طلسمات

خانه » همه » مذهبی » گفتن “الصلاة خيرٌ من النوم” در اذان صبح بر اساس چه رواياتي در منابع اهل سنت ميباشد؟

گفتن “الصلاة خيرٌ من النوم” در اذان صبح بر اساس چه رواياتي در منابع اهل سنت ميباشد؟

در مورد اضافه کردن جمله “الصلاة خيرٌ من النوم” در اذان صبح نيز به چند روايتي که در کتب اهل سنت آمده اشاره مي شود، خوب تأمل کنيد:
عثمان بن عمر بن فارس، از يونس، از زهري، از حفص بن عمر بن سعد مؤذن روايت کرده است: سعد در مسجد رسول خدا | اذان مي گفت. حفص گفته است: خاندان من براي من نقل کرده اند که بلال به مسجد رسول خدا | آمد و اذان گفت تا آن حضرت | براي نماز صبح تشريف بياورد. گفته شد: او در خواب است. بلال با صداي بسيار بلند فرياد زد: «الصلاة خير من النوم». بعد از آن، اين فقره به اذان نماز صبح اضافه شد.
از عبدالله بن عمر روايت شده است: رسول خدا | در صدد بود که به وسيله اي مردم را براي نماز جمع کند تا اين که مردي از أنصار به نام عبدالله بن زيد در آن شب رؤيايي را ديد… تا اينکه مي نويسد: و بلال در اذان نماز صبح، فقره «الصلاة خير من النوم» را اضافه کرد و رسول خدا | آن را تأييد فرمود.
از ابوهريره نقل شده است: بلال اذان صبح را گفت تا پيامبر | براي اقامه نماز بيايد، اما آن حضرت | فرمود: «به ابوبکر بگوييد که نماز را براي مردم بخواند». بلال دوباره پيش آن حضرت | رفت و ديد که مقداري خسته است و دوباره مي گويد: «به ابوبکر بگوييد که نماز را براي مردم بخواند». بلال دوباره اذان را شروع کرد و اين بار «الصلاة خير من النوم» را بدان اضافه کرد. پيامبر اکرم | پرسيد: اين چه چيزي بود که به اذانت اضافه کردي؟ عرض کرد: ديدم که خسته هستيد و مي خواستم که با نشاط و سرحال شويد. فرمود: برو و اين را در اذانت اضافه کن و به ابوبکر بگوئيد که نماز را براي مردم بخواند.
همچنين از ابوهريره روايت کرده است که: بلال هنگام اذان صبح نزد پيامبر اکرم | آمد و ديد که خوابيده است، براي همين با صداي بلند گفت: «الصلاة خير من النوم». رسول خدا | او را از اين کار نهي نکرد و او آن را به اذان اضافه کرد و براي هيچ نمازي، قبل از دخول وقتِ آن، اذان نمي گفت، مگر براي نماز صبح.
از عايشه نيز نقل شده است: بلال نزد پيامبر | آمد تا اذان صبح را بگويد، اما ديد که او خوابيده است، براي همين گفت: «الصلاة خير من النوم» و بدين ترتيب، اين فقره به اذان اضافه شد.
اين روايات با هم در اين اختلاف دارند که آيا «الصلاة خير من النوم»، از همان ابتدا جزيي از اذان بوده يا اينکه پيامبر به بلال دستور داده است که آن را به جاي «حي على خير العمل» بگويد يا اينکه بلال آن را بعد از رؤيا، به اذان اضافه کرده و پيامبر | آن را قبول کرده است يا اينکه بعداً دستور به اضافه کردن اين فقره داده است؟!
اين دسته روايات نيز علاوه بر ضعف سند و تعارض مفاد روايات با هم، با شأن و مقام نبي اکرم حضرت محمد بن عبد الله | منافات دارد و علاوه بر اين بين فقهاي مذاهب چهارگانه اهل سنت در مورد جمله ي «الصلاة خير من النوم»، اختلاف وجود دارد.
در نقطه مقابل در کتب اهل سنت به رواياتي بر مي خوريم که تصريح دارد اضافه شدن جمله «الصلاة خير من النوم» از اجتهادات و مصلحت انديشي هاي خليفه دوم عمر بن الخطاب است و در زمان رسول خدا تشريع نشده است. به عنوان نمونه به برخي از اين روايات اشاره مي شود:
از مالک روايت شده است که موذن به منزل عمر بن خطاب آمد تا او را به نماز صبح دعوت کند، اما ديد که عمر در خواب است، براي همين فرياد زد: «الصلاة خير من النوم». پس از آن عمر دستور داد که هميشه اين فقره را در اذان صبح تکرار کند.
محمد بن عجلان بن نافع، از ابن عمر، از عمر نقل کرده است که عمر به موذنش گفت: وقتي در اذان صبح به «حي علي الفلاح» رسيدي، پس از آن دو مرتبه «الصلاة خير من النوم» را بگو.
حسن بن مسلم نقل کرده است که مردي از طاووس پرسيد: چه وقت فقره «الصلاة خير من النوم» گفته مي شود؟ پاسخ داد: در واقع اين فقره در زمان رسول خدا | نبوده است، اما بلال آن را در زمان خلافت ابوبکر و بعد از رحلت پيامبر | از مردي که موذن نبود شنيد و آن را در اذان تکرار کرد. پس از مدت کوتاهي حکومت ابوبکر به پايان رسيد و عمر جانشين او شد. او گفت: چگونه بلال را از اين کار نهي کنيم، در حالي که تا الان به همين صورت اذان گفته و مردم آن را از او ياد گرفته اند.
و نيز ابن جريح مي گويد: عمر بن حفص برايم روايت کرده است: اولين فردي که «الصلاة خير من النوم» را بدعت گذاشت، سعد در زمان حکومت عمر بود. عمر گفت که اين بدعت است و سعد آن را کنار گذاشت و بلال به همين علت براي عمر اذان نگفت.
روايات شيعه از اهل بيت ^ در مورد چگونگي تشريع اذان
در اين قسمت به دو روايت اشاره مي شود:
زرارة و فضيل بن يسار، از امام باقر × روايت کرده است: «وقتي رسول خدا | به معراج برده شد و به بيت المعمور رسيد، وقت نماز شد. جبرئيل اذان و اقامه گفت و آن حضرت جلو ايستاد و ملائکه و پيامبران در پشت سر آن حضرت | صف کشيدند. از او پرسيديم: چگونه اذان گفت: پاسخ داد: الله اکبر، الله اکبر، اشهد ان لا اله الا الله، اشهد أن محمداً رسول الله، اشهد أنّ محمد رسول الله، حي على الصلاة، حي على الصلاة، حي على الفلاح، حي على الفلاح، حي على خير العمل، حي على خير العمل، الله اکبر، الله اکبر، لا اله الا الله، لا اله الا اللّه. و اقامه را هم مثل اذان گفت، مگر اينکه بعد از حي على خيرالعمل و قبل از الله اکبر، قد قامت الصلاة، قد قامت الصلاة را گفت. و رسول خدا | به بلال دستور داد که به همين صورت اذان و اقامه بگويد و بلال به همين صورت اذان مي گفت تا رسول اللّه | از دنيا رفتند».
از امام صادق × روايت شده است: هنگامي که جبرئيل × اذان را بر رسول الله | نازل کرد، سر آن حضرت در دامن علي × بود. جبرئيل اذان و اقامه را گفت و هنگامي که رسول خدا | از حالت وحي خارج شد، از علي × پرسيد: آيا شنيدي؟ عرض کرد: بله. فرمود: آيا حفظ کردي؟ عرض کرد: بله. فرمود: بلال را فرا بخوان و اين ها را به او ياد بده. پس علي × بلال را فراخواند و اذان و اقامه را به او ياد داد.
با اين توضيحات، راهي براي مسلمانان باقي نمي ماند، مگر اين که از علي و اهل بيت ^ پيروي کنند و آنها تصريح کرده اند که تشريع اذان، امري الهي بوده است.
از امام رضا × روايت شده است: «الصلاة خير من النوم، بدعت بني اميه است و در اصل اذان نبوده است و اشکالي ندارد که شخص، هنگامي که مي خواهد مردم را بيدار کند، آن را بگويد، ولي نبايد آن را جزيي از اذان قرار دهد، زيرا ما آن را جزء اذان نمي دانيم». در همين کتاب از امام رضا × روايت شده است که «اگر کسي مي خواهد که مردم را قبل از فجر براي نماز بيدار کند بايد ندا بزند: الصلاة خير من النوم، الصلاة خير من النوم… و اين را بارها تکرار کند، اما هنگامي که فجر طلوع کرد، اذان بگويد».

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد