يكي از بركات بسيار بزرگ انقلاب اسلامي ايران رابطه علمي و معنوي ميان حوزه هاي علميه و دانشگاه هاي كشور است. قبل از انقلاب دشمنان اسلام به گونه اي ميان دو قشر فرهنگي حوزوي و دانشگاهي تفرقه انداخته بودند كه حوزويان دانشگاهيان را تكفير و دانشگاهيان حوزويان را عقب مانده مي دانستند و نيروهاي اين دو قشر عظيم در جهت تخريب يكديگر به كار مي رفت.
پس از انقلاب يكي از شعارهاي مقدس، وحدت ميان تمام اقشار جامعه از جمله دو قشر روحاني و دانشجو شد، كه بركات اين همگرايي هر روز بيش از پيش آشكارتر مي شود. متأسفانه دشمنان اسلام و ملت مسلمان ايران كه از اين اتحاد به خشم آمده اند و به فكر ارتجاع و بازگرداندن وضع به قبل هستند و چنين القاء مي كنند كه حوزه جاي دانشگاهيان نيست و دانشگاه جاي حوزويان نيست و بسيجي در دانشگاه نيايد و امثال اينها. چنين تلاش هايي در واقع به معناي دينزدايي از دانشگاه و جامعه زدايي از حوزه است. از اين رو تلاش مي شود تا روحيه ايثارگري و آمادگي دفاع از اسلام از دانشگاههاي ما گرفته شود و متخصصان اين سرزمين بي اطلاع از اسلام و تهي از معنويت باشند.
به هرحال به نظر مي رسد هم روحانيت در دانشگاه جاي دارد تا دين را بيان كند و هم حوزه از فرهيختگان دانشگاهي كشور استفاده مي كند و هم مملكت به هر دو قشر پربركت نياز دارد و هم روحاني و دانشگاهي ما بايد بسيجي بوده تا آماده ايثارگري درتمام عرصه ها و دفاع و شهادت در راه اسلام باشند و افكار مرتجعانه را در زباله دان تاريخ بريزند.
خانه » همه » مذهبی » آيا روحانيت و بسيج مي تواند در دانشگاه ها و مراكز آموزش عالي جايگاهي را داشته باشد؟