اسلام عزيز با برنامههاي جاويد و جامع براي رشد فرد و اجتماع برنامة سعادت دارد و با بيان مسائل مورد نياز سعي كرده تا ما را به هدايت برساند. از جمله مسائلي كه در رشد و سعادت دنيوي و اخروي ما بسيار اهميت دارد مسأله گزينش دوست است. از آنجايي كه انسان موجودي است اجتماعي و مدني الطبع و به سوي ديگران گرايش دارد در معارف و روايات ما به اين مهم توجّه وافري شده و به طور مفصل به بحث رفاقت، معاشرت، عوامل دوستي، موانع دوستي، اقسام دوستان، آزمايش دوست، ويژگي همنشينان شايسته و همنشينان ناسالم پرداخته شده است.[1] پس مسلمان واقعي انساني است اجتماعي و از طرفي هم اجتماعي بودن او به اين معني نيست كه با هر كس طرح دوستي ببندد و بايد با «ملاكهاي مطرح شده از سوي شرع» اقدام به انتخاب كند.
همة انسانها محترماند:
در بينش الهي همة انسانها از آنجايي كه مخلوق خداوند رحمانند و اشرف مخلوقات و فرزندان آدم، محترماند. قرآن شريف به ما توصيه ميكند كه با مردم خوش رفتار، خوش گفتار و خوش پندار باشيم و حريم و حرمت آنها را نشكنيم.[2] امّا اين بدان معني نيست كه همة آنها محرم راز انسان باشند و انسان در همة كارها صد در صد به آنها اعتماد كند و پيرو آنها باشد. پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ و ائمه ـ عليهم السّلام ـ به ما سفارش كردهاند كه از بين انسانها افراد صالحي را براي پيمودن راه حق و معاشرت گزينش كنيد و براي دوستان خوب شرايطي فرمودهاند از جمله:
1. دوست خوب سه شرط عمده دارد: الف ـ با ديدنش به ياد خدا بيفتي. ب ـ گفتارش به دانش شما بيفزايد. ج ـ عمل و رفتارش شما را به انجام كارهاي آخرت برانگيزد.[3]2. امام صادق ـ عليه السّلام ـ ميفرمايند: بهترين دوستان من كساني هستند كه عيوب مرا به من هديه كنند.[4]3. دوست صالح، امانتدار، صادق و باحيا است.[5]4. دوستي با مؤمن پايدارتر است (چون ريشة آن پايدارتر است). از سوي ديگر چون نشست و برخاستها تأثيرگذارند و انسان رنگ و بوي همنشين خود را (در گفتارها و افكار و كردار) ميگيرد، بايد مراقب همنشينان خود باشد و از برخي همنشينان دوري كند از جملة آنها ميتوان به موارد زير اشاره كرد:
منافق، خائن، ستمكار، فريبكار، شرابخوار، شرور، احمق، بدنام[6]، ترسو، بسيار دروغگو، بخيل و …[7]
آزمايش دوست:
چون شناخت انسانها در چند نشست و برخاست مقدور نيست، ما انسانها نوعاً دچار اشتباه ميشويم، لازم است كه براي گزينش دوست دقت به خرج دهيم تا بيحساب كسي را از خود نرنجانيم و يا كسي را به حريم خود راه ندهيم. پس بايد او را در مسافرتها، سختيها و راحتيها، امانتداري، صداقت، تذكرهاي خيرخواهانه و …[8] امتحان كنيم و ببينيم او شرايط همنشينان صالح (ديدارش انسان را به ياد خدا اندازد، گفتارش به علم و دانش ما بيفزايد و … ) را دارد يا نه.
عواطف انسان:
عواطف انسان از ريشههاي مختلف تغذيه ميكنند و به شكلهاي گوناگون ظهور مييابند. ريشة عاطفي گاهي نفعي است كه از فردي به انسان ميرسد، گاهي لذّتي است كه از مشاهدة ديگري ميبرد در نتيجه مجذوب او ميگردد، گاهي نيز بيآنكه كه اين امور مطرح باشد به سوي شخص جذب ميگردد (مثل روابط فاميلي، و يا رابطة مادر و فرزند و …) به عبارت ديگر عواطف يا عواطف طبيعي و اولي است، مثل روابط فاميلي و خانوادگي كه مطلوب اصلي در درجة اول علاقه به طرف مقابل است يا عواطف ثانوي كه مطلوب اصلي در آنها چيز ديگري است و شخص مورد عاطفه از آن جهت كه واسطة دستيابي به آن مطلوب اصلي است انسان را به سوي خود جذب ميكند، مانند دوست داشتن كسي كه به شخص احسان كرده است. در اين مورد انسان اصالتاً خودش را و در وهلة بعد كسي را كه واسطة دستيابي به سودش ميگردد دوست ميدارد.[9]
اعلام دوستي:
با توجّه به مطالب بالا بايد بگويم كه اگر فردي شرايط مطلوب مزبور (همنشينان صالح) را داشته باشد، انسان بايد به او اعلام دوستي كند و نبايد چنين دوستان شايستهاي را از دست بدهيم. حضرت علي ـ عليه السّلام ـ ميفرمايند: عاجزترين مردم كسي است كه از انتخاب دوست ناتوان باشد و عاجزتر از آن كسي است كه دوست خودش را نتواند نگه دارد. به همين خاطر است كه پيامبر عزيز اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ ميفرمايند: هر گاه يكي از شما رفيق يا برادر خود را دوست داشته باشد آن را به او اظهار كند، اذا احبّّ احدُكم صاحَبُه اَوْ اخاه فَلْيُعْلِمُهُ .[10] و اعلام دوستي به والدين و برادران و خواهران بايد انجام گيرد چون شكّي در دوستي آنها نيست. همين طور والدين نيز بايد به فرزندان خود محبّتشان را ابراز دارند.
