شرايط کامل نماز(2)
مثلاً در روايات آمده: نماز در حرم اميرمؤمنان علي (عليه السلام) مطابق دويست هزار رکعت نماز، ثواب دارد، و نماز در مسجد الحرام معادل يک ميليون برابر ثواب
شرايط کامل نماز(2)
4- مکان مقدس:
نماز در مکانهاي مقدس مانند: مسجد الحرام، مسجد النبي و مسجدهاي ديگر و در حرم حضرت علي (عليه السلام) و امام حسين (عليه السلام) و مکانهاي مقدس ديگر بر کمال و ارزش نماز مي افزايد.
مثلاً در روايات آمده: نماز در حرم اميرمؤمنان علي (عليه السلام) مطابق دويست هزار رکعت نماز، ثواب دارد، و نماز در مسجد الحرام معادل يک ميليون برابر ثواب دارد و نماز در مسجد النبي معادل ده هزار برابر، ثواب دارد، و رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود:
لا صلاه لجار المسجد الا في مسجده.
«براي همسايه ي مسجد، جز در مسجد، نماز روا نيست».(1)
5- مهر نماز:
مهر نماز اگر از خاک باشد، ثواب نماز را بيشتر مي کند، و همچنين اگر از تربت کربلا باشد، امام صادق(عليه السلام) فرمود:
السجود علي تربه الحسين(عليه السلام) يخرق الحجب السبع.
«سجده بر تربت امام حسين(عليه السلام) هفت پرده و مانع (سر راه عروج نماز و استجابت دعا) را مي شکافد».(2)
6- نماز اول وقت:
انجام نماز در اول وقت، آن قدرسفارش شده که گوئي واجب است، اولياء خدا، هرگز نماز در اول وقت را بدون عذر، به تأخير نمي انداختند، و در سخت ترين شرائط مراقب بودند که آن را در اول وقت انجام دهند.
روايت شده: امام علي (عليه السلام) در سحر شب 19رمضان که ضربت شهادت خورد، قبل از نماز، طبق معمول براي اذان گفتن به پشت بام مسجد رفت و به آسمان نگاه کرد، وقتي که سفيده ي سحر دميد، خطاب به آن کرد و فرمود:
«اي سفيده ي سحر! آيا يک بار در زندگي علي، پيش آمد که تو خود را آشکار سازي، ولي علي در آن هنگام در خواب باشد؟!».
و در شأن رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم)آمده، هنگامي که اول وقت نماز فرا مي رسيد، آن چنان دگرگون مي شد که هيچ يک از نزديکان و بستگانش را نمي شناخت و تمام توجهش به اقامه ي نماز بود.(3)
امام صادق (عليه السلام) فرمود:
فضل الوقت الاول علي الاخير کفضل الآخره علي الدنيا.
«برتري نماز در اول وقت، مانند برتري آخرت بر دنيا است».(4)
شخصي به نام قزار مي گويد: حضرت رضا (عليه السلام) براي استقبال از بعضي از آل ابوطالب، از خانه بيرون آمد، همين که اول وقت نماز فرا رسيد، به سوي خانه اي که در آنجا بود، حرکت کرد، و کنار سنگي آماده ي اقامه ي نماز شد و فرمود: اذان بگو.
عرض کردم: «اندکي صبر کنيد تا اصحاب به ما ملحق شوند».
فرمود: «خدا تو را بيامرزد، هرگز نماز در اول وقت را بدون عذر، تأخير نينداز».
آنگاه اذان گفتم و نماز را بجا آورديم.(5)
امام صادق (عليه السلام) فر مود:
«هرگاه انسان، نماز خود را در وقتش بخواند و مراقب انجام صحيح آن باشد، آن نماز، به صورت نوري درخشان و زيبا بالا مي رود، و به او مي گويد: «مرا حفظ کردي، خدا تو را حفظ کند»، و اگر نماز را در وقتش نخواند، و مراقب انجام آن نباشد، به صورت ظلمتي سياه باز مي گردد و مي گويد: «مرا تباه کردي، خدا تو را تباه سازد.»(6)
7- گريه از خوف خدا، در نماز:
در نماز، گريه کردن براي امور دنيا موجب بطلان نماز است، ولي اگر از خوف خدا، گريه کند، بر ثواب و ارزش نماز افزوده مي گردد و مطابق روايات گريه در نماز از خوف خدا، به عنوان «بهترين اعمال» در نماز، ياد شده است.
آري! هر گاه انسان در برابر عظمت الهي آنچنان تحت تأثير قرار گيرد که قطرات اشک در چشمانش سرازير گردد، در حقيقت به نهايت خضوع در پيشگاه خدا رسيده است، و چنين حالي، بر کيفيت و کمال نماز مي افزايد.
امام صادق (عليه السلام) فرمود:
«هنگامي که به نماز ايستادي، آن گونه نماز بخوان که گوئي آخرين نمازت در دنيا است و نماز خداحافظي است، که مي ترسي ديگر توفيق انجام نماز ديگر را پيدا نکني.»(7)
روايت شده: امام صادق (عليه السلام) و امام باقر (عليه السلام) هنگامي که براي نماز برمي خاستند، رنگ چهره ي آنها گاهي سرخ مي شد و گاهي زرد مي گرديد، گوئي با شخصي که او را مي نگرند، گفتگو و رازگويي مي کنند.(8)
درباره ي امام سجاد (عليه السلام) نقل شده: هنگامي که وضو مي گرفت و آماده ي نماز مي شد، رنگش زرد مي گرديد، از او پرسيدند، چرا اين گونه پريشان هستي؟
مي فرمود: «مي خواهم در پيشگاه فرمانرواي بزرگ، بايستم».
و هنگامي که به سجده مي رفت، سر از سجده برنمي داشت تا اينکه بدنش عرق مي کرد.
و طبق روايت ديگر، وقتي که آماده ي نماز مي شد، پوست بدنش از خوف خدا، جمع مي شد، و رنگ چهره اش زرد مي گرديد و مانند شاخه ي درخت در برابر باد، لرزه بر اندام مي گرديد.(9)
درباره ي امام حسن مجتبي (عليه السلام) نيز، نظير اين امور، نقل شده است.(10)
و رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) هنگامي که براي نماز برمي خاست، چهره اش از خوف خدا دگرگون مي گرديد.(11)
8- رعايت آداب نماز:
يکي از اموري که موجب کمال نماز مي شود، رعايت آداب مستحبي نماز، و ترک مکروهات آن است، مانند: اذان، اقامه، تکبيرهاي مستحبي نماز، بلندکردن دستها تا مقابل نرمه ي گوش هنگام تکبير و… و ترک هر گونه مکروه است.
بدون شک رعايت آداب مستحبي و ترک مکروهات نماز، نقش مهمي در قبولي شايسته ي نماز و کمال آن دارد.
امام صادق(عليه السلام) فرمود: «نماز داراي چهل هزار حدّ است.»(12)
بعضي از اين حدود، مستحب است و بعضي واجب، مرحوم شهيد اول (مؤلف کتاب «لمعه» متوفي 786ه ق) در کتابي حدود واجب نماز را يک هزار بيان کرده، و نام آن را «الفيّه» گذاشته است، و حدود مستحب نماز را نيز يک هزار، در کتابي جمع کرده و نام آن را «نفليّه» گذاشته است.
ترک مکروهات نماز نيز هر کدام نقشي در کمال نماز دارند، مثلاً نمازخواندن در حمام، و در مقابل دري که باز است، و در مقابل انسان، و روبروي عکس و در حال فشار ادرار و مدفوع و خواب آلودگي و… مکروه است.
مهمترين فلسفه ي اين مکروهات آن است که باعث حواس پرتي، و افکار پراکنده شده و به حضور قلب نمازگزار، لطمه مي زنند.
و در مورد مستحبات، دعاهاي بعد از نماز، و نافله هاي نماز، نيز هرکدام سهم به سزائي در تکميل نماز دارند.
به عنوان مثال: اگر انسان نمازگزار، در مدار نماز خود سه حلقه ي حريم نماز را ترسيم کند، حلقه ي ترک محرمات، حلقه ي ترک مکروهات، و حلقه ي انجام مستحبات، هر يک از اين حلقه ها، سدي در برابر نفوذ شيطان خواهد شد، و همچون دژي مستحکم، حريم مقدس نماز را از شائبه ها و آلودگي هاي معنوي حفظ مي نمايند، و نمازگزار را به سوي عروج به حريم قرب الهي، اسکورت مي کنند.
امام صادق (عليه السلام) فرمود:
لاصلاة لحاقن و لا لحاقب و لالحاذق.
«نماز نيست براي آن کس که، در فشار ادرار و در فشار مدفوع و در فشار تنگي کفش است».(13)
رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود:
من عرف من علي يمينه و شماله معتمداً في الصلاة فلا صلاة له.
«آن کس که در نماز، عمداً آنچه را در جانب راست و چپ است بشناسد، نماز او نماز نيست».(14)
يعني نماز او نماز کامل نخواهد بود.
