براي موفقيت چند اصل وجود دارد که رعايت آنها نقش زيادي در موفقيت انسان هم در تحصيل و هم در کار خواهد داشت:
1ـ انگيزه
موفقيت در هر کاري نيازمند تلاش و کوشش مداوم است. اما تلاش و کوشش مداوم اگر برخاسته از انگيزه نباشد، خسته کننده است. لذا داشتن انگيزه قوي شرط اول موفقيت در هر کاري است. انگيزه از عوامل مختلفي ناشي ميشود. اما مهمترين عواملي که در افزايش انگيزه نقش مؤثر دارد سه چيز است:
♣ نياز: هر کاري که يکي از نيازهاي انسان را ارضاء کند، انسان انگيزه زيادي در انجام آن خواهد داشت. مثلا داشتن پول زياد بسياري از نيازهاي انسان مانند راحتي، آسايش، احترام و شهرت را تأمين ميکند. لذا هر فردي انگيزه قوي براي پولدار شدن دارد. بنابراين اگر شما ميخواهيد در کاري انگيزه داشته باشيد، ارتباط آن را با نيازهاي اساسي زندگي خود به خوبي درک کنيد. مثلا دريابيد که درس خواندن چه نيازهايي از زندگي شما را برطرف ميکند. يا کار چه ميزان از نيازهاي شما را برآورده ميسازد. هر چه ميزان ارتباط کار يا تحصيل را با نيازهاي زندگي خود بيشتر بدانيد، انگيزه شما در انجام آن قويتر خواهد شد.
♣ ارزش هدف: بر اساس يکي از معروف ترين نظريه انگيزه، يعني نظريه انتظار – ارزش، ارزشمند دانستن هدف شرط اساسي در افزايش انگيزه است. خيلي افراد هدف دارند اما ارزش زيادي براي هدف خود قائل نيستند. هدف زماني از ديدگاه فرد ارزشمند به حساب ميآيد که کارآييها و فوائد آن هدف در زندگي براي انسان روشن گردد. بنابراين هر چه شما بيشتر به آثار مثبت هدف خود يعني تحصيل يا کار بيانديشيد، انگيزه شما در انجام آن افزايش مييابد. توجه به جوانب مثبت و در نظر گرفتن آثار و فوائد کار و تحصيل ارزشمندي آن را در نظر شما افزايش داده و انگيزه شمار در انجام آن تقويت ميگردد.
♣ احتمال رسيدن به هدف: طبق همان نظريه انتظار – ارزش مهمتر از داشتن هدف، احتمال رسيدن به آن است. شما هر چه هدف بزرگ داشته باشيد، اما اگر احتمال بدهيد که توانايي رسيدن به آن را نداريد، به سوي آن حرکت نخواهيد کرد. بنابراين شما براي افزايش انگيزه خود بايد بدانيد که ميتوانيد به هدف مورد نظر خود دست يابيد، درک کنيد و باور کنيد که رسيدن به هدف کار دست يافتني و عملي است. در اين صورت است که شما دست به عمل خواهيد زد و هر روز که قدمي در راه رسيدن به هدف برداريد، احساس پيشرفت ميکنيد اين امر انگيزه شما را بيشتر ميکند. چون احتمال رسيدن به هدف بيش از پيش تقويت ميشود.
2ـ استمداد از خداوند
خداوند مدير و مدبّر عالم است. امکان ندارد هيچ کاري بدون اراده و مشيت او انجام گيرد. لذا يکي از ارکان موفقيت انسان کمک اوست. اگر ما از افراد موفق سؤال کنيم، آنها کمک خداوند را در موفقيت بسيار جدي و اساسي ميداند. انسان با استمداد از خداوند نيرو ميگيرد، انرژي ميگيرد و ميتواند با تکيه به نيروي او به پيشرفت خود ادامه دهد. لذا هموار از او استمداد کنيد که شما را در زندگي کمک کند.
3ـ برنامه ريزي
در جهان بيني توحيدي ما، انسان، هدفمند معرفي شده است او امروزش با ديروزش يكي نيست هر روز گامي به هدف نزديكتر مي شود. هميشه خداوند را ناظر اعمال خود مي بيند و براي اين كه سير صعودي داشته باشد بايد در چارچوب برنامه و تقسيم ساعات شبانه روزي حركت كند و بر سير و رشد خود نظارت داشته باشد تا به ضعف هاي خود آگاهي پيدا كند. به همين خاطر در احاديثي نيز به ما توصيه شده كه اوقات شبانه روزي را به 4 بخش تقسيم كنيم : 1ـ عبادت و مناجات با خدا 2ـ كار 3ـ معاشرت با برادران ديني و اقوام 4ـ تفريخ و استراحت (براي نشاط). تقسيم اوقات و نظم دادن به زندگي جهت جلوگيري از هدر رفتن فرصت ها و اوقات يك دستور ديني است هرگز براي مؤمن، اوقات فراغت به معني بيكار بودن وجود ندارد و بيكاري و فراغت براي كسي است كه نظم ندارد. استراحت، فراغت نيست. استراحت در حد نياز خود يك كار برنامه ريزي شده و هدفمند، براي کسب انرژي بيشتر و شروعي فعال تر است.[1]4ـ عدم مقايسه
هر فردي در نظام ديني، مسؤول و مكلف به اموري است و نسبت به آگاهي، اختيار و توانايي ها و وظايفش حسابرسي دارد. اگر ما به اين امر معتقد باشيم و بدانيم كه ما بايد طبق وظيفه عمل كنيم ديگر اضطراب نخواهيم داشت چون خيالمان راحت است كه به وظيفة خود عمل كرده ايم و سرمان نزد خدا بلند است مسلماً كسي كه چنين عمل كند چون احساس ارزشمندي مي كند توانايي هايش بيشتر مي شود. و دغدغه ارزيابي و قضاوت ديگران برايش اهميت زيادي نخواهد داشت. بسياري از اضطراب هاي ما به خاطر اين است كه آن قدر كه دربارة نگرش و گفته هاي مردم ناراحت هستيم در برابر خداوند وظيفه اي احساس نمي كنيم. گاهي انسان مي خواهد مثل ديگران باشد در حالي كه اگر به وظيفه خود عمل كند حتماً در همان امر موفق تر و با نشاط تر خواهد بود.
5 ـ اعتدال
خداوند در قرآن به ما توصيه نموده كه اهل كار و تلاش باشيم و از سويي نيز تأكيد نموده كه بيش از توانايي خودمان از خود توقع نداشته باشيم پس معلوم است كه اگر فرد به اندازه استعدادش تلاش كرد ديگر نگران نخواهد بود چون پيش وجدان خودش احساس رضايت مي كند كه براي موفقيت خودش كم نگذاشته و اين خود مانع اضطراب و استرس است.
6ـ نيت خدايي
گفتيم كه ما موظف هستيم اوقات خود را برنامه ريزي كنيم از سويي نيز بايد در همة امور خود نيت و انگيزة الهي داشته باشيم اين كار باعث مي شود كه فرد هميشه خود را تحت حمايت و توجه خداوند ببيند و براي هر تلاش خود ارزش و قيمتي بالا در نظر بگيرد اين امر سبب مي شود كه بر تلاش افزوده شود و توانمندي ها به كار گرفته شود و احساس اضطراب كم گردد. اين فرد پيوسته براي اموري كه همه دغدغه آن را دارند (خوراك، پوشاك، منزل، علم …) از خداوند قادر و مهربان كمك مي خواهد و همه فيوضات را از او مي داند و مي داند كه اوست كه مي تواند به انسان عزت و برتري دهد.
تذكر: اين نيت بايد پيوسته با ذكر و دوستي با افراد معنوي، مطالعه كتب اخلاقي و ديدار علماء رباني تجديد و تمديد گردد.
پي نوشت:
[1] . رحيمي، عباس؛ جوان موفق، نشر جمال، 1384، ص 85 ـ 86.