نگاهی به کتاب اقدس (5)
منظور از دو همسری هم این است که در زمان واحد فرد می تواند دو همسر داشته باشد و از هر کدام هم دارای فرزندانی باشد و همسران هم حق هیچ اعتراضی را
نگاهی به کتاب اقدس (5)
قسمت بیست و سوم: جواز چند همسری در بهائیت
خود میرزا حسینعلی (شارع امر بهائی) برای خویشتن چهار همسر اختیار نمود لیکن به بهائیان اجازه گزینش بیش از دو همسر را نداده است اما در عوض اجازه فرموده دوشیزگان بکر را به عنوان خدمتکار در منزل داشته باشند و برای آن هم حد و اندازه ای معین ننموده است!
منظور از دو همسری هم این است که در زمان واحد فرد می تواند دو همسر داشته باشد و از هر کدام هم دارای فرزندانی باشد و همسران هم حق هیچ اعتراضی را ندارند.میرزا در این اجازه به مردان برای انتخاب دو همسر هیچ توصیه ای هم در مورد رعایت شرایط عدم تبعیض بین دو همسر و شرط عدالت ننموده و راحتی خود مرد را شرط قرار داده است!!
در واقع عدم جواز گزینش بیش از دو همسر را هم همین راحتی دانسته و گفته اگر مرد راحتی خود و همسر اول را می خواهد به همان یک همسر قناعت کند اما آزاد است دو همسر انتخاب کند اگر اینطور خودش راحت تر است اگرچه همسر اول او از این کار ناراحت باشد!!
کیفیت سلوک با دو همسر هم طبیعتا به همین راحتی مرد که اساس تشریع دو همسری است برمی گردد . ملاحظه انصاف و عدالت بین دو همسر تحت الشعاع راحتی مرد قرار می گیرد که گزینش دو همسر را بر گزیده است!
اما بلافاصله بعد از اعلام جواز دو همسری ، اجازه می دهد دوشیزگان بکر (ازدواج نکرده) را در منزل به عنوان خدمتکار داشته باشند!
تشریع این حکم یعنی آوردن دو شیزه به عنوان خدمتکار در خانه بعد از حکم ازدواج با دو همسر دارای معنای خاصی است زیرا انتخاب خدمتکار برای خانه (چه زن و چه مرد )چه ربطی به ازدواج دارد ؟!
او بلافاصله بعد از تحدید همسران به دوتا اجازه می دهد دوشیزه بکر (و نه بانوی خدمتکار ازدواج کرده)را به عنوان خدمتکار در خانه داشته باشند!
به عبارات اقدس در این زمینه توجه فرمائید:
قد کتب الله علیکم النکاح ایاکم ان تجاوزوا عن الاثنین والذی اقتنع بواحده من الاماء استراحت نفسه و نفسها و من اتخذ بکرا لخدمته لا باس علیه اکنون که با حکم دو همسری و جواز داشتن دوشیزگان به عنوان خدمتکار در خانه در کتاب اقدس آشنا شدیم مروری می کنیم به یکی از تعالیم مهم بهائی که تساوی حقوق رجال و نساء است و ببینیم در این حکم این اصل رعایت شده است؟!
آئینی که مدعی تساوی حقوق رجال و نساء است چرا به زن این اختیار را نمی دهد که از ازدواج دوم مرد جلوگیری کند و مرد می تواند بدون اذن او همسر دوم اختیار کند(در اقدس هیچ شرطی برای ازدواج دوم جز راحتی مرد نگذاشته است تازه عدم راحتی زن اول هم مانع ازدواج دوم مرد نیست) آیا زن بهائی اگر به ازدواج دوم مردش راضی نباشد می تواند جلو نص صریح کتاب اقدس بایستد و مانع ازدواج دوم همسرش بشود؟
آیا می تواند از آوردن دوشیزه بکر توسط همسرش به خانه جلو گیری کند؟!
