در برخي روايات آمده است: «جهاد دري از درهاي بهشت است كه خداوند آن را براي دوستان خاص خود باز كرده است»[1].
در برخي از نقل هاي ديگر جمله «فتحه الله لخاصة اوليائه» نيامده است؛ بلكه فقط گفته شده است «دري از درهاي بهشت است»[2]. در حديث مشابهي از پيامبر _ صلّي الله عليه و آله _ آمده است كه «جهاد دري از درهاي بهشت است كه خداوند آن را براي اولياء خود گشوده است»[3]. پس چيزي كه مسلم است آن است كه جهاد يكي از درهاي بهشت است و بر روي اولياء خدا باز شده است.
حال سوال اين است که چگونه فرد گنهکار با صرف رفتن به جهاد، خود را از جمله دوستان خاص پروردگار قرار مي دهد؟!
در پاسخ به اين پرسش بايد گفت:
اولا ممکن است اين چنين گنهکاري قبل از رفتن به جهاد موفق به توبه گردد و مشمول رحمت الهي بشود و در گرو همين توبه توفيق جهاد را پيدا کند.
ثانيا: بر فرض اين که توبه ي گذشته ي خود را نکرده باشد. اما همين كه حاضر شد با اختيار خود براي خدا و براي ياري اسلام و دفاع از مسلمانان و جامعة اسلامي در ميدان خطر حاضر شود، اين خودش بهترين بازگشت و توبه به سوي خدا است. معناي اين كار او اين است كه خدايا درست است تا حالا گناهكار بوده ام، ولي اينك به خاطر تو و دين تو در ميدان نبرد با دشمن حاضر مي شوم و حاضرم جانم را در راه تو بدهم آيا از اين بهتر نيز مي توان به سوي خدا بازگشت. خدا نيز توبه پذير است؛ لذا از چنين كسي به بهترين نحو پذيرايي مي كند. در روايت است كه: «با اولين قطره خون همه ي گناهان شهيد بخشيده مي شود».[4] در روايت ديگر آمده است كه «كسي كه در راه خدا كشته شود، خدا كارهاي بد او را به او نشان نمي دهد».[5]از اين دو روايت مي فهميم ممكن است كسي كه در راه خدا شهيد مي شود قبلاً گناهاني هم داشته باشد اما همين كه حاضر شد در راه خدا جهاد كند و جان خود را در معرض خطر قرار دهد و از جان بگذرد، اين خود بزرگترين توبه ها و از برترين درجه هاي تقوا است؛ لذاست كه او جزء اولياء الله به حساب مي آيد و به بهترين نحو از او پذيرايي مي شود.
البته شكي نيست كه اين احاديث و فضايل راجع به افرادي است كه خودشان جهاد را انتخاب مي كنند و در ميدان نبرد حاضر مي شوند و براي خدا جنگ مي كنند و كشته مي شوند. چه اينكه درجات شهداءهم بسيار با يكديگر متفاوت است و همگي در يك حد نيستند برخي كه به درجات عالي معنوي در اين دنيا رسيده اند، درجه و مقام شهادتشان بالاتر از ديگران است.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. قيام انقلاب مهدي به ضميمة شهيد، شهيد مرتضي مطهري، انتشارات صدرا، ص 72- 134.
2. معراج السعادة، ملا احمد نراقي، مطبوعاتي سنين، چ 2، ص 488- 504، صفت 25.
پي نوشت ها:
[1] . نهج البلاغه، خطبة 27.
[2] . حر عاملي، وسايل الشيعه، دار احياء تراث عربي، ج 11، ص 10.
[3] . محقق نوري، مستدرك الوسائل، موسسه ال البيت، چ 2، ج 11، ص 21.
[4] . حر عاملي، وسايل الشيعه، ال البيت، چ 2، ج 15، ص 16.
[5] . همان.