در زندگي انساني هيچ رفتار ارتباطي به اندازة ارتباط كلامي وسعت و تأثير ندارد و هيچ پديدة ارتباطي اين قدر با زندگي انسان عجين نيست. روانشناسان در اين مورد اتفاق نظر دارند كه از راه زبان، انسان تحول اساسي پيدا ميكند و ارتباط تمدنها و شكلگيري تاريخ، مرهون زبان و گفتگو و ارتباط كلامي است.[1] اگر زبان و ارتباط كلامي نباشد فراگيري و آموزش ميسّر نخواهد بود، و ارتباطات فرهنگي و مبادلات ارزشها اتفاق نميافتد. ملّتي كه از زبان و لهجة غني و كامل برخوردار است در انتقال ارزشها و باورهاي ديني و فرهنگي خود موفقتر است. ارزش و قيمت هر زبان و گويشي وابسته به غناي آن و جهاني بودن و پردامنه بودن آن است.
لذا با توجه به غناي محتوايي و ارزشي دين اسلام و با توجه به گستردگي كتب عربي مخصوصاً عربي بودن آيات و روايات؛ در درجة اول بر طلبة علوم ديني يادگيري و آموزش زبان عربي در اولويت نخست قرار دارد. چرا که يك طلبه در ابتدا بايد خود را از نظر علمي و تربيتي مجهّز كرده و به مباني و انديشههاي بلند اسلام آشنا گردد و اين مهم احتياج مضاعفي به دانستن زبان عربي دارد و از طرف ديگر چون بيشتر كشورهاي اسلامي عرب زبان هستند و يك طلبه احتياج دارد تا در درجة نخست با كشورهاي اسلامي ارتباط ايجاد كند و با زبان عربي كه همان زبان دين و قرآن كريم است به تبيين ارزشهاي ناب اسلامي و شيعي بپردازد و پس به ناچار بايد به لغت و زبان عربي آشنا باشد تا در عرصة تبليغات برون مرزي، قرين موفقيت گردد.
آموزش زبان انگليسي در درجة دوّم اولويت قرار دارد و يك طلبة فاضل اگر توانايي و استعداد داشته باشد و طوري برنامهريزي كند كه به دروس حوزوي او كه در درجة اول اهميت، قرار دارد، ضربهاي نخورد؛ لازم و ضروري است كه به زبان انگليسي آشنايي پيدا كند و اين مهم به خاطر چند وجه است.
اول اينكه افراد انگليسي زبان در دنيا بسيار زياد هستند و حتي مسلمانان زيادي وجود دارند كه به زبان انگليسي تكلّم ميكنند. براي رساندن پيام اسلام به آنان نياز به زبان انگليسي است.
دوم اينكه كلام اسلام مرز نميشناسد و مبلغ دين وظيفه دارد در حدّ امكان تمام انسانها را دعوت به دينداري و خداپرستي كند چون وظيفة يك روحاني و طلبه ديني همان وظايف انبياء ـ عليهمالسلام ـ است و لذا وظيفه دارند تمام بندگان خداوند از هر نژاد و طايفهاي و با هر زبان و لهجهاي را دعوت به دين مخصوصاً احكام حياتبخش اسلام و فقه اهلبيت ـ عليهمالسلام ـ كند و حصول اين هدف در عصر و روزگاري كه اكثر مردم آن انگليسي زبان هستند جز با يادگيري زبان انگليسي حاصل نميشود.
سوم اينكه بعد از پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي ايران و بعد از نهضت منحصر به فرد حضرت امام خيمني (ره)، تمام دنيا متوجه ايران شده و دنبال اين هستند كه بفهمند مباني فكري اين نهضت بزرگ چگونه و از كجا تغذيه ميشود. مخصوصاً ملتهاي آزاده و عدالتخواه جهان تشنة معارف ناب اهلبيت ـ عليهمالسلام ـ شده و تقاضاي زيادي براي اعزام مبلغ به سراسر جهان وجود دارد. و لذا براي رساندن پيام قرآن و دين به اين افراد تشنه و آماده علاوه بر يادگيري محتواي دين، به ابزاري كارگشا و حياتي يعني زبان انگليسي نياز است. در سفري كه حضرت آيتالله جوادي آملي در چند سال پيش به آمريكا داشتند فرمودند كه تنها ضعفي كه ما روحانيون داريم عدم آشنايي با زبان انگليسي يا فرانسوي است چون ما همه چيز داريم ولي ابزار انتقال آنرا در اختيار نداريم. و جناب آقاي دكتر ولايتي مي گفتند: بعد از انقلاب كشورهاي زيادي از ما تقاضاي مُبلغ كردهاند و هنوز هم ما نتوانسته ايم نياز آنان را برآورده كنيم چون روحاني فاضلي كه به زبانهاي خارجي آشنا باشد، كمتر وجود دارد.
وجه چهارم براي اهميت يادگيري زبان انگليسي براي طلاب مي توان بر شمرد، در عرصه پژوهش و تحقيقات و کارهاي آکادميک است. دانش روز، که تا حدي خود را از دين جدا مي داند و بر سکولاريزم تأکيد مي نمايد و از طرفي ديگر، ادعا مي نمايد که مي تواند همه به مشکلات و نيازهاي بشر پاسخ دهد، در بسياري از حوزه ها و عرصه ها، به دين و معارف ديني، طعنه مي زند. دفاع علمي، آکادميک و به روز، از معارف ديني و تبيين آن ها در مجامع دانشگاهي به صورت، مقاله،کتاب و … ، مستلزم آشنايي با مکالمه و نگارش زبان انگليسي است. در برخي موارد، طلاب بايد کار ترجمه و برگردان يک اثر نفيس يا شبهه برانگيز را برعهده بگيرند و پيشاپيش اين کار را انجام دهند.
5. با توجه به اطلاع رساني اينترنتي اين امكان وجود دارد كه انسان از خانه خود با دورترين نقاط جهان ارتباط برقرار سازد و با آنها تبادل نظر و يا تبليغ دين خدا و رفع شبهه نمايد. با توجه به اين كه زبان انگليسي زبان گسترده و رائج
بين الملل است مي تواند از اين راه به وظايف تبليغي خود عمل کرد.
6. برخي از كتاب هاي غربي در زمينه دين فلسفه، و… نوشته شده كه انسان با مطالعه و ترجمه آنها مي تواند به محققان ديگر نيز كمك كند و در راستاي تقريب مذاهب و اديان گامي بردارد و با ديگر اديان جهان همكاري كنند تا دين و معنويت بر استكبار و استعمار و زورگويي در جهان غلبه پيدا كند.
و اما در مورد اينکه فراگيري زبان خارجي ضرري به درس حوزه ميزند يا خير، اين بستگي به خود فرد دارد. اگر کسي درست برنامهريزي کند و هر روز مقداري از وقت خود مثلا يک يا دو ساعت را به فراگيري زبان اختصاص دهد، ميتواند هم زبان بياموزد و هم درسهاي معمول حوزه را ادامه دهد. يادگيري زبان به يک فعاليت مستمر و پيوسته نياز دارد. مهم آن است که فرد هر روز مقداري از وقت خود را به آن اختصاص دهد. اين وقت هر چند کم هم باشد، در دراز مدت اثر مطلوب خواهد داشت.
علاوه بر اين، کسي که مشتاق يادگيري زبان باشد، ميتواند از زمانهاي مرده خود استفاده کند. مثلا يک طلبه ميتواند در صف نانوايي، صف کارهاي اداري، مسير راه، فواصل بين کلاسها، هنگام انتظار پيش از کلاس، هنگام انتظار پيش از مباحثه، هنگام انتظار براي صرف غذا و ساير زمانهاي کوتاه را براي يادگيري زبان اختصاص دهد. يادگيري زبان در اين زمانهاي کوتاه به چند طريق ممکن است:
· واژههاي جديد را روي تکههاي کاغذ يادداشت کند و معناي آن را در پشت برگه بنويسد. اين برگهها را هميشه همراه خود داشته باشد، هر جا فرصت کرد آنها را مرور کند. لازم نيست براي حفظ آنها فرصت طولاني در اختيار داشته باشد، بلکه حتي به مدت دو دقيقه نيز ميتواند چند لغت را مرور کند. مهم تداوم در کار است. زماني که لغتهاي يادداشت شده را کاملا حفظ کرد، واژههاي ديگري را جايگزين آنها نمايد و به حفظ و مرور آنها ادامه دهد.
· تعدادي از متون زبان جديد را به صورت فايل صوتي روي دستگاه تلفن همراه، يا دستگاه Mp3 ذخيره کند. هر جا فرصت کرد، به آن فايلها گوش دهد. هر زمان آن فايل را کاملا ياد گرفت فايلهاي جديد را جايگزين آنها نمايد.
· اگر کسي اهل اخبار و روزنامه است، ميتواند به جاي روزنامههاي فارسي از روزنامه مربوط به زبان جديد مثلا روزنامه انگليسي يا عربي مطالعه کند. يا هنگامي در سايتهاي اينترنتي ميخواهد اخبار مطالعه کند، اخبار را به زبان مورد نظر مطالعه کند.
· اگر کسي يک دوست يا همکلاسي دارد که او نيز در صدد يادگيري زبان جديد است، ميتوانند در صحبتهاي معمولي خود از زبان جديد استفاده کنند.
خانه » همه » مذهبی » براي فراگيري زبانهاي مختلف از قبيل عربي، انگليسي، فرانسه، ايتاليايي و… اولويت با كدام است، آيا شروع يادگيري زبان خارجي ضرري به دروس حوزهام نميزند؟