فايده اعلام دوستي:
اگر انسان قلب سالمي داشته باشد و آلوده به گناه نشده باشد، در عواطف خود نيز صادق است، يعني كسي را كه دوست دارد به خاطر مال و منال و رسيدن به شهوت و مقامي نيست. پس اگر قلب او كسي را با شرايط مشروع و معقول بالا گزينش كرد بايد به او گوش داد و به او اعلام دوستي كرد. اعلام دوستي خود داراي فوايد زيادي است.
1. ايجاد تفاهم: در يك تقسيم بندي كلّي: ارتباط بر دو نوع است كلامي و غير كلامي. نحوة برقراري ارتباط كلامي از عواملي است كه در ايجاد تفاهم نقشي تعيين كننده دارد. هر واژه يا كلمه داراي نوعي بار رواني و عاطفي است و تأثيرات مسلّم و پايداري را بر شنونده برجاي ميگذارد. يك ارتباط كلامي موفّق رابطهاي است كه بر رشد و شكوفايي و شادابي زندگي بيفزايد. دوستاني كه با هم ارتباط عاطفي ـ كلامي دارند و دوستي خود را ابراز ميدارند در ناسازگاريها از خود گذشت بيشتري دارند و اين امر به تفاهم و دوستي آنها كمك ميكند.
2. پايداري دوستي: اعلام دوستي باعث پايدار شدن دوستي ميشود. امام باقر ـ عليه السّلام ـ به يكي از اصحاب خود فرمودند: اظهار محبّت، دوستي را پايدارتر و اُنس و الفت را بيشتر ميكند.[11]از نظر روان شناختي همة انسانها علاقهمندند كه مورد تكريم و تأييد ديگران قرار بگيرند و اعلام دوستي در حقيقت به ارضاء اين خواسته كمك ميكند و احساس مثبتي در فرد ايجاد ميشود و اين احساس مثبت به طور مسلّم دوباره برخورد با دوست مقابل خود را نشان ميدهد. (نتيجه آن به فردي كه اعلام دوستي كرده نيز ميرسد)
3. نقد پذيري: اعلام دوستي نقد پذيري را در افراد بالا ميبرد، يعني وقتي فردي بفهمد كه كلّ شخصيت او مورد قبول دوستش است از بيان يك نقد و يا عيب ناراحت نميشود، چون ميداند كه دوستش ميخواهد به او كمك كند تا آن عيب برطرف گردد.
4. زندگياي شيرين: زنان نسبت به مردان عاطفيترند و به مسائل كلامي شوهرانشان بسيار اهميّت ميدهند. در زندگي زناشويي كه بر اساس تعهد شرع و محبّت بنا شده است لازم است كه هر دو به همديگر ابراز علاقه كنند تا زندگي آنها مستحكمتر گردد. امّا اين مطلب براي زنان بااهميّتتر است به همين خاطر در روايت داريم اگر مرد «صميمانه» به همسرش بگويد كه دوستت دارم هرگز اين بيان و حالت از دل زن پاك نميشود و شوهرش را فراموش نميكند و نسبت به او دوچندان مهر ميورزد. [12]
پپي نوشت ها:
[1] . براي اطّلاع بيشتر به كتاب: محمّدي ري شهري، محمد، دوستي، قم، چاپ دار الحديث، رجوع كنيد.
[2] . بقره/83. (قولوا للناس حسناً) و اسراء/7 (اِن اَحْسَنتم اَحسَنتم بِاَنفسكم)
[3] . محمّدي ري شهري، محمد، ميزان الحكمه، دورة چهار جلدي، قم، نشر دار الحديث، چاپ اول، 1416، ص 402.
[4] . همان، ص46.
[5] . مطهري، احمد، رابطة دوستي و محبّت، قم، دفتر انتشارات اسلامي، چاپ چهارم، 1374، ص 80 و 81 (اقتباس).
[6] . همان، ص 48.
[7] . محمدي ري شهري، محمد، ميزان الحكمه، ج اول، ص 48، حديث 287.
[8] . ر.ك: ميزان الحكمه، ترجمة حميد رضا شيخي، ج اول، بحث اخ.
[9] . شيرواني، علي، چكيدة اخلاق در قرآن، قم، نشر دارالفكر، چاپ دوم،1380، ج2، ص 183 با كمي تغيير.
[10] . ميزان الحكمه، ج1، ص 41، حديث 201.
[11] . همان، ج1، ص 41، حديث 203.
[12] . براي اطّلاع بيشتر به كتاب: اميني، ابراهيم، آئين همسرداري، انتشارات اسلامي. ص 91، رجوع كنيد.