درباره اين سوال نظرات و تحليلهاي فراوان ميان صاحبنظران وجود دارد و هر كدام از حكما و متكلمين در تبيين اين مسأله مطالبي را بر اساس ديدگاه خاص خودشان ارائه كرده اند كه براي اطلاع از نظرات آنان به منابعي كه در پايان معرفي ميشود مراجعه شود. اما در اين جا به دور از اختلافات دانشمندان و به صورت خلاصه مطالبي ارائه ميشود:
1. بدون ترديد كهكشانهاي عظيم، اجرام بزرگ و كوچك كيهاني، موجودات ارضي و سماوي و خلاصه آنچه و هر چه در عالم هستي وجود دارد به مشيّت حكيمانة، خلعت هستي پوشيداند. تمام پيامبران الهي در اين امر متفقاند و از راه وحي الهي به اين واقعيت دست يافتهاند و پيروان خويش را آگاه نمودهاند كه در جهان هستي هر موجودي غير خداوند، حادث و مخلوق است و آن كه ازلي و ابدي است و قديم بالذات است و آغازي نداشته و پاياني ندارد حضرت باري تعالي است.
در جهان امروز نيز دانشمندان در پرتوي گسترش علوم طبيعي و بر اثر شناخت اسرار و رموز خلقت به اين نتيجه رسيدهاند كه سازمان حيرت انگيز جهان نه ازلي است و نه ابدي، كهكشانهاي عظيمي كه جز با تلسكوپهاي بسياري قوي ديده نميشود همه حادثاند و اجرام نوراني كيهان، پديدههائي هستند كه زماني بوجود آمدهاند و خاموش ميگردند و به صورت جرم مردهاي در فضاي بيكران سرگردان ميشوند. حدوث كيهان و پيدايش جهان كه پيامبران خدا در قرون گذشته از راه وحي الهي با قاطعيت براي پيروان خود توضيح دادند امروز به اثبات قطعي رسيده است و به هيچ وجه قابل ترديد نيست. و در راستاي اين تحليل است كه گفته شده: محققين عصر ما نظرية آن دسته از حكما و فلاسفة ديروز را كه به قِدَم ذاتي و به قِدَم صفاتي آسمانها و اجرام كيهاني قايل بودهاند، باطل و مردود ميدانند، اينان با استناد به علوم طبيعي و با اتكاء به تحقيقات تجربي به اين نتيجة قطعي رسيدهاند كه جهان نه ازلي است و نه ابدي بلكه اين مجموعة عظيم كيهان، پديدهاي است كه در زمان معيني و شرايط مخصوص بوجود آمده و در زمان و شرايط ديگري پايان مييابد و اين همان واقعيتي است كه در گذشته پيشوايان الهي به مردم گفتهاند و قرنهاي متمادي است كه پيروان مكتب پيامبران به آن معتقداند، مكتب پيامبران نه تنها اجرام كيهاني و مجموعة جهان هستي را حادث ميداند بلكه مادة اولية جهان را هم كه مايه اصلي كيهان است و عالم از آن ساخته شده حادث ميشناسد و آن را پديدهاي ميداند كه به ارادة خالق، جامه ي هستي پوشيده و تحقق يافته است.
در روايات اسلامي تصريح شده است كه خداوند پيش از هر چيز بوده و بعد از هر چيز خواهد بود و تمام اشياء را آفريده است پس ماده اشياء، مانند مجموعه ي كيهان و تمام ثوابت و سيارات موجودي آفريده شده و حادث است. گر چه براي حدوث عالم دلايل مختلف وجود دارد لكن در اين جا به عنوان نمونه به چند دليل اشاره ميشود:
الف: دانشمندان امروز درباره حدوث عالم، سخن بسيار گفتهاند از جمله فرانک آلن استاد فيزيك زيستي ميگويد: قانون ترموديناميك (حرارت) ثابت كرده است كه جهان پيوسته رو به وضعي روان است كه در آن تمام اجسام به درجه ي پست مشابهي ميرسند و ديگر انرژي قابل مصرف وجود نخواهد داشت، در آن حالت ديگر زندگي، غير ممكن خواهد بود، اگر جهان آغازي نميداشت و از ازل موجود ميبود بايد پيش از اين نابود شده باشد. خورشيد و ستارگان و زمين آكنده از زندگي، گواه صادق است بر اين كه جهان در زمان اتفاق افتاده و پيدايش آن در لحظه ي خاصي به وقوع پيوسته است.[1]ب: و برخي ديگر از دانشمندان نيز گفتهاند: در شيمي اين مطلب بدست آمده كه ماده روزي نابود ميشود منتهي نابودي پارهاي از مواد بسيار كند است و برخي بسيار تند است بنابراين وجود ماده، ازلي نيست و ناچار آغازي داشته است و بر اساس شواهد علمي در رشته ي شيمي معلوم شده كه اين آغاز تدريجي نبوده بلكه پيدايش ماده ناگهاني صورت گرفته است و حتي پاره اي از دلايل، زمان تقريبي پيدايش آن را نيز نشان ميدهد از اين رو، جهان مادي در زمان معيني آفريده شده لذا انشتين ميگويد: من در اين دنيا ماده و نيروي ازلي نميبينم و آفرينش جهان را نتيجة تصادف نميدانم من در آفرينش جهان مشيت پروردگار قادر متعال را ميبينم و بس.[2]ج: دليل ديگر بر حدوث عالم همان قاعده معروف است كه گفتهاند: عالم متغير است و هر متغيري حادث است پس عالم حادث است (شهيد مطهري در اين زمينه مباحثي مبسوطي عنوان كرده كه به منبع ذيل مراجعه شود).[3]از مجموع مطالب و دلايل ياد شده بخوبي معلوم ميشود كه هيچ ترديدي در حادث بودن عالم نيست.
د: البته بايد توجه داشت که ما دو نوع قديم داريم: 1. قديم ذاتي. 2. قديم زماني و نيز دو نوع حادث داريم. 1. حادث ذاتي. 2. حادث زماني.
فلاسفه معتقدند که جهان به لحاظ ماده اش قديم زماني و حادث ذاتي است اما متکلمان معتقدند که جهان حادث زماني است پس در اصل حدوث جهان بين فلاسفه و متکلمان اختلافي نيست اما در اين که آيا اين حدوث زماني است و يا اين که فقط ذاتي است ديدگاه آنان مختلف است.
معرفي منبع جهت مطالعه بيشتر:
ـ آموزش فلسفه، استاد مصباح يزدي.
پي نوشت ها:
[1] . فلسفي، محمد تقي، معاد از نظر روح و جسم، بيروت، نشر هئت معارف اسلامي، ج1، ص 341.
[2] . معاد از نظر روح و جسم، پيشين، ج1، ص 342.
[3] . مطهري، مرتضي، حركت و زمان در فلسفه اسلامي، تهران، نشر حكمت، 1357 ش، ج 3.