رابطه مطلوب بين حوزه و دانشگاه كه از آن به وحدت حوزه و دانشگاه نيز تعبير ميشود، پيامدهاي مثبتي را هم از نظر علمي و هم از نظر معنوي در پي دارد و به خاطر همين پيامدهاي مثبت بود كه ضرورت آن از سوي شخصيتهاي برجسته حوزوي و دانشگاهي به خصوص امام راحل «ره» تشخيص داده ، و تلاشها و همفكريهاي زيادي در اين زمينه صورت گرفت؛ زيرا سعادت و استقلال فكري و سياسي جامعه ما در گرو رابطه مطلوب حوزه و دانشگاه است. مهمترين دستاوردهاي رابطه مطلوب بين حوزه و دانشگاه از نظر معنوي و تقويت چراغ ايمان و خداباوري عبارتند از:
1ـ فراهم شدن زمينه مناسب براي آشنايي دانشجويان با مسايل اعتقادي و باورهاي ديني. هر چند در ميان دانشگاهيان افراد برجسته و محققان وارستهاي وجود دارند كه در زمينه مسائل ديني تخصص هايي دارند، ولي تعدادشان در حد نياز وسيع دانشگاهها نيست و نميتوانند پاسخگوي تمامي نيازهاي دانشگاهيان و دانشجويان در زمينه مسايل ديني باشند و يا چه بسا در برخي امور ديني تخصص كافي را نداشته باشند ،اما در پرتو رابطه مطلوب ميان حوزه و دانشگاه زمينه آشنايي با مسائل ديني وارزشهاي اسلامي فراهم شده و اين امر به تقويت و استحكام باورهاي ديني مي انجامد. دشمنان مي كوشند با خدشه وارد كردن در اين رابطه و فاصله انداختن بين اين دو نهاد بستر مناسبي براي رشد فرهنگ غربي در سطح دانشگاه ايجاد نمايند و محيط و فضاي دانشگاه را از تاثيرات عميق فرهنگ ديني دور بدارند، همان روشي كه قبل از انقلاب در دانشگاه ها بكار گرفته شد. با رابطه مطلوب ميان اين دو نهاد كه نتيجه آن تعميق باورهاي ديني و فرهنگ اسلامي است محيط دانشگاه از تاثيرات مخرب فرهنگ غربي مصون خواهد ماند و دانشگاه نهادي در خدمت دين و فرهنگ اسلامي خواهد بود. هماهنگي اين دو بال علمي (حوزه و دانشگاه) باعث رشد و پيشرفت مادي و معنوي جامعه خواهد شد.
2ـ رابطه مطلوب ميان حوزه و دانشگاه باعث همفكري بيشتر اين دو نهاد ميشود و زمينه تحقيقات مشترك در حوزههاي مختلف علمي فراهم ميگردد. از آن ميان ميتوان به همايشها، ميزگردهاي علمي و گفتگوهاي دوستانه اشاره نمود. دانشگاهيان بيشتر از نظر متدولوژي (روش شناسي) و حوزويان از نظر محتوايي، تخصص دارند و اگر حوزويان بتوانند روشهاي جديد را از بررسيهاي جديد دانشگاهي گرفته و محتواي ديني را با آن روشها عرضه كنند، در گسترش اسلام ناب براي نسل جوان امروزي بيشتر موفق خواهند بود و اين بهترين ثمرهاي است كه اين ارتباط براي حوزويان دارد.
3ـ حوزه و دانشگاه به عنوان دو مغز متفكر و قلب تپنده جامعه اسلامي ما نقش سرنوشت سازي در تعالي و شكوفايي جامعه بر عهده دارند. رهبريت و اداره نظام سياسي اجتماعي كشور از آنِِ ،اين دو نهاد است، لذا تلاش پيگير دشمن به خصوص در چند ساله اخير اين است كه ميان حوزه و دانشگاه شكاف ايجاد نموده آنها را نسبت به هم بدبين نمايد. تهاجم فرهنگي دشمن بيش از همه متوجه دانشگاهيان و جوانان و نوجوانان جامعه ما است. اگر ميان حوزه ودانشگاه رابطه مطلوب وجود داشته باشد، اين دو نهاد مسؤول بهتر ميتوانند در برابر تهاجم فرهنگي دشمن مقاومت نمايند و به جاي اين كه جوانان، آگاهانه يا ناآگاهانه از الگوهاي شخصيتي، سبك زندگي، مدل لباس، و… بيگانگان تقليد كنند؛ اسطورههاي فضيلت، شخصيتهاي بزرگ علمي و معنوي را الگوي رفتاري و اخلاقي خويش قرار خواهند داد و بدين گونه ايمان و اعتقادات مذهبي جوانان و دانشجويان و فراتر از آن كل جامعه، از دستبرد راهزنان فكري و اعتقادي، مصون خواهد ماند.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. مهدي گلشني، از علم سكولار تا علم ديني، تهران، پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي، 1377، ص125 تا 141.
2. مجموعه مقالات، حوزه و دانشگاه، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1378، كتاب اول و كتاب دوم.