طلسمات

خانه » همه » مذهبی » فرهنگ بي مهري

فرهنگ بي مهري

فرهنگ بي مهري

آقاي محققي ـ خدايش بيامرزد ـ كه از طرف مرحوم آيت الله العظمي بروجردي، براي تبليغ به آلمان رفته بود، داستان عجيبي نقل كرده است. او مي‌گفت: در بين كساني كه مسلمان شدند، يك پروفسور آلماني بود كه مردي عالم و دانشمند بود و ما با هم، رفت و آمد داشتيم. وي، در اواخر عمر سرطان پيدا كرد و در بيمارستان بستري شد. من با عده‌اي از مسلمانها به بيمارستان مي‌رفتيم و از پروفسور عيادت مي‌كرديم. روزي اين پيرمرد زبان به شكايت گشود و گفت: وقتي بيمار شدم و پزشكان تشخيص دادند كه

358495a6 c3f2 43c2 93ab 149a21436bd7 - فرهنگ بي مهري
dmkd89 - فرهنگ بي مهري
فرهنگ بي مهري

نويسنده:محمد علي کريمي نيا
آقاي محققي ـ خدايش بيامرزد ـ كه از طرف مرحوم آيت الله العظمي بروجردي، براي تبليغ به آلمان رفته بود، داستان عجيبي نقل كرده است. او مي‌گفت: در بين كساني كه مسلمان شدند، يك پروفسور آلماني بود كه مردي عالم و دانشمند بود و ما با هم، رفت و آمد داشتيم. وي، در اواخر عمر سرطان پيدا كرد و در بيمارستان بستري شد. من با عده‌اي از مسلمانها به بيمارستان مي‌رفتيم و از پروفسور عيادت مي‌كرديم. روزي اين پيرمرد زبان به شكايت گشود و گفت: وقتي بيمار شدم و پزشكان تشخيص دادند كه سرطان است، پسرم و زنم آمدند و گفتند حالا كه تو سرطان داري، معلوم است كه مي‌ميري. بنابر اين، خداحافظ! رفتند و مرا تنها گذاشتند. آقاي محققي فرمود: ما چون ديديم او كسي را ندارد، مرتب به عيادتش مي‌رفتيم. روزي از بيمارستان خبر دادند كه پروفسور از دنيا رفته است. ما براي كفن و دفن جنازه‌اش به بيمارستان رفتيم. ديديم پسرش نيز آمده است. پيش خود گفتيم، خوب است كه لااقل براي تشييع جنازه آمده است. امّا وقتي تحقيق كرديم، معلوم شد آن جوان بي‌ عاطفه، قبلاً جنازه پدرش را به بيمارستان فروخته و حالا آمده است تا جنازة را تحويل بدهد و پولش را بگيرد و برود! [1]

پي نوشت:

[1] . «انسان كامل»، شهيد مرتضي مطهري / 294، با ويرايش.

منبع:داستان جوانان

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد