محمّد بن حسن صفّار گويد:
نامه اي به امام حسن عسکري × نوشتم و از او پرسيدم: مردي قناتي در يک روستا داشته، شخص ديگري مي خواهد در روستاي خود قنات ديگري حفر کند. فاصله اين دو قنات، در زمين سفت يا نرم چقدر بايد باشد تا در زمين به ديگري زيان نرساند؟
امام × نوشت:
عَلَي حَسَبِ أَنْ لَا يَضُرَّ إحْداهُمَا بِالْأُخْري، إنْ شاءَ اللهُ.
«به اندازه اي که هيچ کدام به ديگري ضرر نرساند، إن شاء الله».
گويد: نيز به آن حضرت نوشتم: مردي آسيابي کنار يک روستا دارد و روستا متعلّق به شخصي است، آيا صاحب روستا اگر بخواهد آب را از غير اين نهر به روستايش ببرد و اين آسياب را تعطيل کند، چنين حقّي دارد يا نه؟
حضرت × نگاشت:
يَتَّقِي اللهَ وَ يَعْمَلُ فِي ذَلِکَ بِالْمَعْرُوفِ، وَ لا يَضُرَّ أَخَاهُ الْمُؤْمِنَ.
«از خدا پروا کند و در اين مورد به معروف عمل کند و به برادر مؤمن زيان نرساند».[1]