گستردگي و تأثير ابزارهاي رسانهاي نظير كتب، مجلات، مجموعة مطبوعاتي، صدا و سيما، ويدئو، ماهواره و اينترنت؛ امروزه بر كسي پوشيده نيست.
از جمله مقاصد رسانهها: اطلاعرساني، تعليم و تربيت، انديشهپروري (فرهنگ سازي)، هدايت و راهنمايي، افزايش آگاهيها و … ميباشد. كه البته بايد در تمام اين اهداف و مقاصد، اهداف تربيتي نهفته باشد. پس رسانهها ميتوانند در تربيت جوانان نقش منفي، و يا نقش مثبت ايفاء نمايند. امام خميني ـ رحمة الله عليه ـ نيز در سخنان خويش به اهميت رسانهها اشاره ميفرمايند و رسانهها را عامل تربيت جوانان برميشمارند.[1]بله، يکي از راههاي اموزش وپرورش استعدادهاي انساني اموزش وپرورش غيرمستقيم استکه برپايه پديده تقليد ويادگيري اجتمايي سامان مي يابد و ازپايداري زيادي برخورداراست زيرا بلحاظ روانشناختي مخاطب درچنين وضعيتي مقاومت هشيارانه کمتري داردو سازکار رسانه هاي تصويري عمدتا برهمين امربناشده است واينهمررا ميتوان در فيلمها و سريالها و داستانها و … قابل مشاهده کرد. مثلاً شما داستانهاي راديو، تلويزيون، فيلمهاي سينمايي، كتاب، جرايد، مجلات و … را در نظر بگيريد، قهرمان داستانهاي شورانگيز به خصوص اگر در آن داستانها جنبههاي ديني و هنري به خوبي به كار رفته باشد، فوقالعاده در نظر انسان اهميت پيدا ميكند و انسان ميكوشد تمام خصوصيات زندگي خود را با وضع آنها منطبق سازد و كمتر كسي پيدا ميشود كه داراي استقامت باشد و تحت تأثير قرار نگيرد.[2]البته گاهي نيز انسان در لابهلاي فيلم، داستان، تبليغات يا نوشته به صورت نا آگاهانه تأثيراتي ميپذيرد كه حتّي خودش هم متوجّه اين تأثير نميگردد و به مرور تأثيرات آن در زندگياش بروز ميكند.
رسانهها در ابعاد مختلف ميتوانند جوانان ما را تربيت نمايند:
الف) تربيت اخلاقي:
1. دعوت به ارزشهاي اخلاقي: رسانهها ميتوانند با دعوت به خوبيها و ارزشهاي اخلاقي جوانان را تربيت نمايند. اين امر هم به صورت مستقيم مانند سخنراني، درس، مقاله و … و هم به صورت غير مستقيم مانند فيلمها و برنامههاي ديگر حاصل ميگردد.
2. پرورش نيروي عقلاني: پرورش نيروي عقلاني يكي از راههاي تربيت انساني ميباشد.[3] رسانهها ميتوانند با دادن بينش صحيح و اصلاح نگرش غلط، نيروي عقلاني جوانان را بالا ببرند.
3. روش عبرت آموزي: مثلاًَ رسانهها با آگاه كردن جوانان نسبت به عواقب وخيم فساد، اعتياد، بيبند و باري و … ميتوانند جوانان را تربيت نمايند.
4. پرورش ايمان: ايمان و اعتقاد به خداوند، اولين اصل تربيتي و مهمترين بناي اساسي در جهانبيني و نظام فكري در تعليم و تربيت انسان است.[4] ايمان و اعتقاد سبب تصحيح رفتار، اصلاح اخلاق، تزكيه نفس و پيشرفت و تعالي و رستگاري و خوشبختي انسان ميشود. همين اصل بود كه يقين را در سلمان، شجاعت را در ابوذر، استقامت را در بلال و انفاق و ايثار را در خديجه ـ سلام الله عليها ـ و … جلوهگر ميساخت.[5]پس رسانهها با برنامههاي مختلف ميتوانند ايمان جوانان را پرورش داده و آنان را تربيت نمايند.
ب) تربيت اجتماعي، سياسي، اقتصادي:
1. آموزش و تصحيح رفتارهاي اجتماعي: رسانهها ميتوانند با برنامههاي مختلف و به صورت مستقيم و غير مستقيم، نحوة رفتارهاي اجتماعي را به جوانان بياموزند و رفتارهاي غلط اجتماعي را در جوانان تصحيح نمايد؛ آداب معاشرت و مهارتهاي روابط اجتماعي را بر اساس بينش الهي و انساني به آنها آموزش دهند.
2. جنبة سياسي: در جنبههاي سياسي مي توانند با دادن آگاهيهاي سياسي و ايجاد قدرت تحليل مسائل، جوانان را تربيت نمايند. و خطرهاي سياسي و اغفالهاي سياسي را كه در كمين جوانان است را به آنها گوشزد كنند.
3. جنبة اقتصادي: رسانهها ميتوانند با دادن بينشهاي لازم، جوانان را در اين زمينه تربيت نمايند. همانگونه كه با دادن نگرش غلط و ايجاد اشتهاي كاذب ميتوانند از آنها سوء استفاده كنند.
خاتمه: رسانهها ميتوانند در تربيت صحيح جوانان نقش اساسي ايفاء نمايند و همچنين ميتوانند با برنامههاي نامناسب خود موجب رفتارهاي نامناسب جوانان گردند و آنها را غلط تربيت بنمايند و اين امر باعث حساسيت رسانهها ميگردد.
كل زندگي انسان ابعاد مختلف روانشناختي، عاطفي، سياسي، اقتصادي، عبادي، اجتماعي و … دارد. رسانهها بايد در هر زمينه به انسانها بينشهايي دهد و از طريق آموزش دروس و بررسي مشكلات جوانان و ارائة راهحلها، مهارتها و نيازهاي زندگي (معنوي و دنيوي) به پرورش ابعاد مختلف انسان بپردازند و انسان را نسبت به اهداف زندگي آگاهتر سازند و با چاهها و خطرهاي راه آشنا سازند.
معرفي منبع جهت مطالعه بيشتر:
1. نقش رسانهها در تربيت جوانان، (كانون گفتمان ديني) دكتر افروز، مركز مطالعات و پژوهشهاي فرهنگي حوزة علمية قم.
پي نوشت ها:
[1] . جوانان از ديدگاه امام خميني ـ رحمة الله عليه ـ ، دفتر تنظيم و نشر آثار امام ـ رحمة الله عليه ـ ، 1377.
[2] . بهشتي، احمد، تربيت كودك در جهان امروز، دفتر تبليغات حوزة علميه قم، 1377، ص50.
[3] . ديلمي، احمد و آذربايجان، مسعود، اخلاق اسلامي، نشر و پخش معارف، 1377، ص295.
[4] . فرهاديان، رضا، والدين و مربيان مسئول، بوستان كتاب، 1382، ص28.
[5] . همان، ص 28.