رسول اکرم(صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود:
هرگاه بنده اي، نماز بخواند ولي بعد از نماز حاجت خود را از درگاه خدا، درخواست نکرد (و دعا ننمود)، خداوند به فرشتگانش مي فرمايد: به بنده ام بنگريد که فريضه ي مرا بجا آورد، ولي حاجت خود را از من نخواست، گويا از من بي نيازي نمود،
خذوا صلاته فاضربوا بها وجهه:
«نمازش را بگيريد و آن را به صورتش بزنيد».(15)
اين روايات بيانگر اهميت رعايت آداب نماز است، و باعث کمال و قبولي نماز خواهد شد.
در آيه 7و8 سوره ي الم نشرح مي خوانيم:
فاذا فرغت فانصب- و الي ربک فارغب.
«پس هنگامي که از کار مهمي فارغ مي شوي، به مهم ديگري بپرداز- و به سوي پروردگارت توجه کن».
امام باقر (عليه السلام) در معني اين دو آيه فرمود:
«هنگامي که سلام نماز را دادي، و نشسته اي، به دعا بپرداز، و هنگامي که از دعا فارغ شدي مشتاقانه به خدا اميدوار باش که نمازت را قبول فرمايد».(16)
9- کسب شيريني ذکر خدا:
هرگاه انسان، با ايجاد شرائط و زمينه سازي ها خود را به گونه اي بسازد، که از خواندن نماز، لذت ببرد، و به اصطلاح «حلاوت ذکر الهي» پيدا کند، و شيريني و طعم لذايذ نماز را بچشد، قطعاً به مرحله ي عالي کمال نماز رسيده است، و آثار درخشاني از اين طريق به دست مي آورد. ولي اگر به عکس، از نمازخواندن، احساس خستگي و بي ميلي کند، و در درونش بخواهد که هر چه زودتر، از نماز خلاص گردد، روشن است که طعم نماز، براي چنين فردي، تلخ است.
مثلاً در روايات آمده: نماز کسي که زکات نمي دهد، يا غذاي حرام مي خورد، و رکوع و سجده هاي نماز را به طور کامل انجام نمي دهد، نماز نيست.
و اگر کسي شراب بخورد، تا چهل روز نماز او قبول نمي شود، و يا کسي که در نماز با قلبش متوجه خدا نگردد، نماز را مانند پارچه ي پوسيده اي که آن را بپيچند و بر صورتش بزنند، بر صورتش مي زنند و…(17)
از اين گونه روايات فهميده مي شود که اموري موجب مي شود که نماز و ذکر خدا، حلاوت خود را از دست بدهد، و روشن است که اگر حلاوت و شيريني، در نماز نباشد، دليل عدم علاقه و عشق، در نماز است، و عدم عشق در نماز، دليل عدم اشتياق نمازگزار به نماز خواهد شد، و چنان نمازي براي او، بي اثر خواهد شد.
و اين از بلاهاي بسيار بزرگ است که مؤمن، از ذکر خدا لذت نبرد، بلکه احساس بي حوصلگي کند.
پيامبر اسلام(صلي الله عليه و آله و سلم) نماز را به عنوان نور چشم خود، معرفي مي کرد.(18)
مسلماً انسان به نور چشمش، بسيار علاقه دارد.
امام علي(عليه السلام) در وصف پرهيزکاران مي فرمايد:
عظم الخالق في انفسهم، فصغر ما دونه في اعينهم.
«آفريدگار در نظرشان، بسيار بزرگ است و جز او در نظرشان کوچک مي باشد.»(19)
براستي کسي که ساختار وجودش بر اين اساس، پي ريزي و پرورش يافته باشد، نماز را با کمال عشق و لذت مي خواند، نه با خستگي و بي حوصلگي.
و قبلاً خاطر نشان شد که خداوند کيفر نمازگزاري که عشق غير خدا را در قلبش جاي داده، محروميت از «حلاوت ذکرش» قرار داده و به او مي فرمايد:
و عزتي وجلالي لاحرمنک حلاوة ذکري.
«سوگند به عزت و جلالم، تو را از شيريني ذکرم، محروم مي سازم».(20)
امام سجاد (عليه السلام) در فرازي از دعاي «مناجاة الذاکرين» به خدا چنين عرض مي کند:
واستغفرک من کل لذة بغير ذکرک.
«خدايا! طلب آمرزش مي کنم از درگاه تو از هرگونه لذتي که از جانب غير ذکر تو، نصيب من گردد.»(21)
يعني لذتي براي من محبوب تر از لذت ياد تو نيست، و غير از اين لذت را براي خودم نمي پسندم.
