در پاسخ بايد عرض كنيم انقلاب اسلامي با هدف احياي ارزش هاي اسلامي و حاكميت دين شكل گرفت و ويژگي بنيادي اين انقلاب نسبت به ساير انقلابها همين خصوصيت مكتبي و اسلامي بودن آن است، از اين رو تمام نهادهاي انقلاب و مسئولين نظام بايد بر اساس موازين اسلامي عمل نمايند، بديهي است كه رعايت نشدن دستورات ديني توسط مسئولين نظام تأثيرات منفي بر مردم ،خصوصاً نسل جوان، خواهد گذاشت و اين واقعيتي است كه قابل انكار نيست ؛اما در خصوص اين سوال توجه به سه نكته لازم است:
اولاً: اينكه ميان رفتار مسئولين نظام با دستورات اسلام تضاد وجود دارد، امري پذيرفته شده نيست،يعني اينطور نيست كه آنچه مسئولين نظام انجام مي دهند در نقطه مقابل احكام اسلامي باشد و هيچ مطابقتي بين آنها نباشد؛لذااگر اختلافي هم هست اختلافات جزئي است نه در حدّ تضاد.
ثانياً: اختلافاتي كه هست، عمدتا در سطح مسئولان بلند پايه نظام برجسته نيست و اكثر قريب به اتفاق آنها افرادي شايسته و لايق هستند كه دستورات اسلام را رعايت مي نمايند. مقام معظم رهبري فرمودند: «تذكراتي كه درباره پرهيز از ثروت اندوزي و مراقبت مسئولان از خود و اطرافيانشان داده مي شود به اين معنا نيست كه جمع كثيري از مسئولان دچار اين مشكلات هستند بلكه هدف از اين تذكرات هوشياري و مراقبت بيشتر مسئولان است. خوشبختانه مسئولان طراز اول نظام مراقب اين جهات هستند»[1] «بنده همه مسئولان درجه بالا را از نزديك مي شناسم و خلوص و دين و پايبندي را در اينها مشاهده مي كنم.»[2]ثالثاً: هر چند اختلاف رفتاري مسئولين نظام با دستورات اسلام اثرات مخرّبي در اذهان مردم ،خصوصاً نسل جوان، دارد؛ اما آنچه تأثير بيشتري دارد تبليغات سوء و برخي بزرگ نمائي هاست كه توسط دشمنان داخلي و خارجي به منظور جدا نمودن مردم از مسئولان نظام و سلب اطمينان مردم،خصوصاً نسل جوان، انجام مي گيرد. دشمنان انقلاب اسلامي با انواع حيله ها، تهمت ها، بزرگ نمائي ها و … در صدد تضعيف پشتوانه هاي نظام هستند.
علاوه بر اينها در نظام اسلامي مكانيزمي در نظر گرفته شده كه جلوي بسياري از انحرافات و كجروي ها را در مسئولان بلند پايه بگيرد و آن تكيه بر تقوا و عدالت به عنوان نظارت دروني در كنار نظارت هاي بيروني است كه اين از امتيازات نظام اسلامي مي باشدو بدين وسيله احتمال انحراف به كمترين ميزان خود كاهش پيدا مي كند و اگر با ديده انصاف بنگريم شمار مسئولان صالح، مؤمن و متعهّد ايران با هيچ كشور ديگري قابل مقايسه نيست و اين به بركت نظام سياسي اسلام است. البته ناگفته نماند آنچه كه بيان شد به معناي توجيه رفتارهاي انحرافي و برخلاف دستورات ديني برخي از مسئولان نظام نيست.
مقام معظم رهبري دراين رابطه فرمودند:«اگر مردم احساس كنند كه بخشي از مسئولان نظام به مسابقه رفاه طلبي و جمع آوري ثروت مشغولند ايمان و اطمينان آنان به نظام ،كه پشتوانه اصلي حكومت محسوب مي شود، ضربه مي بيند.»[3]بنابراين اگر اصلاحات در روند انقلاب اسلامي امري ضروري و لازم است ،كه البته لازم است، بايد يكي از محورهاي اصلي اصلاحات در جهت اصلاح اين امر و انتخاب مسئولين مؤمن و متعهّد قرار گيرد؛ چرا كه انقلاب اسلامي ظرفيت لازم و توانائي تأمين سعادت دنيوي و اخروي مردم را دارا است ،به شرط اينكه مسئولان و مردم به وظايف خويش عمل كنند؛ لذا مقام معظم رهبري فرمودند:«اگر يك حركت تاريخي همچون انقلاب اسلامي شعارهايش بر نيازهاي ذاتي انسان نظير عدالت خواهي، استقلال، آزادي واقعي، مبارزه با فقر و فساد و تبعيض و دفاع از مظلوم مبتني باشد به شرط آن كه مسئولان و مردم به وظايف خود عمل كنند هيچگاه پير نخواهد شد و همواره جوان و پويا و پر نشاط خواهد بود.»[4]پايان سخن اينكه، در ميان مسئولين نيز اگر خلاف هايي ديده مي شود، نبايد آنها را به همه نسبت داد چنانكه كم و بيش رفتارهاي خلاف اسلام از تك تك انسانهاي غير معصوم سر مي زند؛ اما بدنه مسئولين نظام ،اگر بسياري از جوسازي ها نباشد، از سلامت بالايي برخوردار است و صد البته بايد در جهت رفع و دفع آن موارد اندك كوشيد و به هيچ وجه از آنهاپذيرفتني وقابل اغماض نيست.
پي نوشت ها:
[1] . روزنامه رسالت، 21/8/ 81 .
[2] . اصلاحات در كلام رهبري، قم، دفتر پژوهش هاي فرهنگي، 1380، ص 37.
[3] . روزنامه رسالت، 21/8/81 .
[4] . جمهوي اسلامي، 19/ 5/81 .