خانه » همه » مذهبی » مستند اجازه زن از شوهر و فلسفه آنرا تبيين كنيد؟

مستند اجازه زن از شوهر و فلسفه آنرا تبيين كنيد؟

در ابتدا بايد به عنوان مقدمه[1] ذكر گردد كه خانواده محل خصوصي ترين و عاطفي ترين چهره هاي زندگي است با حقوق و قانون و احكام آمرانه سازگار نيست و اثر قوانين بدون اخلاق در ايجاد نظم در آن ناچيز است پس اگر در پي آن باشيم كه سنت ها و اخلاق را به دور افكنيم و قانون را جايگزين آن كنيم آنگاه است كه زن و شوهر چون دو مدعي در برابر هم ظاهر مي شوند، زن در برابر ادارة منزل از شوهر دست مزد مي خواهد و بسان ساير مزد بگيران كار شكني و اعتصاب مي كند، شوهر نيز در مقابل پولي كه مي دهد سروري و حكومت مي خواهد قانون نمي تواند از كسي انتظار فداكاري داشته باشد چون انسان ايده آل از نظر او كسي است كه قانع به حق خود و غير متجاوز به حقوق ديگران باشد(حداقل از نظر اخلاق) ولي آنچه بديهي است خانواده به چيزي بيش از اين ها نياز دارد و فداكاري و غير خواهي شرط نخست و سنگ زيرين اين بنا است كه اخلاق با ضمانت هاي اجرائي دروني و اعتقادي خاص خودش زن و شوهر را ملزم به آن مي كند.

مستند اجازه زن از شوهر
بر اساس آيه شريفه الرجال قوامون علي النساء[2] مديريت و رياست خانواده بر عهده مرد است و بر اساس همين آيه شريفه در قانون مدني ماده 1105 چنين آمده است كه در روابط زوجين رياست خانواده از خصائص شوهر است، در حقيقت اسلام نظام خانواده را به منزله جامعه كوچكي دانسته كه مديرت آن بر عهده مرد است دو دليل براي اين امر در آيه شريفه بيان شده است، يكي اين كه سرپرستي و مديرت نيازمند توان فكري و بدني است و مردان بدليل توانايي بيشتري كه در تصميم گيري ها دارند، مديريت خانواده را بر عهده دارند، دوم اينكه چون مسئوليت مالي و اقتصادي خانواده بر عهده مرد است لذا مديريت خانواده هم بر عهده اوست. بر اين اساس در روايات متعددي اجازه زن از شوهر به عنوان يكي از وظايف زن و حقوق مرد قرار داده شده است به عنوان نمونه امام باقر -عليه السلام- فرمودند: زني خدمت پيامبر اسلام(ص) رسيد و عرض كرد يا رسول الله(ص) حق شوهر بر زن چيست پيامبر اكرم(ص) فرمود: اينكه از او اطاعت كند و از او نا فرماني نكند… و از خانه بدون اجازه او خارج نشود.[3]» تعبير «ولا تخرج من بيتها الاّ باذنه» كه نهي از خروج از منزل بدون اجازه شوهر است در روايات متعددي عنوان شده است.[4]اين روايات، مستند فتواي فقهاء به لزوم اجازه زن از شوهر هستند و اين حكم در نزد فقهاء مسلم گرفته شده است البته بحثهايي در جزئيات اين حكم مطرح است اما در اصل اين حكم(يعني لزوم اجازه زن از شوهر) در ميان فقها اختلافي نيست. اين حكم مورد قبول فقها اهل سنت هم مي باشد.[5]

