سلام علیکم
غلمان، خدمت گزاراني هستند كه از اهل بهشت پذيرايي مي كنند. همان طور که در زندگي روزمره دنيوي، اين مسأله عادي و پذرفته است كه اگر انسان بخواهد براي گرامی داشت شخصيتي از او پذيرايي كند، سعي مي كند خدمت گذاراني با ظاهر مرتب و آراسته را در خدمت او قرار دهد نه كسي كه از ظاهري تنفر برانگيز، برخوردار باشد؛ در مورد غلمان نيز اين نكته مورد توجه است. بنابراين، اگر خداوند براي تكريم پاكان و صالحان از افرادي غير اين استفاده كند جاي اين سؤال وجود خواهد داشت كه چرا بهتر از اين انجام نداده است. از این رو غلمان به لولو مكنون تشبيه شده است كه مانند مرواريد، ديدن آنان در انسان ايجاد سرور و خوشحالي مي كند و اصطلاحا چشمان انسان از ديدن او به درخشش مي افتد. بر خلاف خدمت گزاري عبوس و پژمرده و بد چهره و… كه انسان از ديدن او بيزار و متنفر مي شود.
در مورد غلمان در برخى آيات قرآن از آنها سخن به ميان آمده است كه به بيان دو مورد اكتفا می کنیم:
الف- ﴿وَيَطُوفُ عَلَيْهِمْ غِلْمَانٌ لَهُمْ كَأَنَّهُمْ لُؤْلُؤٌ مَكْنُونٌ﴾ (طور- 24):
«و پيوسته در گرد آنها نوجوانانى براى خدمت آنان گردش مىكنند كه هم چون مرواريدهاى در صدفند».
مرواريد در درون صدف به قدرى تازه و شفاف و زيبا است كه حد ندارد هر چند در بيرون صدف نيز قسمت زيادى از زيبايى خود را حفظ مىكند ولى گرد و غبار هوا و آلودگى دستها هر چه باشد از صفاى آن مىكاهد، خدمتگزاران بهشتى آن قدر زيبا و سفيد چهره و باصفا هستند كه گويى مرواريدهايى در صدفند تعبير به ﴿يَطُوفُ عَلَيْهِمْ﴾: «بر آنها طواف مىكنند» اشاره به آمادگى دائمى آنها براى خدمت است.
گرچه در بهشت نيازى به خدمتكار نيست، و بهشتیان هر چه بخواهند دراختيار آنها قرار مىگيرد، ولى اين خود احترام و اكرام بيشترى براى آنان است.
در حديثى آمده است كه از رسول اكرم(ص) سؤال كردند اگر خدمتگزار همچون مرواريد در صدف باشد، مخدوم يعنى مؤمنان بهشتى چگونهاند فرمود:
و الذى نفسى بيده فضل المخدوم على الخادم كفضل القمر ليله البدر على سائر الكواكب:
«برترى مخدوم بر خدمتگزار در آنجا همچون برترى ماه در شب چهارده بر ساير كواكب است».(1)
تعبير به ﴿لَهُمْ﴾ نشان مىدهد كه هر يك از مؤمنان خدمتگزارانى مخصوص به خود دارد.
ب- ﴿وَيَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدَانٌ مُخَلَّدُونَ إِذَا رَأَيْتَهُمْ حَسِبْتَهُمْ لُؤْلُؤًا مَنْثُورًا﴾ (انسان- 19):
«و بر گرد آنها نوجوانانى جاودانى(براى پذيرايى) مىگردند كه هر گاه آنها را ببينى گمان مىكنى مرواريد پراكندهاند».
سپس از پذيرايى كنندگان اين بزم پرسرور كه در جوار رحمت حق در بهشت برين برپا مىشود سخن به ميان آورده، مىگويد: بر گرد آنها نوجوانان جاودانى مىگردند كه هر گاه آنها را ببينى گمان مىكنى مرواريدهاى پراكندهاند ﴿وَيَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدَانٌ مُخَلَّدُونَ إِذَا رَأَيْتَهُمْ حَسِبْتَهُمْ لُؤْلُؤًا مَنْثُورًا﴾.
هم خودشان در بهشت جاودانى هستند، و هم طراوت و زيبايى و نشاط جوانى آنها جاودانى است، و هم پذيرايى كنندگان آنان، چرا كه تعبير ﴿مُخَلَّدُونَ﴾ از يك سو، و تعبير ﴿يَطُوفُ عَلَيْهِمْ﴾: «بر آنها طواف مىكنند» از سوى ديگر بيانگر اين واقعيت است.
تعبير به ﴿لُؤْلُؤًا مَنْثُورًا﴾: «مرواريدهاى پراكنده» اشارهاى است به زيبايى و صفا و درخشندگى و جذابيت آنها، و هم حضورشان در همه جاى اين بزم الهى و روحانى.(2)
بنابراین صحبتی از شهوت و لذت جنسی نیست تا جایی برای چنان پندار غلطی که نقل کردید باقی بماند و هیچ مفسری چنین سخنی نگفته است.
درست نیست که هرجا در بیان قران کریم در مورد نعمت ها ی بهشتی – نام از زن و یا مرد بهشتی برده شده بی درنگ ذهن و فکر خود را به سوی مسائل جنسی سوق دهیم و به این گونه امور منتقل شویم. آیه 19 سوره دهر زاویه نگاه به ولدان را مشخص کرده که هیچ تصریح و حتی کنایه و اشاره ای بر مسائل جنسی و شهوانی ندارد: ﴿إِذَا رَأَيْتَهُمْ حَسِبْتَهُمْ لُؤْلُؤًا مَنْثُورًا﴾: «چون آنها را ببینی گویی مروارید هایی پراکنده اند» تنها چیزی که از ظاهر آیه بر می آید بیان زیبایی پراکندگی آنان هنگام گردش گرداگرد بهشتیان است نه چیز ديگر. بسیاری از نعمتها در بهشت گوش نوازند و برخی چشم نواز و به نظر می آید این موردی هم که در آیه مطرح شده از موارد نعمت های چشم نواز بهشت باشد نه چیز دیگر. و آیه 17 و 18 سوره مبارکه واقعه نیز وظیفه این خدمتکاران بهشتی را بیان می کند: ﴿يَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدَانٌ مُخَلَّدُونَ * بِأَكْوَابٍ وَأَبَارِيقَ وَكَأْسٍ مِنْ مَعِينٍ﴾: «بر گردشان پسرانی جاودان به خدمت می گردند * با جام ها و آبریزها و پیاله هایی از باده ناب روان» بنابر این به نظر می رسد وظیفه این عده، پذیرایی از اهل بهشت به گونه ای خاص و زیباست.