خانه » همه » مذهبی » براي شخصي مشكلات فراواني ايجاد مي شود و آرامشي ندارد و در هر مسأله اي مشكلات زيادي برايش ايجاد مي شود و هر چه دعا مي كند فايده اي ندارد بلكه بدتر مي شود و بهتر نمي شود؟ راه حل چيست؟

براي شخصي مشكلات فراواني ايجاد مي شود و آرامشي ندارد و در هر مسأله اي مشكلات زيادي برايش ايجاد مي شود و هر چه دعا مي كند فايده اي ندارد بلكه بدتر مي شود و بهتر نمي شود؟ راه حل چيست؟

مقدمه
 دعا از جمله مسايلي است كه در فرهنگ اسلام، مورد تاكيد فراوان قرار گرفته است. دعا سلاح مؤمن و وسيله تقرب الي الله است. و مايه نشاط روح و كليد عطاياي الهي است. خداوند در قرآن مي فرمايد، دعا كنيد تا من اجابت كنم. دعا شرايطي دارد و همچنين خداوند مصلحت ما را در نظر مي‌گيرد، چه بسا اجابت دعا، به مصلحت ما نيست، ولي ما اصرار مي كنيم، چون مصلحت خود را نمي‌دانيم.
دعا كردن، به ياد خدا بودن، و براي حل مشكل، از خدا و ائمه ـ عليهم السّلام ـ كمك خواستن، از اصول قطعي و جزء فرهنگ ديني ماست. ولي هرگز معناي دعا كردن اين نيست كه از كار و تلاش براي حل مشكلات خود، دست برداريم و منتظر باشيم كه خداوند، مشكل ما را حل كند. يا انتظار داشته باشيم كه دعاي ما فوري اجابت شود، و هر آنچه كه از خدا خواستيم، همان را به ما بدهد. بلكه دعا كردن و استجابت آن، شرايط خاصي دارد،كه آشنايي با آن شرايط باعث مي شود اميدواري نسبت به دعا بيشتر گردد.
اما قسمت اول سؤال كه چرا به مشكلات دچار مي شويد؟ زندگي دنيا را هرگز نمي توان بدون مشكل در نظر گرفت زندگي سراسر خوشي و سختي است اما مشكلات مي تواند علل مختلفي داشته باشد:
 1. امتحان الهي
 2. عدم تخصص و مهارت
 3. عدم توجه به قوانين حقوقي و شرعي
 4. عدم مدارا و گذشت
 5. كمك نگرفتن از مشاور و راهنما
 6. مشكلات طبيعي و متعارف.
هر كدام از موارد و علل فوق بحث جداگانه‌اي را مي‌طلبد كه نقش مهمي در حل مشكلات دارند؛ اما ما اينجا به مورد اول بيشتر مي‌پردازيم شايد مهم‌ترين علت، امتحان الهي باشد. چون طبق گفته قرآن كريم، امتحان الهي يك قانون كلي و سنت دائمي پروردگار به حساب مي‌آيد. چرا كه ذات لايزال الهي براي شكوفا كردن استعدادهاي نهفته انسان‌ها و از قوه به فعل رساندن آنها، در نتيجه پرورش دادن بندگان ضعيف و ناتوان خود، آنها را مي‌آزمايد، همان‌گونه كه فولاد را براي استحكام بيشترش در كوره مي‌گذارند، تا به اصطلاح آبديده شود. خداوند متعال نيز آدمي را در كورة حوادث بسيار سخت، پرورش مي‌دهد، تا در برابر ناملايمات و فشارهاي مضاعف مادي و معنوي در طول حيات فردي و اجتماعي خود مقاوم گردد.[1]در حديثي از امام صادق ـ عليه السّلام ـ آمده‌است كه فرمودند:
«همانا سخت‌ترين مردم، از حيث بلا پيغمبران‌اند، سپس جانشينان آنها، سپس نيكوتر و نيكوتر. و همانا چنين است كه مؤمن به اندازه كارهاي نيكويش، مبتلا مي‌شود. پس كسي كه دين او درست باشد و كارش نيكو باشد، بلاي او سخت گردد. و اين براي آن است كه خداوند دنيا را ثواب براي مؤمن قرار نداده است و نه سزا براي كافري. و كسي كه دينش تنگ است و عقلش ضعيف است، بلايش كم است. و همانا بلا، به سوي مؤمن پرهيزگار، از باران به سوي آرامگان زمين، تندتر است.»[2]نكته ديگر شدت ابتلاي بندگان خاص، اين است كه آنها در اين ابتلا و گرفتاري ها به ياد حق افتند و مناجات و تضرع در درگاه ذات مقدس نمايند و مأنوس با ذكر و فكر او گردند.[3]شرايط استجابت دعا