10- نماز يا تلقين دائمي دفع فساد و جذب کمال:
از آنجا که هدف اصلي عبادات، کسب مقام بندگي خدا است، و مقام بندگي با هرگونه گناه و نافرماني خدا منافات دارد، و از آنجا که مقام بندگي داراي مراحل و درجات است، سزاوار است که نمازگزار، در پرتو نماز، به مقام بندگي برسد، و روزبروز درجات اين مقام را بپيمايد، و به درجه ي عالي آن نائل شود.
در حقيقت نماز، تلقين لفظي و معنوي هر روزه و دائمي براي دفع هر گونه انحراف و فساد، و جلب هرگونه ارزشها و کمالات است، و اصولاً هر چيزي بر اساس دفع و جذب به زندگي خود ادامه مي دهد، و بر همين اساس، از پله اي به پله بالاتر نائل مي شود.
به عبارت روشن تر، همان گونه که علماء اسلام، روزه را بر سه گونه تقسيم کرده اند: 1-روزه ي عام 2- روزه ي خاص 3- روزه ي خاص الخاص. نماز نيز همين گونه است.
يک قسم از آن، «نماز عام» است، يعني نماز عمومي، که نوع مردم انجام مي دهند که نوعاً فاقد شرائط کمال است، قسم ديگر، نماز خاص است، داراي شرائط کمال است، ولي در مرحله عالي کمال نيست، ولي قسم سوم نماز «خاص الخاص »است ، يعني همانگونه که اعضاء و جوارح انسان ، نماز مي خواند، قلب او نيز نماز مي خواند، و اگر در نماز مي گويد:
اياک نعبد و اياک نستعين.
«تنها تو را مي پرستم و تنها از تو کمک مي جويم».
راست مي گويد، نه اينکه اين سخن را هر شبانه روز به خود تلقين کند، ولي بجاي خدا، هواي خود را بپرستد، و از غير خدا کمک بجويد.
تکرار نماز، تلقين بسيار خوبي است، ولي اين تلقين بايد در کانال دفع گناه، و جذب کمالات قرار گيرد، هم داراي شرائط صحت باشد و هم داراي شرائط کمال، هم مانع اغيار باشد و هم جامع افراد.
حضرت امام خميني (ره) در اين خصوص مي فرمايد
و ينبغي ان يبدل جهده في التحذر عن موانع القبول من العجب و الحسد و الکبر و الغيبة و حبس الزکاة و ساير الحقوق.
«و سزاوار است که نمازگزار، در دوري از اموري که مانع قبولي (کمال) نماز مي شود، سعي و کوشش جدي و فراوان کند، چيزهايي که مانع قبولي نماز هستند عبارتند از:
خودبيني، حسادت، تکبر، غيبت کردن، نپرداختن زکات و ادا نکردن ساير حقوق».(22)
مرجع بزرگ آيت الله العظمي سيد محمد کاظم يزدي (ره) در اين باره مي فرمايد:
بلکه لازم است نمازگزار از همه ي گناهان، دوري کند، زيرا خداوند در قرآن مي فرمايد:
انما يتقبل الله من المتقين.
«همانا خداوند از افراد پرهيزکار مي پذيرد».(23)
(مائده-27)
اينجاست که به راز بلند اين سخن امام باقر (عليه السلام)پي مي بريم که:
ان اول ما يحاسب به العبد الصلاة، فان قبلت قبل ما سواها.
«نخستين چيزي که از بنده در قيامت، مورد محاسبه قرار مي گيرد، نماز است، اگر نماز مورد قبول دادگاه الهي قرار گرفت، ساير اعمال نيز قبول مي شود.»(24)
پي نوشت:
1- عروه الوثقي، ص201.
2- مصباح الطوسي، ص511- بحار، ج101، ص135.
3- ميزان الحکمه، ج5، ص367.
4- بحار، ج82، ص395 و ج83، ص12.
5-بحار، ج83، ص18.
6- همان مدرک، ص10.
7- بحار، ج84، ص233.
8- همان مدرک، ص248.
9- بحار، ج84، ص261 و265و247.
10- بحار، ج70، ص400.
11- بحار، ج84، ص248.
12- بحار، ج82، ص303.
13- بحار، ج84، ص320.
14- همان مدرک، ص249.
15- بحار، ج85، ص325.
16- بحار، ج85، ص325.
17- ميزان الحکمه، ج5، ص393 و388.
18- امالي شيخ طوسي، ج2، ص141.
19- نهج البلاغه، خطبه همام- خطبه 193.
20- بحار، ج84، ص203. چ
21- بحار، ج94، ص151.
22- تحريرالوسيله، ج1، ص155.
23- عروة الوثقي، ص251.
24- فروع کافي، ج3، ص268.
منبع: کتاب نماز از ديدگاه قرآن و عترت
/خ