بدون شك عقيده به مهدويّت و اعتقاد به ظهور حضرت مهدي (عج) به عنوان منجي عالم بشريّت بر اساس كتاب و سنّت پديد آمده و همگي مسلمانان پيشين و پسين بر آن اتّفاق نظر دارند و بزرگان و صاحب نظران به متواتر بودن احاديث وارده در اين باب حكم نموده اند.
بر كسي پوشيده نيست كه عقيده به ظهور حضرت مهدي (عج) عقيده اي است كه اميد مي آفريند و نشاط و تلاش ايجاد مي كند سستي و نااميدي و كسالت را از بين مي برد حركت هاي اصلاح گرانه و اسلام خواهانه را تشويق مي كند و جان هاي شورنده بر استكبار و استضعاف را تقويت مي نمايد.
اعتقاد به مهدويّت درك ما را نسبت به كرامت انسان بيدار مي كند و اين باور را كه زمين نه از آن ستم پيشگان و استعمارگران بلكه از آن خداست و فرجام كار براي تقوا پيشگان است.[1]انديشه اي كه به مهدويّت تعبير مي كنيم در ساير اديان به اسم هاي گوناگون مورد توجّه قرار گرفته است هر چند بديهي است كه گوناگوني تعابير و متفاوت بودن تنها در اسم است.
انديشة ظهور منجي عالم بشريّت (مهدويّت) امري ديرپا و از باورهاي مطرح در اديان گوناگون است. بنابراين، اين امر مي تواند به عنوان يكي از عوامل جهاني سازي فرهنگ و هنر به كار رود. چرا كه انديشه اي كه به عنوان وجه اشتراك تمامي اديان جهان است مي تواند منشاء يك دهكدة جهاني به شمار آيد.[2]پيشرفت هاي شگرف تكنولوژي كه در دو سه دهة اخير شتاب فزاينده اي به خود گرفته است شرايطي را به وجود آورده كه دنيا را به يك فضاي واحد تبديل كرده است به اين معنا كه اگر چه در گذشته جامعه انساني تمايزهاي فرهنگي داشته است اما امروز تكنولوژي بستر و شرايطي را به وجود آورده كه جامعة انساني در فضاي مشتركي تنفّس مي كند و بر همين اساس تعبير (دهكدة جهاني) به كار رفته است.
يعني به همان سادگي كه اهالي يك روستا يكديگر را صدا مي زنند و با هم ارتباط برقرار مي كنند مردم جهان با زدن چند كليد رايانه و يا كليك بر موس مي توانند يكديگر را در هر نقطه اي ديده و صحبت كنند.[3]بنابراين وقتي عقايد و فرهنگ و هنر و… جوامع به راحتي در دسترس جوانان كشورهاي ديگر قرار مي گيرد بايد انتظار داشت كه در همة ملّت ها نوعي آميختگي و چند فرهنگي را مشاهده كرد.
آميختگي و چند فرهنگي در جوامع جهان سوم به گونه اي است كه بسياري از شيوه هاي رفتاري و گرايش هاي فرهنگي و هنري آنها نه تنها هيچ سنخيّتي با سنّت هاي ملّي شان ندارد بلكه متأثّر از الگوهاي غربي است بنابراين مي توان گفت جهاني شدن يك روند قهري و طبيعي در مسير توسعه و پيشرفت تكنولوژي است از اين رو جوامع در حال توسعه با صرف هزينه هاي بسيار كم و با سرعت و گستردگي بسيار مي توانند به اطّلاعات مورد نياز خود دست يابند.
امّا حقيقت آن است كه وجود دو عامل مهمّ شرايط را براي كشورهاي ضعيف دشوار ساخته و امكان حفظ هويّت سياسي و فرهنگي و هنري را براي اين كشورها به شدّت كاهش داده است. تا چه رسد به تأثير گذاري فرهنگي و هنري.
مي توان گفت در اين روند قهري و طبيعي جهاني شدن بيشترين و گسترده ترين تأثير جهاني شدن بر روي فرهنگ هاي بومي و ملّي كشورهاست.
زيرا شاخصة اصلي تكنولوژي، توسعة شگرف ارتباطات و اطّلاع رساني است. تا جايي كه اطّلاعات به عنوان اصلي ترين عامل و ابزار رقابت ببن المللي مطرح شده است.[4]چنانكه اشاره شد تسهيل در امر حمل و نقل و جابه جايي مسافر، تكنولوژي رايانه، ماهواره و سيستم هاي مخابراتي به خصوص شبكة جهاني اينترنت شاخص هاي اصلي تمدّن روز را شامل مي شود و اين عوامل ابزارهايي هستند كه انديشة رفتار، تمدّن فرهنگ و آداب و هنر مختلف را در ابعاد بسيار گسترده و با ارزان ترين شكل و سريع ترين روش در دسترس همگان در تمام نقاط دنيا قرار مي دهند.
با توجّه به تسلّط بي چون و چراي جهان سرمايه داري بر اين ابزارها و سهم بسيار ناچيز جهان سوم از آن بي هيچ بحثي مي توان پذيرفت كه در اين روند برگ برنده در اختيار فرهنگ غرب است، زمينه هاي پذيرش فرهنگ غرب در بين اقشار مختلفي از مردم جهان سوّم فراهم بوده است.[5]بنابراين علي رغم ميل باطني مي پذيريم كه ميزان سهم فرهنگ غرب نسبت به ساير فرهنگ ها در روند جهاني شدن تا چه اندازه نابرابر است. بررسي شبكه هاي اينترنتي و برنامه هاي تلويزيوني نيز نشان مي دهد كه غرب براي ترويج هر چه بيشتر فرهنگ و هنر خود سرمايه گذاري عمده اي انجام داده است. همة اين پيشرفت هاي غرب ما را به اين واقعيّت رهنمون مي سازد كه جهان سرمايه داري غرب، ترويج ابتذال فرهنگي ـ اخلاقي را براي تقليد و دنباله روي جهان سوّم به منظور عملي ساختن طرح (مركز ـ پيرامون) در دستور كار قرار داده است.
از آن چه گفته شد نتيجه گرفته مي شود كه عقيدة به مهدويّت در جهان امروز و در ساير اديان به علّت نزديكي آنها به همديگر و روند جهاني شدن است كه جهان امروز با سرعت به سمت يكپارچه سازي پيش مي رود و طرح دهكدة جهاني و نظم نوين جهاني در حال تحقّق است.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. حكومت جهاني حضرت مهدي (عج)، محمود شريعت زادة خراساني.
2. عدل گستر جهان، آيت الله سيد محمد علي كاظميني بروجردي.
3. به سوي حكومت جهاني مهدي (عج)، علي اكبر حصاري.
4. المهدي (عج)، آيت الله سيّد صدر الدّين صدر.
پي نوشت ها:
[1] . صافي گلپايگاني، لطف الله، امامت و مهدويّت، قم، انتشارات حضرت معصومه(س)، 1377ش، ص9.
[2] . همان، ص22.
[3] . حصاري، علي اكبر، به سوي حكومت جهاني مهدي (عج)، قم، انتشارات بوستان كتاب، چاپ اول، 1382، ص58.
[4] . همان، ص70.
[5] . همان، ص75.