1. معرفت: مخاطب ما در دعا خالق آسمان ها و زمين است. و اوست كه تدبير امور را در دست دارد. و اگر خداوند يك اراده نمايد. تمام حوائجش را برآورده مي سازد. اوست كه نفع و ضرر به دست اوست و هيچ تأثير گذاري در عالم وجود، جزء ذات بي نيازش نيست. از امام صادق ـ عليه السّلام ـ سؤال شد كه چرا دعا مي كنيم، اجابت نمي شود؟ آن حضرت فرمود: چون كه شما از كسي درخواست مي كنيد كه او را (آنگونه كه سزاوار است) نمي شناسيد.[4]2. عمل به مقتضاي معرفت:
وقتي كه انسان خدا را به يگانگي شناخت و فهميد كه نفع و ضررش، به دست اوست؛ و فهميد كه خداوند از انسان، پيمان بندگي گرفته است، با اين حال به وظايف بندگي تن نداد، نبايد اميد به اجابت دعا داشته باشد، چرا كه درست است كه خداوند وعده داده كه مرا بخوانيد تا اجابت كنم شما را، لكن شرط وفاي به عهد خود را، وفاي بندگان قرار داده است «أوفوا بعهدي أوف بعهدكم»[5] به عهد و پيمان من وفا كنيد تا به عهد شما پايدار باشم.
شرايط ديگر
شرايط ديگر نيز ذكر شده، از جمله زمان و مكان مناسب براي دعا، مثلاً، شب و روز جمعه، و مانند، حرم ائمه اطهار و.. و دوري از گناه و اينكه دعا با حالت تضرع، و از ته دل باشد. انسان مي تواند با رعايت اين شرايط، چيزي را از خدا بخواهد كه مطلوب و شايسته است. ولي در برخي موارد، با رعايت شرايط دعا، دعا بر انسان مستجاب نمي شود، كه اين هم دلايلي دارد.
دلايل عدم استجابت دعا:
1. گاهي استجابت دعا، به صلاح ما نيست، يعني ممكن است از خداوند، درخواستي داشته باشيم و مصلحت خود را در استجابت آن دعا بپنداريم. اما در واقع، در تشيخص مورد، دچار اشتباه شده باشيم. نمي‌دانيم كه اگر درخواست ما تحقق پيدا كند. چه لوازم و پيامدهاي ناگواري دارد. آيا لوازم و پيامدهاي آن نيز به حال ما مفيد است. اگر ما از لوازم و پيامدهاي برآورده شدن دعاي خود اطلاع مي‌داشتيم، قطعاً آن دعا را نمي‌كرديم، و به شكل ديگر دعا مي‌كرديم. اين گونه درخواست هاي ما از خداوند، مانند درخواست كودكي است كه چيزي از والدين خود مي‌خواهد، ولي به ضرر آن آگاه نيست و اگر از ضرر آن آگاه بود، آن خواهش را نمي‌كرد. در چنين مواردي، خداوند، دعاي ما را مستجاب مي كند، ولي نه به آن صورتي كه ما خواسته‌ايم بلكه با توجه به مصلحت ما، ولي چون مصلحت خود را نمي‌دانيم، فكر مي‌كنيم كه خداوند، به دعاي ما اعتنايي نكرده است.
2. گناه كردن:
امام باقر ـ عليه السّلام ـ فرمودند: به درستي كه انسان از خداوند حاجتي مي طلبد و در شأن اوست كه خداوند به زودي يا پس از مدتي، آن را برآورده سازد، سپس گناهي مرتكب مي شود، پس خداوند به فرشتة مأمور اجابت دعا، مي فرمايد، حاجت او را روا مكن، و آن را بر او حرام ساز، چرا كه او خود را در معرض غضب من قرار داده، و مستوجب محروميت شده است.[6]

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد