در جواب اين سؤال بايد اين مسئله را از چند منظر مورد ارزيابي قرار داد:
الف) از منظر قانون اساسي
قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران كه برگرفته از احكام نوراني اسلام و آيات قرآني و روايات ائمه معصومين ـ عليهم السّلام ـ ميباشد در اين باره سخن گفته است. در مقدمة قانون اساسي چنين آمده است «قانون اساسي با توجه به محتواي اسلامي انقلاب ايران كه حركتي براي پيروزي تمامي مستضعفين بر مستكبرين بود زمينة تداوم اين انقلاب را در داخل و خارج كشور فراهم ميكند، به ويژه در گسترش روابط بينالمللي با ديگر جنبشهاي اسلامي و مردمي ميكوشد تا راه تشكيل امت واحد جهاني را فراهم كند (ان هذه امتكم امة واحدة و انا ربكم فاعبدون) و استمرار مبارزه در نجات ملل محروم و تحت ستم در تمامي جهان قوام يابد» و در اصل سوم قانون اساسي در بيان وظايف دولت اسلامي در بند 16 تصريح ميكند: «تنظيم سياست خارجي كشور بر اساس معيارهاي اسلام، تعهد برادرانه نسبت به همة مسلمانان و حمايت بيدريغ از مستضعفان جهان.»
آنچه از قانون اساسي ذكر شد به اندازه كافي گوياست و اين سياست، پشتوانة ديني و عقلي و توجيه سياسي هم دارد كه طي چند نكته، به طور اختصار، به آنها نيز اشاره ميشود.
ب) از نظر فرهنگ اسلام و قرآن
امت اسلامي جامعة واحدي به حساب ميآيد كه مرزهاي جغرافيايي، آنها را از يكديگر جدا نميكند و وظايف و حقوق متقابل آنها را ساقط نميسازد. قرآن كريم ميفرمايد: «و اين امت شما، امت واحدي است و من پروردگار شما هستم پس مرا پرستش كنيد.»[1] قرآن حتي جامعةبشري را امت واحدهاي به شمار ميآورد كه دچار تفرقه شدهاند و اين تفرقه را مورد سرزنش قرار ميدهد.[2] حضرت اميرالمؤمنين ـ عليه السّلام ـ در عهدنامه معروف خود به مالك اشتر ميفرمايند: «قلب خود را با رحمت و محبت لطف نسبت به مردم بپوشان… چرا كه آنها دو گروهند يا برادر ديني تو هستند يا در آفرينش همنوع تو هستند.[3] آيات فراواني از قرآن كريم بر انسجام و به هم پيوستگي امت اسلامي و جامعةبشري تأكيد ميكنند و به ويژه مسلمين را برادر يكديگر ميدانند.[4] همه اين حرفها براي اين است كه روشن شود كه ناسيوناليزم و ملّيگرايي ريشه ديني و شرعي ندارد و افراد جامعه جهاني نسبت به هم به ويژه، مسلمين در برابر يكديگر وظايف و حقوق متقابلي دارند. در همين زمينه حضرت امام صادق ـ عليه السّلام ـ از حضرت رسول ـ صلّي الله عليه و آله ـ نقل ميكند كه فرمود: «هر كس صبح كند و نسبت به امور مسلمين بياهتمام باشد مسلمان نيست.»[5]روايات ديگري نيز به همين مضامين وجود دارند كه جهت اختصار از آوردن آنها صرفنظر ميكنيم.[6] راجع به كمك به غير مسلمانان هم آيات و رواياتي وجود دارد كه فقط به چند مورد اشاره ميكنيم. خداي متعال در سورة تحريم ميفرمايد: «خداوند شما را نهي نميكند كه نسبت به كساني كه در امر دين با شما پيكار نكردند،نيكي كنيد و به عدالت با آنها رفتار كنيد.»[7] و همين طور يك مورد از مصارف زكات را هم براي آن دسته از غيرمسلماناني تعيين ميكند كه با دادن زكات، به اسلام گرايش پيدا ميكنند.[8]ج) با وجود فقر در كشور، كمك به ديگر كشورها چرا؟
از آنچه تاكنون گفته شد معلوم شد كه كمكهاي انساني مشروط به هموطن بودن يا حتي همكيش بودن نيست. امّا آيا كمك به ديگران (چه از سوي فرد يا جامعه) مشروط به اين است كه كمك كننده خود هيچ مشكلي نداشته باشد؟ باز هم از نظر دين مبين اسلام چنين شرطي وجود ندارد. و مكرراً در قرآن كريم از كساني كه با وجود احتياج داشتن به ديگران و نيازمندان كمك ميكنند و ايثار ميكنند تمجيد و تكريم به عمل آمده است و آن را نشانه تقوي، و خداترسي بر ميشمارد و جريان ايثار حضرت اميرالمؤمنين ـ عليه السّلام ـ و حضرت زهرا (س) و حسنين ـ عليهما السّلام ـ در سورة انسان بيان شده است. [9]البتّه اين به معني اين نيست كه انسان، مملكت يا خانواده خود را به مشقت و فلاكت بياندازد. بلكه در شرايط مساوي و با داشتن مشكلات دربارة صرف بعضي وجوهات، نزديكان و همسايگان در اولويت هستند. نظير آنچه فقهاي بزرگوار در مسئلة مصرف زكوة فطره بيان فرمودهاند. و آنچه مهم است اين نكته است كه فقر و نيازمندي و همين طور غنا و بينيازي نسبي هستند. مثلاً ممكن است كسي غذاي مورد نياز داشته باشد و گرسنه نماند ولي منزل شخصي ندارد. چنين كسي به منزل شخصي احساس نياز ميكند و درست هم هست، ولي آن طرفتر يك مسلماني (ولو غير هموطن) به هر دليلي غذايي كه بتواند از مرگ خود جلوگيري كند، ندارد. در اين چنين موردي، هم وجدان بشري و هم دين الهي از باب رعايت اولويتها حفظ جان عدّهاي را مهمتر از صاحب خانه شدن عدّهاي ديگر ميداند.
پي نوشت ها:
[1] . انبياء/92 و مؤمنون/52 هم شبيه همين آيه است.
[2] . مؤمنون/53.
[3] . نهجالبلاغه، صبحي صالح، نامة 53.
[4] . حجرات/10، توبه/11، آل عمران/103 و بقره / 213.
[5] . مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، ج 73، ص 337.
[6] . ر. ك: كليني، محمد بن يعقوب، اصول كافي، ج 3، ص 245، باب ايمان و كفر.
[7] . تحريم/8.
[8] . توبه/60.
[9] . آل عمران/131 و 132، حشر/9 و انسان/5 تا 22.
خانه » همه » مذهبی » آيا در حالي كه كشور ما نيازمند و در تنگناي مسائل اقتصادي است، كمك كردن به كشوري فقير ديگر درست است؟