خانه » همه » مذهبی » استعمار همواره توطئه مي كند و اسلام را هم چون اديان بودا و هندو، تنها دين فردي معرفي كند در حاليكه دين اسلام ديني فردي و اجتماعي است با اين اوصاف راههاي مقابله با اين قبيل توطئه ها چيست؟

استعمار همواره توطئه مي كند و اسلام را هم چون اديان بودا و هندو، تنها دين فردي معرفي كند در حاليكه دين اسلام ديني فردي و اجتماعي است با اين اوصاف راههاي مقابله با اين قبيل توطئه ها چيست؟

هدف اصلي استعمار همان سكولارنمودن جوامع اسلامي و در نهايت سلطة خود بر آنها مي‎باشد. مسألة سكولاريزم در جهان امروز، بيشتر متوجه دين اسلام و مقابله با آن است، زيرا در ميان اديان موجود تنها دين اسلام است كه ديني فردي – اجتماعي است. دين اسلام به همان اندازه كه در فكر آخرت فرد است. در فكر دنيا و اجتماع و محيط فرد نيز است و به هر مقدار كه خود را مسئول هدايت فرد مي‎داند، به همان مقدار سنگيني مسئوليت هدايت جامعه را نيز بر دوش خود احساس مي‎كند.
يكي از روش‎ها و تاكتيك‎هائي كه دشمن به آن توجه بسيار زيادي دارد،اين است که نمايش آئين‎هاي غير معقول و غير صحيح به عنوان آئين حق در مورد نظر انسان‎ها و تخريب چهره اسلام از راه نمايش دادن مسائل خرافي يا رفتار نامعقول و نامشروع و بعضاً خوش آيند برخي عوام الناس را به عنوان مسائل اصلي دين اسلام معرفي نمايد. براي نمونه، استعمار به ترويج مسيحيت منحرف شده  يا اديان بشري ديگري همچون، بوديسم، هندوئيسم،[1] و … در ميان مسلمانان خصوصاً شيعيان دست زده و سعي دارد برخي آداب و رسوم آنان را وارد دين اسلام كند و يا برخي از آداب و رسوم و عقائد اسلامي را از دين اسلام خارج و منسوب به ديگر اديان كند.
تمام اين اديان علاوه بر آنكه بي‎ريشه و برخاسته از احساسات بشري است، نه تنها دردهاي اساسي جامعه را حل نمي‎كند، بلكه برخي آسيب‎ها را هم به فرد مي‎رساند. براي نمونه مي‎بينيم كه پيروان اين اديان با چالش‎هاي بزرگي نسبت به سؤالات اساسي همچون مبداء و معاد و علت وجود مواجه مي‎شوند كه براي فرد چيزي جز سردرگمي به ارمغان نمي‎آورد.
حال جامعة اسلامي براي مقابله با اين پديده، چه راهكاري ارائه مي‎دهد؟
از آنجائي كه براي مقابله با هجوم دشمنان بايد از حربه و اسلحة متناسب با مهاجم استفاده كرد، در مسائل فرهنگي از جمله مسائل اعتقادي نيز بايد از وسيلة مناسب استفاده شود. در حملة فرهنگي، ابتدا به مسائل جزئي فرهنگي و سپس به مسائل كلي و اساسي در فرهنگ نشانه روي مي‎شود و تا آنجا ادامه مي‎يابد كه ديگر از فرهنگ جامعه مورد حمله قرار گرفته، اثري باقي نماند.
براي مقابله با چنين حمله‎اي چهار راهكار اساسي بايد لحاظ شود:
1. تعميق معقول باورها و اعتقادات اسلامي در افراد، از طريق بالا بردن سطح آگاهي عمومي.
2. تبليغ و رساندن پيام دين به ديگر انسانها در ساير جوامع و كشورها به طور واضح و با شيوه‎هاي احسن.
3. ايجاد مانع در مسير ورود فرهنگ سكولاريزم ديني با بسيج تمامي امكانات.
4. سعي و تلاش فردي جهت بدست آوردن مستدل آموزه‎هاي دين (اول در مسائل اصلي و ضروري دين).

تعميق معقول باورها در افراد
بايد گفت اين امر در مرحلة نخست متوجه دستگاه حاكمه و انديشمندان (يا همان خواص) جامعه مي‎باشد. به اين شكل كه آنان بايد موضوعات و مسائل اعتقادي اسلام را به بهترين نحو ممكن در سطح جامعه انتشار دهند، بگونه‎اي كه همگان به راحتي بتوانند به آنها دست پيدا كنند. در اين بين، استفاده از وسائل ارتباط جمعي آن هم با استفاده از روش‎هاي معقول هنري، روانشناختي و جامعه شناختي، نقش بسيار مهمي را ايفا مي‎كند. در اين زمينه بكار گرفتن روش‎هاي احسن، عامل مهمي بشمار مي‎رود. بايد توجه داشت كه در چنين ابلاغي هدف وسيله را توجيه نمي‎كند. لذا از هر وسيله‎اي در جهت انجام اين امر نمي‎توان استفاده كرد.
تبليغ پيام دين اسلام به ساير جوامع
بايد توجه داشت هم چنان كه انسان با محيط پيرامون خويش در تعامل است، جامعه اسلامي نيز چنين وضعيتي دارد. يعني با جوامع ديگري كه جامعة اسلامي را احاطه كرده‎اند، ارتباط دارد به همين دليل يا تأثير گذار خواهد بود و يا تأثير پذير. براي اينكه جامعه اسلامي در ساير جوامع تأثيرگذار باشد. ابتدا بايد فرهنگ معقول اسلامي را با روش‎هاي معقول به ديگر جوامع برساند و آنان را با اين فرهنگ تعالي بخش آشنا سازد.

ايجاد مانع در مسير ورود فرهنگ سكولاريستي
بعد از آنكه در تبليغ فرهنگ اسلامي به ساير جوامع سعي فراوان شد، لازم است مكانيزم و تدبيري انديشيده شود تا از ورود آسيب‎هاي فرهنگ بيگانگان به درون جامعه جلوگيري شود. بعبارت ديگر از آنجا كه فرهنگ اسلامي متعالي‎ترين فرهنگ است، لذا نبايد از فرهنگ ناپسند بيگانگان تأثير پذيرد. به همين منظور بايد در راه ورود صادرات فرهنگي بيگانگان، فيلتري وجود داشته باشد، تا از آلودگي‎هائي كه به ضرر فرهنگ اسلامي است جلوگيري كند.
به ديگر سخن اينکه، نه آن چنان بسته بايد برخورد شود كه ديگر جوامع همواره از ما فراري باشند و نه آن چنان باز و آسوده خيال به ارتباطات دامن زد كه گوئي هيچ خطري متوجه ما نيست. هر چند راه اساسي پاسخ به شبهات است اما در صورت امكان بايد تلاش دشمن در مسير ايجاد شبهه را نيز ناكام گذاشت.
سعي و تلاش فردي جهت كسب مستدل آموزه‎هاي ديني
در اين مسير، خود افراد جوامع اسلامي نيز بايد در راه بدست آوردن احكام اسلام ناب سعي و كوشش وافر نمايند تا بتوانند با آگاهي عميق در دين با استنباطي معقول، مسائل خود را حل نمايند. بايد سعي كنند با تعقل، مسائل خرافي را از مسائل اصيل ديني، تشخيص دهند. وظيفه خويش را در قبال خود، خدا، جامعه و محيط پيرامون خود بشناسند و به بهترين شكل ممكن، انجام دهند. حتي اگر از سوي دولت و دولتمردان به اينگونه مسائل توجهي نشود، آنها وظيفه خود را انجام دهند.
با اين حال حکومت اسلامي و دولتمردان هم در اين مسئله خطير وظايفي دارند که البته با برنامه ريزي هاي اساسي و همينطور با فراهم نمودن وتجهيز امکانات درمقابله با اين توطئه ها از هيچ کوششي نبايد دريغ نمايند.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. كتاب نقد: شمارة‌2 و 3، موضوع، دين و دنيا.
2. سياست و ديانت، عبدالحسين نجفي، انتشارات عصر ظهور.
3. حكومت ديني، احمد واعظي، انتشارات مرصاد.
4. ما را به كجا مي‎برند؟ پورفسور حميد مولانا، انتشارات كيهان.

پي نوشت:
[1] . براي مطالعه بيشتر به كتاب‎هاي اديان مراجعه شود.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد