احمد بن محمّد بن مطهّر گويد:
گروهي از اصحاب ما از مردم جبل (طبرستان) به امام عسکري × نامه نوشتند و درباره کساني که بر امام کاظم × توقّف کردند (و امامان بعدي را قبول ندارند) پرسيدند که آيا با آنان دوستي کنيم يا از ايشان بيزاري بجوييم؟
امام × در پاسخ نوشت:
لَا تَتَرَحَّمْ عَلَي عَمِّکَ لَا رَحِمَ اللهُ عَمَّکَ وَ تَبَرَّأْ مِنْهُ أَنَا إِلَي اللهِ مِنْهُمْ بَرِيءٌ فَلَا تَتَوَلَّاهُمْ وَ لَا تَعُدْ مَرْضَاهُمْ وَ لَا تَشْهَدْ جَنَائِزَهُمْ وَ لَا تُصَلِّ عَلي أَحَدٍ مِنْهُمْ ماتَ أَبَداً. سَوَاءٌ مَنْ جَحَدَ إِمَاماً مِنَ اللهِ أَوْ زَادَ إِمَاماً لَيْسَتْ إِمَامَتُهُ مِنَاللهِ أَوْ جَحَدَ أَوْ قَالَ ثَالِثُ ثَلَاتَةٍ.
إِنَّ جَاحِدَ أَمْرِ آخِرِنَا جَاحِدٌ أَمْرِ أَوَّلِنَا وَ الزَّائِدَ فِينَا کَالنَّاقِصِ الْجَاحِدِ أَمْرَنَا.
«به عمويت ترحّم مکن، خدا عمويت را نيامرزد، از او بيزاري بجوي. من به درگاه خدا از آنان بيزارم، با آنان دوستي مکن، به عيادت بيمارانشان مرو، در تشييع جنازه هايشان شرکت مکن و هر يک از آنان که مُرد، بر آنان نماز مخوان.
اگر کسي امامي را که از سوي خداست انکار کند، يا امامي را بيفزايد که امامتش از سوي خدا نيست، يا انکار کند، يا بگويد سومين از سه تا (تثليث) اينان مثل هم اند. کسي که آخرين ما را انکار کند، اولين ما را انکار کرده و کسي که بر تعداد امامان ما بيفزايد، همچون کسي است که کاسته و امامت ما را انکار کرده است».
اين سؤال کننده، نمي دانست که عمويش از آن واقفيان بوده و امام او را آگاه نمود.[1]