رشته هايي كه در حوزة قرآن وجود دارد به دو بخش مهم، علوم قرآني و معارف قرآني تقسيم مي شوند. در رشتة علوم قرآني، عموماً مباحثي از جمله: وحي، اعجاز، اسباب نزول، جمع آوري و تدوين قرآن به قرائات مختلف، تحريف، محكم و متشابه، ناسخ و منسوخ و مكي و مدني بودن و … مورد بحث قرار مي گيرد. به چهل مسئله مي رسد.
علوم قرآني، مسائل برون قرآني است.[1] مباحث علوم قرآني جنبة مقدمه براي تفسير و شناخت قرآن دارند كه علم به آنها لازم و ضروري است.
رشتة معارف قرآني: اين رشته به مباحثِ درون قرآني اختصاص دارد. به عنوان مثال به بحث اديان ابراهيمي و غير ابراهيمي، مي توان اشاره كرد. بحث آيات فلسفي، كلامي، عرفان، فقه، علوم روز و … از اين مباحث است. فرق ديگر علوم و معارف قرآن در اين است كه مفسّر در علوم قرآني بايد مجتهد باشد و در معارف قرآني، و شناخت اجمالي داشته باشد، كافي است.[2]ترجمه و تفسير قرآن: از مهمترين مباحث قرآني است. در تفسير گرايش هاي مختلفي وجود دارد. هر گرايش مباني و اصول و روش هاي خاص خود را دارد. از جمله گرايش هاي تفسيري مي توان به رويکرد هاي زير اشاره كرد: گرايش فلسفي و كلامي، ادبي و لغوي مانند تفسير کشاف نوشته زمخشري، روايي؛ مانند تفسير الصافي فيض کاشاني سياسي و اجتماعي، فقهي، تاريخي، موضوعي و عصري و … .
تحصيل در رشتة تفسير: كسي كه مي خواهد در اين رشته به تحقيق و پژوهش بپردازد، ابتدا بايد به علوم قرآني مسلّط باشد. علومي كه به عنوان پيش نياز لازم، بايد عميقاً مورد مطالعه و مباحثه قرار گيرد. از جمله آنها: شناخت ادبيات و قواعد زبان عربي، معاني، بيان، … اخيراً با تأسيس مركز تخصصي تفسير در حوزة قم، گام مهم و مؤثري در گسترش و توسعة تفسير قرآن برداشته شده است.
پي نوشت ها:
[1] . ر.ك: مجلة پژوهش حوزه، سال پنجم، شمارة سوم و چهارم، مقالة گفتگو با آيت الله معرفت.
[2] . ر.ك: به مقالة آيت الله معرفت در مجلة پژوهش حوزه.