شيعه اماميه طبق روايات فراوان ائمه اهل بيت ^، اتفاق دارند که اذان و اقامه از متن دين و شعاير آن است و خداى متعال آن را بر دل پيامبر اعظم | نازل فرموده است. خدايى که نماز را واجب ساخته، اذان را هم واجب کرده و هر دو از سوى يک مبدا است و در تشريع اذان هيچ انسانى نه در بيدارى و نه در خواب مشارکت نداشته است. در همه فصول آن از «الله اکبر» تا «لا اله الا الله»، نشانه خدا و شيرينى و اخلاص و والايى معنى و فخامت محتوا ديده مى شود و انسان را به سوى مفاهيم برتر از آنچه در انديشه بشرى است سوق مى دهد. اگر دست تشريع بشرى بخواهد بخشى به آن بيفزايد يا جمله اى را با جمله ديگر ترکيب کند، همچون ريگ در ميان درّ و گوهر شناخته مى شود.
از اين رو ائمه اهل بيت ^ اتفاق دارند که مشرّع اذان خداى سبحان است، جبرييل آن را فرود آورده و به رسول خدا | آموخته، آن حضرت نيز به بلال ياد داده است و در تشريع آن کسى شرکت نداشته است، اين نزد امامان از امور مسلّم است. برخى از روايات را در اين مورد مى آوريم:
1ـ کلينى با سند صحيح از امام باقر × روايت مى کند که فرمود: چون رسول خدا | را در شب معراج به آسمان بردند و به بيت المعمور رسيد و وقت نماز شد، جبرييل اذان و اقامه گفت: پيامبر خدا | جلو ايستاد و فرشتگان و پيامبران پشت حضرت محمد | صف بستند.
2ـ و نيز با سند صحيح از امام صادق × روايت کرده که فرمود: چون جبرييل، اذان را بر رسول خدا | فرود آورد، سر آن حضرت در دامان على × بود. جبرييل اذان و اقامه گفت، چون پيامبر خدا | بيدار شد، على × گفت: آيا شنيدى؟ حضرت فرمود: آرى.(1) گفت: حفظ کردى؟ فرمود: آرى و فرمود که بلال را صدا کنيد، على × بلال را خواست و پيامبر | به او آموخت.
3ـ و نيز از عمر بن اذينه از امام صادق × نقل مى کند که حضرت فرمود: آيا از اينان روايت مى کنى؟ گفتم: فدايت شوم در چه موردى؟ فرمود: در مورد اذان شان. گفتم: اينان مى گويند اذان را اُبىّ بن کعب در خواب ديده است. فرمود: دروغ مى گويند. دين خدا عزيزتر از آن است که در خواب ديده شود. گويد: سدير صيرفى به آن حضرت عرض کرد: فدايت شوم، پس در اين مورد سخنى بفرماييد. حضرت صادق × فرمود: «خداى متعال چون پيامبرش را به آسمان هاى هفتگانه عروج داد…» تا آخر حديث.(2)
4ـ شهيد در ذکرى از فقيه شيعه در اوايل قرن چهارم يعنى ابن ابى عقيل نقل کرده که او از امام صادق × روايت کرده که آن حضرت لعنت کرد کسانى را که مى پنداشتند پيامبر خدا | اذان را از عبدالله بن زيد گرفته است و فرمود: بر پيامبر شما | وحى نازل مى شود، آنگاه مى پنداريد که او اذان را از عبدالله بن زيد فرا گرفته است؟(3)
در نقل اين نکته از ائمه اهل بيت ^، شيعه تنها نيست. حاکم و ديگران هم همان نقل را از ايشان دارند. اينک چند نمونه هم از طريق اهل سنت:
5ـ حاکم از سفيان الليل نقل کرده است که چون قضاياى حسن بن على × پيش آمد، در مدينه خدمت او رسيديم. سخن از اذان به ميان آمد. بعضى از ما گفتند: آغاز اذان در پى خوابى بود که عبدالله بن زيد ديد. حسن بن على × فرمود: جايگاه اذان والاتر از اين است. جبرييل در آسمان جملات اذان را دوبار دوبار گفت و آن را به پيامبر خدا | ياد داد و اقامه را يک بار يک بار گفت و آن را به پيامبر خدا | آموخت.(4)
6ـ هارون بن سعيد از شهيد زيد بن على بن حسين ^ از پدرانش از على × روايت کرده که به رسول خدا | در شب معراج اذان آموخته شد و نماز بر او واجب گشت.(5)(6)