فلسفه اجازه زن از شوهر
با توجه به مطالب قبل مخصوصاً آيه مورد اشاره اجازه زن از شوهر و اطاعت كردن از او از نتايج رياست و مديريت مرد بر خانواده است، ايجاد نظم در هر مجموعه اي منوط بر اين است كه مديريت در آن بر عهده يك نفر باشد و خانواده از اين قاعده مستثني نيست[6] اگر بنا شود كه ارادة زن و مرد در تنظيم امور خانواده ارزش مساوي داشته باشد معلوم نيست اختلاف سليقه ها را در كجا بايد حل كرد آيا به صلاح خانواده و جامعه است كه براي حل اختلاف سليقه مثلاً در مورد مسائل روزمرة زندگي منتظر حكم دادگاه باشيم؟ امّا در مورد اينكه چرا شوهر بايد رئيس خانواده باشد، به تحليل[7] استاد شهيد مرتضي مطهري توجه مي كنيم كه ايشان با طرح فرضيه حقوق طبيعي مي گويد هر استعداد طبيعي مبناي يك حق طبيعي است و يك سند طبيعي براي آن به شمار مي آيد او مي گويد فرزند انسان حق درس خواندن و به مدرسه رفتن دارد برخلاف بچه گوسفند براي اينكه طبيعت استعداد ياد گرفتن را در وجود او نهاده است او منشأ حقوق طبيعي را هدفمند بودن طبيعت ميداند و مي گويد طبيعت با توجه به هدفش استعدادهائي را در وجود موجودات نهاده و استحقاق هايي به آنها داده است و راه تشخيص حقوق طبيعي و كيفيت آنها مراجعه به خلقت آفرينش است، شهيد مطهري براي تأييد و توضيح سخنش نظر كارل دانشمند فرانسوي را ذكر مي كند كه مي گويد: «زن و مرد به حكم خلقت متفاوت آفريده شده اند و اين اختلاف و تفاوتها وظائف و حقوق آنها را متفاوت مي كند.» رياست مرد بر خانواده هم با توجه به وضع طبيعي و تكويني زن و مرد جزء حقوق طبيعي است كه از مراجعه به خلقت و آفرينش بدست مي آيد مثلاً يكي از نتايج تحقيقات خانم كليو دالسون بعنوان روانشناس اينست[8] «تمام زنها علاقمندند كه تحت نظر شخص ديگري كار كنند و بطور خلاصه از مرئوس بودن و تحت نظر رئيس كار كردن بيشتر خوششان مي آيد» و يا ويل دورانت مي گويد[9] «طبيعت زن بيشتر پناه جوئي است نه جنگجوئي» خلاصه اينكه با توجه به مطالب ذكر شده مستند اجازه زن از شوهر قرآن و روايات است و حكمت و فلسفه آن وضع طبيعي مرد نسبت به خانواده است كه نتيجه اش لزوم پذيرش مديريت از جمله  اجازه زن از شوهر است.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. زن در آينه جلال و جمال، جوادي آملي، تهران، مركز نشر فرهنگي رجا، 1374.
1. نظام حقوق زن در اسلام، استاد شهيد مرتضي مطهري، انتشارات صدرا.
2. تحقيق و بررسي پيرامون استعدادهاي زن، محمد باقر محمدي، سازمان تبليغات اسلامي، 1372.

پي نوشت ها:
[1] . برگرفته از مقدمه كتاب حقوق خانواده، ج 1، ناظر كاتوزيان، سال 75، چاپ چهارم.
[2]. نساء/34.
[3] . حرعاملي، وسائل الشيعه، بيروت، داراحياء التراث العربي، ج14، ص112، باب 79، مقدمات نكاح، ح1.
[4].  همان، باب79، مقدمات نكاح، ح2و5 و باب 91، مقدمات نكاح، ح1.
[5] . ابن قدامه، المغني، بيروت، دارالكتب العربي، ج8، ص130.
[6] . برگرفته از حقوق خانواده، ج 1، ناصر كاتوزبان، ص 223 و 224.
[7] . مطهري، مرتضي، نظام حقوق زن در اسلام، انتشارات صدرا، چاپ هفدهم، 1373، ص180، 186 و 194.
[8] . همان، ص 215.
[9] . همان، ص 220.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد