در ابتدا بايد سخن سائل گرامي را تأييد و تصديق كنم كه در روايات و آيات قرآن بسيار آمده است كه خداوند رزق بندگان و جنبندهها را تضمين كرده است، مثلاً در قرآن آمده است: «وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ رِزْقُها»؛[1] يعني هيچ جنبنده و موجود زندهاي روي زمين نيست مگر اين كه رزقش بر خداوند واجب است، يعني خداوند رزق آنها را بر خود واجب كرده است. همچنين در سوره ملك آية 21 و ذاريات، آية 23 و 58 اين بحث مطرح شده است.
ولي در اين جا بايد به اين نكته توجه داشته باشيم كه بدون هيچ شكي خداوند رزق همه را ميفرستد. البته به شرط اين كه كسي مانع رسيدن اين رزق نشود. پس چون ما در دنيايي زندگي ميكنيم که نظام علت و معلول در آن حاكم است؛ پس اگر كسي مانع رسيدن رزق به عدهاي بشود و آن عده از شدت گرسنگي بميرند, به معناي آن نيست كه خداوند رزق و روزي آنها را مقدر و معين نكرده است.
امروز، در دنيا به خاطر ثروت اندوزي و احتكار و غارت عدهاي؛ صدها و هزاران نفر از گرسنگي ميميرند، در حالي كه خداوند رزق آنها را فرستاده است و اين بخاطر نظام حاكم بر دنيا است كه محل امتحان انسانها است و انسانها اختيار دارند كه كار خوب انجام بدهند يا كار ناپسند.
توسعه و پيشرفت جهان غرب با هدف حداكثر كردن توليد و سود حاصل از آن و افزايش سطح مصرف همراه با اسراف و فراموش كردن ارزشهاي اخلاقي، باعث گسترش فقر و گرسنگي در كشورهاي جهان سوم شده است، به طوري كه هر ساله ميليونها نفر به خاطر گرسنگي يا سوء تغذيه جان ميدهند. جهت آگاهي به آمار زير توجه نمائيد: در سال 1981 پنجاه ميليون نفر بر اثر گرسنگي جان سپردند. در همين سال جامعة اقتصادي اروپا، براي جلوگيري از پائين آمدن نرخها تصميم گرفت، مازاد مواد غذايي خود را به دريا بريزد… يكي از مقامات پنتاگون ميگويد: توليدات غذايي را ميتوان به جاي سلاح به كار برد. ما بايد به اين سلاح توجه كنيم و با درنظر گرفتن موقعيت كشورهاي فقير در انديشه راههاي استفاده از آن باشيم. [2]اگر قوانين اقتصادي اسلامي در دنيا حاكم شود ديگر كسي از گرسنگي نميميرد و حتي نيازمندي پيدا نميشود تا به او صدقه بدهيم. همان طوري كه در روايات در وصف حكومت امام عصر (عج) آمده است.[3] همچنين در سوره حشر مي خوانيم: … كي لا يكونَ دولةً بينَ الاغنياء منكم…[4]؛ غنيمت تقسيم ميشود تا اين كه بين ثروتمندان دست گردان نشود.
شهيد مطهري ميگويد: اين جا قرآن تحليلي كرده كه از اين تحليل يك اصل كلي براي جاهاي ديگر استفاده كردهاند. يعني فلسفه اين حكم اين است كه پول و ثروت در ميان همه طبقات پخش شود و اختصاص به يك طبقه معين نداشته باشد. كه فقط در بين آنها در يك مدار بسته حركت كند. در مدار بازي باشد كه همه مردم را شامل بشود.[5] اسلام ميگويد كه ثروتمندان بايد مال خود را در اختيار ديگر افراد بگذارند تا آنها همه سودي ببرند. بايد خمس و زكات مال خود را بدهند و انفاق كنند. البته اين بدان معنا نيست كه كسي حق ندارد ثروتمند شود. بلكه بدين معناست كه ثروت فقط بين ثروتمندان گردش نكند.
و ثانياً خود افراد هم بايد براي رسيدن به روزي معين شده خود، تلاش و كوشش كنند، اگر كسي در خانه بنشيند و منتظر رزق خود باشد، مسلم است كه از گرسنگي ميميرد، همانگونه كه در روايت آتي خواهد آمد. دنيا محل كار و تلاش و محل امتحان است. و انسان در بين همين سختيها است كه امتحان پس ميدهد. خيلي از انسانهايي كه از گرسنگي ميميرند عامل از بين رفتنشان خودشان هستند. يعني به خاطر جهل و يا بيبند و باري با دستان خود، خويشتن را به ورطة هلاكت مياندازند. مثل بعضي از اقوام و كشورها كه به خاطر جهلشان در دام استعمارگران افتادهاند، يا مانند افرادي كه دنبال كسب و كار نيستند و اگر هم ازجايي، مالي به دست بياورند آن را صرف هوسبازي و مواد مخدر و عياشي ميكنند يا مانند كساني كه در سنين پائينتر كه قدرت و استعداد فراگرفتن علم و يا فنّي را داشتند، به لهو و سرگرميهاي بيحد و مرز پرداختند و عامل بدبختي خود در آينده شدند. [6]امام علي ـ عليه السّلام ـ در اين باره ميفرمايند: براي به دست آوردن رزق خود تلاش نماييد، همانا تضمين رزق و روزي براي كساني است كه آن را طلب نمايند.[7]آري خوانندة محترم؛ خداوند همانگونه كه وعده داده است روزي تمام جنبندهها را ميفرستد و همه به رزق خود ميرسند به شرط اين كه موانع ياد شده مانع رسيدن رزق نشوند، مثلاً كساني، مردم را با نيرنگ و حيله در فقر نگه ندارند كه اگر قوانين اسلامي دقيقاً اجرا شود، ديگر ما شاهد مرگ صدها و هزاران نفر از مردم گرسنه نخواهيم بود. امام علي ـ عليه السّلام ـ ميفرمايد: «انّ الله سبحانه فرض في اموال الاغنياء اقوات الفقراء فما جاعَ فقيرٌ الا بما مُتّع به غنيٌّ و الله تعالي سائلُهم عن ذلك»؛ امام علي ـ عليه السّلام ـ در اين سخن گوهربارشان اشارهاي به اين مطلب دارند و ميفرمايند: خداوند سبحان خوراك فقراء را در اموال توانگران واجب كرده و هيچ فقيري گرسنه نماند، مگر آن كه ثروتمند از حق او بهرهمند شده است و خداي تعالي از اين مطلب از آنان بازخواست كند.[8]
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. تفسير الميزان، ج 18، ص 87، محمد حسين طباطبايي، بنياد فكري و علمي علامه.
2. اقتصاد از دريچه اسلام، رضا اصفهاني، 1342، تهران، چاپ خرمي.
پي نوشت ها:
[1] . هود/ 6.
[2] . خليليان، محمد جمال، اسلام و توسعه، قم، مركز مطالعات حوزه علميه، چاپ اول، ص 22.
[3] . مطهري، مرتضي، سيري در سيره ائمه اطهار، انتشارات صدرا، ص 273.
[4] . حشر/ 7.
[5] . مطهري، مرتضي، آشنايي با قرآن، انتشارات صدرا، ج 6، ص 162، تفسير سوره حشر.
[6] . اسلام و توسعه، ص 76.
[7] . مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، ج 71، ص 127.
[8] . نهج البلاغه، حكمت 328.