: از نظر قرآن مجيد معاد هم جنبه جسماني دارد و هم جنبه روحاني، چرا كه انسان در آن صحنه با جسم و روح حاضر مي شود و طبعاً بايد در هر دو جنبه غرق مواهب و بركات الهي گردد، آنهايي كه نعمت هاي بهشتي را معنوي و روحاني مي پندارد و يا تنها پاداش و لذايذ معنوي و روحاني را كافي مي دانند، در حقيقت از اين نكته غافلند كه انحصار نعمت هاي بهشتي به نعمت هاي روحاني مفهومش نفي معاد جسماني است كه بر خلاف صريح قرآن است و اصولاً جسم و روح دو همزاد به هم پيوسته اند؛ همان گونه كه در اين جهان جدا از يكديگر نمي توانستند به تكامل ادامه دهند در آن جهان نيز براي بهره گيري از مواهب الهي جدا از يكديگر نمي توانند باشند و در نتيجه در بهشت بايد هر دو جنبه جسمي و روحي انسان از نظر لذت بردن تأمين شود و تنها لذايذ روحي كافي نيست.[1] پس اگر پاداش هاي خداوند تنها به امور معنوي و روحاني محدود مي شد، و از نعمت هاي جسماني نظير حوريان بهشتي خبري نمي بود در واقع مؤمنان از بخشي از نعمت ها و لذت ها محروم مي ماندند در حالي كه نياز داشتند و يا علاقه داشتند كه آنها را نيز داشته باشند.[2]با توجه به مقدمه اي که ذکر شد معلوم شد که پاسخ پرسش فوق مثبت است، زيرا در آيات و روايات معصومين ـ عليهم السّلام ـ به طور اختصاصي به اين مسئله اشاره شده است كه ما در اينجا به تعدادي از آيات و روايات كه دلالت بر وجود لذت جنسي در بهشت دارند اشاره مي نمائيم:[3]الف) ازدواج با حورالعين: در چند جاي قرآن صحبت از حوالعين و ازدواج شده است كه مي گويند اهل بهشت نيز در بهشت به صورت زوج زندگي خواهند كرد و در آنجا نيز ازدواج خواهند كرد. در قرآن آمده است: وزوجناهم بحور عين[4] يعني مؤمنان را به تزويج حورالعين درمي آوريم.
ب: در مورد سوره الرحمن آمده است: فيهن خيرات حسان[5]امام صادق ـ عليه السّلام ـ مي فرمايد: خيرات حسان زنان اهل دنيا هستند كه از حور العين هم زيباتر هستند.[6] كه اين زنان صالح با شوهرهاي دنيايي خود در صورت تمايل و اگر شوهرانشان نيز اهل بهشت باشند زندگي خواهند كرد.
ج) در سوره واقعه آمده است: انا انشأ ناهن انشاءاً[7]. پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ به ام سلمه فرمود: اينها زناني هستند كه در دنيا در عبادت خدا پير و سالخورده و سفيد مو شدند كه خداوند بعد از پيري در دنيا آنها را جوان و يك اندازه مي آفريند كه هر وقت زوج هاي بهشتي نزد آنان مي آيند، آنها را بكر مي يابند….[8]
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. رجوع كنيد به كتاب هاي معاد و قرآن و قيامت و سراي ديگر از آيت الله دستغيب،چاپ دهم، 1373،مركز انتشارات اسلامي.
2. تفسير نمونه، ذيل آيات مورد بحث، ناصر مكارم شيرازي، دارالكتب الاسلاميه.
3. تفسير الميزان، محمد حسين طباطبايي ذيل آيات مورد بحث، ، بنياد علمي و فكري علامه طباطبايي.
پي نوشت ها:
[1] . مكارم شيرازي، ناصر، پيام قرآن، نشر پيشين، ج6 (معاد 2)، ص 227.
[2] . مكارم شيرازي، ناصر، پيام قرآن، قم، نشر مدرسه اميرالمؤمنين ـ عليه السّلام ـ ،1370 ش، ج6 (معاد 2)،ص 278.
[3] . طباطبايي، سيد محمد حسين، تفسير الميزان، چاپ سوم، بنياد علمي و فكري علامه طباطبايي، ج 3، ص 171.
[4] . طور/ 20.
[5] . الرحمن/ 70.
[6] . عبد علي ابن جمعه الحويزي، تفسير نور الثقلين، چاپ افست، قم، كتاب اسلاميه، ج5 ، ص 201.
[7] . واقعه/ 35.
[8] . نورالثقلين، ج 5، ص 219.