در كتب فقهيه سه وظيفه عمده براي مجتهدان شمرده شده است كه عبارتند از: فتوا دادن، قضاوت كردن و ولايت.[1] اما اينها وظايف رسمي يك مجتهد ميباشد. با توجه به شرائط روز و عصر حاضر يك مجتهد علاوه بر وظائف رسمي فوق داراي يك سري وظائف و نقشهاي غير رسمي ديگر نيز ميباشد كه در روند اصلاح جامعه ميتواند مفيد و تأثير گذار باشد. برخي از اين وظائف عبارتند از:
1. حفظ و صيانت جامعه از دين و اصول و مباني آن: علماء و روحانيت و در رأس آنها فقها و مجتهدان هميشه پاسدار دين و ارزشهاي ديني بودند و عمده وظيفة خود را حفظ و حراست از دين ميدانستند و اگر در جايي، هجمهاي به دين ميشد سريعاً به دفاع ميپرداختند و اگر شبههاي وارد ميگشت بيمهابا و بدون هيچ گونه مصلحت انديشي ظاهري به آن پاسخ ميدادند كه نمونههاي دفاع مجتهدان از دين در طول تاريخ ثبت شده است و در اين عصر نيز وظيفه مجتهد حراست از دين ميباشد.
2. مبارزه با هرگونه استبداد و استعمار: يكي از وظائف فقهاء و مجتهدان در بُعد اجتماعي و مسائل جامعه مبارزه با مظاهر استبداد و استعمار ميباشد كه روحانيت شيعه در اين زمينه كارنامة درخشاني از خود بجاي گذاشته است. استاد شهيد آيت الله مطهري نيز در اين باره چنين بيان مي دارند كه روحانيت شيعه در مقام عمل كارنامهاي درخشان در مورد نهضتهاي اصلاحي دارد مثل جنبش ضد استعماري تنباكو به رهبري ميرزاي شيرازي و يا انقلاب عراق عليه سلطة انگليس در سال 1920 كه به رهبري مراجع شيعه بود و مجتهد جليلالقدر آقاميرزا محمدتقي شيرازي در رأس رهبري عراق قرار داشت، نهضت مشروطة ايران را دوتن از مراجع نجف يعني آخوند خراساني و مرحوم شيخ عبدالله مازندراني و دو مجتهد از تهران به نامهاي سيد عبدالله بهبهاني و سيد محمد طباطبايي رهبري كردند و از همه مهمتر انقلاب اسلامي ايران با رهبري مرجع ديني و مجتهدي به نام امام خميني رهبري شد و به پيروزي رسيد[2].
3. آگاهي دادن به مردم و ارشاد آنان در مسائل اجتماعي و سياسي: با توجه به اهميت فوق العاده مرجعيت در نظام فكري شيعه و نفوذ فقها ومجتهدين در اعماق وجود تودههاي ملي مردم و تبعيت و پيروي مردم از فقها و مجتهدين، اين مسأله ايجاب ميكند كه فقها و مجتهدان در عصر حاضر راه صحيح را براي مردم بازگو نمايند و در مسائل و بحرانهاي اجتماعي كه مردم و تودة عوام دچار تحّير و سرگرداني ميباشند، با بيان شيوهها و راهكارهاي صحيح و كاربردي و برگرفته از كتاب و سنت مردم را از تحير نجات دهند و با ارائة طريق آنان را به سر منزل مقصود رهنمون سازند، بعنوان مثال در بحث انتخابات، روحانيت و در رأس آنها فقها ميتوانند با تشويق مردم به شركت در انتخابات و بيان ويژگيهاي افراد اصلح كمك شايان توجهي به توده عوام نمايند. علاوه بر آنچه گفته شد ميتوان نام آنچه را كه وظيفه يك مسلمان به حساب ميآيد به طور ويژه , چه مسايل فردي اسلامي و چه مسايل اجتماعي از جديتري وظيفه عالمان دين و روحانيت به حساب آورد.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. امام خميني، ولايت فقيه، انتشارات آزادي، (ص1 تا ص 100).
2. حكيمي محمد رضا، هويت فقهي روحاني، قم: انتشارات جامعه مدرسين.
3. مختاري رضا، سيماي فرزانگان، قم: مركز انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم،1377، چاپ 12.
پي نوشت ها:
[1] . انصاري، مرتضي، المكاسب قم: انتشارات دهاقاني (اسماعيليان) چاپ سوم، 1374، ج2 ص 31 ـ 30.
[2] . مطهري، مرتضي، نهضتهاي اسلامي در صد ساله اخير، انتشارات صدرا، ص35.