جالب است بدانید خود بهاءالله دختر دوشیزه و بکر خود را در ایام ریاست برادرش یحیی صبح ازل بر بابیان ، برای او به خانه اش می فرستد تا در او تصرف نماید اما او از این کار خشمگین می شود و دختر را بر می گرداند و می گوید چنین چیزی در بیان تشریع نشده است.اما میرزا قانع نمی شود و دوباره دخترش را برای ازل می فرستد که حداقل این دختر را برای پسرش به عنوان خدمتکار بپذیرد باز هم یحیی نمی پذیرد و دختر را پس می فرستد!
آیا اگر زن بی عدالتی از مرد دید می تواند شکایت کند(مطابق کدام نص اقدس)؟
آیا با تعدد زوجات ، تساوی حقوق زنان با مردان لطمه ای نمی بیند؟!
قسمت بیست و چهارم: اقدس و انحصار طلبی !
نویسنده اقدس معتقداست یک خط از مطالب او یا یک آیه از آیاتش، از مجموع مطالب کتاب هائی که از اول تا آخر تاریخ نوشته شده ، برتر و بالاتر است!
و در این سخن روی او با کتاب های آسمانی قبل مثل تورات و انجیل و قرآن است زیرا وقتی از اینها برتر شد از دیگر کتاب ها که بشری هستند به طریق اولی برتر خواهد بود!
عبارت اقدس را ببینیم:
من یقرء آیه من آیاتی لخیر له من ان یقرء کتب الاولین والاخرین
جناب میزا حسیعلی می فرماید: هرکس یک آیه از آیات مرا بخواند ،برای او بهتر است از اینکه کتابهای اولین و آخرین (پیشینیان و پسینیان) را بخواند!
همچنین چند خط قبل از این عبارت هم فرموده است:
لیس لاحد ان یتمسک الیوم الا بما ظهر فی هذاالظهور . هذا حکم الله من قبل و من بعد
یعنی امروز کسی حق ندارد به آئینی جز آنچه در این ظهور آشکار شده متمسک شود.این حکم خداست از قبل و در آینده!
بنابر این جناب میرزا رهبر بهائیت ،به اعلی الصوت در اقدس اعلام می نماید:
از هیچکس پذیرفته نیست امروز غیر بهائی باشد این حکم از گذشته بوده و در آینده هم ادامه داردو هیچ کتاب دیگری هم جز اقدس صلاحیت طرح در امروز را ندارد چون یک آیه از اقدس با تمام کتابهای اولین و آخرین برابری می کند ، بلکه یک آیه اقدس از همه آنها برتر است!
ضمنا نیاز به هیچ چیز دیگر هم نداریدکه بشناسید چون اگر بیائید و مرا بشناسید به مقصود رسیده اید پس وقت را تلف نکنید و بیائید مرا بشناسید:
من عرفنی فقد عرف المقصود و من توجه الی فقد توجه الی المعبود
هرکس مرا (میرزا حسینعلی نوری را)بشناسد مقصد و مقصود را شناخته است و هرکس به من توجه کند به معبود توجه کرده است!
لذا وظیفه شما مردم جهان امروز و جهان آینده ، شناخت من (میرزای نوری)است و با شناخت من دیگر به شناخت معبود هم نیاز ندارید چون اگر من را بشناسید معبود را شناخته اید و اگر به من توجه کنید به خدا توجه کرده اید (زیرا که من همان معبودم )!
حال برای اینکه کمی به اهمیت این فرموده اقدس پی ببریم بعضی از این آیات که قرار است با کتب اولین و آخرین برابری نماید بلکه از آنها برتر هم باشد مرور می کنیم:
1- انگ زدن و داغ نهادن به پیشانی دزد
2-دادن قسمتی از ارث به بیت العدل در اسرائیل
3- دادن جریمه زنا به شکل طلا به همانجا
4-سوزاندن کسی که خانه ای را بسوزاند
5-تبعیض بین زنان شهری و روستائی
6-تعویض وسائل خانه هر نوزده سال یکبار!
7- وجوب شستن پا !
8- رفع اختلاف با اقدس!
9-دفن اموات در بلور!
10- درجه دوم بودن زنان
11- ممنوع بودن سر تراشی
12-مجاز بودن چند همسری
13– …….
( به مباحث آشنائی با کتاب اقدس بیست و سه قسمت قبل مراجعه فرمائید)
لذا برای نمونه اگر یک آیه از همین آیات اقدس را بخوانید برای شما بهتر از خواندن همه کتب پیشینیان و آیندگان است!
قسمت بیست و پنجم: ازدواج با محارم و اقارب
در کتاب اقدس با عبارت کوتاه “قد حرمت علیکم ازواج آبائکم ” فقط ازدواج با “زن پدر ” تحریم شده و از تحریم ازدواج با سایر محارم سخنی گفته نشده است.این موصوع تبدیل به جنجال بزرگی شده است مبنی بر اینکه چون در کتاب اقدس فقط ازدواح با زن پدر تحریم شده پس بهائیان ازدواج با محارم مثل خواهر و مادر و خواهر زاده و برادر زاده و خاله و عمه و … را حرام ندانسته و به این کار مبادرت می ورزند …
در مقابل بهائیان نیز خشمگینانه این موضوع را رد کرده و می گویند این یک اتهام بی اساس است و آنها به چنین کاری مبادرت نمی ورزند و تا آنجا که تحقیق شده این سخن آنها هم نادرست نیست و جز چند گزارش محدود ،چنین عرفی در میان بهائیان ایران گزارش نشده است.
اما پژوهشگران متون ،به صرف عدم گزارش ازدواج با محارم در میان بهائیان ،نمی توانند نتیجه بگیرند که ازدواج با محارم بجز زن پدر در بهائیت مجاز نباشد زیرا باید دید متون بهائی در این زمینه چه می گوید.
تا آنجا که بنده تحقیق نموده ام جناب میرزا (بهاءالله) در کتاب های دیگرش چیزی که ناسخ یا ناقض عبارت اقدس باشد بیان ننموده و تحریم ازدواج با محارم را صراحتا منحصر در “زن پدر ” اعلام نموده است. به نقل کتاب “گنجینه حدود و احکام ” ،فرزند او عباس عبدالبها که نقش مبین متون را دارد در پاسخ اعتراضات به امر بهائی در این موضوع بطور کلی حرف زده و گفته است که از این عبارت اقدس بر نمی آید که ازدواج با محارم به این یکی منحصر باشد اما خود او به هیچ متن و عبارتی در آثار پدرش که مکمل این عبارت باشد اشاره ای نمی کند و می گوید تعیین تکلیف در این زمینه به بیت العدل راجع است!
از شوقی افندی نیز سخنی بر خلاف این مطلب مشاهده نشد.پژوهش را ادامه می دهیم تا ببینیم سر انجام تکلیف ازدواج با محارم چه می شود؟
بیت العدل فعلی در سال 1963 ایحاد می شود .پس در طول این حدود هفتاد سال همچنان حرمت ازدواح با محارم منحصر به ازدواج با زن پدر است که در اقدس آمده و هیچ چیزی به آن اضافه نشده است.
به سراغ بیت العدل می رویم که مطلب به او ارجاع شده تا ببینیم چه تصمیمی گرفته و تکلیف را به چه نحو مشخص نموده است؟(فعلا به اختلافات و دسته بندی های پس از شوقی در مورد قانونی نبودن بیت العدل فعلی که بدون ولی امر فاقد مشروعیت است ،کاری نداریم)
اما بیت العدل حدود هیجده سال بعد یعنی در 15 ژانویه سال 1981 در پاسخ سوال یکی از بهائیان که از ازدواج بین فامیلی پرسیده با صراحت اعلام نموده همچنان تحریم ازدواج با محارم و اقارب منحصر در زن پدر است …
منشی بیت العدل می نویسد:
“در این نامه شما راجع به محدودیت های حاکم بر ازدواج با اقارب سوای موردی که ازدواح با زن پدر را ممنوع می سازد سوال کرده ایدبیت العدل اعظم همچنین خواسته اند به اطلاع شما برسانیم که آن معهد اعلی هنوز موقعیت را برای صدور قوانین تکمیلی راجع به ازدواج با اقارب مقتضی نمی داند” !
وادامه می دهد:
“بنا بر این تصمیم گیری در این مورد به عهده خود نفوس مومنه محول شد…”! (به نقل از کتاب “انوار هدایت صفحه 487 حکم 1289 در موضوع ازدواج بین فامیلی)
بنا بر این بیت العدل نه تنها حکم اقدس در مورد انحصار حرمت ازدواج با اقارب به زن پدر را تایید کرده و همچنان آن را جاری شمرده و می گوید هنوز زمان تغییر آن نرسیده بلکه کار را به خود بهائیان واگذار نموده است که طبق شرایط شخصی و محیطی و اقتضائی عمل نمایند به نوعی که آبروی بهائیت مخدوش نشود!
سوالات پژوهشی که برای پژوهشگران مطرح می شود:
1-در میان محارم و اقارب زن پدر چه ویژگی دارد که فقط ازدواج با اوحرام است؟
2- چرا خود میرزا تکلیف ازدواج با سایر محارم را مشخص ننموده و موصوع را به بیت العدل ارجاع داده است؟
3-آیا می توان نتیجه گرفت از زمان تالیف کتاب اقدس تا زمان تاسیس بیت العدل (دوره بهاءالله و عبدالبها و شوقی و مدتی پس از آن تا تشکیل بیت العدل در 1963)
(حداقل هفتاد سال) ازدواح با محارم بجز زن پدر طبق متون منعی نداشته است؟
4-چرا بیت العدل با وجود فشارهائی که در این موضوع بر بهائیان بوده هنوز موقعیت را برای صدور قوانین تکمیلی راجع به ازدواج با اقارب مقتضی نمی داندو از آغاز شروع به کار تا زمان حاضر (نزدیک پنجاه سال) همچنان از میان اقارب فقط ازدواج با زن پدر را حرام شمرده است؟!
5-آیا عبارت بیت العدل که “تصمیم گیری در این مورد به عهده خود نفوس مومنه محول شد”به معنای جواز ازدواج با محارم و اقارب نیست که هر کس خودش تصمیم بگیرد و اقدام کند که اگر با اقاربش ازدواج کرد هیچ کار قبیح و حرامی طبق نصوص بهائی مرتکب نشده است؟!!
پرسش و پاسخ پیرامون ازدواج با محارم و اقارب
ساحل:
باسلام بر یاس گرامی
من مقاله شما را مطالعه نمودم و مطلبی به ذهنم آمد که آنرا بیان می نمایم و از شما خواهشمندم آنرا بررسی نموده و نتیجه را بازگو نمایید.
با توجه به متن کتاب ادیبانه تنبیه النائمین جناب بهاءالله دختر خود را به عنوان کنیز به نزد برادرشان جناب ازل می فرستند.
از آنجایی که میدانیم کنیز با صاحب خود محرم میشود و حتی میتواند از او بچه دار نیز گردد ، آیا این شبهه بوجود نمی آید که شاید حضرت بهاء حداقل برادر زاده را از دایره محارم خارج نموده باشند؟
یاس:
با عرض ارادت خدمت ساحل
در پاسخ به سوال شما چند گزینه متصور است:
1- بهاءالله مطابق نص اقدس ازدواج با اقارب (به استثنای زن پدر) را حرام نمی دانسته لذا دخترش را برای یحیی صبح ازل (برادرش)فرستاده زیرا ازدواج عمو با برادر زاده از نظر اقدس منعی نداشته است.
2-بر اساس مانع نداشتن بکار گیری دختر بکر به عنوان کنیز یا خدمتکار در کتاب اقدس (من اتخذ بکرا لخدمته فلا باس علیه)،دختر را به یحیی صبح ازل پیشکش کرده است تا به عنوان کنیز همه گونه در خدمت او باشد.
3-می خواسته بطور عملی به رهبر بابیه یعنی صبح ازل بگوید احکام باب نسخ شده و دیگر ازدواح با اقارب از تحریم در آمده است.
4-تصمیم داشته رابطه اش را با یک ازدواح فامیلی ( آن هم از نوع ازدواج با اقارب ) با صبح ازل بیشتر کند تا از فشار مخالفان بابی اش (که در میان مریدان یحیی زیاد بودند ) بر خود بکاهد.
5- می خواسته یک عنصر نفوذی در خانه رهبر بابیه داشته باشد و چون از نظر او ازدواج با اقارب منعی نداشته با پیشکش کردن دختر این منظور را عملی کرده است… اما چون یحیی دست او را خوانده به شدت با این کار او مخالفت کرده و دختر را پس فرستاده و گفته این کار در بابیه ودر کتاب بیان اجازه داده نشده است…
والله اعلم بحقایق الامور!
ساحل:
با سپاس از یاس ظریف به نکات جالبی اشاره شده است.
با توجه به آنچه شما فرمودید:
« در مقابل بهائیان نیز خشمگینانه این موضوع را رد کرده و می گویند این یک اتهام بی اساس است و آنها به چنین کاری مبادرت نمی ورزند و تا آنجا که تحقیق شده این سخن آنها هم نادرست نیست و جز چند گزارش محدود ،چنین عرفی در میان بهائیان ایران گزارش نشده است. »
دیگر نیازی نیست تا همراهان دیانت بهایی از طرح این مساله خشمگین گردند چرا که این سنت را حضرت بهاء پایه نهاده اند.
در یکی از سایت ها مطلبی در این موضوع از فردی بهائی به نام کوشا آمده که خواسته است به نحوی ازدواج با محارم را توجیه نماید.خلاصه سخن او این است:
1-مخالفان دین بهائی آیه مبارک را تحریف کرده و از آیه استنباط کرده که (حرمت ازدواج با محارم منحصر به زنان پدر است در حالی که در این حکم اشاره به سایر محارم نشده و از این نمیتوان استنباط کرد که تحریم منحصر به زنان پدر است.
2-روش کلی حضرت بهاءالله در وضع قوانین چنین بوده که اصل حکم را بیان فرموده و فروعات را به بیت العدل اعظم راجع فرموده. جناب زین المقربین در مورد حلیت و حرمت نکاح اقارب سئوال کرده در جوابش حضرت بهاءالله چنین فرموده «در این امور هم به امنای بیت العدل راجع است» (سوال 50 از رساله سوال و جواب) تعیین حدود محارم را بیت العدل اعظم تعیین خواهد کرد و در مورد حد زنا و لواط و سارق و مقادیر آن نیز فرموده تعیین مقادیر حد به بیت العدل راجع است (سوال 49) لذا ملاحظه میشود که حرمت ازدواج منحصر به زنان پدر نیست و یا نمیتوان از این آیه استنباط کرد که چون در ادامه آیه مطلبی در این باره ذکر نشده دلیل بر این است که ازدواج با بقیه محارم حلال است و کلاً این نوع تصور شایسته عالم انسانی نیست که خود را آنچنان پست و حقیر شمارد که در فکر ازدواج با خواهر و مادر و دختر خود باشد در عالم حیوان شاید مصداق داشته باشد ولی در عالم انسانی بسیار بعید است مگر از افرادی که در نهایت توحش و حیوانیت باشند از نظر شارع بهائی تحریم محارم از بدیهیات است و نمونههای آن را میتوان در آثار مبارکه زیارت کرد.
جناب کوشا آنقدر از متون بهائی بی اطلاع بوده اند که نمی دانند خود بیت العدل که مرجع تعیین انحصار یا عدم انحصار تحریم ازدواج با اقارب به زن پدر است صراحتا اعلام کرده است که:
“تصمیم گیری در این مورد به عهده خود نفوس مومنه محول شد…”!
و منشی بیت العدل گفته است:
“در این نامه شما راجع به محدودیت های حاکم بر ازدواج با اقارب سوای موردی که ازدواح با زن پدر را ممنوع می سازد سوال کرده ایدبیت العدل اعظم همچنین خواسته اند به اطلاع شما برسانیم که آن معهد اعلی هنوز موقعیت را برای صدور قوانین تکمیلی راجع به ازدواج با اقارب مقتضی نمی داند” ! (“انوار هدایت صفحه 487 حکم 1289 در موضوع ازدواج بین فامیلی)
بنابر این ایراد تهمت از سوی کوشا به مخالفان بهائی که به تحریف حکم اقدس پرداخته اند و بیان این مطلب که تحریم ازدواح با اقارب در بهائیت منحصر به زن پدر نیست ،امری یاوه و فرافکنی است و بهتر است کوشاها اول بروند متون خود را بخوانند بعد به دفاع از بهائیت برخیزند و به دیگران تهمت تحریف زنند.
وقتی خود بهاءالله حرمت را منحصر در زن پدر می داند و تفصیل را به بیت العدل ارجاع می دهد و بیت العدل هم می گوید موضوع به خود بهائیان ارجاع شده که هر طور خواستند عمل کنند و شرایط برای تکمیل دایره تحریم ازدواج با اقارب بجز زن پدر هنوز فراهم نیست ،ایشان چکاره اند که می گویند سایر اقارب هم در دایره تحریم می گنجند؟!
آیا کوشا نقش بهاءالله را دارد که حکم اقدس را عوض یا تکمیل نماید یا به جای بیت العدل نشسته است؟!
اما با این حرف کوشا موافقیم و از قول ایشان این مطلب را خطاب به بیت العدل می گوئیم که:
“کلاً این نوع تصور شایسته عالم انسانی نیست که خود را آنچنان پست و حقیر شمارد که در فکر ازدواج با خواهر و مادر و دختر خود باشد در عالم حیوان شاید مصداق داشته باشد ولی در عالم انسانی بسیار بعید است مگر از افرادی که در نهایت توحش و حیوانیت باشند ….”!!
و در باره این گفته شان که : “از نظر شارع بهائی تحریم محارم از بدیهیات است و نمونههای آن را میتوان در آثار مبارکه زیارت کرد”
طلب مدرک می کنیم و می گوئیم وقتی بیت العدل صراحتا گفته هنوز تحریم منحصر در زن پدر است و کار به خود افراد بهائی واگذار شده دیگر به چه دلیلی می گوئید “از نظر شارع بهائی تحریم محارم از بدیهیات است” یعنی بیت العدل خبر ندارد و شما خبر دارید؟!
معلوم است افراد بیسوادی که به دفاع اینگونه می پردازند قصد بد نام کردن خود بهائیان را دارند تا آنها را به بی اطلاعی از متون بهائی نسبت دهند…
قسمت بیست و ششم : همه نجاسات جهان پاک شد!!
هر نجاست و ناپاکی که در جهان بود به یمن طلوع میرزا ، پاک و طاهر گردید!
این عبارت اقدس است:
“قد انغمست الاشیاء فی بحر الطهاره فی اول الرضوان اذ تجلینا علی من فی الامکان…”
در اول ماه رضوان که ما بر اهل امکان تجلی کردیم ،همه اشیاء در دریای پاکی و طهارت وارد شدند …!
لذا در بهائیت مطابق این حکم،هیچ چیز نجسی وجود ندارد یعنی ادرار و مدفوع انسان و حیوان و خون و شراب و مردار انسان و حیوان و…همه پاک هستندو دیگر نباید آنها را نجاست خواند زیرا به میمنت ظهور جناب میرزا در اول ماه رضوان،اصلا نام نجاست از روی همه اشیاء نجس بر داشته شد و همه در دریای طهارت و پاکی غوطه ور شدند…!
و طبیعتا کسانی هم که بدلیل عدم رعایت این نجاست و پاکی ،نجس بودند (مثل مشرکین) به تبع پاک شدن همه نجاسات،آنها هم پاک شدند!
پس نه تنها حکم نا پاک بودن از همه نجاسات برداشته شد بلکه حکم ناپاکی از مشرکین و ملل دیگر هم برداشته شد و آنها هم پاک گشتند.این هم عبارت اقدس در این زمینه:
“و کذلک رفع الله حکم دون الطهاره عن کل الاشیاءو عن ملل اخری موهبه من الله…”
و بدینگونه خداوند حکم عدم پاکی را از همه اشیا ء و نیز ملل دیگر برداشت تا بر شما موهبتی کرده باشد…!
در واقع برای آنکه جوابی به پرسشگران از این حکم عجیب بدهد دلیل این حکم را از جانب خدا _که تا به حال توسط همه پیامبرانش اینها را نجس اعلام کرده بود –
یک “هدیه و موهبت از ناحیه خدا برای مردم “اعلام می نماید!
سپس در ادامه این موهبت الهی ( یعنی پاک شدن یکباره همه نجس ها)شگفتی دیگر را رقم می زند و اختصاصا از آب نطفه (منی )نام می برد و می گوید :
به خاطر مهربانی خدا بر مردمان ،خدا وند حکم به پاک و طاهر شدن منی داد .بروید و با روح و ریحان خدا را بخاطر این مرحمت شکر کنید!
متن اقدس:
“قد حکم الله بالطهاره علی ماءالنطفه رحمه من عنده علی البریه اشکروه بالروح و الریحان…”
اما چرک ها و مکروهات (اوساخ)را دستور می دهد سه بار با آبی که به خاطر هوا تغییر نکرده بشویند!
پژوهشگر در اقدس با این متن ها به این پرسش ها می رسد:
1-در اول رضوان چه اتفاق فیزیکی و شیمیائی در عالم رخ داد که همه نجاسات پاک شدند؟!
2-آیا بهائی در برخورد با ادرار و مدفوع و مردار و سایر نجاساتی که حالا پاک اعلام شده پرهیزی دارد ؟!
و آیا آلودگی به این نجاسات را بد نمی شمرد( چون آنها پاکند و هر حکمی که بر سایر پاک ها می شود بر اینها هم جاری می کند)؟
3-وقتی همه نجاسات پاک شدند چکیدن قطره خون و منی و ادرار بر لباس و بدن مثل چکیدن آب و آب میوه می شود و اشکالی در بدن و لباس ایجاد نمی کند؟!
4-اگر حکم پاک بودن این نجاسات ،مرحمت و موهبت خدائی است این خدا چرا با امم قبل این مهربانی را نکرده و اینقدر آنها را بخاطر رعایت حد نجاست و پاکی به زحمت انداخته است؟!
5- چرک ها(اوساخ)چه پلیدی دارند که باید سه بار با آب شسته شوند اما نجاسات این پلیدی را ندارند و حکم شستن برای آنها ذکر نشده است؟!
6- آیا با امثال این احکام شگفت ، بنیاد خداپرستی ویران نمی شود زیرا هر عاقلی با شنیدن این احکام با خود می گوید:
این جناب خدا چه خدائی است که شش هزار سال با نجاست و پاکی مردم را سرکار گذاشته و یکباره دلش به رحم آمده و همه را پاک اعلام نموده است؟!
7-گیرم که اقدس بگوید همه قاذورات و نجاسات پاکند آیا دانش جدید هم این ها راپاک می داند؟!
آیا در بیمارستانها با لباس و ملحفه های بیماران که آلوده به خون و نجاسات است برخورد پاکی و عدم آلودگی می کنند؟!
منبع: بهائي پژوهي
/خ