تا کنون نوشته نشده و عبقات الانوار در امامت از قراری که شنیده شده، سی جلد است و آنچه که ما دیدیم، هفت ـ هشت جلد است و در ایران شاید تا پانزده جلد از آن پیدا شود و اهلِ سنّت درصدد جمع این کتاب و تضییع آن هستند و ما ملّت شیعه در خواب هستیم تا آن وقت که یک چنین گنج پرقیمت و گوهر گرانبهائی از دست برود! اکنون قریب دو سال است (دو سال قبل از 1363 ق) که به ملت شیعه به تجدید طبع این کتاب پیشنهاد شده و به خونسردی تلقی شده است. با این وصف با خواست خدا جلد غدیر در تحت طبع است.[8] لکن بر علماء شیعه بالخصوص و دیگر طبقات لازم است که این کتاب بزرگ را که بزرگترین حجّت مذهب است نگذارند از بین برود و به طبع آن اقدام کنند.»[9] 4. استاد محمد رضا حکیمی دربارة عبقات الانوار مینویسد:
«و به راستی کتاب عبقات، عظیم است. آن اقیانوس بیکران و آن دریای ژرف، این کتاب است این چنین کتابی در دیگر آفاق بشری و فرهنگ ملتها نیز همانند ندارد… کتاب «عبقات» با مجلدات بسیارش، یکی از والاترین نمونههای کار خود انسانی و پشتکار و مسئوولیت بشری است، و یکی از ارجمندترین سندهای …»[10]
رنجها
علاّمه میرحامد حسین، کتاب عبقات را به سادگی و آسانی و رفاه و خدمه و گروه تحقیق ننوشت، او در راه تألیف چنین کتاب عظیمی، خود به تنهایی سختترین سفرها و پرزحمتترین کارها را عاشقانه پذیرفت. زیرا همة اسناد و منابع تتبّع و تحقیق را در اختیار نداشت، بویژه کتابها و منابع اهل سنت را.
گاهی به عنوان خادم و کارگر در یکی از روستاهای دور افتادة شهر مکّه به خانة عالمی سنّی وارد شد تا در کتابخانة او به کتابی که دنبالش میگشت، دست یابد و موفق هم شد.[11] وقتی هم فرزند جوانش از دنیا رفت، مراسم کفن و دفن و تشییع و مجلس سوگواری را به دیگران واگذارد تا یک ساعت هم که شده وقتش را جز در تألیف عبقات الانوار صرف نکند.[12] و یک وقت هم، به مصر رفت و کتابی را که میخواست پیدا کرد و با کشتی برگشت، در کشتی مشغول مطالعة کتاب بود که باد تندی کتاب را از دستش گرفت و به دریا افکند و سید به دنبال کتاب خود را به دریا زد و کتاب را گرفت! … وقتی همسفران او را گرفتند و در کشتی نشاندند و سؤال کردند که چرا خودت را به دریا پرت کردی؟ کتاب را نشان داد و جواب داد: به خاطر این کتاب! این کتاب هنوز هم درکتابخانة ناصری نگهداری میشود.[13]
گاهی به عنوان خادم و کارگر در یکی از روستاهای دور افتادة شهر مکّه به خانة عالمی سنّی وارد شد تا در کتابخانة او به کتابی که دنبالش میگشت، دست یابد و موفق هم شد.[11] وقتی هم فرزند جوانش از دنیا رفت، مراسم کفن و دفن و تشییع و مجلس سوگواری را به دیگران واگذارد تا یک ساعت هم که شده وقتش را جز در تألیف عبقات الانوار صرف نکند.[12] و یک وقت هم، به مصر رفت و کتابی را که میخواست پیدا کرد و با کشتی برگشت، در کشتی مشغول مطالعة کتاب بود که باد تندی کتاب را از دستش گرفت و به دریا افکند و سید به دنبال کتاب خود را به دریا زد و کتاب را گرفت! … وقتی همسفران او را گرفتند و در کشتی نشاندند و سؤال کردند که چرا خودت را به دریا پرت کردی؟ کتاب را نشان داد و جواب داد: به خاطر این کتاب! این کتاب هنوز هم درکتابخانة ناصری نگهداری میشود.[13]
وفات
سرانجام، فرزانة بزرگ شیعه و مدافع مجاهد اهل بیت پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ سیّد بزرگوار میرحامد حسین موسوی هندی، در هیجدهم صفر سال 1306، در لکهنو چشم از جهان فرو بست و در حسینیة خود دفن شد.[14]
نمایش پی نوشت ها:
[1] . نجوم السّماء، ج 1، ص 24 ـ 25؛ نقباء البشر، آقا بزرگ تهرانی، ج 1، ص 347.[2] . نجوم السّماء، ج 1، ص 28 ـ 29؛ نقباء البشر، ج 1، ص 349؛ الذریعه، آقا بزرگ تهرانی، ج 2، ص 31.
[3] . نجوم السّماء، ج 2، ص 31 و مجلّدات مختلف الذریعه بر اساس نام کتابها.
[4] . میرحامد حسین، محمد رضا حکیمی، ص 86 ـ 88.
[5] . عبقات الانوار، به معنی «گلها و شکوفههای خوشبو» است.
[6] . الغدیر، علامه امینی، ج 1، ص 157.
[7] . نقباء البشر، ج 1، ص 348.
[8] . که بعدها در ده جلد وزیری چاپ و منتشر شد.
[9] . کشف الاسرار، امام خمینی، ص 178.
[10] . میرحامد حسین، ص 95، 96.
[11] . کیهان فرهنگی، شمارة 50، ص 39.
[12] . مجلة پیام انقلاب، شماره 15، ص 9.
[13] . مجلة عشّاق اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ، محرم و صفر 1415، ص 36.
[14] . علماء معاصرین، ملا علی واعظ خیابانی تبریزی، ص 31؛ اعیان الشیعه، سید محسن امین عاملی، ج 4، ص 381.
منبع: www.andisheqom.com