اين سؤال در حقيقت به تهاجم فرهنگي بر مي گردد و اين كه چگونه مي توان با آن مقابله كرد. براي شروع به بحث ابتدا به تهاجم فرهنگي مي پردازيم.
وظيفه مردم در دفاع از فرهنگ اسلامي
مردم را از جهت اشتغال به مسايل علمي و فرهنگي مي توان به دو دسته تقسيم كرد:
الف) فرهيخته گان مردم (حوزويان و دانشگاهيان)
وظيفه اين قشر خاص از مردم به خاطر اشتغال به مسايل فرهنگي حساس تر است. زيرا از يك سو در جبهه مقدم مبارزه فرهنگي قرار دارند و از سوي ديگر خود، اماج تيرهاي هجوم فرهنگي مي باشند. براي اين گروه دو وظيفه اصلي وجود دارد:
1. هر يك از دو مركز حوزه و دانشگاه حريم يكديگر را بشناسند و حفظ كنند. و از سخناني كه در اتحاد حقيقي حوزه و دانشگاه خلل ايجاد مي كند جلوگيري نمايند.
2. لازم است هر يك از دو مركز مزبور، عناصر اصلي فرهنگ اسلامي را بشناسد و بشناساند. در اين زمينه لازم است پايه هاي فهم ديني بر اساس يقين نهاده شود و با نفوذ شك و ترويج شك گرايي مبارزه شود.[1]ب) عموم مردم
وظائفي را براي عموم مردم مي توان برشمرد:
1) بسيج عمومي و آموزش ديني
در تهاجم فرهنگي عموم مردم هدف قرار مي گيرند. از همين رو است كه بايد همه احساس مسئوليت كنند و در يك آماده باش سلاح به دست بگيرند. چه سلاحي بايد در مقابل تهاجم فرهنگي به دست گرفت؟ سلاح علم. همانگونه كه در هجوم نظامي، همگان آموزش نظامي مي بينند، در تهاجم فرهنگي نيز همگان بايد آموزش ديني ببينند و خودشان را مجهز كنند.[2]2) احياي جلسات مذهبي
وظيفه عمومي مردم است كه در مبارزه با تهاجم فرهنگي مشاركت كنند. هر كسي به هر اندازه كه مي تواند. ساده ترين و واجب ترين كاري كه از عهده هيچ كس ساقط نمي شود، جلسات مذهبي است.همة اقشار مردم بايد در سطوح گوناگون جلساتي تشكيل دهند و به شكل فعال مطالب را مطرح كنند؛ مسير مطالعاتي براي خود قرار دهند و به صورت استدلالي با يكديگر گفتگو و مناظره كنند و هر جا مشكلي پيش آمد براي حل آن نزد يك عالم بروند. هر جلسة مذهبي كه بينش ما را نسبت به اسلام و ارزش هاي آن اندكي بالاتر ببرد يا دست كم در همين حدي كه هست نگه مي دارد واجب است در آن شركت جوييم.[3]3) برخورد دوستانه و محبت آميز با جوانان
عموم مردم بايد با جوانان و نوجوانان برخوردي مناسب داشته باشند. بايد به آرامي و با نصيحت و به صورت غيرمستقيم آنها را متوجه ساخت. بايد وسائلي فراهم كرد تا دلشان خوش باشد، شاد باشند. مخصوصاً محيط خانواده براي آنها شاد باشد و افراد خانواده با هم مهربان باشند تااز اين رهگذر انگيزة سرگرمي با فيلم هاي ويدئو و… در آنها كم شده و از بين برود.[4]وظيفة دولت در دفاع از فرهنگ اسلامي
عمده ترين وظيفه دولت در مبارزة فرهنگي و دفاع از فرهنگ اسلامي همان ترويج روزآمد ارزش ها، است.
البته ترويج ارزش هاي معنوي در جامعة اسلامي به دو صورت كلي انجام مي گيرد:
1. از راه بحث و مناظره و استدلال
اختصاص به انديشمندان و عالمان جامعة اسلامي دارد، تا در مورد هر يك از ارزش ها به صورت منطقي و استدلالي به بحث بنشينند و فوايد احياي هر ارزش و ضررهاي به كارگيري روش هاي مخالف آن را در جامعه بيان كنند و با جمع بندي منطقي به اين نتيجه برسند كه بايد فلان ارزش احيا شود و يا با فلان شيوة غلط مبارزه گردد. اگرچه در ارائة همين راه نيز دولت با استفاده از رسانه هاي ارتباط جمعي مي تواند نقش تعيين كننده اي را ايفا نمايد، لكن در محتواي آن نقشي ندارد.[5]2. از راه تحريك احساسات و عواطف
اما راه دوم همان است كه امروز دستگاه هاي تبليغاتي غرب براي مبارزه با ارزش هاي اسلامي از آن استفاده مي كنند. زيرا آن ها ضعيف تر و عاجزتر از آن هستند كه بتوانند با منطق و استدلال ارزش هاي اسلامي را تضعيف كنند، يا ارزش هاي منحط خود را ترويج نمايند. بلكه آن ها با شيوه هاي تبليغاتي متمركز براي ارائة عملي الگوها اهداف خود را تحقق مي بخشند، يعني آنچه را كه مربوط به نوشتار است، اعم از روزنامه ها، كتاب ها، نمايشنامه ها و امثال آن به صورتي منظم و مرتب به خواننده تلقين مي كنند و خواننده نيز بدون آنكه خود متوجه شود، بي درنگ آن را مي پذيرد.[6]اين شيوه در فيلم ها بيشتر به كار گرفته مي شود و چهرة قهرمانان فيلم را به شكلي انتخاب مي كنند كه بيننده را به خود جلب كند و بيننده به او علاقه مند شود. تا اينكه خواه ناخواه، نسبت به صفات ظاهري و باطني او گرايش پيدا كند.
ما بايد از شيوه هاي تهاجمي بر ضد آنها استفاده كنيم. همان گونه كه آن ها از اين شيوه ها استفاده مي كنند ما نيز بايد هنرمنداني پرورش دهيم كه بتوانند ارزش هاي اسلامي را در فيلم، نمايشنامه، كتاب، رمان، داستان و ساير آثار هنري آن چنان زنده و هنرمندانه ترويج كنند كه بتوان ديگران را تحت تأثير قرار داد، نه آن كه هميشه در مقابل دشمن موضع انفعالي اتخاذ كنيم يا در نهايت تنها از خود دفاع نماييم.
ما بايد بدانيم فيلم هايي كه به شيوه هاي تبليغاتي استعماري ساخته شده براي مردم كشور ما مناسب نيست، آنها بر طبق ارزشهاي انقلاب، اسلام و كشور ما فراهم نشده است. بنابراين بايد خود را براي مقابله با آن ها آماده كنيم. راه مقابله، تنها اين نيست كه توجه داشته باشيم كه تحت تأثير پيام هاي فيلم قرار نگيريم، چه پيام هاي گويا و صريح و چه پيام هاي ضمني؛ مانند شيوه رفتار، طرز پوشيدن لباس، طرز آرايش و مانند آن. بلكه اصلي ترين راه مبارزه آن است كه با استفاده از آخرين دست آوردهاي تكنولوژي مدرن، ارزش هاي اسلامي خود را در قالب هنرمندانه ترين فيلم ها، نمايشنامه ها، كتاب ها، رمان ها، و در قالب ساير آثار هنري با استفاده از وسايل هنري و تبليغاتي، عرضه كنيم و ديگران را تحت تأثير قرار دهيم.
3. از راه جلوگيري و فيلترگذاري رسانه هاي دشمن (اعم از ماهواره، اينترنت…)
مقام معظم رهبري در يكي از سخنان خود فرمودند: «يك عده مي خواهند وانمود كنند كه ما اصلا دشمن نداريم، يك عده مي خواهند وانمود كنند كه اصلاً توطئه اي عليه ملت ايران نيست، اين ها رفيق دشمنان هستند، و ما بايد در مقابل تهاجم فرهنگي ايستادگي كنيم.»[7]دولت نيز وظيفه دارد، علاوه بر راهكارهاي فرهنگي بر عليه دشمنان، راهكارهاي دفاعي را نيز به كار گيرد. البته مقابله با تهاجم فرهنگي در درجه اول (همانطور كه در بالا اشاره شد) بايد از طريق مقابله فرهنگي با دشمنان باشد ولي از اين نكته نيز نبايد غافل شد كه با اين هجمه شديد دشمنان بايد به ناچار به مقابله نيز پرداخت كه در دولت جمهوري اسلامي ايران از بعد از انقلاب اين كار صورت گرفته است و مسئولين الان نيز با گذاشتن فيلترهاي مختلف و متنوعي بر روي اينترنت كه دنيايي از اطلاعات و هجمه هاي فرهنگي را در بر دارد، در صدد جلوگيري از اين هجمه دشمن هستند. در واقع گذاشتن فيلتر بر تهاجمات دشمن به همين ناكام گذاشتن آنان در دستيابي به اهدافشان است. ولي اين نكته قابل توجه است كه فيلتر گذاري كامل چه بسا ممكن نباشد، چون فيلترگذاري نياز به داشتن تكنولوژي آن دارد كه در بعضي موارد آن تكنولوژي وجود دارد و علاوه بر اين دشمن متهاجم، فيلتر شكن هم است، و اين، كار را براي مسئولين مربوطه مشكل مي كند.
نكته ديگر قابل توجه است اين كه تنوع ابزارهاي پيام رساني دشمن به گونه اي است كه، برخي از آن ها، قابل فيلتر گزاري نيست. و با كمي دقت بر روي اين موضوع آشكار مي شود كه اگر اين محدوديت ها و فيلترها نبود، تا حال اوضاع جامعه چگونه مي شد، در كشور ما استفاده از ماهواره غير قانوني است و در هر جا كه اين اتفاق بيفتد با آن به صورت قانوني برخورد مي شود و تمام اين ها در قوانين جمهوري اسلامي پيش بيني شده است، و الان نيز به اجرا در مي آيد. ولي چون تهاجم فرهنگي دشمنان بر عليه اسلام بسيار گسترده مي باشد، بايد از طريق برخوردهاي فرهنگي و آگاه كردن جوانان، به جنگ با دشمنان اسلام رفت. و پر واضح است كه آن چه در مقابل هجمه دشمنان، باعث موفقيت بوده است كارهاي فرهنگي ما مي باشد، پس فيلترگذاري به عنوان يك ضرورت وجود دارد.
در حقيقت ما در زماني موفق خواهيم بود كه از ابزار دشمن بر عليه دشمن استفاده كنيم نه اين كه صرفاً به كارهاي تدافعي در مقابل آنان تن در دهيم. چون امكانات دشمنان در ارسال اين تهاجمات فرهنگي بسيار زياد است. البته نبايد از قدرت دشمنان مرعوب شد ولي بايد با تدبيري درست به مقابله با آنان رفت.
نكته مهم: در پايان ياد آور مي شويم كه اگر ما فرهنگ عالي اسلام را در جامعة خويش رواج دهيم و به خوبي آن را در جامعه تبيين و پياده نمائيم، جايي براي فرهنگ پوچ بيگانه نخواهد ماند. اگر چه مبارزه با تهاجم فرهنگي به گونه اي كه در بالا اشاره شد، ضروري است، اما اين كارها بدون داشتن فرهنگ مناسب و در خلاء فرهنگي، بي فايده خواهد بود.
پس بهتر است همزمان بكوشيم و فرهنگ اسلامي را در جامعه برقرار سازيم و فرزندان و جوانان جامعه را به صورت اسلامي تربيت نمائيم. براي اين امر تمامي نهادها – مخصوصاً نهاد خانواده – بايد تلاش كنند تا آنان در برابر فسادها و تهاجم ها مصون بمانند.
عمده ترين روش ها براي تربيت اخلاقي عبارتند از:
1. ايجاد محيط تربيتي مساعد(زمينه سازي رشد و كمال، الگوسازي، سالم سازي محيط)
2. تأمين صحيح نيازها (نيازهايي همانندكار، ورزش، ازدواج، معيشت و…)
3. روش تكريم شخصيت، جوان و نوجوان اگر در خود احساس كرامت و شخصيت داشته باشد، خود را به پستي ها و هوس ها آلوده نمي كند و از هر تهاجمي در امان مي ماند.
4. دعوت به ارزشهاي دين و اخلاقي. (به صورت موعظه و…)
5. پرورش نيروي عقلاني( اعطاي بينش و اصلاح نگرش، استدلال اخلاقي، مطالعه و تصحيح اطلاعات، مشورت)
6. پرورش ايمان
7. كنترل معاشرت ها و دقت در معاشران و…
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. آزادي از ديدگاه علامه طباطبايي، ترجمه و تنظيم عليرضا فراهاني منش، دفتر تبليغات اسلامي، چاپ اول 1379.
2. حسيني اصفهاني، سيدمرتضي، تهاجم فرهنگي، انتشارات فرهنگ قرآن، چاپ اول 1379.
3. اسدي مقدم، كبري، ديدگاه هاي فرهنگي امام خميني(ره)، تهران، نشر ذكر، 1374.
4. صحيفه نور، ج 16، تهران، موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني(ره)، 1374.
پي نوشت ها:
[1] . مصباح يزدي، محمدتقي، تهاجم فرهنگي، ص 170ـ171.
[2] . مصباح يزدي، تهاجم فرهنگي، ص175.
[3] . همان، ص 174.
[4] . همان، ص 175.
[5] . مصباح يزدي، تهاجم فرهنگي، ص 176.
[6] . همان.
[7] . سخنراني در جمع زائران حرم امام رضا(ع)، 9 فروردين 1377.